گاهنامه هنر و مبارزه
گاهنامه هنر و مبارزه
16 مه 2020
فريبا عادلخواه به شش سال حبس محکوم شد
فريبا
عادلخواه، پژوهشگر در زمینۀ علوم سیاسی به دلیل « تبلیغ » علیه جمهوری اسلامی و «
اقدام علیه امینت ملی » از ژوئن 2019 در ایران بازداشت شد، وکیل مدافع او شنبه 16
مه اعلام کرد که او به 5 سال حبس محکوم شده است.
به گفتۀ سعید دهقان، فریبا عادلخواه به همچنین به دلیل «
تبلیغ علیه نظام » سیاسی جمهوری اسلامی به یک سال زندان محکوم شده است.
مردم شناس، متخصص شیعه و
پژوهشگر در علوم سیاسی پاریس، فریبا عادلخواه پس از حضور در دادگاه تهران در روز
19 آوریل، وکیل او امیدوار بود که حکم آزادی او را اعلام کنند.
پس از یک سال، گروه پشتیبان
او اتهامات وارد آمده به او را مسخره خوانده اند. فریبا عادلخواه در اثر 49 روز
اعتصاب غذا از اواخر دسامبر تا فوریه، از ضعف عمومی رنج می برد.
لازم به یادآوری ست که همکار
و همسر او رولان مارشال که در ژوئن 2019 برای دیدار فریبا عادلخواه به تهران رفته
و او نیز بازداشت شده بود، [گویا ] طی یک معاملۀ سیاسی به ازای آزادی مهندس ایرانی
که در فرانسه بازداشت شده و قرار بود به ایالات متحدۀ آمریکا تحویل داده شود در
پایان ماه مارس آزاد شد.
ویدئوی گردهمآئی دوستان
فریبا عادلخواه در تروکادروی پاریس را نشان می دهد. این ویدئو را می توانید در
لینک اصلی متن جستجو کنید.
***
پی نوشت مترجم :
می توانیم برای فریبا
عادلخواه ابراز تأسف کنیم. ارزیابی پشتیبانان او از دیدگاه من نیز خیلی صحیح است،
زیرا خلاف دعاوی مطرح شده علیه او، آنانی که با مصاحبات او آشنائی دارند می دانند
که تا چه اندازه و گاهی در اشکال اغراق آمیز مدافع جمهوری اسلامی بوده و به همین
علت نیز در خارج از کشور معترضین «سنتی» در مورد بازداشت او سکوت اختیار کرده اند
و گاهی نیز او را جاسوس دو جانبه خوانده اند.
من فکر می کنم که همراه با
ابراز تأسف برای فریبا عادلخواه می توانیم برای امنیت ملی ایران نیز عمیقاً ابراز
تأسف کنیم که تا این اندازه مورد سوء استفاده قرار می گیرد در حالی که تهدیدات
نظام سرمایه داری جهانیدر پیوند تنگاتنگ با نئولیبرالیسم [آنگلو ساکسون] حاکم بر
سرنوشت ایران و خصوصی سازیها تا خصوصی سازی ارتش و صنایع دفاعی (که عین خیانت به
امنیت ملی ایران بنظر می رسد بی آنکه بخش خصوصی دادگاهی شود)و با وجود بحران
کووید-19 از شدت تهدیدات علیه ایران نکاسته و طرح جنگ ترکیبی نیز همچنان علیه
ایران در شرف تکوین است. در این صورت باید بپرسیم کهآیا جمهوری اسلامی در ایران به
اندازۀ کافی پاسخگوی عناصر جنگ ترکیبی بوده و یا اینکه فقط به نمایش قدرت و سرکوب
موضعی اکتفا کرده است؟
علاوه بر این دو مورد، یک
مورد دیگر هم وجود دارد که می توانیم برای آن نیز ابراز تأسف کنیم و آن هم این است
که با توجه به نفوذ سیاست در عرصۀ دانشگاهی، متأسفانه کشور فرانسه با وجود
ظریفیتهای فرهنگی و علمی بالا، از این پس خیلی کمتر از گذشته می تواند مبدأ
مناسبی برای دانشجویان ایرانی باشد و یا به هیچ عنوان (به ویژه از وقتی که دولت فرانسه
از دانشگاه هایش برای جهانی سازی اپوزیسیون های ایرانی، تجزیه طلبان و مانند
مجاهدین خلق استفاده کرد). البته تحصیلات دانشگاهی و بطور کلی امر آموزشمانند همۀ
عرصه های فعالیت اجتماعی برای خود فرانسوی ها نیز بیش از پیش به بخش خصوصی و به باند
تبهکار الیگارشی حاکم تعلق می گیرد. و به استثناء میشل پنسون و مونیک شارلو پنسون
و تعداد اندکی از روشنفکران فرانسوی که الیگارشی فرانسه را افشا کرده اند، نمی
توانیم بگوئیم که پژوهشگران فرانسوی واقعاً برای حقوقی که از مردم فرانسه می گیرند
برای منافع عمومی مردم فرانسه کار کرده اند. به این معنا که سیاستهای انحرافی
همواره همه شمول یا جهان شمول است و دانشگاه ها و دانشجویان فرانسوی نخستین قربانیان
همین سیاستهای طبقاتی و ضد بشری هستند. این موضوع را نباید فراموش کنیم، یعنی
دقیقاً همانگونه که پشتیبانی از گروه های تروریست در سوریه به مرگ جوانان فرانسوی
در سالن بتکلان در پاریس انجامید. این نوع خشونتها از یک منبع مشترک سرچشمه می
گیرد.
حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه. 16
مه 2020