طرح:اساسنامۀ جديد حزب دموکراتيک خلق افغانستان
طرح:اساسنامۀ جديد حزب دموکراتيک خلق افغانستان
(حزب زحمتکشان افغانستان)
پيشگفتار:
رفقای عزيز!
بیش از پنج دهه ازحيات سياسی ح. د. خ. ا، اين گردان انقلابی و پيشتاز مبارزات دادخواهانه مردم افغانستان و مدافع صديق منافع وآرمانهای والای زحمتکشان کشور مان، می گذرد.
سالهايی که گذشت، دورانی پر ازفراز و فرود، توأم با پيروزی ها و شکستها؛ سالهای آزمون های بزرگ و دشوار برای همه اعضای حزب دموکرتیک خلق افغانسان و نيروهای ترقيخواه کشورما بود که در روند مبارزات آزاديخواهانۀ اين حزب و مردم آزادۀ ميهن مان، حد فاصل و سرحد جدايی بين " سره و ناسره"، ميان " رعايت اصوليت" و" فرصت طلبی و ابن الوقتی"، مشخص گرديد و راه فرزندان سرسپردۀ وطن را که درسنگر دفاع از آزادی، استقلال، دموکراسی، عدالت، برادری، برابری، همبستگی ملی و بين المللی، ترقی و پيشرفت اجتماعی، مردم سالاری... قرارداشتند؛ از بیراهه ی سازشکاران، تسليم طلبان، معامله گران، تجارت پيشه گان سياسی، منفعت پرستان، حرافان، فضل فروشان، تماميت خواهان و... جدا ساخت.
نگاهی به گذشته:
تاريخ گواه است که نخستين سنگ بنای جنبش انديشوی درکشورمان، بوسيلۀ "انجمن سراج الاخبار" که درتاريخ مبارزات وطنپرستانۀ مردم افغانستان، "مشروطيت اول" خوانده می شود، چراغ روشنگری و آشنايی با مدنيت اروپايی را درميهن ما فروزان ساخت.
پس ازسرکوب خشن و خونين جنبش مشروطه خواهی اول بوسيلۀ عمال سلطنت استبدادی وقت وبرمبنای پلان استعمارگران انگليس، "مشروطيت دوم" راه خود را درقلب های آزاديخواهان بازکرد، که ثمرۀ افتخارآفرین وتاریخی آن حصول استقلال سياسی افغانستان واستقرار شیوه نوین اداره ، همراه با دیگرگونی افکارسياسی در کشور بود.
درجريان سالهای پس ازپايان جنگ جهانی دوم، کُرۀ خاکی مان را موج عظيمی ازتحولات سياسی فرا گرفت؛ پيشرفتهای علمی وتخنيکی و استفاده از تکنولوژی معاصر، سيمای زندگی بشريت را بطرز شتابنده ی تغيير داد؛ با فروپاشی سيستم مستعمراتی، سرزمين های مستعمره، يکی پی د يگری به استقلال سياسی خويش نايل آمدند و درمسيراستقلال اقتصادی گام گذاشتند؛ جنبشهای رهايی بخش ملی، با ويژگی، مضمون و محتوای مترقی، درقاره های آسيا- افريقا و امريکای لاتين جان گرفته وارد مبارزات سرنوشت سازسياسی شدند؛ همبستگی بين المللی مردمان جهان درامر دفاع از داعيۀ صلح، ثبات و امنيت جهانی و تشنج زدايی، تحکيم بيشتر يافت؛ جنبش بين المللی طبقۀ کارگر وساير زحمتکشان جهان ، روزتاروز گسترده ترونیرومند ترشد....
موازی بارویدادهای دیگرگون کننده وتاریخ ساز درکشورهای مستعمره، عمال ارتجاع، استبداد سیاسی، استثمار، استعمارنو وامپریالیزم، کار برد شیوه های جدید سیطره جویی علیه خلق های جهان و بهره کشی آنان، چون سرکوب نظام های ترقیخواه، ورشکست ساختن اقتصادی دول تازه به استقلال رسیده ،مداخله وجنگ افروزی، تشدید مسابقات تسلیحاتی، نظامی گری و نظامی کردن جهان را اتخاذ نمودند.
ازسال 1947 به بعد درزمرۀ تغييرات وارده ی سیاسی درمیهن ما، يکی هم ظهورجنبشهای جديد سياسی و تشکيل نهاد های روشنفکری بشمارمی آید، که روند انتخابات برای دورۀ هفتم شورای ملی ، شهرداری ها و جنبش اتحاديۀ دانشجویان دانشگاه کابل، برآیند های آن را تشکیل داده، که ازجملۀ دست آوردهای درخشان جنبش "مشروطیت سوم" شمرده می شود.
درجو يک چنين اوضاع و احوالی که درمقياس بين المللی حکمفرما بود، درافغانستان عزيز نيزدرنتيجۀ مبارزات طولانی آزاديخواهان ميهن درراه استقرار نظام مشروطيت، دموکراسی و تجدد طلبی؛ شرايط آن فراهم گرديد تا ارتجاع حاکم سلطنتی، به استقرارنظام مشروطه، تن دردهد.
درپرتو پاره ای ازاحکام مواد دموکراتيک مندرج در قانون اساسی سال 1343 خورشيدی، ح.د.خ.ا، باتدوير کنگرۀ موسس آن ايجاد گردید تا وظيفۀ بسيج و متشکل ساختن فرزندان متعلق به اقشار وسيع اجتماعی کشور(اعم از کارگران، دهقانان، پيشه وران، روشنفکران آگاه ووطنپرست، فرهنگيان فرهيخته ، استادان دانشگاه، آموزگاران مکاتب، کارمندان و کارکنان دولت، دانشجويان، دانش آموزان وکليه زحمتکشان) را، بدوش گيرد.
بدين ترتيب، تأسيس ح. د. خ. ا بتاريخ 11 جدی 1343 خورشيدی مطابق به اول جنوری 1965 ميلادی بمثابۀ يک نهاد سياسی رسالتمند؛ درروند مبارزات سياسی نيروهای ملی، مترقی و وطنپرست افغانستان که فرزندان معتقد به اهداف مطروحه ی آن درراه دفاع ازاستقلال ملی(سیاسی واقتصادی)، تمامیت ارضی وحاکمیت ملی، درجهت همبستگی ملی، استقرار دموکراسی، ترقی وعدالت اجتماعی، طرد استبداد ، ارتجاع، ظلم و مطلق العنانی؛ باقبول آلام و قربانی های بی شمار رزميدند؛ بدون تردید يک ضرورت مبرم روزو يک رويداد تاريخی بی نظيربود،که در نتيجه ی آن، حزب نقش تاریخی اش را دربرابرخواست های مبرم زمان، توأم با موانع وچالش ها درحد توان ، ايفاء نمود.
ازسوی ديگر، بنياد گذاری ح.د.خ.ا، منحيث وارث و ادامه دهندۀ سنن پسنديدۀ مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی خلقهای افغانستان؛ نتيجۀ قانونمند تغيير و تحول اوضاع اجتماعی درکشور و جهان و ثمرۀ مبارزه و دادخواهی میهن پرستان آزادی دوست بود، که صفحۀ نوينی را در تاريخ پيکار نيروهای تحول طلب افغانستان گشود ه و بربنياد اصول جامعه شناسی علمی و انديشه های انقلابی پيشروعصر؛ هدفهای مبارزۀ سياسی را درامر تنويراذهان توده های مردم و بسيج آنان درجهت تحقق تحولات اقتصادی- اجتماعی کشور، مشخص ساخت.
درکنگرۀ موسس ح. د. خ. ا، علاوه بر انتخاب اعضای اصلی وعلی البدل کميته مرکزی، اصول کلی مرامنامه واساسنامۀ حزب نيز به تصويب رسيد. وليک بنا برپاره ای از مشکلات، تنها مرام نامۀ حزب دموکراتيک خلق افغانستان، بعد ازتصويب آن در پلنوم کميتۀ مرکزی «جمعيت دموکراتيک خلق»، زيرعنوان «مرام دموکراتيک خلق» درشماره های اول و دوم جريدۀ «خلق» ارگان نشراتی حزب، بتاريخ 22 حمل 1345 مطابق11 اپريل 1966 انتشار و به پيشگاه مردم افغانستان، تقديم گرديد.
واما اساسنامه، که قانون تنظيم حقوق، وجايب، وظايف، صلاحيتها و مکلفيتهای اعضای حزب بوده؛ نحوۀ روابط باهمی آنان و مقامات حزبی و ساختار تشکيلاتی آن را مشخص می سازد، به سبب بروز اختلافات درونی درتعريف ماهيت ح.د.خ.ا و برداشت های متفاوت ازدرونمايۀ اعتقاد انديشوی (سياسی، تيؤريک و ايدئولوژيک) و شيوۀ برخورد با روند مبارزات سياسی و رويداد های جاری درجامعه؛ اعضای کميته مرکزی حزب روی آن به توافق کامل نرسيدند.
سرانجام اساسنامۀ جديد حزب که درنخستين کنفرانس سراسری ح.د.خ.ا (منعقدۀ سال 1360) مطابق به شرايط و خواست های زمان، تنظيم وتصويب شده بود، درزندگی سياسی اعضای حزب تطبيق گرديد.
بعد ازکودتای 14 ثور 1365، دردومين کنفرانس (جناح حاکم و تماميت خواه) ح. د.خ.ا (ميزان 1366) اساسنامۀ جديدی با روحيۀ تفکر بازسازی(!) و علنيت(!) و سياست مصالحۀ ملی، بر حزب تحميل شد.
به تعقيب آن در نتيجۀ زد و بند های عقب پرده و سازشهای بين المللی داير بر محو کامل ح.د.خ.ا از صحنۀ سياسی کشور، درکنگرۀ دوم حزب، علاوه برپشت زدن به اهداف ترقيخواهانه برنامۀ مصوب کنگرۀ موسس، انصراف از منافع زحمتکشان افغانستان و ابراز خصومت با جامعه شناسی علمی؛ اساسنامۀ فاقد ماهيت دموکراتيک يک حزب رسالتمند؛ به تصويب رسيد که ويژگی های يک حزب پيشاهنگ طبقۀ کارگر وهمۀ زحمتکشان افغانستان را تا سطح ساختار تشکيلاتی يک حزب فراطبقاتی تنزيل داد و ان را ازخط چپ منحرف و به يک حزب راست ميانه تبديل نمود.
به این ترتیب با انديشه های والا، انسانی و مترقی حزب و اصول زرين تشکيلاتی آن وداع گفته شد.
و ليک از آن جايی که ح.د.خ.ا و آرمان های آن متعلق به منافع رهایی بخش همه زحمتکشان افغانستان می باشد و درمتن و رده های آن کادرهای انقلابی، صفوف هميشه بيدار و فرزندان با درد و آگاه وطن،... تنظيم شده است و پيوسته برضد ارتجاع، استبداد، استعمار، استثمار، عقب گرايی و امپرياليسم رزميده؛ از دموکراسی، آزادی، حق وعدالت، برادری و برابری، همزيستی مسالمت آميز... دفاع نموده است؛ بنابران هيچ عمل ارتجاعی و تسليم طلبی، سازشکاری و عقبگرد سياسی، گرايشهای اپورتونيستی (راست و چپ وافراط گرايی) و به معامله گذاشتن هدفهای برناموی و اصول اساسی فعاليت آن... نتوانست مانع ادامۀ زندگی سياسی آن گردد.
تداوم مبارزۀ سياسی فرزندان صديق و رسالتمند کشورما درمطابقت با اوضاع و شرايط جديد امروزين حکم ميکند که ح. د. خ.ا ، همگام با طرح سند مرامی و برناموی خود، به حیث يک سازمان سياسی پيشرو وانقلابی که بخاطر بهروزی مردم؛ ایجاد جامعه ی عدالت محور و برای شگوفايی و آزادی واقعی ميهن آبايی خويش، مبارزه و پيکار می نمايد؛ بايستی طرح جدید اساسنامۀ خودرا نيز تنظیم وجهت نظرخواهی رفقاء وهواداران اش ارايه می نمود.
حسب وعده، طرح اساسنامۀ جديد حزب تهيه و به پيشگاه رفقاء وهواداران عزيز و ارجمند تقديم گرديد. با ابراز سپاس از برخورد مسؤولانه و تبارز احساس ميهن پرستانۀ رفقای وحدت خواه و دوستان ترقی پسند کشور؛ روی طرح نخستين، مطابق شرايط کنونی بازنگری دقيق صورت گرفت و اين مأمول و رسالت تاريخی با احساس مسؤوليت، انجام پذيرفت.
اينک طرح تکميلی و تاييد شدهٔ فعالين حزب، از تاريخ نشردر تارنمای "سپيده دم" تا تصويب نهايی آن در کنگره (یا کنفرانس وسیع) سوم ح. د. خ. ا، اعتبار قانون در زندگی درون حزبی را دارا بوده و قابل تطبيق است.
مادۀ اول- هدف ها و ماهيت حزب:
- ح. د. خ. ا سازمان سياسی رزمنده و پيشتاز کليه زحمتکشان افغانستان بوده، آغوش آن جايگاه شايسته ای برای مبارزۀ حق طلبانۀ کارگران، دهقانان، پيشه وران، روشنفکران آگاه و وطنپرست، استادان و آموزگاران، دانشجويان و دانش آموزان، فرهنگيان فرهيخته و هنرمندان خلاق، کارکنان و کارمندان دولت و همه ميهن دوستان ميباشد.
- ح. د.خ . ا بمثابۀ سازمان سياسی انقلابی و پيشرو، درراه اعمار يک جامعۀ مرفه و مترقی دارای پايه های مستحکم سياسی- اقتصادی و اجتماعی که خوشبختی و سعادت انسان زحمتکش در آن تضمين گردد، مبارزه می نمايد.
به مقصد رسيدن به اين هدف، حزب درگام نخست تأسيس حکومت وسيع البنياد منتخب نماينده گان مردم، شامل همه طبقات و اقشار زحمتکش جامعۀ افغانستان را، دروجود جبهۀ متشکل از کليه نيروهای ملی و دموکراتيک، به حیث مرحلۀ گذار، جهت رهايی از سلطۀ اشغالگران و مساعد ساختن شرايط بغرض نهادينه کردن آزادی های فردی و اجتماعی؛ تحکيم پايه های استقلال ملی (سياسی و اقتصادی) و برقراری عدالت اجتماعی درجامعه؛ يک ضرورت مبرم می پندارد.
- ح. د. خ. ا درزمينۀ رشد و پرورش کليه اعضای خويش با روحيۀ وطنپرستی، مردم دوستی، تقوای سياسی وسجايای اخلاقی، رزمندگی انقلابی، ايثار و ازخود گذری، رجحان منافع عامه و مصالح عليای کشور بر منافع شخصی... مساعی لازمه را به خرج ميدهد؛ دروجود آنان جوهر مبارزه در راه اتحاد و وحدت شهروندان افغانستان، روح همزيستی مسالمت آميز و همبستگی بين المللی با خلقهای زحمتکش جهان را قوت می بخشد؛ با مظاهر هرگونه فعاليت های انحرافی و حرکت های اپورتونيستی (راست و چپ)، تسليم طلبی، سازشکاری های مغاير اصول حزبی... قاطعانه می رزمد.
- جوهر اصلی تفکر ح. د. خ. ا را درکار و فعاليت انقلابی، درمبارزۀ سياسی؛ اصول انديشه های پيشرو عصر، ايدئولوژی طبقۀ کارگر و مبارزۀ طبقاتی (که موتور تاريخ گفته ميشوند) تشکيل ميدهد.
- ح. د. خ. ا به حیث سازمان سياسی ميهن دوستان انقلابی افغانستان؛ مبارزه درراه همبستگی ملی، برادری، برابری، اشتراک فعال همه شهروندان درتمامی امورمربوط به سرنوشت مردم و مملکت و تحقق عدالت اجتماعی را وظيفۀ خدشه ناپذير کليه اعضای خود ميداند.
مادۀ دوم- شرايط عضويت:
- کسب عضويت در ح. د. خ. ا داو طلبانه است.
- هرشهروند وطنپرست، مردم دوست و با تقوای افغانستان که سن (18) سال را تکميل کرده باشد؛ اساسنامه و مرامنامۀ حزب را بپذيرد و درراه تحقق اهداف و مواد مندرج آنها صادقانه بکوشد؛ درجلسات حوزه های حزبی بطور منظم اشتراک ورزیده وحق العضويت بپردازد؛ ميتواند عضويت ح. د. خ. ا را داشته باشد.
- اعضای ح. د. خ. ا نميتوانند درعين زمان، عضويت حزب ديگری را دارا باشند.
مادۀ سوم- شرايط پذيرش درحزب
- پذيرش عضويت درح. د. خ. ا، انفرادی بوده، ازطريق حوزه های حزبی صورت می گيرد؛ پذيرش عضويت دسته جمعی تنها ازصلاحيت پلینوم کميته مرکزی ح. د. خ. ا، می باشد.
- متقاضی عضويت بايست يک دورۀ آزمايشی را که ازششماه کمتر نباشد، سپری کند. دراين مدت صداقت، پاکی،عزت نفس، اخلاق سياسی و اجتماعی، سابقۀ نيکو و شايستگی درکار متقاضی عضويت، روشن ميگردد؛
- پس ازپايان مدت معينه، درصورتی که موضوع پذيرش وی به عضويت اصلی درجلسۀ حوزۀ حزبی مطرح و با دوثلث آراء اعضای اصلی شرکت کننده در جلسه تصويب وازسوی کميته مرکزی حزب ويا ارگان ديگری که چنين صلاحيتی به آن تفويض شده باشد، مورد تاييد نهايی قرار گيرد؛ ميتواند عضو اصلی حزب شناخته شود.
- سابقۀ حزبی اعضاء، ازهمان روزی درنظر گرفته ميشود که حوزۀ حزبی، عضويت اصلی متقاضی را پذيرفته وغرض تاييد و منظوری به ارگانهای بالايی گسيل کرده است.
مادۀ چهارم- وظايف و مکلفيتهای اعضای حزب:
هرعضو حزب موظف است:
- محتوای ارزشهای انسانی مرامنامۀ حزب را به گوش توده ها ی مردم برساند و آن رادربين آنان تبليغ و ترويج کند؛
- وحدت و انسجام حزب را مانند مردمک چشم خود حفظ و برای تحکيم آن مبارزه کند؛
- انظباط و دسپلين حزبی را که بالای همه اعضای آن، ازبالا تا پايين و از پايين تا بالا، بشکل يکسان قابل تطبيق است، رعايت نماید؛
- ازاعمال و حرکت های ناشايست که به حيثيت، اعتبار و پرستيژ حزب صدمه وارد نمايد، دوری جويد؛
- درزندگی حزبی، شخصی و اجتماعی، در رفتار، گفتار و کردار، نمونه و الگوی شايسته باشد؛
- انتقاد ازخود و ازديگران را که بمنظور اصلاحات و رفع اشتباهات و آوردن بهبودی درکارهای حزبی صورت ميگيرد، به دوراز روحيۀ خصومت ورزی، انتقام گيری، تخريب، عقده گشايی، منفی بافی و تصفيۀ حساب های شخصی و گروهی، بپذيرد؛
- درارتقای سطح دانش سياسی، آگاهی ازساختارها و سنت های اجتماعی و آموزه های علمی وانقلابی خود بکوشد؛
- دربرخورد با مردم، دارای اخلاق و فرهنگ عالی سياسی باشد؛ به شخصيت وکرامت انسانی احترام بگذارد؛ راستگويی و درستکاری را پيشه کند؛
- با دگرانديشان سياسی با شکيبايی و حوصله مندی رفتارنمايد؛
- درکار و فعاليت سازمانهای اجتماعی و توده يی و ارائه نظريات سودمند به آنان، فعالانه شرکت ورزد؛
- ماهوار حق العضويت خود را به حزب بپردازد و درجمع آوری کمکهای مالی و اعانه ها به حزب تلاش به خرج دهد.
مادۀ پنجم- حقوق اعضای حزب:
هرعضو حزب حق دارد:
- درجلسات حزبی روی هدفها و سياست های داخلی و خارجی و موضوع های مربوط به زندگی سياسی و سازمانی حزب، غور و بحث کند و در تنظيم سياست های حزب فعالانه سهم بگيرد؛
- درمطبوعات حزبی، درکنفرانسها و سيمينارها و درکورسهای آموزش حزبی، اشتراک و روی تيوری و پراتيک و مسائل مربوط به حيات حزبی، آزادانه به بحث بپردازد؛ ازکمبودی ها و نارسايی ها انتقاد کند و برای اصلاح آنها، پيشنهاد های عملی وسازنده ارائه بدارد؛
- درروند انتخابات و گزينش اعضای حزب درمقامات حزبی ازپايين تا بالا، حق دارد تا بحيث انتخاب کننده و انتخاب شونده، اشتراک و فعالانه ابراز رأی نمايد؛
- در جلسات حزبی که پيرامون اتهامات و تخلفات نسبت به وی داير و رسيدگی ميشود و يا تصميم و فيصله ای اتخاذ ميگردد، حق دارد تا درفضای آزاد و دموکراتيک ازخود دفاع نمايد و فيصلۀ صادره را هرگاه غيرعادلانه پندارد، ميتواندعليه آن اعتراض نمايد و شکايت نامۀ خود را به مقام های عالی حزبی تا سطح کنگره، بسپارد.
تذکار:- اعضای آزمايشی حق اشتراک درانتخابات را ندارند، رأی آنها مشورتی ميباشد؛
- اعضای آزمايشی نميتوانند در رهبری ارگانهای حزبی انتخاب شوند.
مادۀ ششم- مجازات حزبی:
- هرعضوحزب که از احکام و موازين اساسنامۀ حزب عدول نمايد؛ بدون دلايل مقنع دساتير حزب را نه پذيرد؛ ازنام، مقام و صلاحيت حزبی خويش سوء استفاده کند؛ درجريان کار رسمی و يا زندگی شخصی، مرتکب جرايم ضد بشری گردد؛ متناسب با نوع اتهام و ميزان گناه مرتکب شده؛ بملاحظۀ مدارک و اسناد، برحسب آتی مورد مجازات قرارميگيرد:
. تذکرشفاهی؛
. تذکر کتبی با درج و يا بدون درج درکارت حزبی؛
. انفصال از وظايف و مسؤولُيتهای حزبی؛
. گرفتن مقام حزبی تا تنزيل ازعضويت اصلی به عضويت آزمايشی؛
. اخراج از حزب.
- اخراج ازحزب شديد ترين مجازات حزبی ميباشد؛ بنابران تصميم گيری و صدور فيصله دراين مورد و ابرازنظر مبنی برتاييد آن، مستلزم موجوديت آن گونه اسناد و مدارک موثق بوده که بتواند اتهام وارده را عليه متهم آن به اثبات برساند. اسناد دست داشته بايست بطور دقيق، عادلانه و بيطرفانه، مورد غور و بررسی قرارداده شود؛
- تصميم به اخراج ازعضويت حزبی زمانی مداراعتبار است که دوثلث اعضای اصلی حزب درجلسۀ حزبی به آن رأی مثبت (موافق) داده باشند؛
- هرعضوحزب که سه ماه پی درپی درجلسات حزبی، بدون عذر معقول شرکت نورزد؛ سه ماه متواتر بدون دليل موجه حق العضويت نه پردازد؛ از حزب اخراج ميگردد؛
- جزای انفصال از وظايف حزبی وساير مجازات، بشمول اخراج از عضويت حزب، براساس فيصلۀ سازمانهای حزبی محل کار و محل سکونت و تاييد کميته های حزبی ولسوالی، ناحيوی، شهری و ولايتی مربوط داده ميشود؛
- جزای اخراج ازعضويت حزب، بعد از تاييد کميتۀ مرکزی و يا ارگان حزبی ای که کميته مرکزی به آن صلاحيت داده باشد، قابل اعتبار است؛
- درمورد اخراج وسايرمجازات اعضای اصلی و علی البدل دفتر سياسی، دارالانشاء، اعضای اصلی و علی البدل کميته مرکزی؛ پلنوم کميته مرکزی تصميم ميگيرد. فيصلۀ صادره بربنياد رأی موافق دو ثلث اعضای اصلی کميته مرکزی اشتراک کننده درجلسه مدار اعتبار است؛
- اخراج ازعضويت کميته مرکزی به علت ناکارايی سياسی، مظاهر ضعف اخلاقی، تخلفات وظيفوی، نارسايی درامورحزبی، تخطی ازمواد اين اساسنامه و متهم شدن به جرايم ضد بشری، به پيشنهاد دفتر سياسی صورت گرفته ميتواند. دارالانشاء کميته مرکزی وظيفه دارد تا اسناد و مدارک لازم را غرض تصميم نهايی به پلنوم کميته مرکزی ارائه کند.
مادۀ هفتم- ساختار تشکيلاتی حزب:
فعاليت تشکيلاتی ح. د. خ. ا بربنياد اصل مرکزيت دموکراتيک استوار است. تلفيق منطقی، آگاهانه و دانشورانۀ اساسات دموکراسی درزندگی حزبی با مفردات، مفاهيم و ضابطه های مرکزيت و دسپلين سياسی در فعاليت سازمانی، حزب را زنده نگه می دارد.
ايجاد توازن بين اين دو فکتور و رعايت آگاهانۀ آنها، اعضای حزب را درزندگی سياسی و حزبی، آبديده می سازد.
بدين لحاظ ح. د . خ. ا معتقد است:
. سرنوشت حال و آيندۀ فعاليت حزب، ميتواند فقط براساس اصل خلل ناپذير ارادۀ جمعی تعيين گردد؛
. کليه اعضای حزب دارای حقوق مساوی هستند. کسانی که در مقامات رهبری قرار دارند، بدان مفهوم است که آنان نسبت به سايرين، مسؤوليت بيشتر را پذيرفته اند؛
. رعايت دموکراسی درون حزبی درتمام سطوح، بيان آزادانۀ عقايد و نظريات گوناگون پيرامون زندگی حزبی و مسائل سياسی (داخلی و خارجی) پيش ازتصميم گيری، تهداب اصول سازمانی را تشکيل ميدهد و برای حزب ارزش به سزا و حياتی دارد؛
. سازماندهی فعاليتهای حزبی درتمامی بخشها و عرصه ها متکی به دساتير، رهنمودها، فيصله ها و مصوبه های ارگانهای عالی حزب به پيش ميرود؛
. اعضای حزب حق دارند تا درنظرخواهی هايی که بمنظور تدوين و تنظيم اسناد برناموی و کليه مدارک حزبی به راه انداخته ميشوند، بدون هيچگونه موانعی فعالانه شرکت ورزند.
. موضوع های مورد اختلاف در رابطه به مسائل حيات حزبی، در صورت اتخاذ تصميم از جانب اکثريت اعضای اصلی کميته مرکزی، ميتواند درمعرض همه پرسی گذاشته شود؛
. تطبيق ورعايت تصاميم حزبی که پس ازغور و بحث همه جانبه و تبادل نظرها ازطرف مراجع ذيصلاح (ازسازمان اوليۀ حزبی تا کنگره)، به اتفاق و يا اکثريت آراء اتخاذ ميگردد، ازجانب اعضای حزب امرحتمی بحساب میآيد.
احترام به تصاميم حزبی و اجرای بی قيد و شرط آن، حزب را تقويت می بخشد.
آنعده اعضای حزب که با تصاميم اتخاذ شده نظر موافق نداشته باشند، حق دارند تا نظريات، عقايد و ديدگاه های خويش را درنشرات حزبی انعکاس دهند؛
. دراجرای کارها به اصل ارادۀ جمعی (رهبری جمعی) و مسؤوليت فردی رجحان داده ميشود. هرگونه برخورد خشک وغير دموکراتيک به مسائل حزبی و يا تحميل ارادۀ فردی ويا گروهی با شيوۀ فرماندهی و روشهای بيروکراتيک، درحزب جايی ندارد.
. حفظ و تحکيم وحدت حزبی، وظيفه و مسؤوليت همگانی به حساب می آيد. مبارزۀ جدی برضد همه اشکال و مظاهر دسته بندی ها، گروه سازی ها و فعاليت های فرکسيونی و جدايی طلبانه، حزب را به پختگی سياسی و سازمانی می رساند و موجوديتش را درصحنۀ سياسی تضمين می کند؛
. درنظرداشتن سلسلۀ مراتب و رعايت اصل پيروی آگاهانه کميته های پايينی ازرهنمودها، فيصله ها و دساتير کميته ها و ارگانهای بالاتر حزبی (تا سطح کميته مرکزی)، ازبروز تشتت و پراگندگی درکارهای روزمره، جلو گيری بعمل می آورد و مانع خود سری ها می گردد؛
. رعايت دموکراسی درون حزبی و تعميم آن درحيات سياسی، اعضای حزب را آمادۀ آن می سازد تا در برخورد با نيروهای سياسی مترقی، چپ و دموکراتيک و فعال درعرصۀ سياسی و اجتماعی کشور، برپايۀ اصول دموکراتيک و احترام متقابل رفتار نمايند و زمينه های اتحاد و کار مشترک را جستجو بدارند؛
. درارگانهای حزبی، انتخابی بودن مقام های رهبری، با استفاده ازشيوۀ رأی سری، آزاد و مستقيم، حزب را از انحصاری شدن بدست افراد و اشخاص، می رهاند و رعايت دموکراسی را تضمين ميکند؛
. تعميم سيستم گزارشدهی ازاجراآت و فعاليتهای حزبی، ارائه گزارش ازکارها و چگونگی انجام وظايف محوله، توسط ارگانهای پايينی به مقام های بالايی و عکس آن، به بهبود و ارتقای کيفيت کارها کمک
می کند و شرايط آن را فراهم می سازد تا نواقص و کمبودی ها برطرف و اشتباهات مرفوع گردد.
- نهاد های تشکيلاتی ح. د. خ. ا، حسب زيرين تقسيم بندی می شود:
1. حوزه های حزبی
2 . سازمان های اوليه
3 . کميته های حزبی ناحيوی و ولسوالی
4 . کميته های حزبی شهری
5 . کميته های حزبی ولايتی
6. کنفرانسهای حزبی
7. کنگرۀ حزب
8. کميتۀ مرکزی
9. دفتر سياسی
10. دارالانشاء کميتۀ مرکزی
11 . کميسيون تفتيش مرکزی حزب
12. کمیسیون امورمالی حزب
- حوزه ها، سازمانها و کميته های حزبی درمحلات زيست و کار قرارذيل ايجاد شده ميتوانند:
. حوزه های حزبی و سازمانهای اوليه به پيشنهاد کميته های حزبی ناحيوی و يا ولسوالی و تاييد کميته های ولايتی و شهری (دارای صلاحيت کميتۀ ولايتی) مربوط؛
. کميته های حزبی ناحيوی، ولسوالی و شهری به پيشنهاد کميته های ولايتی و کميته های شهری (دارای صلاحيت کميتۀ ولايتی) و تاييد کميتۀ مرکزی؛
. کميته های حزبی ولايتی و کميته های شهری با صلاحيت کميتۀ ولايتی، پس از تاييد جلسۀ عمومی کميتۀ مرکزی ايجاد شده ميتواند؛
کميته مرکزی صلاحيت آن را دارد که درصورت ضرورت کميته ها و سازمانهای حزبی ديگری را طور مستقيم به تاييد جلسۀ عمومی آن ايجاد نمايد.
1. حوزۀ حزبی:
- پايۀ تشکيلاتی حزب را حوزه های حزبی منحيث يک رکن زنده، فعال و پرتحرک آن، تشکيل ميدهد.
- حوزۀ حزبی ميتواند درموجوديت سه عضو اصلی حزب تشکيل شود.
- حوزه های حزبی، حلقۀ اتصال مقام های رهبری کميته های حزبی با اعضای حزب بوده و ازطريق آنان ارتباط با توده ها تأمين می گردد؛ آنها نسبت به ديگران درتبليغ مشی سياسی حزب درميان مردم، فعالانه سهم می گيرند و درمبارزه بخاطر تحقق هدفهای برنامه يی حزب و بسيج توده ها درجهت پياده نمودن آن، تلاش پيگير به خرج می دهند.
- حوزه های حزبی وظيفه دارند تا با درنظر داشت مشخصۀ برتری کيفيت بر کميت، به جلب و جذب اعضای جديد بپر دازند، نشرات حزبی را در بين مردم پخش و کمک های مالی را به حزب جمع آوری نمايند.
منشی های حوزه های حزبی مکلفيت دارند تا گزارش کار و اجراآت خويش را به ارگان های بالايی حزبی مربوط، بسپارند.
2. سازمانهای اوليه حزبی:
- اين نهاد های حزبی بنا برخصوصيت تشکيلاتی، ازتجمع چندين حوزۀ حزبی جداگانه درمحل کار و محل زيست اعضای حزب تشکيل وتوسط کميتۀ حزبی، حد اقل متشکل از پنج عضو(منشی؛ مسؤول تشکيلات؛ مسؤول تبليغ و ترويج؛ مسؤول نظارت و کنترول؛ و مسؤول مالی و اداری) رهبری ميگردند؛
- سازمانهای اوليۀ حزبی برعلاوه جلب و جذب اعضای جديد، تبليغ و ترويج هدفهای مرامی وبرنامه يی حزب دربين مردم و جمع آوری حق العضويتها و اعانه های اعضای حزب؛ فيصله ها، تصاميم و دساتير مقامات حزبی را درساحۀ کار و فعاليت سياسی خويش، تحقق می بخشند؛
- سازمانهای اوليۀ حزبی، ازطريق حوزه های حزبی و يا بصورت مستقل، پيوند ارگانيک حزب را با توده های مردم، تأمين می دارند.
3. کميته های حزبی ناحيوی و ولسوالی:
- کميته های حزبی ناحيوی و ولسوالی، ازتجمع چندين سازمان اوليۀ حزبی، درمحل کار ويا محل زيست اعضای حزب تشکيل می گردند؛
- کميته های حزبی ناحيوی و ولسوالی، کار و فعاليت حزبی سازمانهای اوليۀ ساحۀ مربوطه راتوسط مسؤولين شعبات ( تشکيلات، تبليغ و ترويج و آموزش، نظارت و کنترول، مالی و اداری)، رهبری
می دارند؛
- اين سازمانها، فيصله ها، تصاميم و دساتيرمقامات بالايی حزب را درمحيط مربوطۀ خويش، درساحۀ عمل پياده می نمايند.
4. کميته های حزبی شهری:
- کميته های حزبی شهری، ازتجمع چندين کميتۀ حزبی ناحيه، تشکيل می شوند.
بعضی ازکميته های حزبی شهری، نظر به تقسيمات واحد های اداری دولت و کميت شهروندان درشهر های پرنفوس( مانند کابل- ننگرهارـ بلخ ـ هرات ـ کندهار...) با داشتن صلاحيت های معادل کميته های حزبی ولايتی، ايجاد شده ميتوانند؛
- کميته های حزبی شهری، کار و فعاليت نواحی حزبی مربوطه را بررسی و رهبری می دارند؛
- اين کميته ها امور مربوط به وظايف حزبی را بوسيلۀ مسؤولين شعبات (تشکيلات، تبليغ و ترويج و آموزش، نظارت و کنترول، مالی و اداری) انجام می دهند؛
- کميته های حزبی شهری، فيصله ها، تصاميم و دساتير مقامات بالايی حزب را تحقق می بخشند.
5. کميتۀ حزبی ولايتی:
- سازمان حزبی ولايتی ازمجموع چندين سازمان (ناحيوی، شهری، و ولسوالی) تشکيل ميشود؛
- سازمان حزبی ولايتی توسط هيأت اجرائيه که دررأس آن منشی کميتۀ حزبی ولايتی قراردارد، اداره و رهبری ميگردد؛
- کميتۀ حزبی ولايتی، دست کم دارای شعبات (تشکيلات، تبليغ و ترويج و آموزش نظارت و کنترول، مالی و اداری) می باشد.
- اعضای کميتۀ های حزبی ولايتی، درهردوسال درکنفرانس های ولايتی با اشتراک نمايندگان سازمانهای مربوط، انتخاب می گردند.
6. کنفرانسهای حزبی:
- عاليترين ارگان رهبری سازمانها (اوليه، ناحيوی، شهری، ولسوالی، ولايتی) کنفرانس ميباشد؛
- کميته های حزبی درفاصله بين کنفرانسهای حزبی ، صلاحيت رهبری سازمانهای فوق را به عهده دارند؛
- کنفرانس سازمانهای حزبی (اوليه، ناحيوی، شهری، ولسوالی) درهر سال يکبار و کنفرانس حزبی ولايتی درهر دوسال، يکبار تدوير می يابد واعضای کميته های حزبی مربوط را برمی گزيند؛
- درکنفرانس سازمان های حزبی نهاد های ذکر شده، نمايندگان منتخب سازمان های اوليه و بالاتر ازآن، اشتراک می ورزند؛
- کنفرانس فوق العاده دراثر تصميم ارگان حزبی مافوق و يا لزوم ديد دوثلث اعضای سازمانها، داير شده ميتواند.
کنفرانس وظايف و صلاحيتهای آتی را دارا ميباشد:
- استماع و ارزيابی گزارش اساسی کميتۀ های رهبری سازمانهای اوليه، ناحيوی، شهری، ولسوالی و ولايتی؛
- صدور فيصله ها، دساتير و قطعنامه ها، جهت بهبود کار وامور حزبی؛
- کنفرانس صلاحيت دارد تا نمايندگان خود را بمنظور اشتراک درنشست ارگانهای بالاتر(ناحيوی، شهری، ولسوالی، ولايتی و کنفرانس سراسری)، انتخاب و معرفی نمايد؛
- سایر تصامیم لازمی در مطابقت با مواد اين اساسنامه.
7. وظایف و صلاحیت های کميته های حزبی:
- درفاصله بين تدوير دو کنفرانس، کميته های حزبی، عاليترين مقام رهبری سازمانهای ذکر شده ميباشند؛
- کميته های حزبی (سازمانهای اوليه، ناحيوی، شهری، ولسوالی و ولايتی) سازمانهای مربوط، ساحه فعاليت خويش را رهبری، تصاميم، فيصله ها و قطعنامه های کنفرانس های حزبی و پلنوم های کميته مرکزی را، درمواقع معينه اجرا می دارند؛
- کميته های حزبی سازمانهای ذکرشده دراولين جلسۀ عمومی بعد از کنفرانس، هيأت اجرائيه و ازميان آنان منشی و معاون منشی کميتۀ حزبی را، با رأی سری و مستقيم برمی گزينند؛
- هيأت اجرائيه ازجمع اعضای خود، مسؤولين شعبات را تعيين ميکند؛
- مسؤولين شعبات تحت نظرمستقيم منشی کميتۀ حزبی مربوطه، فعاليت می نمايند.
- رسمیت تمام جلسات سازمان ها، کمیته ها و سایر ارگان های حزبی، تنها با موجودیت اکثریت اعضای اصلی آن ارگان حزبی، قابل اعتبار می باشد.
- تمام فیصله های سازمان ها و کمیته ها و سایر ارگان های حزبی، از بالا تا پایین، با اکثریت آرای رأی دهنده گان، جنبه ی اجرایی پیدا می کند؛ مگر اینکه در اساسنامه طور دیگری ذکر شده باشد.
8. کنگرۀ حزب:
- کنگره عاليترين ارگان تصمیم گیری و رهبری ح. د. خ. ا بوده که با اشتراک فعال نمايندگان انتخابی کنفرانس های حزبی ولايات، شهرهای معادل ولايت درداخل ونمايندگان منتخب کميته های حزبی درخارج کشور؛ داير می گردد؛
- تعيين نورم انتخاب و معرفی نماینده ازجانب هر سازمان حزبی (در داخل و خارج كشور) جهت اشتراك در كنگره ی حزبی، توسط لایحه و یا طرزالعمل جداگانه، مصوب پلنوم كمیتۀ مركزی حزب، هنگام ضرورت آن، مشخص می گردد.
کنگره دارای وظايف و صلايتهای آتی ميباشد:
. استماع گزارش اساسی کميته مرکزی و گزارش کميسيون تفتيش مرکزی و ارزيابی فعاليت آنها؛
. تصويب مرامنامه و اساسنامۀ حزب، درصورت ضرورت تعديل و تجديد نظر برآن؛
. تعيين خط مشی حزب درهمه عرصه های فعاليت آن؛
. انتخاب اعضای اصلی و علی البدل کميته مرکزی و اعضای کميسيون تفتيش مرکزی، ازطريق ابراز رأی آزاد- مستقيم و سری؛
کنگرۀ حزب، درهر چهار سال يکبار تدوير می يابد؛
. کنگرۀ فوق العاده درحالات خاص می تواند ازطرف کميته مرکزی(با دو ثلث آراء) و يا به پيشنهاد حد اقل يک برسوم مجموع اعضای اصلی حزب، دعوت شود.
9. کميتۀ مرکزی:
- در فاصلۀ زمانی ميان دو کنگرۀ حزب، پلنوم کميته مرکزی ح. د. خ. ا عاليترين مقام تصمیم گیری و رهبری حزب بوده، کليه مسائل مربوط به زندگی سياسی، سازمانی، تبليغاتی، فعاليتهای توده يی و اجتماعی و روابط حزب را با احزاب داخلی و احزاب مترقی و پيشرو جهان، تنظيم، اداره و رهبری
می نمايد؛
- پلنوم کميته مرکزی درهرسال دست کم دوبار دايرمی گردد؛
- کميته مرکزی ازاجراآت کار و فعاليت خويش، دربرابر کنگرۀ حزب مسؤوليت دارد؛
- کميتۀ مرکزی بمنظور پيشبرد کار و وظايف مربوطه، شعبات: تشکيلات؛ تبليغ، ترويج و آموزش؛ نظارت و کنترول؛ روابط بين المللی؛ مالی و اداری را ايجاد می نمايد؛
- وظايف و صلاحيت های شعبات کميته مرکزی توسط لايحۀ جداگانه تنظيم ميگردد؛
- تعيين و انتخاب اعضای اصلی و علی البدل کميته مرکزی و کميت آن به پيشنهاد کميته مرکزی، درکنگرۀ حزب صورت ميگيرد؛
- شرط بالا کشيدن اعضای حزب به عضويت اصلی و علی البدل کميته مرکزی، داشتن حد اقل پنج سال سابقه و فعاليت مؤثرحزبی، ميباشد؛
- درفاصله بين دو کنگره، هرگاه بنابرعوامل و دلايلی موجه، جای برخی ازاعضای اصلی کميته مرکزی بطور دایــمی و یا به مدت نا معلومی خالی گردد، کميته مرکزی صلاحيت آن را دارد تا در اجلاس عمومی خويش، (كمیتۀ مركزی حزب)، با رأی دو ثلث اعضای اصلی و متناسب به تعداد اعضای غایب، از میان اعضای علی البدل، به عضويت اصلی کميته مرکزی بپذيرد؛
- پلنوم کميتۀ مرکزی صلاحيت دارد تا درصورت تغيير و تشکيل واحد های اداری جديد، سازمان های جديدی را(در ولايات، زون های منطقوی ويا ايالات داخل کشور وهمچنان درشهرهای بیرون از کشور) ، متناسب با وسعت جغرافيايی و کميت نفوس شهروندان و اعضای حزب، ايجاد و تشکيل نمايد؛
- پلنوم کميتۀ مرکزی ميتواند درحالات خاص و يا درصورت ضرورت، ويا متناسب با رشد کمی و کيفی اعضای حزب، ازميان کادرهای شايسته، فعال و مستحق، تعدادی را به عضويت کميته مرکزی برگزيند؛
- اعضای اصلی وعلی البدل دفترسياسی و اعضای دارالانشاء (بشمول منشی عمومی) کميته مرکزی در اجلاس عمومی كمیتۀ مركزی حزب (پلینوم)، از میان اعضای اصلی کمیته مرکزی انتخاب ميگردند.
10. دفتر سياسی:
- دفترسياسی درفاصلۀ ميان اجلاس نوبتی کميته مرکزی، فعاليتهای حزب را رهبری نموده، ازکار وفعاليت ارگانهای حزبی به پلنوم گزارش ميدهد؛
- دفتر سياسی کميته مرکزی حزب، درهرماه حد اقل يکبار تشکيل جلسه داده، از نحوۀ کار و فعاليتهای شعبات کميته مرکزی و کميته های حزبی ولايات بررسی بعمل می آورد؛
- تعیین رؤسای شعبات كمیتۀ مركزی، بنا به پيشنهاد دفترسياسی، با اکثریت آرای جلسۀ عمومی كمیتۀ مركزی حزب، صورت ميگيرد؛
- دفتر سياسی، بنابر ضرورت و حالات خاص، ميتواند رؤسای شعبات کميته مرکزی را ازميان اعضای خود تعيين و گزارش آن را به پلینوم کميته مرکزی ارائه نمايد؛
- رؤسای شعبات کميته مرکزی، معاون واعضای شعب مربوطه خود را با اکثریت آرا، تعيين و منظوری آنان را بالترتيب از دفتر سياسی و دارالانشاء کميته مرکزی حزب حاصل ميدارند.
11. دارالانشاء کميتۀ مرکزی:
- دارالانشاء کميته مرکزی درفاصله ميان اجلاس نوبتی دفتر سياسی فعاليت های روزانۀ شعبات کميته مرکزی و کميته های حزبی ولايات را بررسی و آجندای جلسات دفترسياسی را تنظيم وتهيه ميدارد؛
- دارالانشاء کميته مرکزی يک ارگان دايماً فعال بوده، هرهفته يکبار تشکيل جلسه ميدهد؛
- دارالانشاء کميتۀ مرکزی حزب، درمورد نشرات حزبی، تعيين مسؤولين برای پيشبرد امور مربوط به آن و مشخص کردن اهداف خطوط نشراتی حزب، تصميم اتخاذ می نمايد؛
- منشی عمومی کميته مرکزی ح. د. خ. ا، دررأس حزب قرارداشته، جلسۀ کنگره را افتتاح، گزارش اساسی کميته مرکزی را به کنگره ارائه؛ جلسات پلنوم، دفترسياسی و دارالانشاء کميته مرکزی را اداره و رهبری نموده؛ ازهويت حزب در امرتأمين روابط با دولت، احزاب و سازمای داخلی و بين المللی، نمايندگی می نمايد؛
- ساير صلاحیت ها و وظايف حزبی، عمومی و جاری منشی عمومی كمیتۀ مركزی، اعضای دفتر سیاسی و اعضای دارالانشاء حزب (ازجمله رسیدگی به امور تشکيلاتی، نظارت و کنترول، مالی و اداری، تبليغی، ترويجی، آموزشی، روابط بين المللی، ایجاد شعبات جدید و امور نشراتی حزب وغیره)، در مطابقت با اساسنامۀ حزب، توسط لایحه های جداگانه و با تا يید اجلاس عمومی كمیتۀ مركزی ح د خ ا، معین می گردد.
12. کميسيون تفتيش مرکزی:
- کميسيون تفتيش مرکزی بر اجراآت و فعاليتهای مالی و امور بودجوی حزب کنترول و نظارت بعمل می آورد و جلو بروز مظاهر سوء استفاده از دارايی های حزب را می گيرد. همچنان به شکايات اعضای حزب رسيدگی ميدارد؛
- اعضای کميسيون تفتيش مرکزی ازميان خويش با اکثریت آرا، يک نفر را به صفت رئيس انتخاب
می دارند؛
- اعضای کميسيون تفتيش مرکزی نميتوانند درعين زمان، عضويت ساير مقام های انتخابی حزب را داشته باشند.
13. کمیسیون امورمالی حزب:
- عوايد ح. د. خ. ا را، پرداخت حق العضويت اعضاء، فروش نشرات حزبی، همچنان کمکهای مالی و اعانۀ رفقاء ، دوستان حزبی و علاقه مندان تشكیل می دهد و حزب ازاین طریق مصارف مالی خويش را تأمین می نمايد؛
- حزب می تواند برای تأمين مخارج و تقويۀ بنيۀ مالی خويش به فعاليت های تجاری و توليدی و درعرصۀ امور خدماتی، مطابق قوانين جاری در کشور بپردازد؛
- مسؤول کميسيون امورمالی موظف است تا گزارش درآمد ها و مخارج حزب را بطور منظم دراختيار کميته مرکزی قرار دهد؛
- تعيين ميزان فيصدی پرداخت حق العضويت ماهوارازسوی اعضای حزب، بادرنظرداشت درامد آنان، ازصلاحيت کميته مرکزی حزب ميباشد.
ماده هشتم: رابطۀ ح. د. خ. ا با سازمان های اجتماعی و توده یی:
- ح. د. خ. ا دربهبود کار و فعاليت سازمان های اجتماعی و توده یی درکشور، سهم ارزنده را ايفاء نموده است. ازاينرو درشرايط فعلی نيز عضويت اعضای حزب درسازمان های اجتماعی وتوده يی، کمک در زمينۀ تشخيص خواست ها و نيازهای مبرم آنان وهمچنان توضيح و پيشکش نمودن آرمان ها و اهداف انسانی حزب، امرخيلی ها با اهميت، ضروری و حیاتی برای نفوذ حزب در بین مردم وجلب اعتماد آنان، پنداشته ميشود.
پایان
مقالات مرتبط
دومين پلنوم کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) امروز پس از سپری شدن (يک سال و پنج ماه) نسبت شرايط خ... ادامه
نوردرخشانی که جسماً غروب کرد؛ ولی دراندیشه وآرمان نام بزرگش درقلبهای ما ومردم شریف افغانستان همیشه ت... ادامه
پنجاه ونه سال پیش به تاریخ ۱۱/ ۱۰/ ۱۳۴۳ خورشیدی - ۱/ ۱/ ۱۹۶۵در جامعه ی بیداد زده ی افغانستان، رخ... ادامه
جنبشهای رهایی وبیداری مردم ازسکوت ورکود قرون متمادی از دو الی سه صد سال قبل در بسا نقاط جهان وبخصوص... ادامه
بحث تحولات بزرگ سیاسی تاریخی، نیازمند پژوهش وتحقیقات عمیقِ گزینه ها وپیش زمینه هاییست که درظهور ایج... ادامه
به تاريخ 13 قوس 1401 خورشيدی، مطابق 4 دسامبر 2022 ترسايی دومين نشست تاريخساز پيشکسوتان ح. د. خ. ا (ح... ادامه
هفده سال قبل، جنبش ترقی خواهی افغانستان بهترین فرزند برو مند، شحصیت فرهیخته،نستوه، انقلابی وچهره اکا... ادامه
زنده یاد فدا محمد دهنشین فرزند محمد اکرام خان در شهر شبرغان تولد گردیده ودر همین شهر درس خوانده و به... ادامه
همانگونه، که شما آگاهی داريد؛ تاریخ مبارزات سازمان ها و تشکل های سیاسی، در "دهه ی دموکراسی و بعد آن... ادامه
سرزمین آریانا مهد دانش وفرهنگ وبهترین کانون مدنیتهای قدیم بحساب می آید که در دامان آن علما ودانشمندا... ادامه
پيوست به وقوع تحولات عظيم دراروپا درقرن هژدهم (انقلاب کبيرفرانسه، انقلاب صنعتی، نهضت فکری عصر... ادامه
بعد از تلاشهای خستگی ناپذیر رفقای کمیته فعالین، ونهضت واحد زحمتکشان افغانستان، رفقا توانستند،با پذی... ادامه