به یاد رفیق دکترعلی صادقی - کاک ابراهیم
به یاد رفیق دکترعلی صادقی (کاک ابراهیم)
باقر مرتضوی
13 اسفند 1397
در کمال تأسف شنیدیم که قلب پُرشور
همرزم سالیان ما،على صادقى (كاك ابراهيم )،دهم اسفند 1397دربيمارستانى درسوئد،
برای همیشه بازایستاد. اگرچه از بیماری او آگاه بودیم ولی مرگ كاك ابراهيم براى همه
آنانىكه اوراازنزديك ودورمىشناختند بسیار سنگين بود. این غم برای ما که
ساليانی درازبااوهمرزم و همسنگربوديم و طعم خوش پیروزی و تلخِ شکست را به اتفاق چشیده بودیم، دردناکتر بود.
على درسال١٣١٥
در روستای چکنه از توابع قوچان،دريك خانواده فرهنگی ترک تبار بدنيا آمد. تحصیلات دبيرستانرا درمشهد به پايان رساند
ودرسال1342برای ادامه ی تحصيل راهى سوئیس شد.اودردانشگاه شهرلوزان تحصیل کرد
وسرانجام در رشته فیزیک فارغالتحصیل گردید. پس ازآن به فرانسه رفت ودررشتهی
فیزیک اتمی دکترا گرفت.
علی در تمامی
این سالها از سیاست دور نماند وبه قولی باگامهای استوارهمیشه رو به پیش داشت.
همین روحیه بود که اورادردوران نوجوانى به صفوف سازمان جوانان حزب توده ایران سوق داد.اودر
ايام تحصيل درفرانسه نیزنه تنهادرصفوف حزب توده ایران، بلکه به عنوان یکی از
کادرهای فعال آن،درميان دانشجويان عضو كنفدراسيون فعال بود. درسال 1343 درخيزش جوانان وكادرهاى
حزب توده،همراه زنده ياد پرويزنعمان عليه رهبرى حزب توده از حوزه فرانسه شورش كرد ودرهمان
سال يعنى آذرماه سال 1343 بعنوان نماينده فرانسه درتشكيل سازمان انقلابى نقش برجستهاى بازى نمود. على دراولين كنفراس سازمان در
تيرانا،پایتخت آلبانی،شركت مستقيم داشت و تقریباً در تمامی نشست های اساسی سازمان
انقلابی در خارج به عنوان نماینده حضوری فعال داشت.درسال 1345 همراه گروهی از اعضای
سازمان انقلابی جهت فراگیری شیوه جنگ پارتیزانی به کوبا اعزام شد.در بازگشت از کوباجهت آموزشهای
سیاسی و نظامی همراه گروهی راهی چین شد تا از نزدیک با تحولات چین تودهای آشنا
گردد و به قولی برای چشیدن مزه گلابی، آن را گاز زند.
دکتر صادقی روشنفکر تیپیکی بود که
از زندهگی مرفهای که در اختیار داشت، دست شست و در سال 1347 برای کمک به جنبش
خلق کرد همراه رفقایش از راه ترکیه به آن دیار شتافت تا به گروه زندهیاد ملاآواره
بپیوندد. او میتوانست مثل خیلیها در رفاه کامل زندگی کند ولی این کار را نکرد و
به خاطر آرمانهایش راه دیگری انتخاب نمود؛ راه خدمت به زحمتکشان، دمکراسی و
آزادی. او صادقانه به راهی که پیش گرفته بود، باورداشت.بهروزی زحمتکشان آرمانش بود
و تا واپسین لحظههای عمر بدان باور داشت.
علی از جمله آن رزمندگانی بود که در
کنار سیاست به ادبیات نیز عشق میورزید. گاه خود نیز شعری میسرود. و یا شعری از
دیگران، به ویژه لاهوتی زمزمه میکرد؛
سر
و رویی نتراشیده و رخساری زرد
زرد
و باریک چو نی...
علی صادقی تصویری تیپیک از یک
روشنفکر انقلابی بود. از آن انقلابیونی که در قرن نوزدهم زیاد دیده میشدند؛ وظیفه
شناسی صادق و داوطلب برای خطرناکترین وظایف تشکیلاتی.
او بینهایت ساده میزیست.تواضع
اونه از سر ادا و اطوار که از فضلش سرچشمه میگرفت.با تمام این صفات، کاک ابراهیم
عمیقاً فردی تشکیلاتی بود. عاشق طبقه کارگر بود. بدون اغراق می گفت؛ تنها آرمان،
آرمان پرولتاریاست و برای رسیدن به این آرمان تشکیلاتی لازم است. تشکیلات و آرمان
پرولتاریا آن خونی بود که در رگهایش همیشه و در همه حال جریان داشت.
علی در همان سالهای پیش از انقلاب
معتقد بود هر کاری که ما میکنیم و اگر به آن اعتقاد داریم، باید برای به اجرا
درآوردنِ آن در ایران، به میان زحمتکشان برویم و حزب کمونیست ایران را درآنجا
ایجاد کنیم. بدین خاطر درتابستان سال 1354 خود برای عملی کردن نقطهنظراتش پیشقدم
شد و از راه افغانستان به ایران رفت. متأسفانه در مرز افغانستان دستگیر شد و
بلافاصله زیر شدیدترین شکنجههای ساواک قرار گرفت. ولی هیچگاه اسرار سازمانیش را
لو نداد و لب از لب نگشود. او را به مدت 26 ماه در سلول انفرادی نگهداشتند.
سرانجام با خیزش تودههای مردم وگشودن درهای زندان در بهمن سال 1357 از زندان نظام
شاهنشاهی آزاد شد.
علی در کنفرانس چهارم سازمان
انقلابی دراردیبهشت 1358که در تهران برگزار شد، جزو هیئت مسئولین پنج نفره سازمان
انقلابی انتخاب شد وهم چنین در دیماه همان سال در کنگره اول حزب رنجبران در شمار
اعضای دفتر سیاسی آن انتخاب گردید. او تا زمان مرگ در رأس این سازمان فعالیت کرد وانتشار
نشریه رنجبر را با تمام توان به پیش برد.
او بعد از هجوم رژیم جمهوری اسلامی
به سازمانها و احزاب مترقی در سال 1361 اجباراًبه کردستان رفت و از آنجا مبارزهاش
را علیه جمهوری اسلامی ادامه داد.
کاک ابراهیم در کنگره دوم حزب رنجبران در شهریور
ماه 1363 به عنوان مسئول دفترسیاسی حزب رنجبران ایران انتخاب شد. در این دوره بود
که همراه رفقای همنظرش به جمعبندی از فعالیت سه ساله حزبش پرداخت و آنرا به نقد
کشید. علیرغم تلاش فراوان، درکردستان فعالیتش برای نزدیکی و همکاری با نیروهای
انقلابی به ثمر ننشست ولی علی همچنان با
سماجت خاص خویش در این راه، از تکرار این حرف
لاهوتی که "چاره رنجبران وحدت وتشکیلات است" خسته نشد و به
آرمانِ کمونیستیاش وفادارماند.
فقدانش را به
همسر، دختر و یارانش تسلیت می گویم!
یادش گرامی باد!