هفتاد سال ناتو / بيست و‌مین سالگرد جنگ یوگسلاوی

هفتاد سال ناتو / بيست و‌مین سالگرد جنگ یوگسلاوی

۰۶ فروردین (حمل) ۱۳۹۸

منبع: مهر

جنگ ناتو علیه یوگوسلاوی (۱۹۹۹)، مقدمه‌ای بر جنگ‌های دول غربی برای ایجاد بی‌‌ثباتی جهانی در قرن ۲۱

نویسنده: 

رُودیگر گوبِل، روزنامه‌نگار (خبرنگار در جنگ یوگسلاوی)

برگرفته از : 

وب‌سایت انجمن ضدِ جنگ ‌هایدلبرگ (آلمان) ـ ۲۴ مارس ۲۰۱۹ 

جنگ هنوز همچون طرحی بر روی کاغذ بود که به‌مناسبت ۵۰‌مین سالگرد تأسیس اتحادیه ناتو، موج حملات جنگنده‌های نیروی هوایی آن علیه شهرهای صربستان آغاز گردید. ناتو در نشست سران کشورهای عضو در آوریل سال ۱۹۹۹ در واشنگتن، مفهوم استراتژیک تازه‌ای را تصویب کرد که بر پایه آن مداخلات نظامی بدون مجوز سازمان ملل متحد بخش جدایی ‌ناپذیر این اتحادیه گردید. علاوه بر «تروریسم» و «جرایم سازمان‌یافته»، «وقفه در عرضه منابع حیاتی» و هم‌چنین «فرار دسته‌جمعی و مهاجرت انبوه» نیز به بخش «ریسک‌ها» که به اتحادیه در صورت ضرور امکان استفاده از نیروی نظامی را می‌دهد، افزوده شد. بعد از این مصوبه است که جنگ علیه افغانستان، عراق، لیبی و با هدف «تغییر رژیم ـ رژیم چنج» در سوریه، آغاز می‌گردد.

در ۲۴ مارس ۱۹۹۹ ناتو جنگ علیه یوگسلاوی را آغاز کرد. در طول ۷۸ روز، هواپیماهای این اتحادیه با حمله‌های مداوم خود علیه این کشور، بیش از ۲۰۰۰ تن را کشتند، و قسمت اعظم زیرساخت‌های صنعتی آن از‌جمله کارخانجات، نیروگاه‌های برق، و پل‌ها را ویران ساختند. ارتش آلمان با جنگنده‌های تورنادو در خط مقدم این جنگ قرار داشت. این نخستین اقدام جنگی این ارتش بعد از تأسیس آن پس از جنگ دوم جهانی بود.

در حالیکه بلگراد توسط نیروهای ارتش آلمان برای سومین بار پس از ۱۹۱۵ در جنگ اول جهانی ، و در سال ۱۹۴۱ در جنگ دوم جهانی بمباران شد، گرهارد شرودر صدراعظم آلمان، شکستن تابوی استفاده از ارتش را جشن گرفت (یعنی اینکه ارتش آلمان تبدیل به ارتشی عادی شد و دوباره به دایره قدرت‌های نظامی پیوست).

جنگ علیه یوگسلاوی بدون هیچگونه ماموریتی از سوی سازمان ملل متحد انجام شد و به‌گفته گرهارد شرودر صدر‌اعظم آلمان، که بعدها به آن اعتراف کرد، بر‌خلاف قوانین بین‌المللی و به زبان دیگر، تجاوزی آشکار بود. ازدیدگاه تاریخی، برابر گزارشات تیم ناظر مامورین سازمان امنیت وهمکاری اروپا در کوزوُو، اکنون مسلم شده است که مداخله ناتو دریوگسلاوی، بر پایه  ‌های دروغ زمینه‌سازی و توجیه گردیده بود. (هم‌چنین می‌توان به مستندات برنامه «مانیتور» WDR-Monitor با نام «همه چیز با یک دروغ آغاز شد» ـ ۰۲/۰۲/۲۰۰۱ ـ مراجعه کرد.)

با این‌ حال، هیچ نوع تحلیل انتقادی از سوی رسانه‌ها و سیاستمداران، حتی از سوی حزب سوسیال دمکرات و یا سبزها، که بسیاری از آنان به‌نام به‌اصطلاح «مداخله بشردوستانه» و به‌قول خودشان با «درد شکم» از آن حمایت و پشتیبانی کردند، صورت نپذیرفت.

جنگ هنوز همچون طرحی بر روی کاغذ بود که به‌مناسبت ۵۰‌مین سالگرد تأسیس اتحادیه ناتو، موج حملات جنگنده‌های نیروی هوایی آن علیه شهرهای صربستان آغاز گردید. ناتو در نشست سران کشورهای عضو در آوریل سال ۱۹۹۹ در واشنگتن، مفهوم استراتژیک تازه‌ای را تصویب کرد که بر پایه آن مداخلات نظامی بدون مجوز سازمان ملل متحد بخش جدایی ‌ناپذیر این اتحادیه گردید. علاوه بر «تروریسم» و «جرایم سازمان‌یافته»، «وقفه در عرضه منابع حیاتی» و هم‌چنین «فرار دسته‌جمعی و مهاجرت انبوه» نیز به بخش «ریسک‌ها» که به اتحادیه در صورت ضرور امکان استفاده از نیروی نظامی را می‌دهد، افزوده شد. بعد از این مصوبه است که جنگ علیه افغانستان، عراق، لیبی و با هدف «تغییر رژیم ـ رژیم چنج» در سوریه، آغاز می‌گردد.

سران کشورهای عضو ناتو ۷۰ سالگی آنرا در نشست ۴ آوریل ۲۰۱۹ خود در واشنگتن، جشن خواهند گرفت. این‌بار هم مانند همیشه و قبل از هر چیز بر تقویت بنیه نظامی به‌منظور دفاع از منافع حیاتی اعضا به سرکردگی و رهبری آمریکا تأکید خواهد شد.

۲۰ سال پس از بمباران یوگسلاوی توسط سازمان ناتو
نوشته: ژان ارنو درنس (
Jean-Arnault Dérens)، سر دبیر «مراسلات بالکان»  
منبع: اومانیته، ٢٢، ٢٣ و ٢٤ مارس ٢٠١٩

۲۰ سال پیش، سازمان ناتو بزرگ‌ترین عملیات نظامی ‌تاریخ خود را علیه یوگسلاوی آغاز کرد. این مداخله را با دلایل بشر‌دوستانه «توجیه» کردند، اما این تهاجم نتوانست هیچ‌یک از مسائل این منطقه از اروپا را حل کند.

٢٤ مارس ١٩٩٩ ساعت ٨ پس از نیمروز، بمب‌افکن‌های «سازمان پیمان اتلانتیک شمالی» (ناتو) کارزار بمباران هوایی یوگسلاوی را آغاز کردند. در آن‌ زمان این جمهوری به ریاست اسلوبودان میلوسویچ فقط مناطق صربی، مونته نگرو و «ایالت مستقل کوزوو» را دربر‌می‌گرفت. در آنجا از یک‌سال پیش نبردهای چریک‌های آلبانیایی «ارتش آزادی‌بخش کوزوو» با نیروهای حکومتی جریان داشت‌.

بمباران‌ها را به‌عنوان نتایجی از شکست کنفرانس صلح رامبویه و پاریس تلقی کردند. یوگسلاوی مخالفت خود را با پیوست «ب» از برنامه‌ای که در آن استقرار «گروه تماس» در یوگسلاوی را در نظر گرفته بود، ابراز کرد. اما مذاکرات در روز ١٩ مارس متوقف شد و ناتو بدون داشتن موافقت شورای امنیت سازمان ملل، تصمیم به مداخله گرفت.

جنگ تحت نام الزامات «بشر‌دوستانه» آغاز شد. خاطره جنگ بوسنی ـ هرزه‌گوین هنوز از یادها زدوده نشده بود و فکر این که نگذارند یک «سربنیتسای جدید» ایجاد شود، مورد توافق همگان بود. وانگهی این دولت‌های «چپ‌گرا» بودند که از عملیات نظامی‌ پشتیبانی کردند: تونی بلر در انگستان، سوسیال دموکرات‌های گرهارد شرودر در آلمان، لیونل ژوسپن در فرانسه، دموکرات‌های چپ در ایتالیا ... از سبز‌های آلمانی و همپالگی‌هایشان در فرانسه یا حزب کمونیست فرانسه که همگی از اعضای ائتلاف دولتی بودند و به‌گونه‌ای سنتی تصمیمات ناتو را زیر سئوال می‌بردند، با بمباران‌های ناتو مخالفت ننمودند.

چهار سال پیش از آن، هنگام امضای پیمان دیتون ـ پاریس در دسامبر ١٩٩۵، اسلوبودان میلوسویچ موفق شده بود خود را به‌عنوان شریک اجتناب‌ناپذیر غربی‌ها تحمیل کند. یعنی تنها کسی که می‌توانست ملی گرایان صرب را در بوسنی ـ هرزگوین مجبور به پذیرش صلح کند. ولی جهت باد تغییر یافته بود و مادلن آلبرایت، وزیر امور خارجه ایالات متحده از سال ١٩٩٨ چنین می‌گفت: «میلوسویچ فقط یکی از عناصر مسأله نیست بلکه خود مسأله است.»

بسیاری از فرضیات در مورد انگیزه‌های آمریکا پیش کشیده شد، از‌جمله نیاز به توجیه کردن وجود ناتو تا به حاشیه راندن اتحادی اروپایی که در حال تقویت کردن وجود سیاسی خود است یا میل به در اختیار داشتن یک پایگاه نظامی ‌در منطقه بالکان.

ایالات متحده تصمیم گرفته بود که به چارچوب چند‌جانبه سازمان ملل توجهی نکند و روسیه را در برابر عمل انجام شده قرار دهد. ولادیمیر پوتین که یک‌سال پس از آن به قدرت رسید (سال ٢٠٠٠) این بی‌اعتناعی به روسیه را یک «تحقیر» ارزیابی کرد. اشاره به جنگ «غیر‌قانونی » کوزوو همواره در سخنرانی‌های روسیه، نبرد گرجستان (٢٠٠٨) تا ضمیمه کردن کریمه (٢٠١٤) حضور دارد. بنابراین، کوزوو یک نقطه عطف در تعادل ژئوپلیتیک دنیا پس از زمان جنگ سرد است.

نشان دادن نیرو به‌گونه‌ای طراحی شده بود که به‌عنوان عملیاتی کوتاه‌مدت تصور شود و بلگراد را سریعاً به تسلیم شدن وادارد. در‌واقع جنگ ٧٨ روز به درازا کشید زیرا صربستان مقاومتی از خود نشان داد که ناتو آن را دستِ کم گرفته بود. بمباران‌های هوایی مهاجرت آلبانیایی‌های مقیم کوزوو را گسترده‌تر کرد، چون مجبور شده بودند خانه و کاشانه خود را در اثر نبردها رها کنند یا به دلایل شخصی به خارج از کشور پناه ببرند. پس از چند هفته، شمار فراریان در اردوگاه‌های آماده شده در آلبانی، مونته نگرو و مقدونیه‌ تقریباً به یک میلیون تن رسیده بود.

تصاویر این وضعیت دردناک که از طریق تمام کانال‌های تلویزیون دنیا پخش شد، کمک کرد که جنگ را نزد افکار عمومی‌ دنیا توجیه کند، گرچه به درازا کشیدن نبرد، ناتو را در برابر دوراهی‌های غم‌انگیزی قرار می‌داد. ناتو هر نوع مداخله زمینی را که موجب بهای انسانی فاجعه‌باری برای گردان‌هایش می‌گردید، رد می‌کرد. ناتو سرانجام با بلگراد «پیمان‌های فنی» ٩ ژوئن ١٩٩٩ را امضاء کرد.

در این پیمان‌ها و سپس در قطع‌نامه ١٢٤٤ شورای امنیت سازمان ملل که فردای آن روز پذیرفته شد، استقرار گردان‌های ناتو و هم‌چنین یک اداره موقت سازمان ملل برای کوزوو با احترام به حاکمیت یوگسلاوی، حاکمیتی که  پس از واپسین تغییر شکل فدراسیون در سال ٢٠٠٦ به صربستان منتقل شد، در نظر گرفته شده بود. بیست سال پس از آن، هنوز از این سازش متزلزل بیرون نیامده‌ایم.

پایان