آمریکا بازنده مذاکرات: جیمز پتراس/ آمادور نویدی
آمریکا بازنده مذاکرات: جیمز
پتراس/ آمادور نویدی
رفقا/دوستان گرامی
درود و خسته نباشید.
ضمن عرض تبریک سال نو،
برایتان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
اما، تا زمانیکه عموسام
وجود دارد، و به هیچ صراتی مستقیم نمیشود، تنها کاریکه از دست من و ما برمی آید،
افشاگری و روشنگری - آنهم از طریق ترجمه و مقاله نوشتن است.
امیدوارم این
ترجمه مورد پسند واقع گردد، و اگر چنین است و ارزش خواندن دارد، لطفا در پخش و نشر
آن کوشا باشید.
با احترام
آمادور نویدی
***
لینکهای فارسی:
آمریکا بازنده
مذاکرات: جیمز پتراس/ آمادور نویدی
آمریکا بازنده
مذاکرات: جیمز پتراس، برگردان: آمادور نویدی
لینک انگلیسی:
US Negotiations: Masters of Defeats, By: James Petras
https://petras.lahaine.org/us-negotiations-masters-of-defeats/
https://petras.lahaine.org/b2-img/PetrasUSNegotiations.pdf
آمریکا بازنده مذاکرات: جیمز پتراس/ آمادور نویدی
آمریکا و ایران مذاکره
کردند که در مقابل پایان دادن به تحریمهای اقتصادی، توسعه سلاحهای هسته ای متوقف
شود. این توافق بطور موقت موفقیت آمیز بود، اما بلافاصله توسط رژیم ترامپ متوقف
شد. کاخ سفید خواهان نابودی برنامه موشکی ایران است و تهدید به حمله نظامی کرده
است. واشنگتن چانه نزد، و بدنبال تحمیل «راه حل» یک جانبه خود است. انگلیس،
فرانسه، روسیه و چین، که امضاء کنندگان مشترک در توافقنامه هستند، دیکته ترامپ را
رد کردند، اما شماری از شرکتهای بزرگ چندملیتی اتحادیه اروپا به خواست کاخ سفید
تسلیم شدند که تحریمها را علیه ایران تشدید کنند… کره شمالی به دنبال پایان دادن
به تحریمهای اقتصادی است، امضای معاهده صلح بین آمریکا و کره شمالی و بهرسمیت
شناختن دیپلوماتیک است. جلسه مهمی بین دو طرف در ۲۶-۲۷ فوریه ۲۰۱۹ در هانوی برگزار شد.
مذاکرات یک شکست کامل بود. واشنگتن جهت تضمین هرگونه امتیازی شکست خورد، و همچنین
نتوانست پیشرفتی جهت روند صلح داشته باشد؛ و هیچ چشم اندازی برای آینده وجود
ندارد… . آمریکا ظرقیت کره شمالی را دست کم می گیرد تا بر روابط متقابل تأکید کند؛
آنها براین باورند که قول و قرارهای کلامی آینده میتوانند کره شمالی را جهت خلع
سلاح کرد، بفریبد و بدام بکشد. کره ای ها از پیشینه عقب نشینی آمریکا در توافقات
امضاء شده با ایران، چین و شرکایش در توافق نامه پروژه کمربند و جاده کاملاً آگاه
هستند. علاوه براین، کره شمالی متحدان قدرتمندی در چین و روسیه دارد و همچنین
جهت مقاومت در برابر افزایش فشار آمریکا دارای سلاحهای هسته ای است… واشنگتن
بطورموفقیت آمیزی تسلیم و پایان اتحاد جماهیر شوروی و متعاقباً غارت روسیه را
«مذاکره» کرد. این موفقت آمیزترین «مذاکره» قرن شد. «مذاکرات» آمریکا به گسترش
ناتو به مرز روسیه اجازه داد، که اکثر اروپای شرقی ها را با اتحادیه اروپا و ناتو
ترکیب کرد و منجر به خودستایی آمریکا در ایجاد یک «جهان تکقطبی» شد. غرور بیش از
حد آمریکا منجر به راه اندازی جنگ های طولانی مدت (و جنگهای شکست خورده) آمریکا در
افغانستان، لیبی، عراق، سومالی، سوریه و جاهای دیگر شد… هنگامیکه روسیه در برابر
دیکته های آمریکا تسلیم نشد، واشنگتن به تحریم های اقتصادی، تصرف قدرت در اوکراین،
آسیای مرکزی و خاورمیانه (عراق و سوریه) متوسل شد… . کاخ سفید روسیه را به عنوان
دشمنی که باید تضعیف شود، توصیف کرد. تحریمها به عنوان سلاحی جهت مقابله با تلاش
روسیه برای بازیافت جایگاه جهانی تبدیل شد. موضع تهاجمی واشنگتن از جمله امتناع او
از بهرسمیت شناختن جهانی که چندقطبی شده است؛ و اینکه روسیه متحدانی در چین، و
شرکایی در آلمان دارد، و دارای پایگاه های نظامی در سوریه؛ و همچنین دارای نخبگان
علمی پیشرفته و وفادار است… آمریکا از مذاکره جهت تقسیم قدرت خودداری نمود. تحریمهای
آمریکا، روسیه را مجبور کرد که به سوی چین برود؛ علاقه واشنگتن جهت سُلطه جهانی،
روسیه را برای روابط با ونزوئلا، کوبا، ایران، سوریه و دیگر کشورهای مستقل ترغیب
کرد. سیاستهای تکقطبی واشنگتن، روابط بالقوه سودآور و استراتژیک دراز مدت
را به مقابله پرهزینه و دیپلماسی شکست خورده تبدیل کرد… تکذیب توافقات متقابل
واشنگتن با روسیه، چین، ایران، کوبا و ونزوئلا یک سیاست شکست خورده بوده است. جنگ
تجاری آمریکا با چین منجر به ازدست دادن بازارها شده است و به چین اجازه داد که
توافقات جهانی را از طریق پروژه های عظیم و میلیارد دلاری زیرساخت جاده و کمربند
خود دنبال کند… واشنگتن موفق به روابط متقابل مذاکره با کره شمالی نشد، تا بتواند
شبه جزیره کره را در صورت لغو تحریمهای اقتصادی، «هسته ای زدایی» کند و در را
برای بازسازی سرمایه داری باز کند. اصرار آمریکا در گرفتن امتیاز یکطرفه و تسلیم
منجر به شکست های یکسان شده است؛ در حالیکه توافقات مذاکره شده میتواند
منجر افزایش فرصتهای بازار و پیشرفتهای سیاسی درازمدت شود… در یک کلام، مذاکرات
ناموفق و دیپلماسی یکطرفه به علامت مخصوص سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.
آمریکا
بازنده مذاکرات
نوشته: جیمز پتراس
برگردان: آمادور نویدی
مذاکرات آمریکا: استاد باخت
مقدمه:
آمریکا در حال حاضر با حداقل دوازده کشور در حال مذاکرات
اساسی سیاسی، نظامی و اقتصادی است.
آمریکا در مقابل «عدم توانایی» خود جهت تضمین پیروزی های
نظامی، استراتژیهای دیپلماتیک را اتخاذ کرده است. هدف آمریکا از اتخاذ رویکرد
دیپلماتیک آنست که از طریق مذاکرات، در بخشی یا بطور کامل، اهداف و محسنات دستنیافتنی
را از طریق ابزار نظامی تضمین نماید
در حالیکه دیپلوماسی، کمتر در معرض ضررهای نظامی و
اقتصادی است، اما نیاز به دادن امتیازات دارد. مذاکرات تنها زمانی موفقیتآمیز
هستند، که برای دوطرف سود متقابل وجود داشته باشد.
آن رژیمهایی که خواهان حداکثر امتیازات و کمترین امتیازات
هستند، معمولاُ شکست میخورند یا موفق میشود، بدین دلیل که آنها براساس روابط
قدرت بسیار نابرابر قرار دارند.
ما ابتدا به ارزیابی موفقیتها یا شکستهای واشنگتن در
مذاکرات اخیر می پردازیم، و سپس دلایل و عواقب را تجزیه و تحلیل کرده و در پایان،
پیآمدهای آنها را نتیجه گیری میکنیم.
مذاکرات کره شمالی و آمریکا
رهبر کره شمالی، کیم جونگ – اون و پرزیدنت ترامپ، برای
تقریباُ یکسال درگیر مذاکرات بوده اند. کاخ سفید «هسته ای زدایی» (نابودی تأسیسات
هسته ای) را در شبه جزیره کره در اولویت خود قرار داده است، که شامل نابودی کامل
سلاحهای هسته ایی، موشک ها، مجموعه آزمایشات و دستگاه های آزمایشی و دیگر اهداف
نظامی استراتژیک است.
کره شمالی به دنبال پایان دادن به تحریمهای اقتصادی است،
امضای معاهده صلح بین آمریکا و کره شمالی و بهرسمیت شناختن دیپلوماتیک است. جلسه
مهمی بین دو طرف در ۲۶-۲۷ فوریه ۲۰۱۹ در هانوی برگزار شد.
مذاکرات یک شکست کامل بود. واشنگتن جهت تضمین هرگونه
امتیازی شکست خورد، و همچنین نتوانست پیشرفتی جهت روند صلح داشته باشد؛ و هیچ
چشم اندازی برای آینده وجود ندارد.
کره شمالی سه امتیاز قابل توجه غیرمتقابل ارائه داد. پرزیدنت
کیم جونگ – اون پیشنهاد کرد که:
(۱) سایتهای آزمایش هسته ای را نابود کند؛
(۲ اعلام یک مهلت قانونی جهت آزمایشات هسته ای و
آزمایشات موشکهای بالیستیک بین قاره ای محور؛ و
(۳ توافق کرد تا بخشی از سایتهای آزمایش مجهز به موتور
موشکی را نابود سازد.
واشنگتن درمقابل هیچ چیزی را ارائه نداد – در مقابل خواهان
خلع سلاح کامل شد؛ تحریمها را لغو نکرد؛ هیچ نشانه ای از پایان جنگ بین آمریکا و
کره شمالی وجود ندارد
از پیش معلوم بود که«مذاکرات» نا متقارن آمریکا به شکست می
انجامد. آمریکا ظرقیت کره شمالی را دست کم می گیرد تا بر روابط متقابل تأکید کند؛
آنها براین باورند که قول و قرارهای کلامی آینده میتوانند کره شمالی را جهت خلع
سلاح کرد، بفریبد و بدام بکشد. کره ای ها از پیشینه عقب نشینی آمریکا در توافقات
امضاء شده با ایران، چین و شرکایش در توافق نامه پروژه کمربند و جاده کاملاً آگاه
هستند.
علاوه براین، کره شمالی متحدان قدرتمندی در چین و روسیه
دارد و همچنین جهت مقاومت در برابر افزایش فشار آمریکا دارای سلاحهای هسته ای
است.
مذاکرات ایران و آمریکا
آمریکا و ایران مذاکره کردند که در مقابل پایان دادن به
تحریمهای اقتصادی، توسعه سلاحهای هسته ای متوقف شود. این توافق بطور مو موفقیت
آمیز بود، اما بلافاصله توسط رژیم ترامپ متوقف شد. کاخ سفید خواهان نابودی برنامه
موشکی ایران است و تهدید به حمله نظامی کرده است. واشنگتن چانه نزد، و
بدنبال تحمیل «راه حل» یک جانبه خود است. انگلیس، فرانسه، روسیه و چین، که امضاء
کنندگان مشترک در توافقنامه هستند، دیکته ترامپ را رد کردند، اما شماری از شرکتهای
بزرگ چندملیتی اتحادیه اروپا به خواست کاخ سفید تسلیم شدند که تحریمها را علیه
ایران تشدید کنند.
در نتیجه خرابکاری عمدی آمریکا در مذاکرات، ایران را به
روسیه و چین و بازارهای جایگزین هُل داد و نزدیکتر کرد، در حالیکه آمریکا
همچنان با عربستان سعودی و اسرائیل باقیماند. عربستان سعودی درگیر در یک
جنگ بازنده در یمن است، و اسرائیل همچنان به عنوان یک منفور بین المللی باقیماند
که میلیاردها دلار صدقه و کمک مالی از آمریکا دریافت میکند.
مذاکرات چین و آمریکا
آمریکا با چین درگیر مذاکرات است که اقتصاد چین را دست کم
بگیرد و برتری جهانی آمریکا را حفظ کند. پکن توافق کرده است که واردات خود را از
واشنگتن افزایش دهد، و کنترل بر استفاده چین از فن آوری را بیشتر کند، اما آمریکا
هیچ امتیازی ارائه نداده است. در عوض، واشنگتن خواهان آن شده است که چین به نقش
دولت در تأمین مالی فن آوری پیشرفته، هوش مصنوعی و نوآوریهای ارتباطی خود پایان
دهد.
به عبارت دیگر، از چین انتظار میرود که از محسنات ساختاری
خود صرفنظر کند تا از تعرفه های سخت کاخ سفید که به کاهش صادرات چین منجر
میشود، جلوگیری شود.
هیچ عمل متقابلی وجود ندارد. رژیم ترامپ نسبت به چین با
تهدید کار میکند، و با این حال، اثرات منفی بر کشاورزان آمریکا خواهد داشت که وابسته
به بازارهای چین هستند؛ بر واردکنندگان آمریکا، بویژه بخش خرده فروش که محصولات
چینی را وارد میکنند؛ و مصرف کنندگانی که از قیمت های بالا برای کالاهای خریده
شده از چین ضرر میکنند.
علاوه براین، چین ارتباطات خود را با بازارهای جایگزین در
آسیا، آفریقا، روسیه، آمریکای لاتین و جاهای دیگر گسترش میدهد.
در سالهای اخیر(۲۰۱۸)، تعادل تجاری مثبت چین با آمریکا به
۴۱۹ میلیارد دلار افزایش یافت، در حالیکه آمریکا مجبور شد یارانه های خود را
افزایش دهد تا صادرکنندگان محصولات کشاورزی آمریکا را برای ضرر فروش به چین جبران
کند.
پس از چند ماه مذاکرات، نمایندگان آمریکا امتیازات تجاری را
تضمین کرده اند، اما در تحمیل شکست مدل اقتصادی چین شکست خورده اند.
در حالیکه مذاکرات ادامه دارد، در اواسط سال ۲۰۱۹، احتمال
یک « قرارداد بزرگ» غیرممکن است. در بخش مهمی بخاطر اینست که واشنگتن نمیخواهد
قبول کند که موقعیت جهانی اش ضعیف شده است و نیازمند «تغییرات ساختاری» در
آمریکاست، و بدین معناست که وزارت خزانه داری در فن آوری، ارتقای کار و آموزش و
پرورش سرمایه گذاری نماید. آمریکا باید روابط دوجانبه را با شرکای تجاری داشته
باشد؛ و برای انجام اینکار، واشنگتن نیاز دارد که میلیاردها دلار جهت بهروز کردن
زیرساخت داخلی خود سرمایه گذاری کند؛ و مخارج فدرال را از مخارج نظامی و جنگ به
اولویت های داخلی و توافقات خارجی تولیدی مجددا اختصاص دهد. روابط دیپلماتیک
آمریکا با چین براساس تهدیدات و تعرفه ها شکست خورده اند و مذاکرات اقتصادی رو به
وخامت رفته است.
ونروئلا و آمریکا: عدم مذاکرات فرمولی برای شکست
طی پنج سال گذشته (۲۰۱۵-۲۰۱۹)، واشنگتن موفق شده است که
رژیمهای دست نشانده ای را در آمریکای لاتین، با کودتاهای نظامی، مداخله سیاسی و
فشار اقتصادی سر کار بگمارد. در نتیجه، کاخ سفید به استثنای کوبا و ونزوئلا موفق
به «مذاکرات» یکطرفه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک در منطقه … شده
است.
پرزیدنت ترامپ توافقات مذاکره شده با کوبا را بدون هیچ
امتیازی شکست؛ تهدیدات آمریکا منجر به آن شد که کوبا جهت تضمین روابط بیشتر با
اروپا، چین و روسیه و جاهای دیگر باشد، بدون آنکه بر کسب و کار گردشگری تأثیری
گذاشته باشد.
رژیم ترامپ تبلیغات سیاسی و اقتصادی و جنگ اجتماعی خود را
علیه ونزوئلا افزایش داده است. تلاش آمریکا جهت چندین کودتای آشکار از آوریل ۲۰۰۲
تا فوریه ۲۰۱۹ نتیجه معکوس داده است.
درحالیکه آمریکا در بقیه آمریکای لاتین موفق به تحکیم
هژمونی نیمکره ای خود شده است، اما در مورد ونزوئلا، واشنگتن با شکستهای
دیپلماتیک و مقاومت بیشتر مردم مواجه گشته است.
سیاستهای مداخله جویانه و تحریمهای آمریکا منجر به کاهش
شدید حضور حامیان طبقه متوسط و زیر متوسط خود شده که به خارج فرار کرده اند.
تبلیغات آمریکا جهت تضمین حمایت ارتش ونزوئلا، که بیشتر «ملی گرا» شده اند با
تعداد بسیار کمی فراری با شکست روبرو شده است.
انتصاب الیوت آبرامز، جنایتکار محکوم شده، مشهور به «قصاب
آمریکای مرکزی» توسط کاخ سفید، قطعاً هرگونه چشم انداز توافق دیپلماتیک را
تضعیف کرده است.
تحریم رهبران سیاسی و نظامی توسط آمریکا مانع تلاش ها جهت
همکاری و استخدام رهبران میشود. آمریکا به عنوان «فرمانروای موقت»، خوان گایدو
را منصوب کرده است که حمایت داخلی کمی دارد- و بطور گسترده ای در داخل (کشور
ونزوئلا) به عنوان یک دست نشانده و دلقک امپریالیستی دیده میشود.
موفقیتهای بدون مذاکره آمریکا در آمریکای لاتین، واشنگتن را نسبت به شرایط مختلف در ونزوئلا کور کرده است؛ در حالیکه که ساختار اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و آموزش نظامی ناس