يادگاری از زمان بی سپر به ياد داکتر اناهيتا راتب زاد
يادگاری از زمان بی سپر
به ياد داکتر اناهيتا راتب زاد
ای اناهيتا ! انيس دلستان ؛ ای زن پاکيزه خوی مهربان ؛
قلب پاکت، می تپدهردم به مهر؛ درتپش روشان نمايد،نور مهر؛
شاد بادا، روح با احساس تو! زنده بادا، عزم پر احساس تو ؛
ارزش فکرت، بسی دلگيرشد؛ مرتجع را شش جهت، پيگيرشد؛
رشد فکرت، سخت باشدپايدار؛ در طريق راستی، بس نامدار ؛
نامور، در اتحاد ، مردمی ؛ بيشتر ، در اتفاق مردمی ؛
خصلت نيکت، ميان مرد وزن؛ اوفتاده ، بهر وحدت گامزن ؛
حامی فرزانه ات، دانسته اند ؛ زن ومرد اين وطن دل بسته اند؛
در رۀ آزادی ومشی درست ؛ گامزن دراصل و هم کيش درست؛
پا نهادی ، در رۀ عشق و وفا؛ گشته ئی ، در رنج ملت آشنا ؛
درد مردم، رنج ملت ديده ئی؛ از زبان رنجبر، بشنيده ئی ؛
بيسوادی، شش جهت درمملکت؛ پيش دانا بيشتر،از شش جهت؛
باشد و افسوس خورد وکردآخ؛ از برای مردم بد بخت آخ ؛
برده ئی نام بلند افتخار ؛ ای اناهيتا ! زن دل بيقرار ؛
واقعآ نسل ، ز راتب زاده ئی؛ مرد دانشمند بود، آزاده ئی ؛
ثبت تاريخ سياسی وطن ؛ ميشود نامت، در اوراق زمن؛
نام نامی ات، زن افغانستان؛ حاصل رزمنده گی ات جاودان؛
پس بماند خط مشيت، آشکار؛ در زمانه، پيش مردم ياد گار ؛
تو مبارز هستی وهم پيشگام؛ در صفوف زن، زنی يکتا بنام؛
شايق آرامئ کابل زمين ؛ بوده ئی، بر مردمان نيک بين؛
هستی ويک عنصر والا مقام؛ پيش مردم، خيرخواۀ نيک نام؛
باز گويم: زنده بادا عزم تو ! تا ابد باقی بماند رزم تو ؛
روی ايمان قوی ات احترام
دارم و مسرور گفته اين پيام
{کابل- کارتۀ 4} باری همين روز از يا د انديشه نبشته شد
{ ماه اسد 1345} درشهر گوتينگن آلمان محل رهايشم
" ميراسمعيل مسرور نجمی"
(30 جوزا 1386 شمسی )
(20 جون 2007 ميلادی )