انسانی که در آینده متجلی شد
انسانی
که در آینده متجلی شد
گنادی زیوگانوف
صدر کمیته مرکزی
حزب کمونیست روسیه
ا. م. شیری
درست ١۴٠ سال از تولد یوسف ویساریونویچ
استالین فعال دولتی و اجتماعی، یکی از بنیانگذاران نخستین کشور سوسیالیستی در جهان
گذشت.
درخشانترین برگ تاریخ میهن ما با نام
او عجین شده است. صنعتی کردن، تعاونی کردن، انقلاب فرهنگی کشور ما را به یکی از
قدرتها پیشرو جهان تبدیل کرد. در نقشه جهان کشوری پدیدار شد، که مقدسترین آرمانهای
انسان را گام به گام محقق ساخت، راه نوین- راه سازندگی سوسیالیستی را در پیش پای
بشریت گشود.
سرنوشت
کوره
یوسف
جوگاشویلی در شهر گوری گرجستان در خانواده یک کفاش بدنیا آمد. او
پس از پایان تحصیلات در مدرسه دینی گوری به حوزه علمیه الهیات ارتدوکس تفلیس وارد
شد. درست در همین سالها بود که او سازماندهی حوزههای مارکسیستی را تجربه کرد و
همین امر موجب پیوستن وی به صفوف حزب سوسیال- دموکرات روسیه در سال ١۸۹۸ گردید.
ی.
و. استالین بطور دائم و با سختکوشی روی خود کار کرد. هم در حوزه علمیه، هم در
سالهای تبعید به نواحی سالویچهگود و توروخان، و هم
در دوره رهبری بر بزرگترین کشور جهان نیز به همین منوال خودسازی میکرد. شکلگیری
سیاسی وی با مطالعه «مانیفست حزب کمونیست»، «سرمایه» و دیگر آثار مارکس و انگلس،
لنین، پلخانوف و سایر نویسندگان ارتباط مستقیم داشت. دایره مطالعه بسیار گسترده
استالین رشتههای فلسفه، اقتصاد سیاسی، تاریخ، علوم طبیعی، ادبیات بدیعی کلاسیک را
احاطه میکرد. اشعار شعرای بزرگ را با شوق میخواند و خودش شعر میسرود.
وجه
ممیزه استالین هدفمندی او بود. به برکت خودسازی دائمی او به یک مارکسیست تحصیل
کرده بدل میشود، در فعالیتهای نظری- ترویجی حزب شرکت میکند. به ابتکار او
نخستین روزنامۀ سوسیال- دموکرات «نبرد»، مروج آرمانهای «ایسکرای» لنینی در
ماه سپتامبر سال ١۹٠١ در گرجستان
انتشار یافت.
رفیق جوان گرجی را در دوره مخفی کُبا-
شکستناپذیر مینامیدند. این فرد انقلابی بطور منظم به جای جای قفقاز سفر میکرد،
اغلب به تفلیس، باکو، باتومی، کوتائیسی میرفت و شبکه حزبی را تقویت میکرد. عضو
آینده محافل متعدد بحث، استالین قاطعانه از مواضع بلشویزیم دفاع میکرد، خط لنینی
را پیش میبرد، فرصتطلبی را با تمام توان به چالش میکشید.
قرن
بیستم با تشدید مبارزات انقلابی در بخشهای زیادی از امپراطوری روسیه آغاز میشود.
در نقطه مقابل، دولت تزاری دست به سرکوب میزند. سرکوبها قفقاز را نیز در بر میگیرد.
۵ آوریل سال ١۹٠۲ استالین دستگیر میشود. بعد از آن ۵ بار دیگر بازداشت میشود. از ماه
مارس سال ١۹٠١ تا فوریه سال
١۹١۷ او در مجموع ١۶ سال در وضعیت غیرعلنی بسر میبرد.
اما آزمونها نتوانستند اراده این انسان معتقد به حقانیت کار خود را درهمشکنند.
خود استالین یک بار گفت: «قدرتهای قوی برای اهداف عالی متولد میشوند». علاقمندی
طبیعی به آموختن، خودآموزی هدفمند، عملکرد باورنکردنی، همه اینها ذهن خلاق
استالینی را جلا داد. سرنوشت، شخصیت او را آبدیده و اراده پولادینش را تحکیم
بخشید. همدلی با کارگران ساده، درک عمیق طبقاتی و مخالفت با بیعدالتی اجتماعی سبک
سیاسی استالین را پیشاپیش تعیین کرد.
استالین
در آغاز فعالیتهای حزبی خود موفق شد قدرت نبوغ لنین را درک نماید و از مواضع او
دفاع کند. استالین بعنوان سازمانگر جنبش اعتراضی در قفقاز، مسئول شعبه حزب سوسیال-
دموکرات کارگری روسیه، یکی از بنیانگذاران «پراودا»ی لنینی، همآهنگ کننده
فعالیت فراکسیون بلشویکها در دومای دولتی، اعتبار بزرگی در میان رفقای همرزم کسب
کرد. از سال ١۹١۲، از لحظه برگزاری کنفرانس ششم حزب در
پاریس، او به عضویت کمیته مرکزی درآمد.
تا
فوریه سال ١۹١۷، استالین به یکی از بزرگترین فعالین
حزب بلشویک بدل شد. او یکی از اولینها بود، که از «تزهای آوریل» لنین و
پیشنهاد وی مبنی بر توسعه انقلاب بورژوا- دموکراتیک به انقلاب سوسیالیستی پشتیبانی
کرد. در ماه اوت سال ١۹١۷ استالین موظف شد به کنگره ششم و
سرنوشتساز حزب بلشویک گزارش دهد. نتیجه گزارش چنین شد: «بعید نیست، که روسیه درست
همان کشوری باشد، که راه سوسیالیسم را هموار خواهد کرد». سیر وقایع پیشبینی
لنینی- استالینی را کاملا ثابت کرد.
به این ترتیب، استالین یکی از سازمانگران انقلاب کبیر اکتبر
بود. پس از پیروزی انقلاب، او در مقاوم کمیسر خلق در نخستین دولت کارگری-
دهقانی به انجام وظیفه پرداخت، نقش مهمی در شکلگیری سیاست ملی بلشویکها، در
تشکیل کشور اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی ایفاء کرد. در سالهای جنگهای داخلی،
استالین در تشکیل ارتش سرخ فعالانه شرکت کرد.
ولادیمیر ایلیچ لنین، صدر شورای کمیسرهای ملی از ذکاوت و
کاردانی استالین قدردانی نموده، او را به حل مسائل حساس جلب میکرد. در سال ١۹۲۲
او به دبیر کلی کمیته مرکزی حزب برگزیده شد.
طراح، پیکارگر، خالق
پس از درگذشت ولادیمیر ایلیچ لنین بار بسیار
سنگین مسئولیت- رهبری سازندگیهای سوسیالیستی در کشور بزرگ ما در شرایط رویارویی
شدید با دنیای مهاجم سرمایهداری بر دوش استالین افتاد. در چنین شرایط بغرنج، او
نظریه لنین در باره دیکتاتوری پرولتاریا و در خصوص ایجاد سوسیالیسم در یک کشور جداگانه
را خلاقانه توسعه داد.
استالین زحمتکش برجستهای بود. این واقعیت را هنگامی که او
در رأس نخستین دولت سوسیالیستی قرار گرفت، تأئید کرد. در اهداف وی تمایلات شخصی
برای ثروتاندوزی، حسابگری و هوسهای مشکوک جایی نداشت. افکار و اعمال او با
اعتقادات وی سازگار بود. آنها در خدمت برقراری آزادی و عدالت در زمین بودند. تمامی
تصمیمات مهم او حاصل مطالعه همه جانبه مسائل و اعتماد عمیق به عقیده متخصصان بود.
توسعه سریع نیروهای مولده، تبدیل کشور به یک قدرت صنعتی
پیشرفته سنگبنای سیاست اقتصادی استالین بود. بازسازی ویرانیها و غلبه بر عقبماندگی،
انجام صنعتی کردن الزامی بود. لازم بود بخش کامل صنایع ایجاد شود، كه در
روسیه تزاری وجود نداشت. توسعه صنایع دفاعی، راهاندازی کارخانههای تولید
تجهیزات و ماشینهای کشاورزی و بسیاری دیگر ضرورت داشت. انجام همه این کارها
نیازمند سرمایههای هنگفت بود. کشورهای سرمایهداری این سرمایهها را بحساب
استثمار شدید کارگران و غارت مستعمرات تأمین میکردند. اما کشور اتحاد شوروی صرفا
از منابع داخلی برای توسعه برخوردار بود. اتکاء بر نیروی خود و ایجاد اقتصاد
خودکفا مهمترین ویژگی نوسازی لنینی- استالینی بود.
استالین اصول صنعتی کردن اتحاد شوروی را تدوین نمود. اجرای
آنها در پایههای نظام اقتصاد سوسیالیستی قرار گرفت. بعقیده استالین، توسعه صنایع
سنگین- ماشینسازی، جوهر صنعتی کردن و هسته اصلی آن بود. قطع وابستگی کشور به جهان
سرمایهداری فقط از طریق ایجاد پایه مادی سوسیالیسم امکانپذیر بود.
سیاست اقتصادی استالینی باعث رشد فوقالعاده اقتصادی گردید.
من خودم بخاطر دارم زمانی که ١۲ سال قبل در جریان تألیف کتاب «لنین، استالین،
پیروزی» مجذوب اعداد اعجابانگیز- شاخص سازندگیهای اقتصادی پیش از جنگ شدم. و
این، تنها جهش بیسابقه در تمام شاخص اصلی نبود. بعد از آن نبض زمان، کارهای
عظیم، شور و شوق بیسابقه خلقهای اتحاد شوروی- خالقان در مقابل چشم پدیدار میشد.
در آغاز سالهای ١۹۳٠، هنگامی که ایالات متحده آمریکا در
زیر رکود بزرگ خفه میشد، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بلحاظ آهنگ رشد اقتصادی
به جایگاه اول جهانی ارتقاء یافت. پایه و اساس مدارس علمی و طراحی اتحاد شوروی فعالانه
ایجاد شد. آنها بسرعت به مقام پیشرو جهانی رسیدند. درست زمانی که در سالهای
برنامههای پنج ساله استالینی شالوده پیروزیهای بزرگ و تسخیر فضای کیهانی گذاشته
شد.
صحت مشی لنینی- استالینی برای تسریع صنعتی کردن کاملا ثابت
شد. رویکرد استالین در راستای توسعه اقتصادی بر ارزیابی دقیق مارکسیستی از تضادهای
امپریالیستی مبتنی بود. و آنها به ناگزیر به یک جنگ جهانی جدید منجر شدند.
تاریخ فقط ١٠ سال برای آماده کردن اتحاد شوروی به سختترین
نبرد با فاشیسم مهلت داده بود. اتحاد شوروی تحت رهبری استالین موفق شد از این فرصت
تاریخی استفاده کند. با تکیه بر نتایج سیاست اقتصادی جدید لنین، خلقهای اتحاد
شوروی موفق شدند جهش صنعتی و فرهنگی را محقق سازند. اساس نوع جدیدی از جامعه پایهگذاری
گردید و برتری قطعی خود را بر ایدئولوژی و عمل یغماگرانه سرمایهداری نشان داد.
اتحاد شوروی در مقابل آزمون سختی قرار گرفت. در رویارویی
هلاکتبار با نازیسم نمیتوانست سخنی از مصالحه در میان باشد. فقط یک انتخاب باقی
مانده بود: یا آنها، یا ما! و سرنوشت کل تمدن بشری به نتیجه این نبرد بستگی
داشت. دوراندیشی استالین در ارزیابی از جنگ قریبالوقوع- جنگ ماشینها،
جنگ موتورها- سرنوشتساز بود. بر این اساس، بخشهای جدید صنایع بطور مداوم
ایجاد و توسعه مییافت: صنایع خودرو، تراکتور و هواپیماسازی. آنها نیز در مبنای
تولید نوع جدید تسلیحات قرار گرفتند.
اتحاد شوروی با شروع جنگ کبیر میهنی بسرعت به تجدید سازمان
اقتصاد ملی دست زد. کشور شوراها جنگید و ساخت، نیازمندیهای جبهه را با اعتماد به
نفس تأمین کرد. صنایع آهن و فولاد در در اورال و سیبری به تولید ادامه میدادند.
نیروگاههای برق زیادی ساخته میشد. میادین جدید نفت و گاز کشف میشدند. پشت جبهه
و جبهه به میدان واحد نبرد تبدیل گردیده بود. اتحاد شوروی نه تنها واحدهای جنگنده
را با سلاح ، مهمات و خواربار تأمین کرد، حتی به انباشت ذخایر خود نیز ادامه داد.
نتایج فعالیتهای دولت شوروی با نتایج کار آخرین وزیران
تزاری و دولت موقت بورژوازی تفاوتهای زیادی داشت. فروپاشی اقتصاد روسیه از آغاز
جنگ جهانی اول بدست امپراطور نیکولای دوم شروع شد. اما صنایع اتحاد شوروی در سالهای
جنگ با مهاجمان آلمان فاشیستی رشد میکرد. کشور خیلی سریع به میانگین نرخ تولید
سالانه رسید: حدود ۳٠ هزار تانک، توپ خودکششی و خودرو زرهی،
تا ۴٠ هزار هواپیما، ١۲٠ هزار سلاح با کالیبرهای مختلف،
تا ۴۵٠ هزار مسلسل و ١٠٠ هزار خمپاره، نزدیک
به ۲ میلیون تفنگ تولید شد.
توان صنعتی و انسانی تقریبا همه اروپا در اختیار هیتلر قرار
گرفت. اما تسلیحات اتحاد شوروی نه تنها از آنچه که دشمن در اختیار داشت، پائینتر
نبود، حتی بلحاظ کمی و کیفی و قابلیتهای جنگی بر آن برتری داشت. اتحاد شوروی قدرت
تعیینکننده در شکست آلمان فاشیستی بود. یگانهای اتحاد شوروی ارتش میلیونی ژاپن
را با سرعت صاعقه در منچوری مغلوب کردند. بیدلیل نیست ما وارثان قهرمانان
پیروزمند اصرار بر این داریم، که حمله اتمی هیولایی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی
میلیتاریزم ژاپن را بهیچوجه وادار به تسلیم نکرد. شکست سامورایها نتیجه شکست
ارتش کوانتونگ توسط نیروهای اتحاد شوروی بود.
هنگام صحبت از عوامل پیروزی خلقهای اتحاد شوروی در جنگ
کبیر میهنی نمیتوان این واقعیت را از نظر دور داشت، که سازوکار دقیق گزینش و
آموزش کادرهای نظامی، سپردن پستهای رهبری بر عهده آنها، تحت رهبری استالین ایجاد
گردید. به برکت آن ژوکوف و راکاسوفسکی، واراشیلوف و بودیوننی، کونِف و واسیلییوسکی،
مالینوسکی و باگرامیان، واتوتین و گاواروف، گالاوانوف و لِلیوشنکو، مِرِتسکوف و
رسبالکا، چیرنیاخوفسکی و تالبوخین و بسیار از سرکردگان دیگر نام خود را جاودانه
کردند.
استالین ضمن اجرای کارهای عظیم اقتصادی- ساماندهی، برغم
توجه به جزئیات عملیات نظامی در جبههها، هرگز از فعالیتهای نظری غافل نمیشد.
تحت رهبری او نه تنها علوم نظامی اتحاد شوروی، حتی نظریه دولت سوسیالیستی شوروی،
کارکردها و منابع رشد آن توسعه یافت.
استالین یکی از نخستین کسانی بود، که تجربه فعالیت دولت
شوروی در شرایط جنگی را تعمیم بخشید و راه تحکیم قدرت اقتصادی و نظامی آن را نشان
داد. اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی موفق شد بر طاعون قهوهای غلبه نماید. کشور ما
شهرها و آبادیهای ویران شده را از نو ساخت، سپر مطمئن هستهای ایجاد نمود، به
استفاده از انرژی هستهای با اهداف صلحآمیز آغاز کرد. سطح زندگی مردم را بطور
پیوسته افزایش داد. علم و فرهنگ با موفقت رشد یافت. آینده بهتر بشریت گام به گام
شکل واقعی گرفت. و این دستاوردها را نه زهر تبلیغات دروغین، نه فرار به جلو
خروشچوف که بیدانشی او در قالب سادهلوحی و وعدههای زیانبار مبنی بر ساخت
کمونیسم در مدت ۲٠ تبلور یافت، نمیتواند انکار کند.
انسان آینده
استالین در ایجاد نظام سوسیالیستی جهانی، در شکلگیری و
ظهور نهضتهای آزادیبخش ملی جهان و محو نظام بردگی استعماری سهم بسیار ارزشمندی
داشت. در داخل کشور بموازات حفظ و تقویت فرهنگهای ملی، ملتهای شوروی در یک
خانواده برادری- خلق شوروی متحد شدند.
استالین پیام خود به نسل جدید کمونیستها را در این جمله
کوتاه بیان کرد: «بدون تئوری، مرگ ما حتمی است». هر کمونیستی
باید این درس را بخاطر بسپارد. و از همه کمیتههای حزبی خواسته میشود دستورالعمل
پلنومهای کمیته مرکزی دایر بر توسعه نظام آموزش حزبی و آموزش سیاسی را بطور
پیوسته اجرا نماید.
میراث نظری استالین اهمیت خود را تا امروز حفظ کرده است.
سلسله سخنرانیهای او «در باره مبانی لنینیسم»، «مشکلات اقتصادی سوسیالیسم در
اتحاد شوروی»، «مارکسیسم و مسئله زبانشناسی» در گنجینه طلایی تفکر سیاسی جای
گرفت.
گزارش دبیر کل کمیته مرکزی به کنگره ١۹ حزب در سال ١۹۵۲ در
باره اوضاع جهانی در واقع بخش فوقالعاده مهم وصیت استالین بود: او گفت: «اصل
برابری انسانها و ملتها لگدمال شده، جای آن را اصل حقوق کامل اقلیت استثمارگر و
بیحقوقی اکثریت استثمارشوندگان گرفته است. پرچم آزادیهای بورژوا- دمکراتیک بر
زمین افتاده است. لازم است این پرچم را ما نمایندگان احزاب کمونیست و دموکرات، اگر
خواهان جلب اکثریت ملتها به دور خود هستیم، برافرازیم و پیش ببریم». او ادامه داد:
«بورژوازی حقوق ملی و استقلال ملی را به دلار میفروشد. پرچم استقلال ملی و حق
حاکمیت ملی را به کنار انداخته است. شکی نیست، که این پرچم را ما نمایندگان احزاب
کمونیست و دموکرات، اگر خواهان اثبات میهنپرستی خود، اگر خواهان تبدیل شدن به
نیروی رهبری خلق هستیم، باید برداریم. آن را هیچ کس دیگر بلند نخواهد کرد». برای
هر یک از ما لازم است بدرستی درک کنیم، که امروز نیز این سخنان برنامه عمل احزاب
کمونیست اصیل است.
ما، کمونیستهای معاصر، وظایف خود را تنها با دفاع قاطع از
حق زندگی شهروندان، از آزادی بیان و سایر حقوق شخصی میتوانیم به انجام رسانیم. ما
فقط با تقویت نیروهای ملی- میهنی از هر طریق ممکن میتوانیم به تشکیل جبهه گسترده
مبارزه برای دفاع از منافع ملی، برای هدایت کشور به راه رشد پایدار موفق شویم. فقط
با وفاداری به اصول نهضت خود و با کاربست خلاق میراث نظری مارکسیسم- لنینیسم در
راه تحقق آرمان والای عدالت اجتماعی به موفق دست مییابیم. و در همه حال، ما میتوانیم
از استالین بسیار بیاموزیم.
تأثیر قدرتمند لنین و استالین بر روند تاریخی بیسابقه است.
تنها دشمن آنها عبارت است از تلاش برای تحریف و انکار نقش این متفکران بزرگ در
توسعه جهانی. نام سازندگان سوسیالیسم کینه حیوانی الیگارش جهانی و خدمتگزاران
عقیدتی آنها را برمیانگیزد. آنها جعل و دروغ در باره لنین، استالین و «تمامیتخواهی
کمونیستی» را تنها وسیله نجات خود در توجیه قساوتهای خونین خویش، برای تداوم
تحقیر مردم و تحمیل فقر کشنده بر انسانها، برای توجیه بیرحمانه استثمار کارگران
و زحمتکشان، برای ابدی کردن فاصله وحشتناک طبقاتی و حفظ میلیونها انسان در شرایط
فقر مهلک تصور میکنند.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ما و شعب محلی و منطقهای آن برای
برگزاری مراسم بزرگداشت سه حادثه بزرگ تاریخی تدارک میبینند: ١۴٠- مین
سالروز تولد یوسف ویسایونویچ استالین، ١۵٠- مین سالگرد ولادت ولادیمیر ایلیچ لنین
و ۷۵- مین سال پیروزی خلقهای اتحاد شوروی در جنگ کبیر میهنی. برگزاری
این سالگشتهای مهم فرصتهای بزرگی را در راستای تبلیغ و ترویج ارزشهای
سوسیالیستی و مبارزه با کمونیسمستیزی، شورویستیزی و روسیهستیزی برای ما فراهم
میآورد.
باد تاریخ قدرت جارو کردن آوار زباله از سنگ مزار شخصیتهای
بزرگ را دارد. در سال ۲٠٠۸ لنین و استالین بطور اتفاقی در رأس لیست برجستهترین
شخصیتهای کشور ما در چهارچوب طرح اینترنتی «نام روسیه» قرار نگرفتند. این،
مخصوصا از این منظر مهم است، که اکثریت قریب به اتفاق کاربران اینترنت را نسل جوان
تشکیل میدهد. سنجههای جامعهشناختی سالهای اخیر این ایده را تأئید نمود. مطالعات
پیوسته نیز احترام عمیق هموطنان ما نسبت به دوره اتحاد شوروی و رهبران آن را ثابت
میکنند.