طنز قصیده ئی در بارهء صلح
طنز قصیده ئی در بارهء صلح
خوانندگان گرامی !
در ادبیات قدیم پارسی صلح به معنای آشتی ، يعنی مقابل حرب و جنگ آمده است ؛ اما در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با مفاهيم و انديشه های متفاوتی آمیخته گردیده که برداشتهای گوناگونی را ازخود به ما ارائه میدارد.
بنابراین در مجموع و بصورت کل ، صلح شرایطی آرام ، بی دغدغه و خالی از تشویش و کشمکش و ستیز را گویند.
صلح یک آرمان جهانی تلقی میشود و مفهوم مطلق ندارد و میتواند بسته به دیدگاههای دینی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی تعریف های متفاوتی داشته باشد ، به همین ترتیب از جنبههای گوناگون و مختلفی میتوان صلح را مطالعه کرد؛ ازجمله مسایل مربوط به جنگ ، خلع سلاح ، کنترول تسلیحات نظامی ، وضع اقتصادی در جهان ....
بدبختانه امروز با یک قطبی شدن جهان، عدالت و صلح از دیدگاه آمریکا و کشور های بزرگ سرمایه داری و غرب ، تنها یک جنبهء تبلیغاتی و تشریفاتی داشته و صرفآ حفاظت از تسلط سیاسی ، جغرافیایی و اقتصادی آنها بر جهان و کشور های نفت خیز دنیا میباشد و بس.
در حالی که آمریکا و غرب بنام این که علیه تروریزم مبارزه مینمایند؛ ولی برخلاف آن گونه که درجريان زندگی روزانه ديده می شود، این ائتلاف مکارجهانی علیه تروریزم نه تنها کاری را دراین عرصه انجام نمیدهند ( به جز از اعمالی که مطابق منافع خود شان هست )؛ بلکه به بهانهء این موضوع جنایات زیادی را عليه کشورها و خلقهای جهان انجام داده اند. آمریکا که فعلآ نظام و کنترول جهانی را بر عهده دارد ، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان وارسا، که یگانه حریف آمریکا و پیمان تجاوزگر ناتو بود ؛ همواره تلاش می نماید تا استراتژی و راهبرد ملی خود را گسترش دهد تا رهبری دایمی جهان و تسلط بر آن را بدست گیرد و همواره آن را در اختیار داشته باشد.
دراین راستا آمریکا اهداف غیر انسانی را مطابق منافع انحصاری و استثماری خود و متحدين آزمند خويش، پیشه نموده ، هیچگاه صلح عادلانه را دنبال نمیکند و در جنگ علیه تروریزم تنها و تنها برای منافع خود و ساير کشورهای امپریالیستی جهانخوار و ابلیس مآب تلاش می نماید.
ازآن جايی که مبارزۀ بشريت صلحجو بخاطر تأمين و برقراری فضای صلح و زندگی مسعود و آبرومندانه درجريان است و توقف را نمی پذيرد ؛ بنابران ما نيز بايست بوسيله قلم و زبان و ساير فعاليتهای خلاقۀ انسانی رسالت مان را درحد و توان خويش انجام دهيم تا ازاین واژهء مقدس و انسانی استفادهء ایدهآل و درست صورت گیرد وهمه ملتها و توده هايی که سالها و دهه ها وقرن ها در فقر و بدبختی و جنگ بسربرده و میبرند ، از مزایای آن مستفید گردیده و واقعآ در شرایط صلح آمیز ، بی دغدغه و خالی از تشویش و کشمکش، زندگی نمایند.
بدین منظور ، اين کمترين همه طنز نامه يی را زیر عنوان خواب صلح نوشته ام امیدوارم مورد پذيرش شما خوانندگان گرانقدر قرار گیرد.
با عرض حرمت
خواب صلح
تا به کی ای دوستان، غوغاست پیرامون صلح
نه کس از تأمین آن ممنون ، نه مرهون صلح
بنده تا نامش برد ، عید وبرات از در رسد
هر شبی در خواب بینم چهرۀ گلگون صلح
صلح یعنی آشتی، واز پختگی ای عقل ماست
امن و آسایش کجا آید پدید بی چون صلـــــــح
آنکه ترک حــــــــــرص و آزش کرد آزادی گرفت
در دگر دنیا نصیبش گشت این معجون صلـــــــح
آشتی و راستی یکدم ز گیتی رخت بست
یا که کردند اقتباس مضحک از قانون صلح
زیر نام عدل و امن ، بنگر چپاول میکنند
تا که گردیم منصرف از نعمت افزون صلح
گر یکی از فرط وحشت میکشد ما را به جنگ
وآن دگرمشتاق ثروت است و نه مفتون صـلح
با چنین اشغال و تاراج و شقاوت های خويش
صد تمسخرمیکنند بر واژه و مضمون صلـح
میــکُشند و میدرند تا مغز مان پاشان کننــــد
هر ابر قدرت به نوبت میکشد پطلون صلح
کی گذاشتند تا شويم آزاد و دلشاد، يکدمی
چونکه دژخیـمان زنند در کاف و واو و نون صلح
گر شود ایجاد کانونی ز بهر صلح و امن
میکنند در نطفه نابودش، زنند شبخون صلـــح
هست آمریکا رئیس دیو و دد اندر جهان
کردهاند ما را چنین آغشتـــه اندر خون صلح
این زمان دنیا دگر یک قطبی هست واحسرتا
کو همان نیروی رزمنده که شد کانون صلـح
بعد افغان و عــــراق و لیبیا نوبت ز کیست؟
تا شوند مرهون توپ و راکت و بالون صلح
اینکه ایرانست و پاکستان ، لبنـــــــان یا دمشق
مبرهن اینست، مسلمانیست در صالون صلح (!)