گذر در کوچه های خون و آتش (جلد اول)
پيشگفتار
پس از استقرار خونتاى تنظيمى و تسلط بربريت قرون وسطائى طالبى در افغانستان، بازارآشفتهْ كتاب را طيف و سيعى از كتب و رسالات پيرامون اوضاع و احوال وطن مان پرساخته است. متاسفانه تعدادى از آثار عرضه شده به رونق بازار آنقدر تب آلود، بيمارگونه، ملال آور، گمراه كننده، بى محتوا و فاقد رسالت هستند كه تو گوئى مولفين آنها، دستان جعلكاران، دروغبافان و صحنه پردازان تاريخ را از پشت، بسته اند.
طوريكه از مطالعهْ شمارى ازين كتب نتيجه بدست ميآيد، مولفان يا اينكه از قضايا و رويداد هاى افغانستان بخصوص طى پنج دهه اخير اطلاع دقيقى نداشتند و يا آثار معتبر بين المللى را در بارهْ افغانستان مطالعه نه نموده بودند و يا اينكه با تبارز عقده و خصومت در زير بار سليقه هاى شخصى خميده، حقايق تاريخى را مسخ كرده بخورد مردم داده اند و چيز بدتر از اّن عفت قلم و سخن را زير پا گذاشته با فرونشاندن عطش تمايلات درونى و روانى خويش به اهميت و قدسيت امانت دارى در تاريخ نويسى و واقعه نگارى، لطمه زده اند.
ولى با خرسندى كامل ميتوان گفت كه در اسناد و مدارك منتشره در مطبوعات جهانى، سيماى حوادث در افغانستان تا حد قابل ملاحظه ئى باز تاب شايسته يافته، نقش همسايگان بخصوص پاكستان و ايران ، نيروهاى اهريمنى و ارتجاعى و قدرت هاى توسعه طلب جهانى در شكل گيرى تراژيدى پايان ناپذير مردم كشور برجسته گرديده و پرده از روى مداخلات بى شرمانهْ قدرت هاى بزرگ و منطقوى در امور داخلى افغانستان دريده و تصوير روشنى از واقعيت هاى تلخ جامعه را بدست داده و به دروغ هاى شاخدار خط بطلان كشيده است.
با ذكر مطالب فوق بجاى مقدمه، خدمت خوانندگان عزيز بعرض رسانيده ميشود كه بنده در صدد آن شدم تا با استفاده از منابع و ماخذ آلمانى در مورد رويدادهاى افغانستان پس از ماه ثور سال 1371 مطابق ماه اپريل سال 1992 موادي را براي نوشتن يک کتاب تهيه بدارم. در جريان كار روى اين هدف جهت غناى هرچه بيشتر مطلب به نشرات مراجعه صورت گرفت، مسايل دلچسپى را پيدا كردم كه در وسايل اطلاعات جمعى آلمان دربارهْ افغانستان به نشر رسيده است. برعلاوه فصلنامهْ "آينهْ مطبوعات، INFO / Pressespiegel" را كه از طرف نمايندگى سازمان عفو بين المللى در آلمان (سكتور افغانستان) انتشار ميابد،منظماً بدست مياّورم كه دراّن مزيد به جمعبندى و نشر خبرها و گزارش هاى مربوط به افغانستان، مضامين منتشره در روزنامه ها ومجلات اّلمانى در بارهْ وطن ما را نيز ميگنجانند.
هرچند در بعضى موارد نويسندگان مضامين در زير سايه افكار و نظريات حاكم در جامعهْ سرمايه دارى قرار گرفته اند و در نوشته هاى خويش الفاظ و كلمات منوط به تبليغات دوران جنگ سرد را بكار برده اند، اما بآنهم اين مساله آنقدر چشمگير به نظر نمى رسد.