صدای ناقوس های دوام وحشت

غفار عریف 

صدای ناقوس های دوام وحشت 

در این سرد ترین، غم انگیز ترین و خونین ترین روزگاران - در های و هوی خواندن یاوه های شعبده ای برای گزینش دوباره ی اهریمن خیلخانه ای بر سریر فرمانروایی؛ سایه ی وحشت بازداشتگاه " بوخن ولد " در افغانستان ( نه بازداشتگاه بوخن ولد در شهر وایمار در دوران اقتدار نازی ها در آلمان ) بر فراز زندگی شهروندان در گشت و گذار است، سایه ی وحشت بیدادگری خانخانی و انحصارگری استبدادی
در چشمان دیو دروغ و فریب و نیرنگ، نشسته بر اورنگ حکمرانی، تنها و تنها رسم خط های سیاه به تیره روزی بردن و برده سازی ملیون ها انسان در سرزمین خورشید، نقش بسته است و در خط های نچندان پنهان، سرخیل ساختن همیشگی تیره و تبار خودش را رسم کرده است
هیولای خونخوار با همین برنامه ریزی نا انسانی ( نه کدام برنامه ی سازنده ی سیاسی - اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی - انکشافی برابر ) از همان لحظه ی دست یافتن نامشروع به لاش قدرت در پی فروپاشی کاخ انسانیت برآمد و فضای زندگی را برای دیگران به بیابان سهمگین که در آن فقط جغد ها زوزه بکشند، بدل کرد.
زورگویی، یکه تازی، برتری خواهی، قوم پرستی، انحصار طلبی، تزویر، عوام فریبی، توطئه گری، دسیسه کردن، پرونده سازی، ترور شخصیت، حذف،دروغگویی، فریبکاری، معامله گری، سازشکاری... ابزار های بودند که قلاب خون آشام با کاربست آنها با شگرد های بد تر از هتلر و موسلینی، بر جان دردمند شهروندان چسبیده و خون می نوشد و هر روز بساط زندگی آنان را خونین تر می سازد
از پیامد سیاست های نابخردانه ی یک دیوانه از خود راضی و یک بیمار روانی، در روز ها و در شب ها از کران تا کران ده ها فرزند این سرزمین با صد ها آرمان و آرزوی پاک و انسانی، فدای هوس تکمیل فصل ناتمام وحشیگری های یک آدم بی کفایت می گردند و بنیاد هستی مادی و معنوی شهروندان بر باد می رود

پس: صدای ناقوس های دوام وحشت خاموش باد

( پایان

۶ / ۵ / ۲۰۱۹