خلیج [فارس]، جنگ سی ساله
خلیج [فارس]، جنگ سی ساله
بوش : « دوران امید جدید آغاز می شود »
مانلیو دینوچی
مرکز پژوهش های جهانی
سازی، 12 ژانویه 2021
30 سال پیش، در 17 ژانویه 1991، ساعت 2 و 20 دقیقۀ بامداد (به وقت منطقۀ جنگی
) در خلیج [فارس] عملیات « توفان صحرا » شروع شد. هلیکوپترهای ایالات متحدۀ
آمریکا وارد آسمان عراق شدند و با هلفایر
ایستگاه های رادار عراقی را تخریب کردند. فوراً پس از این حمله، موشک های کروز
تاماهاک و شکاری های مخفی کار اف 117 مراکز حساس دیگری را مورد اصابت قرار دادند و
دفاع هوائی پایتخت را کور کردند. سی ان ان تصاویر آسمان بغداد را که با تیربار
پدافند هوائی روشن شده بود به سراسر جهان فرستاد، « نمایشی » که گزارشگر آن را با
آتش بازی سنتی د ر 4 ژوئیه روز جشن استقلال ایالات متحدۀ آمریکا مقایسه کرد. و این
آغازی بود برای آنچه که پنتاگون به عنوان ویرانگر ترین حرکت نظامی می نامید که
هرگز در زمانی به این کوتاهی با سلاح های غیر اتمی به وقوع نپیوسته است. این جنگ
الگوی جنگ های آینده معرفی شد. جنگ علیه عراق بخشی از جنگ های پسا جنگ سرد را
تشکیل می داد. ایالات متحدۀ آمریکا این جنگ را وقتی به راه انداخت که دیوار برلن
فرو ریخته و پیمان ورشو و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی نیز در آستانۀ انحلال
قرار گرفته بود. این رویدادها وضعیت ژئوپلیتیک کاملاً جدیدی را به وجود آورد و به
ایالات متحده نیز اجازه داد تا استراتژی جدیدی را برای کسب بیشترین امتیازات طراحی
کند.
به شکل متناقضی آتش جنگ وقتی شعله ور شد که « صلح فرا رسید » (بر اساس شعار
رایج در آن دوران). پس از فروپاشی دیوار برلن در سال 1989، و انحلال پیمان ورشو و
حتا انحلال خود اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی. رئیس جمهور بوش اعلام کرده بود که
« جنگ سرد به پایان رسیده و ما وارد دوران نوین و امید بخش بزرگی می شویم»، ولی «
بحران خلیج [فارس] به ما یادآور می شود که هنوز منابع مستقل اغتشاش وجود دارد». در
واقع « اغتشاش » از خود واشنگتن بود که با زوال بلوک شوروی که به آن دامن می زد تا
بیشترین امتیازات را بدست آورد. همان گونه که ایالات متحده اعلام می کند : «
ایالات متحده یگانه دولتی است که دارای نیروئی با بُرد و نفوذ در همۀ ابعاد سیاسی،
اقتصادی و نظامی واقعاً جهانی می باشد. هیچ جایگزینی برای رهبری آمریکا وجود
ندارد» (استراتژی امنیت ملی ایالات متحده، اوت 1991).
در سال های 80 ایالات متحدۀ آمریکا از عراقِ صدام حسین در جنگ علیه ایرانِ
خمینی پشتیبانی کرد. ولی وقتی در سال 1988 جنگ ایران و عراق به پایان رسید، ایالات
متحدۀ آمریکا بیم داشت که عراق نقش بارزی در منطقه بدست آورد، در نتیجه مجدداً
سیاست « تفرقه بیانداز حکومت کن » را به کار بست. و کویت را تشویق کرد تا مصرانه
وامی را که به عراق داده بوده مطالبه کند و بر همین منوال از منابع نفتی مشترک به
شکل فوق العاده و بر خلاف موازین تعیین شده بین دو کشور بهره برداری کرد. در حالی
که تنش بین دو کشور بالا می گیرد، در 25 ژوئیه 1990 سفیر ایالات متحدۀ آمریکا در
بغداد خانم آپریل گلاسپی[1] به صدام
حسین اطمینان می دهد که « از رئیس جمهور دستور دارد که در پی بهترین مناسبات با
عراق باشد » و « ما هیچ نظر خاصی دربارۀ منازعات شما با کویت نداریم ». یک هفته پس
از اشتباه در محاسبات سیاسی، عراق کویت را به اشغال خود درمی آورد. از این پس عراق
اعلام می کند که به ازای واگذاری حق استفاده از ساحل خلیج [فارس] که انگلیسی ها در
ترسیم نقشۀ خاورمیانه در سال های 20 عراق را از آن بی نسیب گذاشته بودند کویت را
ترک خواهد کرد.
دام انداخته شد. ایالات متحده که خیلی پیش از اینها جنگ را تدارک دیده بود، با
ماهواره های نظامی آرایش نیروهای عراقی را برای تعیین اهداف رصد کرد.
واشنگتن گرچه به بغداد وانمود کرده بود که ایالات متحدۀ آمریکا در منازعه بین
دو کشور بی طرف باقی خواهد ماند، ولی در ژوئیۀ 1990 وقتی نیروهای نظامی عراق به
کویت حمله کردند، برای تشکیل یک ائتلاف بین المللی علیه عراق اقدام کرد، و نیروئی
با 750000 سرباز که %70 آنها آمریکائی بودند به فرماندهی ژنرال آمریکائی شوارتسکوف[2] به خلیج [فارس]
گسیل کردند. در نوامبر 1990 شورای امنیت سازمان ملل متحد با 12 رأی (به علاوه رأی
اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی)، 2 رأی مخالف (کوبا و یمن )، و عدم حضور چین،
قطعنامۀ 678 استفاده از « هر گونه امکانات ضروری علیه عراق » را تصویب کرد.
جنگ خلیج [فارس] نخستین جنگی ست که جمهوری ایتالیا با نقض مادۀ 11 قانون اساسی
تحت فرماندهی ایالات متحدۀ آمریکا در آن شرکت کرده است. ناتو گرچه رسماً به شکلی
که هست در این جنگ شرکت نداشت ولی نیروها و پایگاه هایش را در اختیار قرار می دهد.
چند ماه بعد، در نوامبر 1991، شورای آتلانتیک در پی استراتژی نوین ایالات متحدۀ
آمریکا « اصل نوین استراتژی پیمان ناتو» را اعلام می کند. در همان سال ایتالیا، با
نقض قانونی اساسی که مأموریت نیروی های نظامی را « دفاع از منافع ملی در هر کجائی که ضرورت داشته
باشد » تعریف کرده است، « الگوی نوین دفاع
» را اعلام کرد. ایتالیا استراتژی نوین ایالات متحده را به عنوان « شیوۀ جدید دفاع
» کپی می کند. از جنگی به جنگ دیگر که حتماً برای « عملیات انسان دوستانه و صدور
دموکراسی » ضرورت خواهد داشت.
این جنگ همانی ست که به گفتۀ رئیس جمهور بوش در سال 1991 « آیندۀ بهتری را پیش
روی ما خواهد گذاشت، جامعۀ جهانی نوین در یک همزیستی و سازش فزاینده گردهم خواهند
آمد، و هیچ نیروی نمی تواند به کار برده شود » و برای چنین امری « بحران خلیج
[فارس] به عنوان عمق نظم نوین جهانی به تاریخ خواهد پیوست».
در کوران 43 روز، از روز 17 ژانویه، نیروی هوائی ایالات متحدۀ آمریکا و هم
پیمانان با 2800 هواپیما، بیش از 110000 خروج، 250000 بمب پرتاب کردند از جمله بمب
های خوشه ای که با آنها بیش از 10 میلیون ریز مهمات خوشه ای رها شد. در بمباران
ها، در کنار ایالات متحده نیروی هوائی و دریائی بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یونان،
اسپانیا، پرتغال، بلژیک، هلند، دانمارک، نوروژ و کانادا شرکت داشتند. در 23 فوریه
نیروهای ائتلاف با نیم میلیون سرباز حملۀ زمین را آغاز کردند. رئیس جمهور آمریکا
بوش در 28 فوریه آتش بس موقت اعلام کرد، و تهاجم به پایان رسید.
فوراً پس از جنگ خلیج [فارس]، واشنگتن به رقیبان و هم پیمانانش پیغام صریحی
صادر کرد : « ایالات متحده یگانه دولتی است که دارای نیروئی با بُرد و نفوذ در همۀ
ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی واقعاً جهانی می باشد. هیچ جایگزینی برای رهبری
آمریکا وجود ندارد» (استراتژی امنیت ملی ایالات متحده، اوت 1991).
به این ترتیب، با جنگ خلیج [فارس] استراتژی جدیدی به وجود می آید که جنگ های
پیاپی را به فرماندهی ایالات متحدۀ آمریکا هدایت می کند، یوگوسلاوی 1999،
افغانستان 2001، عراق 2003، لیبی 2011، سوریه 2011، و جنگ های دیگری که به عنوان «
عملیات بشر دوستانه برای صدور دموکراسی » معرفی می شود. این موضوع نشان
می دهد که جنگ خلیج [فارس] تا چه اندازه در تلاقی با مرگ و میر
میلیون ها انسان ، قطع عضو، یتیم و پناهنده شده است، یعنی جنگی که رئیس
جمهور بوش در اوت 1991 « عمق نظم نوین جهانی » تعریف کرد. به این محاسبات باید مرگ
یک میلیون و نیم نفر را در طول 12 سال پس از محاصرۀ عراق اضافه کنیم که کودکان نیم
میلیون نفر آنها را تشکیل می دهند، بسیاری دیگر به دلیل اثرات دراز مدت بمب های
اورانیوم ضعیف شده از بین رفته اند که به شکل گسترده در جنگ به کار برده شده است.
و پس از محاصره، در جنگ دوم علیه عراق در سال 2003 قربانیان جدیدی بر جا گذاشت.
در این « عمق » از نظم نوین جهانی هزاران میلیارد دلار سوزانده خواهد شد،
یعنی برای جنگ خرج شد : فقط برای دومین
جنگ علیه عراق، دفتر کنگره مخارج ایالات متحده را در دراز مدت تقریباً 2000 میلیارد
دلار تخمین زده است.
آنچه را که به زودی شاهد آن خواهیم بود به ذهنمان خواهیم سپرد، هیچ یک از
رسانه های بزرگ از سی امین سالگرد جنگ خلیج [فارس] ، « عمق نظم نوین جهانی » یاد
نخواهد کرد.
Édition de vendredi 15 janvier 2021 d’il
manifesto
https://ilmanifesto.it/trentanni-fa-la-guerra-del-golfo/
لینک متن اصلی :
https://www.mondialisation.ca/il-y-a-trente-ans-la-guerre-du-golfe/5652691
ترجمۀ حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه. پاریس/ 16 ژانویه 2021