نه مارکس پرفسور اقتصاد سنجی است و نه لنین گروهبان کودتا- توطئه
کمال
اوکویان در گفتگو با اخبار چپ:
«نه مارکس
پرفسور اقتصاد سنجی است و نه لنین گروهبان کودتا- توطئه »
برگردان
: هاتف رحمانی
اتحادجماهیر
شوروی سرنگون شده است ، کشوری که برپایه انقلاب بناشد اکنون وجود ندارد .از آن
نقطه نظر،ممکن است فکر کنیم که چیزی برای بزرگداشت وجود ندارد ، اما ،انقلاب
بزرگترین رخداد قرن بیستم است که آثار آن نمی تواند از روی زمین پاک شود و انقلابی
است که به الهام بخشی به ستم دیدگان سراسر جهان ادامه می دهد.
اخبار
چپ با کمال اوکویان دبیر کل حزب کمونیست ترکیه در باره 101 مین سالگرد انقلاب
اکتبر گفتگو می کند.
هفتم
نوامبر، 101 مین سالگرد انقلاب اکتبر بزرگ داشته خواهد شد. آیا چیزی برای بزرگداشت
باقی مانده است؟
اتحاد
جماهیر شوروی سرنگون شده است ، کشوری که برپایه انقلاب بناشد اکنون وجود ندارد .از
آن نقطه نظر،ممکن است فکر کنیم که چیزی برای بزرگداشت وجود ندارد ، اما ،انقلاب
بزرگترین رخداد قرن بیستم است که بقایای آن نمی تواند از روی زمین پاک شود و
انقلابی است که به الهام بخشی به ستم دیدگان سراسر جهان ادامه می دهد .امروز ، در
روسیه گروه های راک در آواز هایشان می گویند » به سوی اکتبرهای نو» . از این رو
سرمایه داری هم نمی تواند دور از انقلاب سوسیالیستی اکتبردر آن جا کاری انجام دهد
. چیزهای بیشتری برای گرامی داشت وجود دارد ، اما ، نیازمند آن است که با آینده
بیشتر از گذشته مرتبط باشد. امروز فکر انقلاب و سوسیالیسم ، هدف کمونیسم کاملا به
موقع است و انقلاب اکتبر بخشی از آن است.
پرسش می شود آیا انقلاب اکتبرجهانی
است وشماری به گفتن آن که آن انقلاب بسیار زیاد روس گرا یانه بود ادامه می دهند
.نظر شما چیست؟
آن
ها باید حوزه نفوذ انقلاب را بررسی کنند. کشورهای جدیدی که پس از اتحاد جماهیر
شوروی پدیدار شدند، جمهوری سابق در داخل اتحاد شوروی بودند. در زمانی، قبل ازانقلاب،
آن مناطق گسترده به حکومت از سوی امپراطوری روسیه عادت داشتند ، اما انقلاب با
آزاد کردن آن ها برای گرد هم آوردن آن ها تلاش کرد . بعلاوه، ورای اتحاد شوروی، به
طور عمده در اروپا، انقلاب در سراسر جهان پژواک یافت، توده ها
برای عبور از طریقی که اکتبر باز کرده بود مبارزه می کردند
و برخی حتی به آن دست یافتند. قطعا انقلاب اکتبر یک بخش بازتاب دهنده طرف روسی
داشت، آن بخش ازانقلاب در پترو گراد متمرکز می شود، آن بخش برخی رنگ
های خاص را برای انقلاب حمل می کند. به عبارت دیگر، انقلاب اکتبر
پیروزی کارگران را در برابر کارفرما ها نشان می دهد. امروز، در سراسر جهان این یک
ضرورت است و انقلاب اکتبربا خاطر نشان کردن تنها راه نشان می دهد که طبقه کارگر
چگونه بر طبقه بورژوا غلبه می کند.این امری کاملا جهانی است.
لنین
رهبر انقلاب اندکی پس از انقلاب در سال 1924 درگذشت.افراد بسیاری می گویند که منحل
شدن اتحاد شوروی به مناسبت مرگ او اجتناب ناپذیر بود.
بی
ربط است. لنین رهبر برجسته ای بود ، با این حال هیچ یک ازپیشرفت هایی که اتحاد
شوروی راتشکیل و شکل داد در دوران اوانجام نشد . او در سال 1924 درگذشت، اما می
دانیم که لنین از سال 1922از مبارزه سیاسی کنار کشید و بیماری او لنین را از مسائل
کشور دور کرد. در 1922، با وجود این واقعیت که اتحاد شوروی با گرسنگی دست و پنجه
نرم می کرد، در فقر بود، صنعت عاطلی داشت، کشوری بود که کشاورزی آن به لحاظ
اقتصادی دستکاری شده بود، طبقه کارگری متشکل و حزبی وجود داشت که
با امید به آینده نگاه می کرد. حرکت های عظیم همگی پس از ان رخ دادند. هیچ ارتباطی
بین انحلال شوروی و مرگ لنین وجود ندارد. بین آن ها 67 سال فاصله است!
خوب
، پس چرا اتحاد شوروی سرنگون شد ، آیا شما هم کتابی در این باره دارید؟
هزاران
کتاب که به این موضوع می پردازند وجود دارد و برخی اوقات یک پاسخ کوتاه ممکن است
بسیار خطرناک باشد. با قبول این خطر، می توانم بگویم که : اتحاد شوروی به این
خاطرتخریب شد که حزب، که مسئولیت هدایت پیشرفت کشور به سوی کمونیسم را داشت، به
تدریج ازردیابی مسیر انقلابی دور شده بود. چرا این اتفاق افتاد؟ چون ، پس از
مبارزات دشوار، خستگی کشوردامن خود حزب را هم گرفت.
در
عرصه ایدئولوژیک ، خطاهایی که فرار از مبارزه را مشروع می کرد روی داد، دشمنی
امپریالیسم دست کم گرفته شد. در اقتصاد اهمیت تامینحاکمیت مطلق دارایی عمومی
درک نشد. اراده انقلابی، که نجات کشور راعلیه چرخش شدید تا پایان جنگ جهانی دوم
اداره کرده است، به وضع موجود تبدیل شده
است. اگر توقف کنید، یا سقوط می کنید یا شما را وادار به سقوط می کنند.
امروزه
این ادعا که انقلاب اکتبر مارکسیسم را جعل کرده است وجود دارد. «بازگشت به
مارکس»اکنون به شعار بساری از افراد تبدیل شده است. آیا ما هم چنین خواهیم کرد؟
شما
نمی توانید به مارکس برگردید، شما می توانید تنها مارکسیست شوید.او یک انقلابی است،
و ان هایی که با «وسیله قرار دادن» مارکس برای پاکسازی ارثیه انقلاب اکتبرو لنین
تلاش می کنند، با شکست به پایان خواهند رسید. طرح های بورژوازی، توانبخشی سرمایه
داری، شیدایی « راه سوم» یا تلاش برای «جامعه آزاد» که در آن ها یک احساس
انقلابی خالص قرار دارد… چیزی در مارکسیسم برای آن ها وجود ندارد. این همانند گفتن
«مارکس حق داشت» است که برخی سرمایه داران باهوش آن را می گویند. آن
ها فرض می کنند مارکس استاد اقتصاد سنجی در هاروارد است و لنین یک گروهبان
کودتا- توطئه بود.
شما
می گویید انقلاب سوسیالیستی به موقع است. شاید به تکرار مورد پرسش قرار گرفته اید
که آیا واقعا به این گفته اعتقاد دارید ….
درست
است. وما به این پرسش که با: آیا فکر می کنید که نظم سرمایه داری می تواند یا باید
حضور خود را برای زمان طولانی حفظ کند؟ دنبال می شود پاسخ می دهیم. خوب ، ما در
باره نظمی صحبت می کنیم که ازآن دفاع نمی شود و حتی از سوی کسانی که از آن سود می
برند مورد انتقاد قرارگرفته است. انقلاب اکتبرنشان داده است که این سیستم می تواند
تخریب شود و راه انجام آن را نیز نشان داده است. انقلاب اکتبر نمی تواند تکرار شود؛
اما در آینده انقلاب ها هم همان پویایی و هم همان بنیاد مکانیکی را
خواهند داشت. درست همین الان، در حین مصاحبه، من می توانم تفسیر رادیویی را در
زمینه گزارش خبر بشنوم. تنها نگاهی به بشریت بیندازید که کارهای دیدنی و جذابی
انجام داده است، کار تولید کرده است، تمدن ها را ساخته است.آیا بحران،
بیکاری، فساد، قتل ها، سوء استفاده ها…نشان نمی دهند که چگونه انقلاب نا
معاصرنیست؟
یک
هفته قبل، در 29 اکتبر روز جمهوری ترکیه جشن گرفته شد. جمهوری ترکیه و انقلاب
روسیه محصول دوران مشابهی هستند. رابطه بین آن دو را چگونه توصیف می کنید؟
آیا تنها به منافع متقابل وابسته بود؟ به عبارت دیگر، آیا ان رابطه «محصول» سیاست
های پراگماتیک بود؟
کسی
نمی تواند بگوید که حساب های «پراگماتیک» در کار نبوده است. اتحاد شوروی و رهبری
جنبش ملی گرای سراسر آناتولی قطعا چشم به یک دیگر دوخته بودند. به صراحت،
داشتن نگرشی که بی قید و شرط و به خوبی اندیشه نشده باشد غیر ممکن
بود. بعلاوه، منشا طبقاتی و اهداف برای آن دو متفاوت بود . با این حال ، موضوع نمی
تواند به این حد ساده سازی شود. آن ها در جبهه همانندی بودند، که جبهه انقلاب است.
ثانیا، از نقطه نظر اجتماعی، انقلاب
اکتبرمردم آناتولی را به هیجان آورده و به دلایل بسیاری آن ها را گرفتار کرده است.
مردم دوست داربلشویک ها بودند و آن دوستی ناشی از یک » سیاست رسمی» نبود. بعلاوه،
اتحاد شوروی دوران بنای جمهوری ترکیه را از جنبه های مختلفی نحت تاثیر قرار داده
است، اگر چه بعدا جمهوری خود را از اتحاد شوروی دور کرده است. شوروی ها چیزهای
بسیاری را در اقتصاد ، فرهنگ ، مدنیت حکاکی کرده اند. اگرشما به دقت به این آثار
نگاه کنید، روحی ورای روابط جریان دارد که بر منافع خود متکی است. درکارخانه ها و
کارگاه های ساخت شوروی، محاسنی وجود دارد که اکنون حتی از سوی طبقه کارگردرترکیه
قابل تصور نیست. سینما ها ،مهدکودک ها ، سالن های کنسرت، مناطق سبز…
آخرین
پرسش …در روسیه امروز،دولت تا چه حدی نمایشگر انقلاب اکتبر است؟
درهیچ
حدی . طبقه حاکم روسیه بهره برداری کننده و از بین برنده جنبه های
خوب انقلاب است، صرفا چون قادر به خروج از آثار و تاثیرات عصر شوروی نیست.
اتصال چیست؟ روسیه حتی دردوره ای که ضعیف بود یک کشور مساوات بود.
فدراسیون
روسیه ، برعکس ، زمینه را علیه عدالت اجتماعی هدایت می کند. طبقه کارگر روسیه،
امروز طبقه ای ستم دیده است.
ارسالی ح. رسولی