هستۀ معامله در سوریه
هستۀ معامله در سوریه
منبع: چپ، پرتال خبری حزب کمونیست ترکیه
نویسنده: آیدمیر گولر، عضو کمیته مرکزی حزبکمونیست ترکیه
تارنگاشت عدالت
تصویر اخیر که با بسیج هفته گذشته به سوی مرز ترکیه در معرض دید قرار گرفت در واقع بسیار روشن است.
باندهای جهادگر علیه حزب عدالت و توسعه و نیروهای مسلح ترکیه اعتراض کردند.
رسانههای حزب عدالت وتوسعه بیهوده سعی میکنند اعتراض را از مردم پنهان نگهدارند. همانطور که بارها در مناسبتهای گوناگون دیده شده است، این فقط برای جامعهای که می خواهد فقطخودش را در آیینه ببیند و فقط میتواند خود را به مثابه وصله طیب تعریف کند، معنی میدهد.
این معترضین نیروهایی هستند که حزب عدالت و توسعه
گرد آورده است. ما نمیدانیم چه تعداد از آنها سوریه يی هستند.
ما گمان میکنيم که بخش بزرگی از آنها به تدریج با کمک
دولتهای امپریالیستی گوناگون به منطقه فرستاده شدند وپش از ورود به مزدوران حزب عدالت و توسعه مبدل شدند.
آنها به جناحهای گوناگون تقسیم شده اند. این جناحهابرای اینکه هستی ایدئولوژیک خود را
حفظ کنند نیاز دارند بر برخی تفاسیر گوناگون مذهبی تکیه نمایند. اما، شخص
نباید فریب بخورد.
این ایدئولوژی تماماً پوچ است. سرچشمه حقیقی آنها زیر گروههای مسلط گوناگونی که
بر منطقه چنگ انداخته اند، پنهان است. خود تفرقه درمیان اینها یک بازار را تشکیل میدهد. آنها به چندین
دینامیسم مانند ظرفیت عرضه کردن خود در بازار و فروش
غارت خود دست
یافته اند. در رقابت حداکثری، آنها قیمت خود را بالا میبرند!و اکنون، آنها علیه حامی خود علیه حزب عدالت وتوسعه– اعتراض میکنند.
دلايل بنبست اردوغان نیز بسیار روشن است. تز حزب
عدالت و توسعه به ایالات متحده میگوید که نیاز دارد ترکیه
را بر جنبش کردها ترجیح بدهد و به روسیه میگوید نیازدارد ترکیه را بر دمشق ترجیح بدهد، و انجام هر دو در آن
واحد مضحکه کامل است. نه این و نه آن،
معنی نمیدهد. تلاش همزمان برای هر دو مهمل است.
بنابراین، این تز منبع قدرت نیست. این
همه بازی حزب عدالت و توسعه با یک تئوری
نابخردانه در منطقه فاقداهمیت است.
منبع قدرت حزب عدالت و توسعه مرعوب کردن است. طبق
یک نظریه تاریخی صحیح،
موقعیت جغرافیایی ما یک مرکزاستراتژیک باستانی مهم است و حزب عدالت و توسعه یک
نمونه از استفاده بوالهوسانه و سوداگرانه از این اهمیت
استراتژیک است. تماماً با تهدید ایالات
متحده با نزیکترشدن به روسیه و بالعکس صورت میگیرد …
در مواردی نشان داده شده که این سیاست برای بحران یاحداقل به مثابه آخرین چاره مناسب
است اما نمیتواند یک استراتژی باشد. یک دولت شایسته و نهادینه دارای
چشمانداز تاریخی
میداند که با زورگویی و یک هدف
بیربط نمیتواند به حیات ادامه دهد. سیاستهای حزب عدالت و توسعه برای خاورمیانه مستقیماً از سقوط
جمهوری ترکیه ناشی میشوند. اکنون هیچ خروجی وجودندارد. حزب عدالت و توسعه هستی به بنبست خورده خویش را به بحران در سراسر جهان مدیون است.
دولتهای شایسته دارای چشمانداز، ابزار بیاعتبار شده خود را کنار میگذارند. از ترکیه نیز انتظار میرفت جهاد سوریه را کنار بگذارد. اما، به مثابه بخشی از سیاستهای در حال ریزش، چیزی که یک ابزار نامیده میشد عمیقاً باخود دولت درآمیخته است.
به احتمال قوی، باندهای معترض عمیقاً در حکومت حزب
عدالت و توسعه وجود دارند و در
همه جوانب امنیتی،اطلاعاتی، مالی، محلی، روابط سرمایه و دیپلماسی آن
رسوخ کرده اند.
در نتیجه، تصفیه کردن آنها غیرممکن است.
ترکیه حزب عدالت و توسعه نمیتواند از جهادگرایان
بیاعتبارخلاص شود. درست همانطور که نتوانست گروه
فتحالله را تصفیه کند.
چیزی که ماه اوت باقی گذاشت مهمل بودن مژدههای پیروزی جدید اردوغان بود.
به علاوه، چیزی که به جا مانده یک نیروی مسلح بینالمللی آموزش ديده، پراکنده و نتیجتاً
غیرقابل کنترل است که ظاهراً حزب توسعه و عدالت قادرنیست آنرا مرخص کند. باندهایی که برای مرعوب کردن
این یا آن به کار گرفته خواهند شد و در عین حال به مثابه
ابزاری که کاملاً در خدمت امپریالیسم است افشاء خواهندشد. جزیی از سقوط کامل …
این تصویر، هرجومرج حلنشدنی است.
اگر ما در یک نقطه حلنشدنی قرار داریم، تنها راه حل به زمین کوبیدن آن
و تشکیل یک نقطه نوین است. انقلاب درترکیه رویای انقلابیون نیست، بلکه به تنها خروجی برای
ترکیه مبدل شده است.