دنیای رویای من

دنیای رویای من

من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن هیچ انسانی انسان

دیگر را خوار نمی شمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههایش را میآراید

من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
همگان راه گراﻣﯿﯽ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی کند
من در رویای خود دنیایی را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ که در آن
سیاه یا سفید
ــ از هر نژادی که هستی ــ

از نعمتهای گسترهی زمین سهم میبرد.هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر میافکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
....نیازهای تمامی ِ بشریت را برمیآورد

 ((چنین است دنیای رویای من!!!! ))

"لنگستن هيوز "