شبه نظامیان وهابی والقاعده چگونه به مرزتاجیکستان منتقل میشوند


شبه نظامیان وهابی والقاعده چگونه به مرزتاجیکستان منتقل میشوند

چندی پیش، سرگئی بسدا، رئیس سرویس پنجم سرویس امنیتی فدرال روسیه گفت که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا احتمالاً در انتقال شبه نظامیان سازمان تروریستی به مناطق شمالی افغانستان نقش دارند.

این اظهارات اولین بار نبود که از جانب کسی مطرح می‌شد – در ژانویه سال جاری، ایگور زوبوف معاون وزیر کشور روسیه گفت که تروریست‌ های داعش در گروه‌های منظم توسط بالگردهای ناشناس از قلمرو پاکستان به مرز تاجیکستان منتقل می‌شوند.

کارشناسان نظرات زیادی بر اینکه عامل انتقال این تروریست‌ها به قلمرو آسیای مرکزی که بوده و دلایل آن چیست دارند. یکی از کارشناسان روسی به نام ویاچسلاو نیکراسوف، که خود در افغانستان از سال 1982 به عنوان بخشی از نیروهای نظامی شوروی حضور داشته و شاهد رویارویی گسترده بین اتحاد جماهیر شوروی و مجاهدین و هرج و مرج در دهه 90 بوده است، و اکنون نیز در زمینه همکاری ‌های علمی و فرهنگی بین افغانستان و روسیه فعالیت می‌کند، معتقد است که شرایط متشنج در این کشور به طور نامحسوسی بر روی فعالیت‌های روسیه در حوزه انسانی و غیر سیاسی تاثیر گذار است.

به گفت وی گاها آنها اقدام به برگزاری مراسمهای فرهنگی و ورزشی می‌کنند، اما مساله این است که افغان‌ها از ترس اینکه در بمب گذاری‌ها کشته نشوند، می‌ترسند حتی از خانه خارج شوند.

اما در اینجا صحبت تنها در مورد طالبان و دولت اسلامی نیست، بلکه دستکم 20 گروه تروریستی دیگر است که کمتر مشهور بوده از جمله معروف‌ترین آنها حزب التحریر و القاعده می‌باشند. اما جالب‌ترین مساله در شرایط عمومی تروریسم در کشور، منشأ خارجی آن است.

به عقیده تحلیلگران سیاسی این گروه‌ها فقط با حمایت فعال از خارج می‌توانند به موجودیت خود ادامه داده و فعالانه عمل کنند. با نگاهی به تاریخ جنگ افغانستان می‌بینیم که در آن زمان فعالیت‌های نظامی اصلی در شمال نسبتاً آرام کشور نبود، بلکه در استان‌های جنوبی قندهار، هلمند، فراه بود، که هم مرز با پاکستان بوده که در آنجا پشتیبانی و زرادخانه مجاهدین قرار داشت.

اما امروز، تنش‌های نظامی دقیقاً در استان‌های شمالی افغانستان در حال شدت یافتن است. و در این امر به طور مصنوعی بازوی دراز کسی از خارج که هدایتگر آن است، دیده می‌شود.

به عقیده نیکراسوف، طرح تخمینی صادرات تروریستی به شرح زیر است.

فرماندهان با نفوذ، ستیزه جویان و واعظان افراطی مدت‌ هاست که از سوریه و عراق منتقل شده و با کشتی (معمولاً انگلیسی) به بنادر پاکستان منتقل می‌شوند. و از قلمرو پاکستان از طریق مسیرهای سیاحتی مستقیم به سمت استان‌ های شمالی افغانستان روانه می‌شوند.

این یک برنامه جدی و به خوبی سازمان یافته می‌باشد، زیرا ما در مورد هزاران نفر صحبت می‌کنیم که همگی تجربه واقعی جنگ را داشته ‌اند. این افراد هیچگونه مدارک شناسایی نداشته اما در عوض در صورت تشکیل واحدها در محل مربوطه، مهارت‌های تخصصی نظامی جنگی دارند. به این ترتیب آنها روانه شمال کشور می‌شوند.

علاوه بر این، خود افغان‌ها بر این باورند که بین ستیزه جویان مشروط «محلی» ، مانند طالبان و تروریست‌های «تازه وارد خارجی»، که عمدتاً از پاکستان، کشورهای عربی، و کمتر از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز وارد می ‌شوند، خصومت جدی وجود دارد.

ستیزه جویان افغان غریبه‌ها را قبول نکرده، آنها را رقیب خود در زمینه جهاد می‌دانند، و بنابراین درگیری بین «تروریست‌های خارجی» و طالبان بسیار رایج است. و در نهایت این مردم عادی هستند که متحمل خسارات مالی و جانی آن می‌شوند.

در اینجا، در پس زمینه درگیری بین گروه‌ها، همان بالگردهای اسرارآمیز ظاهر می‌شوند. به محض این که گروه‌های تروریستی «وارد شده از خارج»، که معمولاً از نظر تعداد نسبتاً کم هستند، با محاصره یا نابودی کامل در معرض تهدید قرار می‌گیرند، بالگردهایی بی نام و نشان و بدون علائم هوایی پرواز می‌کنند، که این جنگنده‌ها را جمع آوری کنند.

خوب، چه بالگردهای دیگری، به غیر از ارتش رسمی، می‌توانند حریم هوایی افغانستان را تحت کنترل کامل خود درآورند؟! – فقط ناتو یا ایالات متحده آمریکا است که به بهانه حضور برای برقراری صلح در خاک این کشور امکان این کار را دارد. آیا این نشانه دخالت خارجی نیست.

به عقیده بسیاری، نیروهای امنیتی محلی، نیروهای ویژه و ارتش افغانستان، به طور مستقل و بدون اتکا به آمریکایی‌ها و سایر قوای نظامی کاملاً قادر به پاک سازی بیشتر استانها از شبه نظامیان هستند؛ و نه از طالبان، که وضعیت یک نیروی سیاسی غیررسمی را در کشور دارد، که از «تازه واردان» و تروریست‌ های بسیار رادیکال‌تر. مشکل اساسی این است که این مبارزان خلافت پشت سر خود حامیان بی‌نامی دارند و به این ترتیب در اینجا خود مساله تروریسم همچنان مساله مبهمی باقی می‌ماند.

مجله هفته