ضد کمونیسم در سطحی پوچ و احمقانه!

ضد کمونیسم در سطحی پوچ و احمقانه!

 

تهاجم ضدکمونیستی با صدور قطع‌نامه ننگین پارلمان اتحادیه اروپايی نشان می‌دهد که ایده‌های انقلابی کمونیسم با وجود پی‌آمدهای سنگینی که ضدانقلاب دراتحاد جماهیرشوروی ودراروپای  شرقی و مرکزی برای جنبش کمونیستی به همراه داشت، با این‌ که از«پایان تاریخ» سخن رفت و با وجود مشکلات عظیمی که احزاب کمونیستی و کارگری در اروپا با آن روبه ‌رو هستند، با این‌حال نیروهای طبقه کارگر اروپا را کماکان الهام می‌ بخشد.

 منبع: عصر ما

تارنگاشت عدالت

 گزيده‌ای از سخنرانی «دیمیتریس کوتسومباس» دبیرکل حزب کمونیست یونان به مناسبت آغاز اجلاسی احزاب کمونیستی و کارگری اروپا که روز ۹ دسامبر به دعوت حزب کمونیست یونان تشکیل شد و ۳۳ نماینده از ۳۰ حزب کمونیستی و کارگری اروپا را گردهم آورده بود.

احضار ارواح

۱۷۱ سال از زمان اين برداشت که «شبح کمونیسم در اروپا در حرکت است»، می‌ گذرد. اين همان «شبح» است که امروز اکثر پارلمان‌های کشورهای اروپایی و خود اتحادیه را که ضدکمونیسم را سیاست رسمی خود اعلام کرده اند، تعقيب می‌کند. در سپتامبر سال گذشته فراکسیون‌های حزب مردم (دمکرات مسيحی‌ها)، سوسیال دمکرات‌ها، لیبرال‌ها و سبزها در پارلمان اروپايی با یکدیگر متحد شدند تا یک قطع ‌نامه ضدکمونیستی را با ۵۳۵ رأی موافق، ۶۶ رأی مخالف و ۵۲ رأی ممتنع به تصویب رسانند.

درست مثل ۲۰۰ سال پیش، امروز نیز همین ‌طور است که کلیه «نیروهای سیاسی اروپای کهنه» یک‌ تنه علیه «شبح» انقلاب اجتماعی، عدالت اجتماعی و لغو استثمار انسان از انسان و جامعه کمونیستی نوین که آن‌ها را تعقیب می‌کند به پا خاسته اند.

امروز تهاجم ضدکمونیستی با صدور قطع ‌نامه ننگین پارلمان اتحادیه اروپايی نشان می‌دهد که ایده‌های انقلابی کمونیسم با وجود پی‌آمدهای سنگینی که ضدانقلاب در اتحاد جماهیر شوروی و در اروپای شرقی و مرکزی برای جنبش کمونیستی به همراه داشت، با این‌ که از «پایان تاریخ» سخن رفت و با وجود مشکلات عظیمی که احزاب کمونیستی و کارگری در اروپا با آن روبه‌ رو هستند، با این‌حال نیروهای طبقه کارگر اروپا را کماکان الهام می‌بخشد.

ولی ما هنوز زنده‌ایم!

به همۀ نیروهای اروپای «کهنه» که از جامعه فاسد و گندیده سرمایه ‌داری دفاع می‌کنند و به حق باید بلرزند می‌گوییم که کوشش‌های آن‌ها بی‌ ثمر خواهد بود.

 

 

اتهامات واهی

ما به تهاجم ضدکمونیستی که در سطح اروپا، در هر کشور اروپایی، بسط داده شده کم‌بها نمی‌دهیم. ما از شرایط دشواری که کمونیست‌ها در یک سلسله از کشورهای اروپایی با آن روبه‌رو هستند (در کشورهای بالتیک، در اوکرائین و لهستان)، زندانی کردن و به دادگاه کشیدن و غیره کمونیست‌ها آگاهيم.

می‌بینیم که تصویب قطع‌نامه ضدکمونیستی درست به مناسبت ۸۰–مین سالگرد آغاز جنگ دوم جهانی، با ممنوع ساختن نمادها، نابودی تندیس‌ها و تشدید سرکوب احزاب کمونیستی، اقدامات ضدکمونیستی سنگین ‌تری را در اروپا خواستار است. 

ضدکمونیسم در اروپا وقتی که اتحاد شوروی را«هم‌پیمان هیتلر» و مسؤول آغاز جنگ جهانی دوم مطرح می‌کند، به سطح بسیار بی‌معنی و پوچی رسیده است. آن‌ها کوشش می‌کنند واقعیت‌ها را چنان وارونه کنند که گویی جنگ جهانی دوم مانند جنگ جهانی اول نتیجه تشدید تضادها بین قدرت‌های امپریالیستی  و مبارزه برای تقسیم نوین جهان نبوده است.

این تضادها به دلیل وجود اتحادجماهیر شوروی در ارتباط با بحران اقتصادی سرمایه‌داری جهانی بین سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ شدت یافت. مشکلات بحران بزرگ سرمایه‌داری دیگر فقط با جنگ بین کشور های سرمایه‌داری قابل حل بود.

هم قبل و هم بعد از جنگ دوم جهانی، هدف بلوک‌های امپریالیستی متشکل از کشورهای سرمایه‌داری فاشیستی و غیرفاشیستی تلاشی اولین کشور کارگری سوسیالیستی  یعنی اتحاد جماهیر شوروی، مشعل فروزان خلق‌ های جهان بود.

هم جنگ‌های جهانی امپریالیستی و هم صدها جنگ منطقه‌ای به نفع کشورهای سرمایه‌داری پرقدرت صورت گرفت، جنایت‌ های نفرت‌انگیز امپریالیستی علیه بشریت، از جمله هزاران قتل عظيم و اعمال قساوت‌آمیز و خشن بی‌نظیر!

حقیقت این است!
احزاب کمونیستی و کارگری اروپا سازوکار افتراآميز «دو افراط‌گرا» را رد می‌کنند! 

ما رابطه ارگانیک بین شقاوت نازیسم–فاشیسم و سرمایه‌داری انحصاری را مورد تأکید قرار می‌دهیم! ما اعلام می‌کنیم، تصادفی نیست که تهاجم ضدکمونیستی با کوشش‌های نیروهای سیاسی بورژوازی برای تطهیر فاشیسم هما‌هنگ می‌گردد تا کسانی را که با نازی‌های کشورهای بالتیک و اوکرائین و نقاط دیگر همکاری می‌کردند به عنوان قهرمان غالب کنند.

در این کوشش‌ها کلیه کشورهای اتحاديۀ اروپايی به طور کل شریکند که از سال پیش حاضر نشدند قطع‌نامه‌هایی را که همه ساله روسیه در مجمع عمومی سازمان ملل علیه «قهرمان‌سازی ناسیونال سوسیالیسم» مطرح می‌کند، پذیرفته و مورد تأیید قرار دهند.

 

تجدیدنظر در مورد پیروزی علیه فاشیسم

از چند سال پیش شاهدیم که اتحادیه اروپايی مانعی نمی‌بیند تا نیروهای ارتجاعی و همین‌ طور علناً فاشیست را مورد حمایت خود قرار دهد تا در اوکرائین همراه با ایالات متحده آمریکا اهداف ژئوپولیتیکی خویش را تحمیل کند. 

ما به خلق‌های اروپا و تمام جهان یادآور می‌ شویم که این پرچم سرخ، پرچم نخستين کشور سوسیالیستی جهان، اتحاد جماهیر شوروی بود که به افتخار پیروزی بر فاشیسم، ارتش آلمان نازی که گویا شکست‌ ناپذیر محسوب می‌شد، بر فراز ساختمان رایش‌تاگ برافراشته شد.

هدف اتحادیه اروپايی در قطع‌ نامه ضد کمونیستی منعکس است، که خواستار تشکیل یک دادگاه «نورنبرگ جدید»، این بار برای کمونیسم و در رابطه با «نياز فوری برای توافق و ارزیابی اخلاقی و حقوقی جنایت‌های استالینیسم و دیکتاتورهای کمونیستی» است.

این قطع‌نامه تنها علیه کمونیست‌ها نیست، بلکه در عین حال کوششی است تا نتایج جنگ دوم جهانی که با خون ارتش سرخ، خون مردم اتحاد جماهیر شوروی، خون مبارزین رهایی‌بخش ضدفاشیستی ملی کمونیست‌ و مبارزین دیگر خلق‌های اروپا حاصل شد، مورد تجدیدنظر قرار گیرد.

ما در هر موقعیتی به ۷۵–مين سالگرد پیروزی ضدفاشیستی خلق‌ها اشاره می‌کنیم، بزرگداشت همه کسانی که در صحنه نبرد و در مبارزات زیرزمینی علیه سرکوب و فاشیسم امپریالیستی جان خود را از کف دادند و یا زخمی و علیل شدند و همین‌طور احزاب کمونیستی جهان که مبارزه برای رهایی ملی را رهبری می‌کردند.

اگر همان‌طور که مخالفین ما تأکید می‌کنند که به کمونیسم پایان بخشیده اند و کمونیست ‌ها بازی را باخته اند، پس چرا تهاجم کنونی علیه ایده‌آل‌های کمونیستی و همین‌طور کمونیست‌ها چنین ابعاد گسترده‌ای به خود گرفته است؟

ما می‌دانیم آن‌ها این‌طور سخن می‌گویند، زیرا به خوبی می‌دانند که برای اعلام «پایان مبارزه طبقاتی» هرقدر هم که جوهر دوات مصرف کنند، تا وقتی که به اصطلاح «اقتصاد بازار» حاکم است، آن‌ها قادر نخواهند بود هيچ‌گاه به هدف خود برسند.

سرمایه‌داری، سیستمی که برپایه سود و استثمار بنا شده و عمل می‌کند، مشکلات مردم را ايجاد می‌کند، بر پا نگاه می‌دارد و تشدید می‌کند و قادر نخواهد بود حوایج واقعی مردم را برآورده کند.