ماجرای زن افغان و دروازه بان دوزخ

ماجرای زن افغان و دروازه بان دوزخ

  طنز از: زلمی رزمی

 

 دروازه بان دوزخ : هی زن بیا اینجا !!

زن : من؟

دروازه بان دوزخ : بلی توکه کله را پائین انداخته خانه خسر میروی!!  

نمی فهمی که اینجا دوزخ است اول باید سرب داغ را به حلقت و دهانت بریزم که شکنجه شوی و گناهت پاک شود، بعدا برو به آتش بسوز!  

زن : بریز زودتر بریزکه  فقط تو پس ماندی... 

دروازه بان دوزخ : زنکه بی حیا زبان بازی هم میکنی؟؟ حالا من دهان ات را برای همیش بسته میکنم ، مشخصات خودرا بگو توازکجاهستی؟؟

زن: افغانستان

دروازه بان دوزخ : گفتی افغانستان؟

زن : بلی من از افغانستان هستم

دروازه بان دوزخ : اوه خواهرجان معذرت میخوام ،شرمنده تان هستم،خدا مرا ببخشد، بدبخت شدم  شما را اشتباهی اینجا روان کرده اند،همین لحظه به مامورموظف اس. ام. اس میکنم که بیاید و ترا به بهشت ببرد! 

زن افغان : مهم نیست تشویش نکنید، ما زن های افغان تمام زندگی ما اشتباهی بود!

 

  زن را میبرند بهشت و  دروازه بان دوزخ با خودش میگوید:

 والله این زنهای افغان هم عجب سخت سر هستند بخدا... طفلک ها ازبس زجرکشیده اند ازهیچ چیزی ترس ندارند !

والسلام .