خون ما و تو به هر شيوه روان خواهد بود

خون ما و تو به هر شيوه روان خواهد بود

————————————

تا که سرمايه و سود خوار به جهان خواهد بود

خون ما و تو به هر شيوه روان خواهد بود

تا كه اين طرز، بجا مانده و اين دور زمان

اندرين مملكت اين جنگ روان خواهد بود

اين دل زار و ستمديده ى ما و من و تو

"تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود"

سال ها شد كه ربايند و ببندند و كشند

پس هرآنچه كه شد آنست و همان خواهد بود

من ندانم ز كى ناليم، چه سازيم و چسان؟

راز اين پرده نهانست و نهان خواهد بود

بر سر تربت مان ناله كن و اشكى ريز

كه مقامى ز مصيبت زدگان خواهد بود

فال حافظ بگرفتم، به من اين مژده رسيد

گفت: احوال چنين است و چنان خواهد بود

 

زبير واعظى

 

حاكمان بى كفايت

--------------

اين خاينان كنون كه حاكم به كشور اند

رسوا و بى كفايت و دون و ستم گر اند

برخى وحوش مطلق و برخى دجال محض

برخى به جعل و كذب و جنايت توانگر اند

بعضى وطنفروش و جواسيس به اهريمن

بعضى به قتل و كشتن و دهشت دلاور اند

نيمى به خواب ناز فرو رفته بى خيال

نيمى دگر به چور و به غارت فن آور اند

زين ماجرا و فاجعه ديريست در اين ديار

پير و جوان و جمله بسى زار و ابتر اند

زبير واعظى