تا چشم زنى بر هم، گرديده خرى آدم
تا
چشم زنى بر هم، گرديده خرى آدم
———————————
در
كشور زجرستان، هر گونه جزا بينى
جور
و ستم و نقصان، بى جرم و خطا بينى
تا
چشم زنى بر هم، گرديده خرى آدم
باشد
كه دگر انسان، با لطف خدا بينى!؟
هر
ديو و دد و جانى، رهبر شود و بانى
با
خشتك و با تنبان، با ريش و قبا بينى
چند
ابله شود والى، دانسته شود جوالى
خنديم
به اين دوران، دانا چو گدا بينى
هر
گونه خيانت را، هر گونه جنايت را
از
هر جهت و هر سان، با مكر و ريا بينى
هر
نوع عجايب را، هر نوع غرايب را
با
چشم تر و گريان، با رنج و بلا بينى
"ما كشتى صبر خود در بحر غم افگنديم
تا
آخر ازين طوفان، هر تخته كجا بينى"
زبير
واعظى