زادگاه من

afghan wommen

زادگاه من

بلی، این جا افغانستان است

زادگاه من!

سرزمین تبعیض ها و نابرابری ها

سرزمین تیل داغ کردن ها و گوش بریدن ها

سرزمین ناخن کشیدن ها و میخ کوبیدن ها

سرزمین به دار آویختن ها و دست بریدن ها

سرزمین خود سوزی ها واستشمام سوختن خویش

سرزمین سنگسار شدن و تماشا ی عجز خویش

سرزمین انتحار کردن و ویزای بهشت گرفتن

سرزمین فریاد زدن و از یاد رفتن

 سرزمینی که ، صدای زنان شان با گوش بریدن به گوش همه گان می رسد

وصدای انسانیت در این سرزمین با تکفیر شدن تکفین می شود.

این جا سرزمین برچسب زدن ها و مارک هاست

قانونِ، "یا با ما  ویا بر ما" حکم فرماست

مردمان این دیار برای "مطرح شدن" ملیت گرا می شوند

و برای" رفع عطش" پیالۀ بیت المال را سر می کشند.

در این جا "ترجمه " هم ممنوع است

باید خواند و نفهمید

باید رفت ونه اندیشید

یعنی، هم بود وهم نبود

بلی، این جا آدم های "روبه انکشاف!"  اند

برای رسیدن، زیر پا کردند انسانیت را؛

دریدند مرزهای آدمیت را؛

با پاشنه لگد زدند صداقت را....

این جا سرزمین رنگ ها ست

هر روز،یک رنگ نو

هر روز،یک موج نو

 هر روز،یک صحنه نو  

در این جا همه چیز به نرخ بازار عرضه می گردد

دستمال های سرخ، سبز، سیاه و سفید ....

و اما فردا را،

ببینیم عرضه کننده گان چی جنسی  دارند.

بازار آزاد است! با قانون "عرضه و تقاضا" 

انجیلا فیضی

پانزدهم دسامبر2013