سنگ!
علی طایفی
مارا سنگ نزنید
قلبهای سنگتان را باز بنگرید
سنگینی این همه رنج مارا بس است
رنج خود نبودن
رنج مهر خاموشی زدن بر خواستهها
رنج خاموشی شعله های عشق در قلب
مارا بس است
مارا سنگ نزنید!
نگاه کنید قلبهای مادرانتان را
سینههای خواهرانتان
و دلهای دخترانتان را
مملو از عشقهای ممنوعه است!
سرشار از مهرهای نا خواسته!
و عشقهای رویایی
که سرابی بیش نمینماید
سنگها را بسوی ما پرتاب نکنید!
ما نیز همانند شما انسانیم!
قلب ما نیز چونان همگان
با دیدن گلی به سرور میآید
با دیدن بهار و باران، شور میگیرد
با دیدن روی زیبایی
ضربانش شدت میگیرد!
مارا سنگ نزنید!
قلب ما از سنگ نیست!
به شیشه درون ما سنگ نیندازید!
چشمان ما از نگاه شما ارپاکتر نبود
پلیدتر نبود!
و اندام ما اگر تحقیر نگاه شما را
تحمل میکرد
از روی هوس نبود!
دستان ما اگر نیز
یارای رهایی داشت
اسیر هوسهای خودخواهانه کسی نمیشد
نگاهتان را از روی ما بر گردانید
که دیگر شما را مادری نخواهیم کرد
دیگر مهر خواهری بر لبانمان نخواهیم راند
و دیگر شادمانههای دخترانهمان را
به رایگان در گوش سنگین شما
نخواهیم خواند!
مارا با شما کاری نیست
گناهان ناکرده مارا
چگونه چنین کیفر میدهید!
بیآنکه درنگی بر خیال و خواب خود کنید
که هماره این شمایید
که حق ما را نادیده میگیرید
و بر تن و روان ما هجوم میآورید
و آنگاه که این آسیاب بسودتان نمیگردد
سنگ مجازات بر ما میزنید!
مرا سنگ نزنید!
سنگینی زیستن با چونان شما
مرا بس است!
ما سنگهای رهای شما در آسمان سر
و نشسته سخت بر تن نرم خود را
پیش از اینها دیدهایم!
و طعم خونین آنرا چشیدهایم
ما پیش از این بارها سنگسار شدهایم
آنگاه که
در شبهای ناپاک نگاه و کردارتان
از جام تن و روح ما
مست و سیراب میشوید
و به خلوت تنهایی و خواب میخزید!
آنگاه که
بر انتخاب جنسیت ما بسان فرزندتان
تبعیض مینهید!
آنگاه که
در انتخاب دوست
بر ما راه مینمایید با چوب الف!
آنگاه که
موی و تن ما را
برای خلوتگه خود میپوشانید!
و هرگز اجازه شنیدن عطر آنرا
حتی بخودمان نمیدهید،
آنگاه که
در شهر همسایگان بد فرهنگ
به بازار مردان زمخت عرب
مارا کودکانه به ناچیزی میفروشید!
آن زمان که
با همه وفاداریمان، بدنبال شهوت
مرغ همسایه را غاز میپندارید!
و بارها با چشم و دست و تن خود
بر حریم دیگر هم سلولهای من
خشونت روا میدارید!
سنگهایتان را در
قلبمان تجربه کردهایم!
بر ما سنگ نزنید
که ما شایسته مهربانی هستیم
سنگسری و سنگدلی از ما نبود!
چونان که سنگ بر دستان شماست
سنگ بر دل و جانتان نیز
سنگینی میکند!
ما را سنگ نزنید!