مبارزه ی طبقاتی در اعتصاب کارگران و کارکنان ایر فرانس


مبارزه ی طبقاتی در اعتصاب کارگران و کارکنان "ایر فرانس"

دهه ی سال های 90 ـ 1980، شرکت های هوایی جهان با نفوذ و تکان های عمیق نئولیبرالی روبرو می شوند. زیرا سهامداران، مدیران و برنامه ریزان کمپانی های هوایی می خواهند در بخش های متفاوت دیگری که برایشان سودآور است سرمایه گذاری نمایند و خود را فقط در پوسته ی مسافربری محدود نسازند. آنها به اعتبار و سرمایه ی شرکت های هوایی در حوزه های خدماتی، تولیدی و انرژی وارد می شوند و علیرغم این عمل، بخش کوچکی از سود حاصله را وارد شرکت های هوایی می نمایند. آنها در شرکت های بزرگ نفتی چنگ می اندازند و به سرمایه گذاری می پردازند و این مسئله باعث می شود که هر بار قیمت نفت نه بطور موقت، بلکه بصورت طولانی پائین و بالا می آید، اثرات خود را در نوسانات قیمت بلیط های مسافربری هوایی برجای می گذارد. رشد سرمایه گذاری در بخش های دیگر موجب آن می شود که از هزینه های هوایی در زمینه ی مسافربری کاسته شود تا موجبات هر چه بیشتری از سرمایه گذاری ها فراهم گردد. در نتیجه اولین قربانی درچارچوب کاستن هزینه ها، کارگران و کارکنان شرکت هوایی "ایر فرانس" می باشد. این مسیری است که همچنین به وسیله ی کمپانی های ترانسپورت هوایی ایالات متحد آمریکا، لوفت هانز (Lufthansa) در آلمان و بریتیش ایر وایز (British Airways) در بریتانیا طی می گردد که با خصوصی سازی تشدید بیشتری می یابد.

اولین زمزمه ها و طرح شرم آور مدیران و سهامداران شرکت "ایر فرانس" (Air France) در سال 2011 آغازیدن می گیرد که مطابق با آن هزاران کارگر و کارکنان این شرکت عظیم به صورت ارادی و در اصل با تمایل خود باید از کار اخراج شوند و اگر هر کارگری بخواهند پروژه ی یاد شده را رد نموده و به کار خود باقی بمانند، با افزایش قابل توجه ی مالیات بر دستمزد روبرو خواهند شد و برای جوانترها از آن تاریخ به بعد سابقه ی کاری حذف می گردد و به مدت 4 سال پرداخت کامل حقوق متوقف خواهد گشت و روزهای تعطیلی بطور کامل حذف می شوند و بر عکس 10 روز در سال نیز باید نسبت به سابق بیشتر کار کنند. آنها دلایل اینگونه تصمیم گیری را قرار گرفتن "ایر فرانس" در ورطه ی ورشکستگی ارزیابی کردند. در نتیجه برای نجات "ایر فرانس" و حفظ هزاران مستمر بگیران باید هزاران کارگر با     اراده ی خود شرکت را ترک نمایند.

تعجب اینجاست که چهار سندیکای سازشکار نظیر؛ "س اف د ت" (Cfdt)، "اف او" (FO)، "اونسا" (Unsa) و "ث ج ث" (Cgc) چنین طرحی را امضا می کنند و اخراج ارادی هزاران کارگر به بهانه ی حفظ "ایر فرانس" و به اصطلاح نجات آن از ورشکستگی و نیز حفظ هزاران حقوق بگیر دیگر را تایید می نمایند. 

از ژانویه 2012 نقشه ی اخراج کارگران و کارکنان شرکت "ایر فرانس" (Air France) که از سال قبل عنوان گشته بود اوج یافته و شکل عملی بیشتری به خود می گیرد. البته سال 2011، تعداد قابل توجه ای از کارکنان در تیم هوایی کاسته شده و در تداوم آن 11 روز به کار اضافی در سال افزوده می گردد. ولی نقشه بیکاری کارگران و کارکنان "ایر فرانس" از 2012 باید به گونه ای پیاده شود که به مدت 4 سال یعنی تا 2015 در تمام زمینه ها به اهداف شوم خود نائل گردد و در این مسیر هشت هزار از کارگران و کارکنان اخراج شوند که این عمل بطور متناوب صورت خواهد گرفت. این مسائل را "لئون کرمیو" Léon Crémieux))، یکی از کارگران شرکت هوایی "ایر فرانس" و فعال سندیکای "سولیدر سود" (Solidaires Sud)، گزارش کرده است. از چنین سالی کمپانی "ایر فرانس" برای رسیدن به مقاصد ضد کارگری، صرفه جویی بزرگ مالی را پیشه می سازد، یعنی با هزینه سرمایه گذاری در رابطه با نیروی کار و کارمندی ممانعت به عمل می آورد، برنامه ی بیکاری سازی و نیز ریاضتی کارگری مطابق با طرح نئولیبرالی، جنبه بین المللی دارد. این شکاف در ایالات متحد آمریکا برای شرکت های هوایی آن، بین 19 تا 21 درصد، در آلمان و انگلستان بین 22 تا 24 درصد و در فرانسه که از بقیه آنان که ضعیف تر است به 29 درصد می رسد و سود حاصله از آنرا هم به جیب سهامداران واریز می کند و هم سرمایه گذاری ها در بخش های داخلی و خارجی را تشدید می نماید.

چشم انداز "ایر فرانس" برای افزایش شکاف، یعنی پائین آوردن هزینه های حقوقی و دستمزدی مستمر بگیران به اشکال مختلف (بیکاری و پذیرش حداقل پرسنل جدید) و افزایش آن به درآمد و نیز اندوخته مالی "ایر فرانس"، تا یک میلیارد یورو پیش بینی می گردد. باید گفت که "ایر فرانس" یک کمپانی خصوصی است که دولت فقط 17 درصد از سهام آنرا در اختیار دارد.

در این سال ها فشار کاری بر کارگران و کارکنان "ایر فرانس" تا حدی بالا می رود که نرخ زمان اضافی کار به 17 درصد می رسد که معادل یک ماه و نیم کار بیشتر در سال خواهد بود. اینها در شرایطی صورت می گیرد که به استثنای سال های 2008 و 2009 که در آمد "ایر فرانس" رضایت بخش نبود، در بقیه سال ها مطابق آمار "یاتا" (L'IATA)، (شرکت بین المللی ترانسپورت هوایی)، اعلام می دارد که از سال 2010 در همه جا درآمد سالانه رشد یافته است و رشد متوسط بیست سال گذشته، نشان از صعود 5،5 درصد را دارد. در سال 2015 درآمد سالانه رشد قابل توجه ای دارد و به میزان 6،7 درصد ارتقا می یابد.

"ایر فرانس" (Air France) و (KLM)، با یکدیگر پنجمین قدرت هوایی جهان است، سود و منافع خود را بصورت قابل ملاحظه ای افزایش می دهند و نه آنکه از بدهی آنها کاسته می گردد، بلکه به اعتبار 2 میلیارد یورو نیز نائل میگردند و بدین ترتیب بیش از 2 میلیارد یورو به سرمایه گذاری چه در داخل و چه در نقاط مختلف جهان می پردازند و قصد بر آن دارند که به سومین قدرت هوایی جهان مبدل گردند! با این همه سود و سرمایه گذاری، نقشه های شوم بیکار سازی، حذف هزینه های نیروهای کار و ریاضت همه جانبه ی کاری در تمام ابعاد آن را دنبال می نمایند و در پی بیکاری  تدریجی 8000 هزار کارگر میباشند.

در اینجا نقش سندیکاها با تمام خفقان و تهدیدهای مداوم، باید برجسته شود. این مسئله بویژه در رابطه با دفاع حقوقی کارگران اهمیت دارد. زمانیکه "سندیکای سولیدر سود" که بنام "سود هوایی" (Sud Aérien) در "ایر فرانس" فعالیت دارد و در آوریل سال 2010 توانست در انتخابات "شورای اداری" به تنهایی 42 درصد رای کارگران و کارکنان را از آن خود سازد، مدیریت "ایر فرانس"، نمایندگان این سندیکا را با تهدیدات مبنی به برکناری و اخراج از شرکت مربوطه، روبرو می سازند. و در متعاقب آن در همین سال 5 نفر از اعضای این سندیکا اخراج می شوند و 8 نماینده سندیکا در "شورای اداری" به دلیل فعالیت سندیکایی در شرکت "ایر فرانس" به تنبیه انظباطی محکوم می گردند. مدیریت "ایر فرانس" (Air France)، حتا سیاست کثیف رشوه خواری را علیه سندیکاهای مبارز عملی  ساخته و سعی می کنند بعضی از نمایندگان را با پول بویژه در دو فرودگاه "روآسی" یا شارل دوگل (Roissy) و "اورلی" (Orly) در پاریس، خریداری نمایند.

ولی از سال 2012 سندیکاهای مبارز علیه سیاست های بیشرمانه نمایندگان سرمایه داری امپریالیستی فرانسه در شرکت "ایر فرانس" بصورت متحد وارد عمل می شوند و "کمیته مرکزی شرکت ایر فرانس" را بوجود می آورند و در برابر موازین ضد کارگری ایستاده گی می کنند و تا حدودی از مانوور مدیریت "ایر فرانس" جلوگیری به عمل می آورند. در 5 اکتبر 2015 ، سه هزار نفر از کارگران "ایر فرانس" علیه اخراج 2900 نفر به تظاهرات اعتراضی می پردازند. در این روز تظاهرات به خشونت می انجامد و نیروهای ضد شورش پلیس فرانسه چون همیشه با بیرحمی به تهاجم روی می آورند. در زمان ریاست جمهوری "نیکلا سارکوزی"، قانونی برای کارگران و کارکنان "ایر فرانس" و شرکت های هوایی بنام "قانون دیارد" (La Loi Diard) وضع میشود که طبق این قانون تمام اعتصابات باید از 48 ساعت قبل به مسئولین بخش ها و به مدیریت اعلام گردند. این قانون زمان مناسبی در اختیار مدیریت قرار می دهد تا بتوانند کارگران و پرسنل های دیگری را به جای اعتصابیون بگمارند. قانون "دیارد" هنوز هم به قوت خود باقی است و یکی از سیاست های ضد اعتصاب موسسات هوایی محسوب می گردد

در اعتصاب 5 اکتبر 2015 فقط کارکنان جوان شرکت نداشتند، بلکه کسانی نیز که سال ها سابقه ی کار داشتند از ترس اینکه حرفه ی خود را از دست دهند و به ورطه ی بیکاری دچار شوند، فعالانه در تظاهرات اعتراضی شرکت ورزیدند. در این روز کارگران از خروج دو مسئول "ایر فرانس" جلوگیری بعمل آوردند که در این درگیری پیراهن یکی از مدیران بصورت غیر ارادی پاره میشود. تمام رسانه ها و رادیو و تلویزیون این عمل را جنایت کارانه قلمداد می کنند و حتا از طرف دفتر مسئول "ث ژ ت" (Cgt) ، این عمل بعنوان خشونت فیزیکی محکوم می گردد. فقط سندیکای "سولیدر سود" (Solidaires Sud) و یا (Sud Aérien) به حمایت از این عمل می پردازد. در فردای تظاهرات یعنی 6 اکتبر "فیلیپ مارتینز" (Filipe Martinez) دبیر کل سندیکای "ث ژ ت" عنوان میدارد که "ما با آنکه چنین اعمالی را نمی پذیریم"، ولی پاره کردن پیراهن را که بصورت غیر ارادی و در زمانی که یک مسئول قصد فرار از مذاکره را داشت، محکوم نمی نماید و خطای سندیکای خود را که در روز قبل صورت گرفته بود، تصحیح می کند.

چند روز بعد در یک همه پرسی (نظر سنجی) که از طرف چند رسانه ی رسمی صورت گرفت، اکثریت کارگران فرانسه به حمایت از این عمل برخاستند. در این رابطه 5 کارگر "ایر فرانس" بازداشت می شوند. دوشنبه 12 اکتبر 2015، سیصد کارگر از سندیکاهای "ث ژ ت"، "سولیدر سود" و "اف او" بسیج می گردند و از 5 همکار خود دفاع نموده و خواهان آزادی شان می شوند.

احمد بخرد طبع

12 / 5 / 2018