وهابیت و صهیونیسم بالهای محافظ امپریالیسم آمریکا هستند
وهابیت و صهیونیسم بالهای
محافظ امپریالیسم آمریکا هستند
لو گران سوار:
امپریالیسم، صهیونیسم و وهابیسم؛ مثلثی شوم برای جهانیان
منبع: پارستودی
امپریالیسم، صهیونیسم و
وهابیسم، متحد یکدیگر و اصلیترین دشمنان ملتها هستند.
وهابیت و صهیونیسم بالهای
محافظ امپریالیسم آمریکا هستند.
روزنامه فرانسوی لو گران
سوار در پایگاه اینترنتی خود با انتشار مقالهای به بررسی عملکرد آمریکا،
اسرائیل و عربستان سعودی و همدستی آنها علیه ملتها پرداخت.
محمد بلالی نویسنده این
مقاله تاکید کرد: من خروج آمریکا از توافقنامه هستهای ایران را اعلام میکنم. این
جملهای بود که دونالد ترامپ در هشتم ماه می سال 2018 گفت.
هشت ماه می؛ خروج آمریکا از توافق بینالمللی برجام
وی پس از این تصمیم، از
وضع تحریمهای شدید علیه ایران خبر داد. اسرائیل و عربستان سعودی حمایت قطعی خود
را از این تصمیم اعلام کردند. اسرائیل با موشک خاک سوریه را هدف قرار داد و چندی
بعد در روز انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس، به کشتار فلسطینیهای
معترض دست زد.
امپریالیسم، صهیونیسم و وهابیسم، در نبرد
علیه ایران در کنار هم متحد شدهاند. البته این وضع و تحرکات نظامی احتمالی مرتبط
با آن، چندان نگران کننده نیست. چرا که منطقه مملو از منابع نفتی است و هر اتفاقی
صادرات نفت را با مشکل مواجه میکند اما امپریالیسم آمریکایی برای حفظ و
تداوم منافع خود و منافع نوکران اسرائیلی و سعودیاش در برابر هیچ اتفاقی و از همه
مهمتر در برابر رویدادی مثل "جنگ" عقبنشینی نخواهد کرد.
تاخت و تاز سه ساله عربستان در یمن با هزاران
کشته
عربستان سعودی از سال 2015 جنگی را در یمن به راه انداخت و این جنگ تا به امروز هزاران
کشته که اکثرشان غیرنظامی بودهاند، بر جا گذاشته است. جنگ سعودیها در یمن،
میراث فرهنگی و معماری یمن که میراث بشری جهانی محسوب میشود را نابود کرده است. این
جنگ در برابر بیتفاوتی جهانیان همچنان ادامه دارد.
باید خاطر نشان کرد که
عربستان سعودی از تامین کنندگان نیازهای مالی گروههای تروریستی در جهان است و از
تفکر وهابی در این گروهها حمایت میکند. این گروههای تروریستی، وحشیگری و بیرحمیشان
را وامدار اربابشان هستند.
وهابیت چطور شکل گرفت؟
برای درک درست خشونت و وحشیگری رژیم سعودی،
باید به قرن هجدهم میلادی و عصر محمد بن عبدالوهاب، روحانی افراطگرا بازگشت. عبدالوهاب
در سال 1744 با محمد بن سعود که یک امیر محلی بود، ملاقات کرد. ابن سعود پیشنهاد
عبدالوهاب برای مطیع کردن سایر قبایل را پذیرفت و با وی هم پیمان شد. محمد بن
عبدالوهاب قوانین سختی را به مردم تحمیل میکرد. مجازاتهای تحمیل شده به "گناهکاران"
از سوی عبدالوهاب به حدی خشونتبار بود که مقامات مذهبی را به وحشت انداخت. در
نهایت عبدالوهاب ناگزیر شد سرزمین مادریاش را ترک کند و به استان نجد که در کنترل
ابن سعود قرار داشت، بگریزد.
محمدبن عبدالوهاب
این دو در کنار هم
وهابیت را خلق کردند. اما حقیقت این است که ابن سعود از زکاوت و انرژی عبدالهاب
برای تحقق جاهطلبیاش بهره برداری کرد: مذهب در خدمت سیاست.
عبدالوهاب به خدمتگذار
اجرایی امیر درآمد و به این ترتیب به تحقق جاه طلبیهای سیاسی ارباب خود مبادرت
کرد و به این جاه طلبیها پوششی مذهبی بخشید. وهابیت تلفیقی است از افراط گرایی
مذهبی و سیاستهای بدبینانه. امروز رژیم سعودی نتیجه ائتلاف بین مذهب و سیاست است.
کشف نفت در دهه 30 به
تشدید استفاده ابزاری از دین منتهی شد. اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ابزاری برای
اعمال قدرت و برتری آل سعود مورد استفاده قرار گرفت.
در پایان دو جنگ جهانی،
سلطه آمریکا بر نفت با تاسیس شرکت ملی نفت عربستان سعودی کامل شد. آمریکا
برای حفظ و کنترل چاههای نفت عربستان سعودی، در ذهران واقع در شرق این کشور یک
پایگاه نیروی هوایی ایجاد کرد.
ثروت نفتی زیر شنهای عربستان سعودی، به
وسیلهای برای دفاع از منافع امپریالیستی آمریکا مبدل شد و این کشور فئودال را به
دوست تمامی بورژواهای غربی و دشمن تمامی ملتهایی که میخواهند از دست حاکمان
ستمگر رهایی یابند، تبدیل کرد.
همدستی بورژواهای
آمریکایی و غربی در 14 مارس سال 2011 به مداخله نظامی عربستان سعودی در بحرین، با
هدف نجات الخلیفه یک حکومت موروثی دیگر در منطقه انجامید. در این کشور شیعیان علیه
خاندانی که قرنهاست بر این منطقه حکومت میکنند، قیام کردهاند. دولتها و حاکمان
اروپایی و آمریکایی به عربستان سعودی اجازه دادند برای درهم شکستن قیام مردمی در
بحرین و حفظ یک دیکتاتوری واقعی در این کشور وارد عمل شود.
عربستان سعودی، امارات و
کویت اخیرا باهدف سرکوب قیام مردم در اردن، به اعطای یک کمک الحاقی دو میلیارد و 500
میلیون دلاری به حکومت این کشور مبادرت کردهاند. اقدام سریع و پرقدرت حکومتها در
کشورهای عربی منطقه خلیج فارس بیانگر نگرانی آنهاست و از عزم این حکومتها برای
خفه کردن نطفه اعتراضات در اردن حکایت دارد. این حکومتها برای جلوگیری از شکلگیری
یک بهار عربی پشت دروازههای شان، از هیچ کاری رویگردان نیستند.
دستاندازی عربستان
در ورود دموکراسی و توسعه به جهان عرب
در جنگ علیه دموکراسی و علیه شرافت اعراب
سرکوب شده، عربستان سعودی نقشی بنیادین ایفا میکند. این کشور به دژی برای مخالفت
با تغییرات دموکراتیک و توسعه دنیای عرب مبدل شده است. عربستان امروزه تجسم ضد
انقلاب است.
عربستان سعودی و کشورهای
منطقه خلیج فارس در برابر آن چه که "تهدید پارس" میخواند، برخلاف
میل مردم برای بهبود روابط بین کشورهای عربی با اسرائیل فعال شدهاند. خالد بن
احمد الخلیفه وزیر امور خارجه بحرین در این خصوص مدعی شد: "ما به خوبی میدانیم
که جمهوری ایران، خطر اصلی برای منطقه است."
تلاشها برای بهبود
روابط بین کشورهای عربی با اسرائیل معمولا در قالب رقابتهای ورزشی، فرهنگی و
ملاقاتهای انجام گرفته با حضور شخصیتهای نظامی و سیاسی انجام میشود.
رسانههای عربی و تلاش
برای تطهیر چهره رژیم صهیونیستی
اظهارات ضد اسرائیلی در
روزنامهها و شبکههای رادیویی تلویزیونی عربی تقریبا وجود ندارد و این مایه
خشنودی و رضایت اسرائیلیهاست. برخی کشورهای عربی منطقه دیگر به اسرائیل به چشم دشمن نگاه نمیکنند، بلکه اسرائیل از نظر این کشورها رفته رفته
به یک متحد مبدل میشود.
امپریالیسم و متحدان
منطقهایاش پس از نابودی عراق و لیبی، امروز در حال نابودی سوریه و یمن هستند.
حیات اقتصادی قدرتهای
امپریالیستی و بورژواها، به نفت وابسته است. این منطقه مملو از حوضههای نفتی و
گازی است و قدرتهای امپریالیستی میخواهند بدون هیچ مشکلی به این منبع انرژی
دسترسی داشته باشند.
اسرائیل؛ طفل نامشروع
قدرتهای بزرگ
ایجاد اسرائیل در این منطقه قبل از هر چیز
پاسخی است به این ضرورت. این که اسرائیل به تنها قدرت هستهای در خاورمیانه مبدل
شده، اتفاقی نیست. اما رسانههای بزرگ از این واقعیت حرفی نمیزنند. آن چه که برای
دیگران ممنوع است، برای اسرائیل آزاد است. بهجز اسرائیل هیچ طرفی در منطقه، حق
توسعه برنامه هستهای، حتی برنامه هستهای غیرنظامی را ندارد و کشورهای بزرگ و
کوچک امپریالیستی واکنش تندی به این مساله نداشتهاند. راکتور هستهای اوزیراک
عراق در هفتم ژوئن سال 1981 توسط اسرائیل مورد حمله قرار گرفت و کاملا نابود
شد.
ایران هستهای؛ کابوس همیشگی نتانیاهو
مبدل شدن ایران به یک
قدرت هستهای (صلحآمیز) برای اسرائیل غیرقابل تحمل است. اسرائیل با هدف تامین
منافع بورژواهای کشورهای امپریالیستی و متحدان محلیشان، سلاح هستهای دارد. تخریب
تاسیسات هستهای ایران به رویای رهبران اسرائیلی مبدل شده است. بنیامین نتانیاهو
تحقق این رویا را به اصلیترین هدف زندگیاش مبدل کرده است. وی اغلب این جمله را
تکرار میکند: "من این حقیقت غیرقابل تغییر را تکرار میکنم: اسرائیل به
ایران اجازه دستیابی به سلاح هستهای را نخواهد داد."
نخست وزیر اسرائیل در سی
ام آوریل سال 2018 در یک شوی رسانهای از وجود مدارکی قانع کننده درخصوص برنامه
ایران برای دستیابی به بمب اتمی سخن به میان آورد. این دروغی دیگر بود که با هدف
تسریع تصمیم آمریکا در خروج از توافقنامه هستهای گفته شد و یک هفته بعد ترامپ
خروج آمریکا را از توافقنامه برجام اعلام کرد.
اسرائیل ناگزیر است
همواره برای خود دشمن بسازد تا بتواند آرامش داخلی را برقرار کند. امروزه نه
اعراب، بلکه فارسها خطری مرگبار برای اسرائیل معرفی میشوند.
نتانیاهو موفق شد رئیس
جمهور آمریکا را به انکار حقوق ملت فلسطین در اراضی تصاحب شده توسط اسرائیل،
انتقال سفارت از تلآویو به بیتالمقدس، ادامه شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی و
خروج از توافقنامه هستهای ایران ترغیب کند.
وهابیت و صهیونیسم، حافظ
امپریالیسم آمریکایی
پس میبینیم که امپریالیسم و صهیونیسم در
برابر ایران در یک جبهه و درکنار هم قرار گرفته اند. اوضاع منطقه خاورمیانه با
اقدامات و مانورهای آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل به شدت بحرانی شده است، تا
جایی که خطر بیثباتی در منطقه هر لحظه ممکن است به سایر نقاط جهان منتشر شود. به
طور کلی میتوان گفت که اوضاع این منطقه از جهان هرگز تا به این حد پرآشوب نبوده
است. وهابیت و صهیونیسم بالهای محافظ امپریالیسم آمریکا هستند. ائتلاف وهابیون و
صهیونیستها تحت رهبری آمریکا، نه تنها برای خاورمیانه تهدید قلمداد میشود، بلکه
برای ملتها و کارگران سراسر جهان که نیازی به جنگ ندارند، نیز خطری
جدی است.