فرخنده باد جشن هشتم مارچ، روز آزادی و همبستگی بين المللی زنان سراسرجهان! اعلاميه ی کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا
اعلاميه ی کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا
مورخ 2012 / 3 / 8
فرخنده باد جشن هشتم مارچ، روز آزادی و همبستگی بين المللی زنان سراسرجهان!
هشتم مارچ روز همبستگی بين المللی زنان، روز يادبود خاطره ی قربانيان راه پيمايی مسالمت آميز زنان کارگر درشهرنيويارک ( سال 1875 ) ، روز پيکار قهرمانانه و غرورآفرين مليون ها زن آگاه و رزمنده ی جهان را که از سال 1911 به بعد ، در راه رهايی از قيد و بند ستم طبقاتی و جنسی و بخاطر رسيدن به حقوق انسانی خويش می رزمند؛ به همه ی مادران و خواهران و به کليه بانوان و دختران درسراسرگيتی، بويژه به زنان داغديده و رنج کشيده و ستم رسيده ی افغانستان، تبريک و تهنيت می گوييم.
هشتم مارچ، روز ارج گذاری به مقام والای زن بمثابه ی مادر ، خواهر، همسر و دختر، می باشد که سنت پسنديده ی آن يک صد و دوسال پيش از امروز درسال 1910 دردومين گردهمايی زنان سوسياليست درشهر کوپنهاگ کشور دنمارک پيريزی شد و بربنياد آن زنان پيشتاز و مبارز جهان تابه حالا ودرآينده ها ، با قبول دشواری های بی شمار وبا ايستادگی دليرانه دربرابر مناسبات پوسيده ی قرون و مقابله با قوانين زن ستيزانه، ازطريق پيگيری و استواری درمبارزات سياسی و توده ای، دربسياری ازنقاط اين کره ی خاکی، جايگاه خويش را در عرصه های مختلف کار و ايجاد ارزشهای مادی و معنوی در جامعه و در روند تغيرات و تحولات اجتماعی تثبيت و به پاره ای از حقوق سياسی ـ اقتصادی و اجتماعی خود نايل آمده اند و برای توسعه ی آن به پيکار حق طلبانه ی خويش در برابر نابسامانی ها ادامه می دهند.
مبارزه ی عادلانه ی بيش از يک صد ساله زنان پيشرو و مترقی جهان، نشان داد که نمی توان نقش ارزنده و سازنده ی زنان را درامر بوجود آوردن تغييرات و تحولات دموکراتيک و دستيابی به پيشرفتهای اقتصادی و اجتماعی، ناديده گرفت و به آن کم بها داد. زيرا بدون حضور فعال و مشارکت گسترده و سهمگيری مؤثر زنان درعرصه های سياسی و اجتماعی ؛ درفعاليتهای اقتصادی و در پروسه ی توليد نعمات مادی و معنوی، اعمار جامعه ی مرفه و مترقی ناممکن و تأمين عدالت اجتماعی ، امکان ناپذير است.
از آن جايی که مبارزه ی زنان يعنی نيمی از پيکر جامعه ی انسانی ، جزء انفکاک ناپذير نبرد عادلانه ی نيروهای انقلابی ، عليه استبداد، ارتجاع، استعمار، استثمار، نژاد پرستی، امپرياليسم... می باشد ؛ بنابران پيکار حق طلبانۀ زنان بمنظور رستن ازستم طبقاتی و جنسی و مقابله با ديو تحجرفکری و انديشه های خرافاتی، جهت حصول حقوق حقۀ سياسی و اقتصادی و دستيابی به برابری و عدالت اجتماعی نيز نمی تواند جدا ازمبارزه ی جهانی برضد جنگ و جنگ افروزی برای برقراری صلح ـ ثبات و امنيت بين المللی ، حفظ محيط زيست و جلوگيری از آلودگی هوا... باشد.
باوجود آمدن تغييرات مثبت دروضعيت زندگی سياسی ـ اقتصادی ، کار و فعاليت اجتماعی زنان در اکثرمناطق جهان ، بويژه درکشورهای که به پيشرفت های چشمگير علمی و تخنيکی نايل آمده اند ؛ وليک هنوزهم زنان در قاره های آسيا ـ افريقا و امريکای لاتين با مشکلات عديده ای روبرو هستند که مواردی از آن اينها اند:
ـ موجوديت تبعيض بين زن و مرد براساس پندارهای تحجر آميز فکری و سنتهای پوسيدۀ قبيله يی ؛
ـ تسلط ستم طبقاتی و جنسی ؛
ـ بلند بودن آمار خشونت ؛
ـ قتل های ناموسی ؛
ـ ازدواج های اجباری و پيش از وقت ( عدم تکميل سن قانونی بلوغ ) و تعدد زوجات ؛
ـ بالا بودن رقم بيسوادی ؛
ـ مرگ و مير زنان حامله ، نوزادان و کودکان ؛
ـ کمبود خدمات بهداشتی و ساير تأمينات اجتماعی ؛
ـ انجام کارهای ثقيل و شاقه ، جهت تأمين حد اقل مخارج زندگی ؛
ـ موجوديت فاصله عميق درقسمت استخدام به مشاغل ؛
ـ دشواری های محيط کار ؛
ـ موجوديت قيود و وضع محدوديت ها در پروسۀ انتخابات و حق رأی دادن و انتخاب شدن درمقامات؛
ـ وجود قوانين ، مقرره ها، لوايح و صدور فتواهای دست و پا گير از آدرس دين و مذهب، در ضديت با آزادی زنان و درمخالفت با آموزش ـ کار ـ تحصيل ـ سرگرمی های سالم ، حقوق و آزادی های دموکراتيک و اجتماعی زنان....
درسرزمين باستانی ما ، مبارزه ی افتخارآميز زنان پيکارجو به هدف رهايی از قيد و بن مناسبات فئودالی و از زيربار ستم قرون وسطايی ، از دوران نهضت امانی ، آغاز نهاد؛ اما اين مبارزۀ حق طلبانه زنان ميهن مان با تأسيس حزب دموکراتيک خلق افغانستان درسال 1343 و پايه گذاری سازمان دموکراتيک زنان افغانستان تحت رهبری دوکتوراناهيتا راتبزاد، بنيادگذار آن ، وارد مرحلۀ نوينی از تکامل خويش گرديد و طی مدت کوتاهی، به موفقيتهای چشمگيری دست يافت.
وليک دردهۀ شصت خورشيدی ( هشتاد ميلادی) ودر شرايط حاکميت ح. د. خ. ا و با تسجيل برابری حقوق زنان با مردان در اصول اساسی جمهوری دموکراتيک افغانستان؛ نی تنها از هشتم مارچ بمثابۀ روز آزادی زن با راه اندازی محافل با شکوه و شانداری ، تجليل بعمل می آمد ؛ بلکه زنان افغانستان درتمام امور زندگی ازحقوق کامل و همسان با مردان برخوردارشدند که مواردی را بصورت نمونه برمی گزينيم:
ـ برای نخستين بارشمارزيادی اززنان درفابريکات وموسسات توليدی و خدماتی بامزد مساوی بامردان استخدام شدند و راه برای پذيرش کتلوی زنان درادارات ، موسسات وارگانهای دولتی وخصوصی بيش ازپيش بازوهموارگرديد.
ـ زنان بيوه بمثابۀ نان آورخانوادۀ خود، ازتسهيلات خاص قانونی درکار وزندگی اجتماعی بهره گرفتند. چنانچه امکانات قانونی برای بکارگماری زنان بيوه، فراهم شد.
ـ دررابطه به آموزش ، افزون برتضمين حقوق مساوی ازلحاظ قانونی، درعمل نيز تسهيلات زيادی برای آموزش وپرورش دختران فراهم گرديد، شمارمکاتب دخترانه افزايش يافت و تحصيلات عالی برای دختران بگونۀ مشترک باپسران، به يک امرعادی اخلاقی مبدل گرديد.
ـ دختران بيش ازنيم دانشجويان موسسات دانشگاهی را تشکيل می دادند و درزندگی اجتماعی وفرهنگی آزادانه شرکت ميورزيدند.
ـ شمارزيادی اززنان دارای آموزشهای عالی درنهادهای اجتماعی وفرهنگی کشورمشغول به کاربودند.
ـ شرکت گستردۀ دختران وزنان درزمينه های آموزش وپرورش وبهداشت بعنوان آموزگاران، استادان، پزشکان وکارمندان طبی درکشورچشمگيربود.
ـ اکثريت معلمان در مکاتب ابتدايی پسرانه وتمام معلمان مکاتب دخترانه وبخش بزرگی ازکارمندان فرهنگی درموسسات زنان بودند. حتی برطبق آمار منتشره ازسوی منابعی، که رويدادهای دهۀ هشتاد را درافغانستان هنوز به ديدۀ تعصب مي نگرند، هفتاد تاهشتاد درصد آموزگاران، درحدود 50 درصد پزشکان (دوکتوران) وبيش از50 درصد پرسونل طبی اعم ازنرسها، قابله ها ودواسازان دردهۀ هشتاد زنان بودند، که مجموعآ درحدود 60 درصد را تشکيل ميکردند.
اما با سقوط حاکميت ح. د. خ. ا در دهۀ هفتاد خورشيدی ( دهۀ نود ميلادی ) و غصب قدرت بوسيلۀ تنظيمهای بنيادگرای جهادی و طالبان سيه دل تا هم اکنون نی تنها زنان از تمام حقوق و آزادی های دموکراتيک و مدنی که در نظام جمهوری دموکراتيک افغانستان دريافت نموده بودند محروم شدند؛ بل از آن مرحله نيز به فرسخها عقب رانده شدند، که نمونه های از آن را برمی شماريم:
الف: ـ زنان و دختران دردوران حاکميت تنظيمهای ساخت پاکستان و ايران دراثر اشتعال جنگ برسرقدرت که درآن تنها 70 هزار شهروندان درشهرکابل شهيد شدند؛ با آتش زدن و چورو چپاول ادارات دولتی ، موسسات اقتصادی ـ توليدی ( دولتی و خصوصی) و آموزشی ، ازکار و آموزش و تحصيل محروم گرديده ، زندانی چهار ديوارخانه شدند.
ـ به عزت ، آبرو و حيثيت شماری از زنان و دختران ميهن ازسوی جنگجويان مسلح، دست درازی و تجاوز صورت گرفت که نمونه های آن ازجمله درجنگهای افشار و سيلو ثبت دفاتر ديد بان حقوق بشرشده است.
ب: ـ در دوران امارت اسلامی طالبان پاکستانی نه تنها زنان و دختران ازرفتن به کار و تحصيل محروم شدند ؛ بل از برآمدن ازخانه و رفتن به بيمارستان ، خريداری ضرورت زندگی از مغازه ها و ديدن اقارب ، " بدون داشتن محرم شرعی (!) " نيز ممنوع الخروج (!) اعلام گرديدند.
ـ به زنان درکوچه و بازار و حضورداشت مردم ، دشنام داده می شد؛ لت و کوب می گرديدند؛ کتک می خوردند ؛ مطابق تفکر عصر حجر زيرضربات دره قرارمی گرفتند و درملای عام تيرباران می شدند.
ج :ـ درمدت 11 سال حکومت دست نشانده و ساخت امريکا و ناتو ( حکومت افغان ملتی های قبيله گراـ مجاهدين و طالبان جنايت پيشۀ وابسته به پاکستان و ايران) و باصطلاح دوران شگوفايی (!) دموکراسی غربی ؛ گلوباليسم (!) و حضور نيروهای نظامی، امنيتی، استخباراتی و سياسی بيش از 40 کشور اشغالگر و در زيرچشم جامعۀ جهانی (!) و مطبوعات آزاد (!)، چی شعبده بازی های نيست که درزمينۀ اتلاف حقوق حقۀ همۀ مردم ، ازجمله زنان مصيبت رسيدۀ ميهن صورت نگرفته است ؛ بگونۀ مثال:
ـ فروش و اختطاف دختران جوان ، اعمال خشونت عليه زنان و دختران که منجر به خود سوزی ها می گردد، توأم با مبادلۀ دختران با حيوانات درمناطق روستايی .
ـ سنگسار نمودن دختران و پسران مانند صديقه و خيام دوجوان دلداده به گناه داشتن محبت پاک و عشق ورزيدن ، در زيرچشم عساکر آلمانی به وحشی ترين شيوه که تاريخ معاصر نظيرآن را نديده است.
ÕÏíÞå æ ÎíÇã |
ـ قطع و بريدن اعضای بدن زنان و دختران ، ازجمله قطع بينی عايشه دختر 18 ساله که هربينندۀ با احساس بر بی رحمی و دد منشی عاملين آن لعنت و نفرين می فرستد.
ـ شکنجه دادن و اعمال خشونت عليه زنان و دختران ، چون سحرگل دختر 14 ساله که عاملين وحشی صفت آن، واژۀ زيبای انسانيت را لگد مال کردند.
ـ محروم خواندن زنان و دختران از آموزش و کار بر پندار واهی قرار دادن مرد درجايگاه اصل ( حاکم ) و زن درجايگاه فرع ( محکوم ) براساس فتوای اسلام نماهای دين فروش پيرو تفکر عصر حجر ( جهادی و طالبی ) و تاييد حکومت قبيله گرای کنونی ....
کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا ، آن طوری که در طرح خطوط اساسی اهداف مرامی و برنامۀ خويش، منتشرۀ سايت سپيده دم ازحقوق حقۀ زنان و دختران ميهن به شرح زير دفاع نموده است:
« - تامين برابری واقعی حقوق زن ومرد ( درعمل نه درحرف که صرف ماهيت پوچ تبليغاتی داشته باشد) درزندگی فردی واجتماعی بوسيلۀ تدوين قوانين دموکراتيک وفعال نمودن ارگانهای نظارت برقانونيت ؛
- لغو قانونی تبعيض جنسی درگزينش کادرهای مسلکی درفعاليتهای ادارۀ دولت ورشته های اقتصاد ملی ؛
- رفع کليه تضيقات مرد سالارانه ( محدوديت دراشتغال- آموزش وتحصيلات عالی ، فعاليت های علمی- پژوهشی-فرهنگی- ادبی- هنری، ورزش وسرگرمی های سالم ) بالای قشر زن؛
- منع قانونی نکاح دختران صغير ونوبالغ وغيرقانونی شمردن ازدواج های اجباری و جلوگيری از تعدد زوجات ؛
- پرداخت حقوق مساوی برای زن ومرد درمقابل کارمساوی ( مسايل مربوط به حقوق وامتيازات ويژۀ خانم ها مطابق به قانون تنظيم می شود ) »؛
يک بار ديگر پشتيبانی عام وتام خود را از تعهدات انسانی و حزبی خويش، بدفاع ازکليه حقوق و آزادی های دموکراتيک و مدنی زنان و دختران افغانستان ابراز و فتوای زن ستيزانۀ شورای طالبان داخل حاکميت و تاييد حامد کرزی را ازآن به شدت محکوم می نمايد و فتوای داده شده را بمثابۀ زنجيری دردست و پای همه زنان افغانستان می داند.
مادران و خواهران گرانقدر!
به گواهي تاريخ و تجارب حاصله از روند زند گي ، يک ملت زمانی ميتواند به حقوق وآزاديهای دموکراتيک خود دسترسی پيدا کند و از مزايای تأمين عدالت اجتماعي مستفيد گردد که همۀ مردم ( مرد وزن )، آراسته به زيورعلم و دانش وآگاهي اجتماعی باشند و در راه اتحاد و همبستگی با همی سعی بليغ بخرج دهند تا وسيلۀ موثری شود ، برای تحقق عملی خواستها و هدف های که جهت اعتلا و ترقی اقتصادی ـ اجتماعی درپيش روی خود قرار داده اند . دراين کارزار نقش تشکل ها و سازمانهای سياسی ترقيخواه و پيشرو معتقد بحقوق وآزاديهای دموکراتيک همه زحمتکشان بخاطر رسيدن به هدف از اهميت ويژه ای برخوردار است.
دراين ميان زنان يک جامعه وقتی به حقوق و آزاديهای دموکراتيک و مد نی ، همچنان به تساوی حقوق برابر با مردان، نايل می آيند که بدور سازمانهای اجتماعی و توده ای مدافع منافع خويش گرد آيند و بربنياد يک برنامۀ علماَ تنظيم شده فعاليت خود را به پيش برند. زيرا حق داده نميشود؛ بلکه حق گرفته ميشود.
مادران و خواهران ميهن!
به اميد اين که ديگر افسونگريها و موعظه های فريبکارانۀ نازپرورده گان استعمار، استثمار و امپرياليسم، سد راه شما نشود و شما را از انتخاب راه درست و اصولی که درپيش گرفته ايد باز ندارد؛ به پيکار حق طلبانۀ خويش به تأسی از انديشه های انسانی جنبش بين المللی هشتم مارچ، تا سرحد پيروزی کامل ادامه دهيد .
ـ پيروزی از آن شماست!
ـ فرخنده باد هشتم مارچ جشن آزادی و همبستگی زنان سراسر جهان !
ـ مرگ بر دشمنان نهضت دموکراتيک زنان و تفکر زن ستيزانۀ عصرحجر!
مقالات مرتبط
اجازه دهید این جانب حریف "حریف" بهترین درودهای صمیمانه خود و رفقای رهبری کمیته فعالین حزب دموکراتیک... ادامه
جنبش دادخواهی،عدالت محور، انقلابی، دموکراتیک و مردمی افغانستان،یکی از بهترین های خود را از دس... ادامه
در این روز ها افزون بر حمله های انتحاری و انفجاری؛ ماین گذاری و انفجار موتر بمب ها و ماین... ادامه
طوری که به همگان مبرهم است؛ جنبش بین المللی زنان یک بخش مهم مبارزه ی جهانی برضد جنگ و جنگ افروزی و ت... ادامه
پنجا وششمين، سالروز بنیاد گذاری حزب دموکراتيک خلق افغانستان، حزب رزمندگان و جان باختگان آرمانهای وال... ادامه
يازده سال پيشترازامروز، کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان، طرح «خطوط اساسی اهداف مرامی وبرنام... ادامه
بیش از پنج دهه ازحيات سياسی ح. د. خ. ا، اين گردان انقلابی و پيشتاز مبارزات دادخواهانه مردم افغانستان... ادامه
اجازه دهيد تا صميمانه ترين تبريکات و شادباشهای خود وسايراعضای صادق و معتقد به آرمانهای ولا و انسانی... ادامه
با اندوه بی پایان خبر آمد که بانو خدیجه خرسند یکی از آموزگاران سابقه دار در آموزشگاه های شهر کابل،... ادامه
امروز مصادف است با رويداد بزرگ تاريخ ساز ششم جدی 1358 خ؛ روز سرنگونی مرگبار حاکميت و فرمانروايی حفيظ... ادامه
درود به رفقای گرامی، همرزمان شرکت کننده در این روز تاریخی، یاد بود جاودانه شدن رفیق ادامه
و باز در نبرد هیجان انگیز مرگ و زندگی، مرگ یکی از بهترین ها را از ما گرفت و رهروان راه رهای... ادامه