ياد ايامى كه ما هم عز و جاهى داشتيم
ياد ايامى كه ما هم عز و جاهى داشتيم
-----------------------------------
ياد ايامى كه ما هم عز و جاهى داشتيم
نه غمين بوديم و نه روزى سياهى داشتيم
بود بين ما و ياران شيوه ى صدق و صفا
مهر و الطافى بهر شام و پگاهى داشتيم
كى ز خاطر ميرود آن دوره ى امن و امان
ياد ايامى كه فکر و ديدگاهی داشتيم
دشمن بى رحم هر چند راه كج پيمود و ما
با يكى عزمى متين و راست راهى داشتيم
از هجوم لشكر اشغالگر ناتو و غرب!
چشم خونين دم بدم با اشك و آهى داشتيم
تا شکم های گنده ی اين دين فروشان سير شد
اين همه رنجى فراوان فرش راهى داشتيم
هر چه را ويران كردند و به يغما رفته سوخت
ما ز غم سيلاب اشك و رنگ كاهى داشتيم
خانه و كاشانه رفت از دست در دار الفنا
زندگانى در مغاك و پرت گاهى داشتيم
وضع ميهن شد بتر زين جانيان كينه جو
" واعظى" از مفسدان درد و بلاهى داشتيم
زبير واعظى