افتخار جاودانی پدر است
افتخار جاودانی پدر است
زندگی مایه ی عشق
کاراست رزم سازندگی و ایثار است
عشق احساس همه
کاردلست فارغ ازمخمصه آب گل است
خواجه ی بکارگهی پر
افزار از جوانان
فرا خواند به کار
کرد توضیح شروط کارش بیست
وچارساعته کاروبارش
گفت هرلحظه جوان
ماهر باشد اندر سر کارش
حاضر
درپیء پرسش مقدار معاش گفت بی مزدومجانیست بها ش
کار بی وقفه و
پیوسته مدام کار بی عوض و ایثار تمام
کار چبود که فدا سازد جان یا شود
وقت ضرورت قربان
باچنین شرط کی
میخواهدکار با چنین وضع کی می تابد بار
همه در عمق
تفکر ر فتند همه گیچ و متحیر گشتند
که کجا هست چنین قربانی کیست
این کار گر مجانی
گفتشانکه این
گرامی پدراست که جهان
پرزچنین کارگراست
بهر آ سایش فرز
ند ا نش آنکه ازجان گذرد، آن پدراست
قبلهء آدم و انسان
پدر است قوت قلب تن و جان پدر است
همچوخورشیدبهارانپدراست سایه بان برسرانسان پدراست
پرتو عمر وجوانی
پدراست خادم کار مجانی پدر است
تکیه گاه زندگانی
پدر است
افتخا ر
جا و دانی پدر
است
عبدالو کیل کوچی