حزب کمونیست آلمان: دستها از بلاروس کوتاه!
حزب کمونیست آلمان: دستها
از بلاروس کوتاه!
ایالات متحده و اتحادیۀ اروپایی بدون هیچ مدرکی نتایج
انتخابات را به رسیمت نشناخته اند، و از اپوزیسیون حمایت می کنند. اپوزیسیون مورد حمایت
غرب تحت رهبری تیخانوفسکابا خواهان خصوصی سازی بخش بزرگی از بنگا ههای دولتی است که قرار است به تملک سرمایه گذاران خارجی درآیند.
قرار است زمین به یک کالا مبدل شود، مسکن خصوصی شود،
هنجارهای بازار و معیارهای اتحادیۀ اروپایی در پیش گرفته شوند. کاهش بودجه و خصوصی سازی در بخش بهداشت در نظر گرفته شده، و فهرست درمان های رایگان قرار است شدیداً کاهش یابد.
منبع: شبکه همبستگی
۲۱ اگست ۲۰۲۰
بیانیه کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست آلمان:
دست ها از بلاروس کوتاه!
در ۹ اگست در جمهوری بلاروس انتخابات برگزار شد، و به
گفتۀ کمیسیون انتخابات الکساندر لوکاشنکو رییس جمهور باسابقه در آن پیروز شد.
اپوزیسیون پیش از آن اعلام کرده بود که چنین نتیجهای را به رسمیت نخواهد شناخت، و
نامزد خود سوتلانا تیخانوفسکایا را پیروز اعلام کرد. از آن پس، اعتراضاتی بخشاً
خشونت آميز، صورت گرفته است که طی آن حداقل یک نفر از تظاهرکنندگان جان باخته
است، از دو طرف مجروح شده اند، و تعدادی بازداشت شده اند. در چند کارخانه نیز
اعتصاب شده است. ایالات متحده و اتحادیۀ اروپایی بدون هیچ مدرکی نتایج انتخابات را
به رسیمت نشناخته اند، و از اپوزیسیون حمایت میکنند. این در مورد دولت آلمان و
همه احزاب در بوندس تاگ نیز صادق است. بلافاصله خواست تحریم ها مطرح شد.
این در پی سال ها کارزار ایالات متحده آمریکا، ناتو، و اتحادیۀ اروپایی علیه
بلاروس اتفاق افتاد. دلايل این واضح است.
اگر بی ثبات کردن بلاروس ممکن شود، و در حوزۀ نفوذ
ناتو قرار گیرد، این اتحاد جنگی به هدف خود برای محاصره کامل فدراسیون روسیه بسیار
نزدیک خواهد شد. به علاوه، بلاروس تنها جمهوری پیشین شوروی است که در آن بخش بزرگی
از تولید در دست دولت مانده است، و دست آوردهای اجتماعی حداقل تا حدّی حفظ شده
اند.
از سوی دیگر اپوزیسیون مورد حمایت غرب تحت رهبری تیخانوفسکابا خواهان خصوصی سازی
بخش بزرگی از بنگاه های دولتی است که قرار است به تملک سرمایه گذاران خارجی
درآیند. قرار است زمین به یک کالا مبدل شود، مسکن خصوصی شود، هنجارهای بازار و
معیارهای اتحادیۀ اروپایی در پیش گرفته شوند. کاهش بودجه و خصوصی سازی در بخش
بهداشت در نظر گرفته شده، و فهرست درمان های رایگان قرار است شدیداً کاهش یابد.
مطالبات همیشگی صندوق بینالمللی پول حتا پیش از آن که
اعلام شوند، در دست تدوین هستند.
همه این ها را در انتشارات اپوزیسیون می توان خواند. خطر سناریویی شبیه ۱۴-۲۰۱۳
در اوکرائین، که همه پی آمد های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل رؤیت بود، وجود
دارد. این هم چنین ناسونالیسم را دربر دارد- پرچم های سفید- قرمز تظاهرکنندگان
در بلاروس رنگ های همدستان وهرماخت فاشیستی از ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ بود.
البته، بسیاری از شهروندان بلاروس که می خواهند علیه
مشکلات و علل نارضایتی ها در کشور اقدام کنند در اعتراضات شرکت دارند. بسیاری از
آن ها به احتمال قوی به برنامه اپوزیسیون که رئوس آن در بالا مطرح شد، علاقهای
ندارند. آن ها یک «میدان» دوم، یا گسترش نفوذ ناتو و اتحادیۀ اروپایی را تا
بلاروس نمی خواهند. اگر اپوزیسیون با حمایت امپریالیسم در استراتژی خود موفق شود
هیچ کس به آن علاقه نشان نخواهند داد.
مداخله در امور داخلی جمهوری بلاروس و محاصره
تجاوزگرانه فدراسیون روسیه خطر جنگ را بسیار افزایش می دهد. ما می گوییم: دستها
از بلاروس کوتاه!
ما از دولت فدرال میخواهیم:
– حاکمیت جمهوری بلاروس به رسمیت شناخته شود!
– دیگر در امور داخلی جمهوری بلاروس دخالت نشود!
– نه به تحریم ها و نه به جنگ ترکیبی علیه بلاروس- مردم بلاروس باید بتوانند راه
خود را برگزینند!
23-08-2020
بیانیه حزب کمونیست اسپانیا در مورد وقایع بلاروس
رهبر اعتراضات غربگرایان بلاروس
در کنار Bernard-Henri Lévy
منبع: شبکه همبستگی
بیانیه حزب کمونیست اسپانیا – بلاروس: نیرنگ یک
«میدان» دیگر
پیروزی الکساندر لوکاشنکو (با
حمایت حزب کمونیست و دیگر نیروهای چپ) در انتخابات ریاست جمهوری که در ۹ اگست در
بلاروس برگزار شد، نقشههای قدیمی واشنگتن و بروکسل را برای بیثبات کردن کشور
احیاء کرده است.
هم ایالات متحده و هم اتحادیۀ
اروپایی در بیاعتبار اعلام کردن انتخابات- بدون ارايۀ سند برای اثبات ادعاهای
خود- و تشویق معترضین در کشور برای سرنگون کردن دولت مینسک با سرعت عمل کردند.
در واقع، ایالات متحده و کشورهای وابسته به آن
(لهستان، لیتوانی، جمهوری چک) که اين شکل برای بی ثبات کردن را طی ماه ها تدارک
می دیدند، پرچم دروغین آزادی و دمکراسی را مانند موارد دیگر بلند کردند.
کارزار علیه بلاروس مدت ها است ادامه دارد، لوکاشنکو
را به مثابۀ «آخرین دیکتاتور اروپا» توصیف کرده، و حمایت گسترده از او و برگزاری
انتخابات را نادیده می گیرد- سند آزار دهندهای که با یک روایت مداخله جویانه بیاعتبار
تلقی میشود:
اگر واشنگتن نتایج انتخابات را دوست داشته باشد،
انتخابات بدون نقص است؛ اگر دوست نداشته باشد، انتخابات به وسیله دولتی که باید
سرنگون شود، دستکاری شده است.
وسواس آمریکای شمالی و اروپا با بلاروس از این واقعیت
ناشی میشود که کشور بخش چشمگیری از دست آورهای اجتماعی شوروی را- مانند مراقبت
بهداشتی و آموزش، و همچنین مالکیت عمومی اکثر بنگاههای کشور را حفظ کرده است.
اما، برنامه های نولیبرالی و جاه طلبیها امپریالیستی تازه نیستند:
تحریم ها و فشار از طرف دولت های غربی به سال های
بوش باز می گردد، و بخشی از نقشه های بی ثبات کردن و تغییرات خشونت بار دولت هايی
است که در گرجستان، اوکرائین، قرقیزستان، مولداوی، قزاقستان و دیگر جمهوری های
پیشین شوروی انجام شدند.
در این بحران جدید، درگیری لهستان، لیتوانی و جمهوری
چک انگشت نما است. این بحران هم چنین در بستر عمل ایالات متحده با «اطلاعات» از
رادیو اروپای آزاد- رادیو آزادی (که در آن ویکتار باباریکا، بانکدار فاسد مخالف به
مثابۀ یک «نیکوکار» توصیف میشود) از طریق کمک مالی به اپوزیسیون راستگرا و لیبرال
کشور، و آموزش گروه های مداخله گر برای ایجاد هرج و مرج آغاز شد.
افراطی ترین بخشهای غرب حتا خواهان مداخله ناتو در
بحران بلاروس شده اند.
رسانه های محافظه کار، همراه با برخی نیروهای چپ
گرا تسلیم کارزار بیرون آمده از واشنگتن و بروکسل شده اند، اعتراضات پس از
انتخابات را برخلاف واقع، مسالمت آمیز توصیف کرده اند.
گرچه موضوعات مرتبط دیگر (مانند حضور مزدوران روسی
واگنر در مینسک، که حضور آنها را نمی توان نتیجۀ یک نقشه سرویس های مخفی
اوکرائین ندانست) لازم است روشن شوند، اما دولتهای غربی خواهان انفعال پلیس
بلاروس هستند، و علی رغم اقدامات واضح گروه های نازی و دسته های راست افراطی،
که مکمل اعتراضات اپوزیسیون لیبرال برای ایجاد هرج ومرج در مینسک و دیگر شهرها
هستند، همه اعتراضات را مسالمت آمیز ترسیم می کنند
دولتهای غربی خواهان انفعال پلیس بلاروس هستند، و
علیرغم اقدامات واضح گروه های نازی و دسته های راست افراطی، که مکمل اعتراضات
اپوزیسیون لیبرال برای ایجاد هرج و مرج در مینسک و دیگر شهرها هستند، همه
اعتراضات را مسالمت آمیز ترسیم می کنند. این حتا به ایجاد گروههایی از زنان
سفیدپوش انجامیده، با بازآفرینی کارزار ها علیه کوبا، درصدد است «میدان» (Maidan) دیگری را برای توجیه اعمال تحریم های جدید، تعرضات سیاسی و
دیپلماتیک بیافریند. هدف این است که نهایتاً از این به مثابۀ یک ماشه برای سرنگون
کردن دولت لوکاشنکو استفاده شود.
علیرغم بیانیه های واشنگتن و بروکسل که اغلب با
مطالبات ریاکارانه دمکراتیک تزيین می شوند، نقشهای که ایالات متحده پیش می برد
و به وسیله دولت های اقماری لهستان، لیتوانی و جمهوری چک حمایت می شود، جاه
طلبی تکرار نسخه موفق به کار گرفته شده در کودتای ۲۰۱۴ اوکرائین را دارد- که یک
دولت راست افراطی را به قدرت رساند و سرکوب علیه چپ اوکرائین و هم چنن جنگ در شرق
کشور را به راه انداخت.
اتحادیۀ اروپایی با طراحان کودتای کیف در سال ۲۰۱۴
همکاری کرد و حمایت لجستیک و دیپلماتیک در اختیار آن ها قرار داد، از یک دولت دارای
وزرای نئونازی حمایت کرد و انتخابات بعدی اوکرائین را که در یک فضای ترور، و مثله
شدن و قتل اعضای احزاب چپ گرا برگزار شد، محکوم نکرد.
اتحادیۀ اروپایی هنوز هیچ نگرانی نسبت به فاجعه
انسانی که شرکایش اوکرائین را به آن مبدل کرده اند، نشان نمی دهد، یا رژیم های
گرجستان یا آذربایجان را محکوم نمی کند.
اتحادیۀ اروپایی اکنون در سال ۲۰۲۰ بدون ارايۀ هیچ
سندی انتخابات بلاروس را «نه آزاد، نه منصفانه» تلقی می کند. اتحادیۀ اروپایی
دیگر هیچ اعتباری ندارد و نمی تواند خود را قاضی رفتار دمکراتیک خوب نشان دهد، به
ویژه به این دلیل که برخی از دولت های عضو آن، مانند کشورهای بالتیک، هنوز بخشی
از جمعیت خود را از حق شهروندی محروم می کنند.
بحران بلاروس و تلاش برای «میدان» جدید هیچ ارتباطی
با آزادی و دمکراسی ندارد. در پشت همه این ها ایالات متحده قرار دارد، که به
استقرار نیروهای نظامی خود در اروپای شرقی، و آزار روسیه ادامه می دهد، در عین
حال کانون های بحران در مرزهای روسیه را تحریک می کند، با بی ثبات کردن دولت
های نافرمان آنها را کاملاً محاصره می نماید.
دولت ایالات متحده دو هدف دارد: از یک سو، قطع اتحاد
سیاسی بین مسکو و مینسک، که قرار است به سمت یک دولت واحد حرکت کنند، تخریب طرح
استراتژیک روسیه برای برقراری دوبارۀ روابط تاریخی با جمهوریهای پیشین شوروی، و
نهایتاً تحمیل یک رژیم دست نشانده در مینسک، شبیه کاری که در اوکرائین انجام داد؛
از سوی دیگر، جلوگیری از توسعه جاده ابریشم جدید که بلاروس یکی از شاخه های اصلی
آن برای تضمین رشد ترانزیتی و تجاری بین چین و اروپا است. امپریالیسم پیر بدبخت
آمریکا به آزادی مبدل نشده است.
حزب کمونیست اسپانیا خواهان این است که اتحادیۀ
اروپایی در بی ثبات کردن بلاروس شرکت نکند، و دولت های عضو نتایج انتخابات ریاست
جمهوری را بپذیرند.
حزب کمونیست اسپانیا هم چنین معتقد است که اتحادیۀ اروپایی باید برای ایجاد
یک فضای جدید همکاری در اروپای شرقی، بدون عملیات ایذایی و نقشه های واشنگتن برای
سرنگون کردن دولت ها، کار کند. در عین حال، حزب کمونیست اسپانیا ریاکاری و
مداخله گری ایالات متحده را در بلاروس و در اروپا، بیاعتنایی آن به قوانین همزیستی
بین کشورها و دنبال کردن سیاست های کهنه امپریالیستی، تلاش آن ها در جهت سرنگون
کردن دولتها برای تحمیل رژیم های دست نشانده و حفظ سلطۀ خود بر قارۀ اروپا را
محکوم می کند.
24-08-2020
احزاب کمونیستی منطقه: کشور را به تاراج ندهید!
&l