تحلیلی از شرایط سیاسی ایران در نه ماه گذشته
تحلیلی از
شرایط سیاسی ایران در نه ماه گذشته
از قیام
سراسری دیماه 1396تا اعتصاب سراسری کردستان در شهریور 1397
محسن ابراهیمی
قیام دی
ماه 1396
روز 7 دیماه سال 1396، حکومت اسلامی چشمان وحشتزده اش را
به قیام سراسری تهیدستان باز کرد. خیزش پابرهنگان از مشهد، شهر گردن کلفت ترین
آیته الله – سرمایه دارها، شهر مقدس بزرگترین حرم و مهمترین امامزاده، شهر
سازماندهی فحشا بدست عمامه بسرها شروع شد و بسرعت برق به قریب صد شهر در
سراسر ایران گسترش پیدا کرد.
قیام دیماه به قیام
تهیدستان مشهور شد. این قیام در متن اعتراضات و اعتصابات وسیع کارگری در مراکز
بزرگی مانند هپکو و آذرآب، گروه فولاد ملی اهواز و نیشکر هفت تپه و پتروشیمی ها و
صدها مرکز کارگری دیگر شکل گرفت و خود در گسترش بعدی اعتراضات و اعتصابات کارگری
نقش ایفا کرد. قبل از قیام دیماه کارگران هپکو و آذر آب در یک حرکت اعتراضی
متحدانه در اراک راه پیمایی کرده بودند. این اعتراض آنچنان قدرتمند بود که فرمانده
نظامی استان و سایر مقامات استان را مجبور کرد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی
از کارگران بخاطر برخورد سرکوبگرانه نیروهای انتظامی عذرخواهی کنند. قبل از آن
محکومیت ۱۷ کارگر معدن طلای آق دره به زندان و شلاق زدن آنها بر اساس حکم سیستم
قضایی حکومت، اعتراض وسیعی را دامن زده بود. در این سالها حکومت چندین مانور سرکوب
جنبش کارگری را در خیابانها به اجرا گذاشت که نشانه رشد سریع جنبش کارگری و وحشت
حکومت بود.
در خیزش دیماه که در صد شهر کشور و با حضور چندصد هزار
نفر از مردم معترض صورت گرفت، نیروهای سرکوب حکومت بسرعت اعتراضات را به خشونت
کشاندند تا جلوی حضور میلیونی مردم را بگیرند. در قیام دیماه، بیش از ۶۰
حوزه علمیه و دفتر امام جمعه و تعداد قابل توجهی از مراکز بسیج به آتش کشیده
شدند، به دکل های تلویزیون در برخی شهرها حمله شد و تعداد زیادی از خودروها و
موتورهای سرکوبگران نیز به آتش کشیده شد. مردم با شعارهای مرگ بر خامنه ای، مرگ
بر جمهوری اسلامی، اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، صدا و سیمای ما ننگ ما،
مرگ بر دیکتاتور، جمهوری اسلامی نمیخواهیم و با شعارهایی علیه فساد و دزدی مقامات
و آیت الله ها و دخالت جمهوری اسلامی در سوریه و سایر کشورهای منطقه نفرتشان را
علیه حکومت اسلامی اعلام کردند و خواهان سرنگونی آن شدند. یک شعار دیگر که بدنبال
این خیزش در اعتراضات مختلف سر داده میشود بسیار جالب است: دروغ میگن آمریکا است
دشمن ما همینجا است که نشان میدهد مردم برای ۴۰ سال تبلیغات حکومت که ریشه همه
مشکلات را آمریکا معرفی میکند تا خود را تبرئه کند تره خرد نمیکنند.این خیزش با
دستگیری حداقل ۵۰۰۰ نفر از فعالین و به قتل رساندن تعدادی از معترضین موقتا فروکش
کرد، اما جامعه وارد فاز تازه ای شد و بدنبال آن اعتراضات و اعتصابات وسیعی بدون
وقفه شروع شد.
یکی از برجسته ترین
مشخصه های قیام 96 این بود که به فرصت طلبان ملی اسلامی مغضوب دستگاه ولایت فقیه
کوچکترین فرجه ای برای ابراز وجود سیاسی نداد. در خیزش دیماه 96 اثری از "رای
من کو"، اثری از حمایت از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان و اثری از هیچگونه شعاری
که حتی به طور مبهم اسلامی باشد نبود. برعکس با شعار "اصلاح طلب اصولگرا دیگه
تمومه ماجرا"، نقطه پایانی بر گفتمان اصلاح طلبی گذاشتند.
اشکال
اعتراضی
خیزش دیماه از نظر
اشکال اعتراضی هم یک نقطه عطف سیاسی بود. تعرض به مراکز نظامی وسیاسی رژیم و
مقابله با نیروهای سرکوب یک ویژگی مهم این خیزش بود. مردم با جسارت و شجاعت با
یورش نیروهای انتظامی و سپاه و بسیچ مقابله کردند؛ همچنانکه قبلا ذکر شد بیش از 60
دفتر امام جمعه و حوزه علمیه را به آتش کشیدند و به دکلهای صدا و سیما حمله کردند
و به این اعتبار با سه رکن مهم حکومتی یعنی نهادهای مذهبی حکومتی، رسانه های
حکومت و نیروهای سرکوب مقابله کردند.
هیچ چیزی به اندازه
واکنش خامنه ای هم قدرت این قیام و هم استیصال و درماندگی رژیم را نشان نمیدهد.
ولی فقیه که ظاهرا سمبل اقتدار حکومت اسلامی است آنچنان در مقابل قدرت این قیام
سرگیجه گرفته بود که اول گفت: حرفهایی دارد که در وقتش با "مردم عزیز"
خواهد گفت! بعد از اینکه معلوم شد از یورش مردم فعلا نجات پیدا کرده است گفت
اعتراضات را یک دولت خر پول راه انداخته است! بعد گفت دشمنان ایران متحد شده اند
تا برای نظام مشکل درست کنند و بالاخره در مقابل مردمی که با شعار "خامنه ای
حیا کن، مملکتو رها کن" بپاخاسته بودند به چاپلوسی افتاد که "حتی ممکن
است کسی از شخص حقیر انتقاد کند" و "در زمینه عدالت باید از مردم و خدا
عذرخواهی کنیم"! دیر نیست روزی که خامنه ای در مقابل قیام قدرتمندتر مردم
مجبور خواهد شد اعلام کند: "صدای انقلاب شما را شنیدم". اما تجربه نشان
داده است که جنایتکاران حاکم زمانی صدای انقلاب مردم را میشنوند که انقلاب عزم
کرده است بساطشان را تماما جارو کند.
قیام دیماه شکست نخورد اما
پیروز هم نشد. قیام دیماه نیمه تمام ماند اما نیمه تمام رها نشد. همه اتفاقات
سیاسی بعد از آن گواه این حقیقت است که شبح آن قیام بالای سر حکومت اسلامی میچرخد،
قصد بازگشت دارد تا کاری را که جسورانه شروع کرده بود به پایان برساند. حتی
بسیاری از مقامات حکومتی هم اعتراف کردند که طوفان های سهمگین تر در راه است.
در پایین به
اتفاقاتی که حاکی از ادامه مبارزه با جهموری اسلامی است اشاره خواهیم کرد. اما اول
چند کلمه در باره اتفاق قابل توجهی بگوییم که در متن قیام دیماه رخ داد.
"دختران
خیابان انقلاب"
هفت دیماه، فقط
روزعصیان تهیدستان نبود. روز اعتراضی نمادین به چهل سال آپارتاید جنسی و زن ستیزی
حاکمیت هم بود. زنی بر بالای سکویی در خیابان انقلاب ایستاد، حجابش را بر بالای
چوبی پرچم کرد، آنرا در هوا چرخاند و علیه حجاب اجباری اعتراض کرد. حرکت
دختر خیابان انقلاب از دل میلیونها زن، میلیونها انسان منزجر از تبعیض علیه زنان
برمیخاست و بر دل میلیونها زن و مرد خوهان برابری زن و مرد نشست. "دختر
خیابان انقلاب" فورا تکثیر شد و "دختران خیابان انقلاب" متولد
شدند. و به این ترتیب مقاومت و مقابله تعطیل ناپذیر زنان علیه حکومت زن ستیز
اسلامی در متن قیام 96 چهره و چرخش تازه ای به خود گرفت.
حرکت "دختران
خیابان انقلاب" ادامه تظاهرات باشکوه 17 اسفند 1357 (روز جهانی زن) بود. این
اعتراض در واکنش به اولین تعرض حکومت نوپای اسلامی به حقوق زنان بود. یک روز قبل
از روز جهانی زن خمینی اعلام کرده بود که زنان باید در محل کار حجاب اسلامی داشته
باشند. در پاسخ به این تعرض به حقوق زنان، هزاران زن در خیابانهای تهران به
تظاهراتی با شکوه دست زدند که در آن شعار می دادند "آزادی جهانی است، نه شرقی
است نه غربی است"، "ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم".
اگر این تظاهرات تلاشی
برای جلوگیری از تثبیت یک حکومت ضد زن بود؛ حرکت اعتراضی "دختران خیابان
انقلاب" فرازی تازه از مقاومت و مبارزه تعطیل ناپذیر زنان در مقطع فروپاشی
این حکومت و برای پایان دادن به حیاتش بود. مقاومت و مبارزه ای که در هیچ لحظه از
از حیات حکومت اسلامی تعطیل نشده است و همچنان ادامه دارد.
ادامه
اعتراضات
بعد از قیام 96 رسانه هایی مانند بی سی سی فارسی و انواع رسانه های کمپ ملی
اسلامی ها کمپین شنیعی راه انداختند که اعلام کنند که اوضاع آرام است. اما
اعتراضات مردم در اشکال مختلف ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه دارد به این دلیل
ساده که همه شرایطی که به آن قیام منجر شد همچنان سرجایشان هستند. اعتصابات سراسری
کارگران راه آهن و گسترش وسیع اعتصابات کارگری، اعتصابات سراسری و قدرتمند صدها
هزار راننده کامیون، اعتراضات قدرتمند کشاورزان اصفهان، شورش در کازرون، اعتراض
گسترده به بی آبی در شهرهای خوزستان، اعتراضات مالباختگان که اندوخته
شان را موسسات بانکی رسمی و انواع نهادهای مالی که توسط باندهای حکومتی راه
افتاده است بالا کشیده اند، خیزش مرداد 1397 و بالاخره اعتصاب سراسری در
کردستان جلوه های متنوع ادامه مصاف مردم برای سرنگونی حکومت اسلامی است.
اعتراض به کمبود آب، اعتراض به حاکمیت اسلامی!
هنوز سران نظام از شعارهای ضد حکومتی قیام دی ماه خواب راحت نداشتند که اسفند
ماه هزاران کشاورز در اصفهان در اعتراض به بی آبی و دزدی و چپاول به خیابانها
ریختند. کشاورزان علیرغم تمام تلاشهای سرکوبگرانه حکومت مبارزه شان را به اشکال
مختلف ادامه دادند. اعتراض کشاورزان حتی به مقابل نماز جمعه کشید و صحنه ای بسیار
سمبلیک خلق کرد. کشاورزان معترض هنگام خطابه امام جمعه پشت به قبله و امام جمعه
کرده و شعار "پشت به دشمن، رو به میهن" سر دادند و اعلام کردند:
"تکلیف آب روشن شه، نماز جمعه شروع شه". (قبلا امام جمعه خطاب به
کشاورزان بیشرمانه گفته بود که “خداوند صدای ناله کشاورزان را خواهد شنید و با
بارش رحمت الهی شما را سیراب خواهد کرد"!) شعارهای کشاورزان نیز حکومت و
نیروهای سرکوب و مقاماتش را به چالش میکشید و سیاسی بود.
اعتراض به کمبود آب آشامیدنی و شوری آب یکی از محورهای اعتراض مردم در ماههای
گذشته بوده است. مردم خشمگین خرمشهر در مقابل مسجد جامع تجمع کردند و با شعار
"حیا کن حیا کن، خرمشهر را رها کن" به فرماندار اعتراض کردند. مردم وقتی
فرماندار خواست در میان مردم ظاهر شود با فریاد کوبنده "مسئول بی لیاقت
نمیخواهیم نمیخواهیم" از این مقام حکومتی استقبال کردند. در فاصله کوتاهی
مردم معترض در آبادان، اهواز، بندر ماهشهر، سربندر، خورموسی، کوت عبدالله و برخی
دیگر از نواحی خوزستان در همبستگی با اعتراضات خرمشهر به خیابانها ریختند. در
شهرهای دیگری مانند برازجان نیز در رابطه با بی آبی اعتراضات متعددی شکل
گرفت.
شورش در کازرون
چهار ماه از قیام دیماه نگذشته بود که در
اردیبهشت 1397 کازرون به پاخاست. بهانه شورش؟ تلاش "نماینده" کازرون در
مجلس اسلامی برای تقسیم این شهر و ایجاد یک شهر دیگر. مردم به سرعت فهمیدند که این
اتفاق کشمکشهای باندهای درون حکومتی برای بالا کشیدن پول و ثروت این جامعه به نفع
خودشان است که توسط نماینده اسلامی مجلس اسلامی و در کشمشکش با باندهای جناح
دیگر پیش میرود. مردم بر متن این باندبازیهای درون حکومتی علیه همه این باندها
به میدان آمدند. علیه امام جمعه و صدا و سیما و و دادستان و مهمتر از همه
علیه خامنه ای شعار دادند. در مقابل نیروهای سرکوب نه تنها مقاومت جانانه ای کردند
بلکه در مقابل نیروهای انتظامی سنگر بستند، خودروهای نیروهای انتظامی را به آتش
کشیدند و به بانکها و پایگاه بسیج حمله کردند.
در خیزش کازرون مردم معترض با شعارهایشان به
روشنی اعلام کردند که قیام 96 پایان نیافته است. برای مثال: "این آخرین پیام
است، ملت کازرونی آماده قیام است"؛ "دشمن ما همین جاست، دروغ میگن
آمریکاست"؛ "وای به روزی که مسلح شویم"؛ این شعارها را
مردم معترض در محل نماز جمعه در مقابل امام جمعه ای اعلام کردند که قبلا علیه اش
شعار داده بودند: "امام جمعه بی عرضه، استعفا، استعفا".
خیزش در کازرون کل جنبش سرنگونی را از یک نظر
یک گام دیگر به جلو برد. در خیزش کازرون مردم معترض در مقابل تاکتیک دستگیری
معترضین دیگر به مطالبه آزادی دستگیر شدگان اکتفا نکردند بلکه تاکتیک تعرض برای
آزادی دستگیر شدگان را در پیش گرفتند. به مرکز بازداشت شدگان برای آزادی دستگیر
شدگان حمله کردند تا راسا همرزمان اسیرشان را آزاد کنند.
خیزش مرداد 1397
کاهش سریع و پنچ برابر ارزش ریال، یعنی عملا افزایش 5 برابر هزینه زندگی مردم
فورا به سلسله دیگری از اعتراضات خیابانی منجر شد. 9 مرداد تظاهرات خیابانی از
اصفهان و کرج شروع شد و به سرعت به شهرهای مختلف مثل شیراز، رشت، تهران،
قزوین، زنجان، ساری، مشهد، کرمانشاه، همدان، قرچک، اهواز، ارومیه و قم سرایت کرد. اعتراضات مرداد از هر نظر ادامه قیام دیماه
بود. شعارهای سرنگونی طلبانه و اشکال اعتراضیش گواه این حقیقت است.
علم الهدی امام جمعه مشهد و نماینده خامنه
ای و یکی از گردن کلفت ترین سرمایه داران اسلامی مردم را نصیحت کرد که مردم نباید
به خاطر "پایین افتادن شکم" مقابل نظام بایستند و اعتراض مردم را
"توطئه خارجی" قلمداد کرد. محمد خاتمی سردسته "معنوی" صف در
هم شکسته اصلاح طلبان از مردم عذرخواهی کرد اما حرکت مردم را دستمایه توطئه برای
ایجاد جنگ روانی علیه جمهوری اسلامیش خواند و البته به خودش و ولی فقیهش دلداری
داد که "فروپاشی نظام اتفاق نخواهد افتاد". (کدام حکومت قبل از سقوطش،
سقوطش را قبول کرده است که جمهوری اسلامی آخرینش باشد؟) و بالاخره حسن روحانی
تظاهرات دهها هزار معترض در قریب صد شهر را "ناچیز" قملداد کرد و از آن
به عنوان "اغتشاش" و "توطئه خارجی" نام برد که برای ایجاد جنگ
روانی علیه حکومت اسلامی راه انداخته اند!
در خیزش مرداد ضدیت با نهادهای مذهبی حتی قویتر از گذشته ابراز شد. درکرج
نه تنها موتورهای یگانهای ویژه را به آتش کشیدند بلکه به حوزه علمیه حمله کردند و
طلبه ها را فراری دادند. دربروجرد دفتر امام جمعه را به آتش کشیدند وامام جمعه به
اراک فرارکرد.
اعتراض زندانیان سیاسی از درون زندانهای جمهوری اسلامی یکی از برجسته ترین
جلوه های این حقیقت سیاسی است که این حکومت علیرغم ابعاد دهشتناک آدمکشی هایش هرگز
نتوانسته است اختناق را بر مردم حاکم کند. در جریان خیزش مرداد ماه این حقیقت حتی
برجسته تر جلوه کرد. در زندان رجایی شهر این شعارها توسط زندانیان داده شد: مرگ
برخامنه ای؛ مرگ بر سپاه؛ یا مرگ یا آزادی؛ تا دیکتاتور روکاره، قیام ادامه داره؛
درود بر آزادی.
مقابله زنان با آپارتاید جنسی حکومت اسلامی همیشه در جریان بوده است. در خیزش
مرداد این نقش زنان ابعاد تازه ای به خود گرفت. در شاهین شهر اصفهان زنان سازمانده
تظاهرات بودند. در صادقیه تهران یک زن بدون حجاب شجاعانه علیه حکومت سخنرانی کرد و
به مردم فراخوان داد به پاخیزند و اعتراض کنند.
به موازات این خیزش سیاسی علیه حکومت، معلمان شاغل و بازنشسته استان خوزستان
در مقابل آموزش و پرورش فیشهای حقوقیشان را آتش زدند و اعلام کردند "نه به
شکاف طبقاتی و تبعیض و بیعدالتی"، "اگر پول نیست برای همه و اگر هست
برای همه". این شعارهای معلمان مضمون طبقاتی مردم بپاخاسته علیه حکومت را
بوضوح نشان میداد.
جنبش قدرتمند کارگری
جنبش کارگری در سالهای گذشته بسرعت رشد کرده است. اعتصاباتی که اخبارشان منتشر شده و خود رسانه های رسمی هم اعتراف کرده اند
بالای هزار اعتصاب کارگری در سال بوده است. آمار واقعی چندهزار اعتصاب سالانه
درسالهای گذشته بوده است.این اعتصابات اکثرا با تجمع کارگران در مقابل مراکز
حکومتی همراه است و در بسیاری از تجمعات خانواده های کارگران نیزشرکت میکنند که
وزن تازه ای به جنبش کارگری داده وبه جنبش کارگری هویت تازه ای داده و انعکاس وسیعتری
در رسانه ها را بدنبال داشته است. کارگران
هم پیش از قیام دیماه، هم در جریان آن و هم بعد از آن دائم و در ابعاد گسترده ای
در اعتصاب و اعتراض بوده اند.