هموطن در خاك و خون غلتيده يارى را ببين

هموطن در خاك و خون غلتيده يارى را ببين

-------------------------------------

جان بلب آمد خدا اين رنج و خوارى را ببين

طاقت و تمكين و صبر و برده بارى را ببين

 

راحت و آسودگى يكسر ز كشور رخت بست

اختناق و دهشت و اين انتحارى را ببين


بى گناهان گشته محو آتش و دود و جنون

سوز و اشك و آه و درد و سوگوارى را ببين

 

آبرو با خاك يكسان گشت اما چاره چيست؟

نزد دونان بهر دو نان عذر و زارى را ببين

 

جنگ و وحشت اوج گيرد هر لحظه ، دم بدم

رشوه و فحشا و فسق و جعل كارى را ببين



خاين و سارق همى در ناز و نعمت اندر ست

مى مكد خون يتيم اين هم جوارى را ببين

 

آنكه روز و شب به دالان خر سوارى مى نمود

اين زمان اش پورشيا و بنز و لارى را ببين

بى سرى ، بى بند و بارى ، بى ثباتى در محن

اعتياد و چرس و بنگ و اين خمارى را ببين

رهبران دولت هر دم ژاژ خايى مى كنند

بى حيايى را تو بنگر بى وقارى را ببين

سالها شد مى كشيم با خون دل رنج و عذاب

هموطن در خاك و خون غلتيده يارى را ببين

كرده اند حراج خاك و عزت و ناموس مان

همت و ايثار و وقف و جان سپارى را ببين

"واعظى" آيا رسد روزيكه گويى در وطن؟

جنت و صلح و صفا و كامگارى را ببين!!!

زبير واعظى

 

 

 

 

مصاحبه اختصاصى با رييس جمهورى اسلامى افغانستان جلالتمآب اشرف غنى احمد زى

 

با غنى داشته ام مصاحبه يى

كه از او كرده ام سوالى چند!!!

 

گفتم :  اى مغز متفكر گيتى

گشته در ذهن من خيالى چند!!!

 

گر تو باشى حلال اين معضل

يا دهى پاسخ و مثالى چند !!!

 

عارى از لطف تان نخواهد بود

گر چه داريد اشتغالى چند!!!

 

گفت ميپرس هر آنچه را خواهى

جز يگان پرسش و سوالى چند!!!

 

گفتمش از شما جهان سپاس

اينكه داديد بمن مجالى چند!!!!

 

اينهمه وعده و وعيد چى شد؟

اينهمه كذب و مكر و چالى چند؟

 

اين چه وضعيست اندرين كشور؟

گفت يگان جنگك و جدالى چند!!!

 

گفتمش فقر و وحشت و كشتار؟

گفت كه افواه و قيل و قالى چند!!!

 

اينهمه دار دار و قال و مقال ؟

گفت مستى و شور و حالى چند!!!

 

گفتمش چاره چيست بگو ما را!!!

گفت نخوردن غم و ملالى چند!!!

 

گفتمش سخت بي كفايتى رهبر

كرده فرياد و بچه ى خر گفت!!!

 

گفتم اين است اگر زعامت تو

خاك عالم به فرق دولت  تو !!!!

 

زبير واعظى