آنانيکه خلاف جریان آب شنا میکنند «جویان» چه اند؟

نورمحمد " سنگر"



آنانيکه خلاف جریان آب شنا میکنند «جویان» چه اند؟


   آنگاهی که نخستین گامها برای ایجاد « نهضت آینده افغانستان » برداشته میشد،دوست دیرینه ام نویسنده خوش قریحه و داستانپرداز کم نظیر کشور ، محترم  قدیر حبیب »، به شهر بریمن المان تشریف آوردند و در جریان یک بحث طولانی ، اندیشه ایجاد « نهضت آینده » و ترکیب پیشکسوتان آن را به اطلاع رسانیدند.
بنده پیشنهاد
کردم تا این دوستان بجای اعلان یک تشکیلات سیاسی ، یک مرکز پژوهشی را اساس بگذارند و در زمینه های فلسفه، اقتصاد سیاسی، تاریخ...به تحقیق بپردازند و دانش خویش را در خدمت روشنگری مردم قرار دهند که نیازی است به مراتب ارزشمند برای آینده.
دیری نگذشت که سازمان خویش را اعلان و برنامه شانرا به آگاهی مردم
رسانیدند...با مطالعه عمیق آن برنامه ملتفت شدم که تناسب علمی بین برنامه اعلان شده و نام « نهضت آینده» وجود دارد، زیرا این حزب برای امروز برنامه ریزی نشده ،بلکه به »آینده » تعلق دارد.
برنامه و شعار های آن برای «آینده» در چوکات یک تفکر
میتواند و یا شاید کارآیی داشته باشد. و اما برای امروز خیلی دور از تصور و بیشتر متمایل به آرمانگرایی است تا دقت در تحلیل و تجزیه شرایط عینی و ذهنی جامعه و انطباق عالمانه و عاملانه تیوری علمی در پراتیک اجتماعی.
نگرش به گذشته بیشتر
تحت تاثر جو بحران در فروپاشی سوسیالیسم در اتحاد شوروی ،دول اروپای شرقی وسقوط دولتهای دموکراتيک دربعضی کشور های ديگر ...به بررسی گرفته شد تا برخورد آگاهانه و علمی در برابر تاریخ....
اندک مدتی سپری نشده بود که انشعابات بوقوع پیوست و عده یی از پیشکسوتان و
اساسگذاران آن سازمان ، پا را از گلیم بیمار بیرون کشیدند و سازمان بیشتر در نام و سایت نشراتی آن باقی ماند و انحرافات بعدی از خطوط اعلان شده یی فکری تا رفتن بسوی اتحاد گونه های نا جور با نهاد های منکر از مبارزه طبقاتی و متمایل به گرایش های سکتاریستی و ناسیونالستی، حتا بقای آن را برای «آینده» نیز زیر پرسش برد.
چندی
قبل دوستی اطلاع داد که شخصی بنام « بریالی جویان» در سایت آینده با نقل قول های از ودان و غوربندی و...مطالبی را نوشته است که نشر آن در سایت « آینده» دور از انتظار بود.
اما حقیقت این است که چندان هم غیر قابل پیشبینی نبود...حضور آقای بارق
شفیعی در رهبری آن سازمان و قلمفرسایی های جناب توخی و همکاری با کمسیونهای نامنهاد در فلان و فلان شهر و تشریک مساعی با سازمان منحرف به اصطلاح «تشکیلات خارج کشور حزب وطن» ...خود چیزی نیست جز بحران فکری ــ تشکیلاتی در «نهضت آینده»!
مطالب
عنوان شده در مقاله ، که زیر نام : « چرا چنین است؟»، نبشته شده، چیزی نیست جز تکرار اتهامات ناروا که از زبان و قلم ده ها بدخواه حزب دموکراتیک خلق افغانستان شنیده شده و هزاران صفحه کاغذ را سیاه کرده و سوژۀ ده ها سایت گردیده ...که در زمانهای مختلف قلم بدستان متعهد و رسالتمند حزب دموکراتیک خلق افغانستان و بویژه سایت «سپیده دم»، به آنها پاسخ داده است.
طرز نگارش مقاله، خواننده را مجذوب
میکند و این آفاده را القا مینماید که گویا محرر از حسن نیت و احساس دلسوازانه نسبت به سرنوشت غم انگیز «چپ دموکراتیک»، در کشور ، قلم بدست گرفته و به کنکاش تاریخ رفته تا علت هر معلول را ببررسی گیرد و روزنه امید بفردا را بنمایاند. اما وقتی میخواهد به زنده یاد ببرک کارمل حمله نماید، چهره از نقاب بیرون ميکشد و به سراغ آقای غوربندی میرود تا جعل او، نوشته اش را مستند سازد. عوامل فروپاشی حاکمیت حزب دموکراتیک افغانستان را ذهنیگرایانه به بحث میگیرد و کودتای 14 ثور را ، آغاز دگرگونی های مثبت میشمارد و چون نمیتواند ازروی منطق و استلال این رویداد را تشریح و توضیح نماید، به دروغ پراگنی دیگری متوسل میشود و پای زنده یاد «محمود بریالی» را به قضیه دخیل میسازد که گویا شخص تصمیم گیرنده ، شاد روان «ببرک کارمل» نبوده بلکه زنده یاد« محمود بریالی» بوده است.
 وازینجاست که درامه فروپاشی را به نگارش میگیردو تلویحاً مدعی میشود که گویا این محمود بریالی بود که سبب فروپاشی شد، بدون آنکه بنویسند آن فقید چکاره بود؟
آیا او سرقومندان اعلی قوای مسلح بود؟ وزیر دفاع بود؟
وزیر امنیت دولتی بود؟ وزیر داخله بود؟ چه قدرتی اجرائیوی داشت؟
او مانند دیگر همقطارانش از ائتلاف شمال یاد میکند و اما از ائتلاف جنوب طفره میرود، از حرفهای آقای « فرید احمد مزدک» ، استناد میکند ، اما از ملاقات خصوصی دکتور نجیب الله شهید و برادرش احمد زی در تنگی واغجان ، یاد نمیکند، او از« محترم سترجنرال نبی عظیمی» ، یاد آور میشود ،ولی ملاقات «آقای محمد رفیع» را با «گلبدین» کتمان میکند.
...
پرسش
اساسی دراین است که« آقای بریالی جویان»، و همقطارانشان،با شنا در مسیر مخالف حرکت آب ، «جویان» چه اند؟
بدون تردید! هراس از حزب دموکراتیک خلق افغانستان بمثابه یک حزب نیرومند چپ دموکراتیک که با طرح خطوط اساسی مرامی و برناموی اش که به ابتکار کمیته فعالین این حزب، طرح و اعلان گردیده است و همه سازمانهای مدعی چپ را زیر سوال برده است
.
چندی قبل یکتن از رهبران سابق حزب در هالند خطاب به این کمترین
گفتند:
« برنامه شما واقعاً علمی و عملی است و باید اعتراف کنم که در میان همه برنامه های ارائه شده بیمانند است، اما شما یک مشکل اساسی دارید که در راس شما یکتن از رهبران شناخته شده یی حزب نیست و الا بی رقیب می بودید... »
من گفتم که
خوشحالم کمیته فعالین این اشتباه را مرتکب نشد و الا ما را هم منسوب به فرکسیون یک شخص میکردند. اکنون آرمانهای حزب ، نام و پرچم آن بدست ماست و این بزرگترین سرمایه و افتخار کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان می باشد که هدفی جز ادامه راه شهداء و قهرمانان حزب ما ندارد که آن چیزی نیست جز دفاع صادقانه و تزلزل ناپذیر از منافع انسان زحمتکش!
ایمان داریم که حزب دموکراتیک خلق افغانستان جایگاه شایسته خویش
را در میان خلقهای زحمتکش افغانستان مییابد و مانند گذشته به مرکز امیال و آرزوهای ملت قهرمان و مبارز ما مبدل میگردد.
راه حزب ما از اندیشه های والای زنده یاد
ببرک کارمل فقید سرچشمه گرفته است، از چشمۀ زلال اندیشه های نجاتبخش علمی آب میخورد و تسلسل منطقی مبارزات آزادیخواهانه ملت ماست.