مأموریتهای استعمار نوین و « اتحاد » پارلمان ایتالیا

مأموریتهای استعمار نوین و « اتحاد » پارلمان ایتالیا

23-7-2020


گاهنامۀ هنر و مبارزه

هنر جنگ

مأموریتهای استعمار نوین و « اتحاد » پارلمان ایتالیا

مانلیو دینوچی

مرکز پژوهشهای جهانی سازی، 21 ژوئیه 2020

اتفاقی نیست اگر مناطق آفریقائی که « مأموریت های صلح »1 معمولاً در آنجاها تمرکز دارد در عین حال دارای غنی ترین مواد اولیۀ استراتژیک نیز هستند، مانند نفت، گاز طبیعی، اورانیوم، کولتان (تانتال)، طلا، الماس، منگنز، فسفات و مواد اولیۀ دیگر که مورد بهره برداری شرکتهای چند ملیتی ایالات متحدۀ آمریکائی و اروپائی قرار می گیرد.

متن اصلی با تصاویر از اینجادانلود

وزیر دفاع ایتالیا لورنزو گرینی1 رضایت خاطر خود را برای رأی یکپارچۀ پارلمان روی موضوع مأموریتهای بین المللی ابراز داشت. در پارلمان ایتالیا به استثناء چند مخالفت دربارۀ پشتیبانی از گارد ملی طرابلس، اکثریت و اپوزیسیون به شکل منسجم، بی هیچ رأی مخالف و غیبت اندک، 40 مأموریت نظامی ایتالیا در اروپا، آفریقا، خاورمیانه و آسیا را تأیید کرد.

اصل « مأموریت صلح » که طی دهه ها در پی جنگ های ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو در بالکان، افغانستان و لیبی (که ایتالیا درآن شرکت کرده است) ادامه داشته و به همان استراتژی تعلق دارد اکنون مجدداً تمدید شده است. به این جنگ ها چند جنگ جدید نیز افزوده شده: مانند عملیات نظامی اتحادیۀ اروپا در مدیترانه که رسماً برای پیشگیری از قاچاق اسلحه به لیبی طراحی شده، مأموریت اتحادیۀ اروپا برای پشتیبانی ازدستگاه امنیتی درعراق، مأموریت ناتو برای بالا بردن ظرفیت دفاع از کشورهائی که در جبهۀ جنوبی اتحادیه واقع شده اند.

موضعگیری نظامی ایتالیا در آفریقای سیاه قویاً در حال توسعه است. نیروهای ویژۀ ایتالیائی در نیروی عملیاتی تاکوبا که در مالی تحت فرماندهی فرانسه می باشد شرکت دارد. نیروی عملیاتی تاکوبا در نیجریه، چاد و بورکینافاسو در چارچوب عملیات برکان2 با 4500 سرباز فرانسوی مجهز به خودروهای زرهی و بمب افکن عملیات انجام می دهد که از دیدگاه رسمی هدفش فقط سرکوب شبه نظامیان جهاد طلب اعلام شده است.

در مالی ایتالیا در مأموریت آموزشی اتحادیۀ اروپا نیز شرکت دارد که به نیروهای نظامی این کشور و کشورهای همسایه آموزش نظامی می دهد.

تفسیر عکس، مترجمبرکان – آموزش نظامی به جوانان مالیتصاویر حرف می زنندسربازان آفریقائی همیشه از تجهیزات نازلی برخوردارند و غالباً تصاویری که در رسانه های غربی از آفریقا منتشر می شود ً حاکی از فاصلۀ تمدنی و برتری نژادی غرب نسبت به جنوب جهان است (مانند فیلمهای هالیوودی). و چنین مداخلاتی تقریبا برایً همۀ مردم اروپا امری عادی و به روزمره تعلق دارد، به این معنا که فرهنگ حاکم همچنان فرهنگ استعمارگران استدر مداخلات سخت، دولتهای استعمارگر به مردم خودشان اطمینان می دهند که سلاح های آنان برتر است و خطری متوجه آنان نیست و مردم اروپای غربی نیز هم صرفاً به دلیل امکان فنی در تصرف و غارت سرزمین های جهان جنوب و محکوم کردن مردم بی دفاع به روزمرگی، فقر و فقدان توسعه بدست دولتهای دست نشانده تسکین می یابند خصوصاً تا وقتی که از سبد سوپر مارشۀ آنان چیزی کم نشده.

ایتالیا در نیجریه مأموریت دوجانبۀ خاص خود را برای پشتیبانی از نیروهای نظامی به انجام می رساند، و به همچنین در مأموریت اتحادیۀ اروپا در مبارزه علیه تروریسم و گروه های تبهکار3 در نیجریه شرکت دارد، فضای جغرافیائی مداخلۀ نظامی نیجریه، مالی، موریتانی، چاد، بورکینافاسو و جمهوری بنین را در بر می گیرد.

علاوه بر این پارلمان ایتالیا استفاده از «امکانات هوا دریای ملی برای فعالیتهای حضور، حراست و امنیت در خلیج گینه» را تأیید کرده است. هدف اعلام شده عبارت است از « حراست از این منطقه برای منافع استراتژیک ملی، پشتیبانی از ناوگان بازرگانی ملی که در این منطقه رفت و آمد دارد».

اتفاقی نیست اگر مناطق آفریقائی که « مأموریت های صلح »4 معمولاً در آنجاها تمرکز دارد در عین حال دارای غنی ترین مواد اولیۀ استراتژیک نیز هستند، مانند نفت، گاز طبیعی، اورانیوم، کولتان (تانتال)، طلا، الماس، منگنز، فسفات و مواد اولیۀ دیگر که مورد بهره برداری شرکتهای چند ملیتی ایالات متحدۀ آمریکائی و اروپائی قرار می گیرد.

ولی در حال حاضرانحصار چندتائی5 آنان به دلیل حضور فزایندۀ اقتصادی چین به خطر افتاده است. و به این دلیل که فقط با امکانات اقتصادی نمی توانند از نفوذ چین جلوگیری کنند و در حالی که می بینند نفوذ خودشان در داخل کشورهای آفریقائی رو به افول است، ایالات متحدۀ آمریکا و قدرتهای اروپائی به استراتژی قدیمی استعماری که کارائی بیشتری دارد متوسل می شوند : یعنی تضمین منافع اقتصادی خودشان با اتکا به ابزار نظامی، به علاوه پشتیبانی مقامات برگزیدۀ محلی که بنیاد قدرتشان روی نیروهای نظامی بنا شده است.

مبارزه علیه شبه نظامیان جهاد طلب، یعنی همان انگیزه ای که رسماً اعلام شده مانند نیروی عملیاتی تاکوبا یک پردۀ استتار بیشتر نیست که پشت آن اهداف واقعی استراتژیک پنهان نگهداشته شده است. دولت ایتالیا اعلام کرد که مأموریتهای بین المللی در خدمت « تضمین صلح و امنیت در این مناطق و برای حفاظت و سرپرستی مردم » خواهد بود. در واقع مداخلات نظامی با تقویت ساخت و سازهای بهره برداری از منابع مردم منطقه را در معرض خطرات بعدی قرار می دهد که عبارت است از وخامت فقر آنان و افزایش پی در پی موج مهاجرت به سوی اروپا.

برای حفظ هزاران سرباز و خودروی نظامی که در این مأموریتهای نظامی به کار گرفته می شود، ایتالیا در طول یک سال مستقیماً یک میلیارد یورو هزینه می کند که با استفاده از مالیات مردم پرداخت می شود، و نه فقط از سوی وزارت دفاع بلکه از سوی وزارت کشور، وزارت اقتصاد و امور مالی و از سوی ریاست شورا.

ولی این مبلغ فقط نوک کوه یخی از افزایش بودجۀ نظامی را نشان می دهد ( سالانه بیش از 25 میلیارد یورو)، زیرا تنظیم مجموع نیروهای نظامی در این استراتژی را نیز باید یادآور شویم. با تأیید پارلمان و با اتفاق آرای اکثریت پوزیسیون و اپوزیسیون

فاق آرای اکثریت پوزیسیون و اپوزیسیون

لینک متن اصلی :

Parlement “soudé” sur les missions néo-coloniales

ترجمۀ حمید محوی

گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/23 ژوئیه 2020

1 Lorenzo Guerini

2 Opération Barkhane

3 Eucap Sahel Niger

4 مترجم : توجه داشته باشیم که فرهنگ واژگان آتلانتیستها از همان منطقی استفاده می کند که لیبرالیسم به این معنا که فرهنگ واژگان و اصطلاحات همواره خلاف واقعیت را بازنمائی و نمایندگی می کند. « مأموریت صلح » یعنی در اصل مأموریت جنگی و ایجاد تنش و اشوب برای توجیه حضور نظامی به هدف غارت و تخریب اجتماعی در کشورهای هدف گیری شده با پشتیبانی از اوباش سیاسی