آقاي کرزي خوابي يابيدار،آيا توآوازملت راميشنوي؟؟؟

آقاي کرزي خوابي يابيدار،آيا توآوازملت راميشنوي؟؟؟

 

مردم صاف وساده خواهان حاکميت مردمي است ونه تنظيم سالاري ، ائتلافهاي مصلحتي ،اجرات مقطعي، گفتگويي نمايشي، سخنراني هاي احساساتي، زدوبندهاي شخصي و...

 

(صباح)

 

به نام دین حديث دین راشکستند
 د
وبال مرغ آمین را شکستند

چنان بيداد کردند دين فروشان

چوچنگيرکيش وآئين راشکستند.

با اندوه زياد تطبيق قانون ، حاکميت ملي ، تحقق دموکراسي ، آزادي وعدالت اجتماعي ،قاچاق ،توليد وعرضه مواد مخدر،  اداره مرد م سالاري ، جلوگيري ا زجرم وجنايت ازقبيل (  رشوت ، دزدي ، مردم آزاري ، زورگوي ، فشاراجتماعي ، تصرف داراي عامه ، خريد وفروش املاک دولتي ، خود سري ...)  خلع سلاح عمومي ، معرفي مجرمين وخيانت کاران ، عاملين اصلي قتل هاي مقامات دولتي چون حاجي عبدالقديروداکترعبدرحمان وبازپرس قانوني درکشورباگذشت نزديک به ده سال عموميت نيا فته وسهل انگاري هاي فراوان بچشم ميخورد که اين نيزمصلحت اند يشي وناگذيري دولت کرزي را به نمايش مي گذارد . طي اين مد ت فقط وفقط فشار، زورگوي ، حق تلفي ، تحقيروتوهين به مرد م بي دفاع وروشنفکران ستم ديده چه درداخل وچه درخارج روا داشته شده است وبه شکل ازاشکال  د سيسه ها ونيرنگ هاي گوناگون بکارگرفته شد تا جلوحقايق گويي وحقيقت نويسي روشنفکران وسيله تفنگدارا ن      د ردا خل ونمايند گان رسمي وغيررسمي آنان دربيرون گرفته شود . 

دنياي سياست موضوع  اصلي كسب ، حفظ و افزايش قدرت نظام سياسي به شكل مداوم است كه بي ترديد خواسته آشكار عموم سياستمدا ران و دولتمردان به حساب مي آيد.  تعريف ساده اما دقيق از قدرت چنين است - توانايي تحميل خواست خود به ديگران و تسليم آنان » تحقق اين فرض ساده به مراتب پيچيده و مشكل به نظر ميرسد . تاريخ جهان سياست ، شاهد حكومت هاي قدرتمند بسياري بوده  كه ظهور و خاموشي هر يك معلول متغير هاي زيادي ست كه بنابر شرايط متفاوت دوام و زوال قدرت يك نظام سياسي را رقم زده اند . براساس تعريفي كه از قدرت صورت ميگيرد، اين سوال مطرح مي شود كه توان برخورداري منابع قدرت در مصاف با ديگر دولتها چگونه حاصل ميشود و استمرار مي يابد ؟ اگر در گذشته قدرت نظامي  قدرت سياسي و مشروعيت سيستم را در پی می آورد ، اما در جهان امروز تنوع منابع قدرت ، نيروي نظامي را تنها در حد حافظ منافع ملي مطرح ساخته  و به طرز چشمگيري از حوزه اقتدار و نفوذ آن در سياست كاسته  است . جهان امروز دنيائى پيوسته ميبا شد كه هرموج تازه درنقطه يى ازجهان ميتواند درمنطقه ديگرى اثرگذا رد، گروه هاى مبارز براى رسيدن به دموكراسى تنها نبايد بااوضاع و شرايط داخلى توجه كنند ، تغييرات جهاني ميتواند بر روند مبارزات سياسى اثرات مثبت يا منفى بگذارد. ازاينرو واقع گرا ئى و نگرش دائم به بازيكنان شطرنج سياست جهان ميتوا ند در پيروزى مبارزه مؤثر باشد.

اعلام برنامه گروههاى مبارز و چگونگى نگرش آنها به برقرارى عدالت اجتماعى و احترام بفرهنگ ا قوام و اديان اقليتهاى مذهبى ميتواند به همبستگى ملى و روند زدودن ديكتاتورى را سرعت بخشد. نظامهاى خودكامه وضد مرد مى ، كه پايه هاى حكومت خودرا بردوش جيره خواران حرفه اى بنا ميكنند و اجزاء حكومت آنها از بى هويت ترين وچاپلوس ترين افراد جامعه انتخاب ميگردند و مردم را ناد يده ميگيرند، پايانى حقارت بار ودردناك درپيش خواهند داشت. جهان امروز جهانی پويا و با تحرک است که هر روز شتابی بيش از روز پيش بخود ميگيرد.

دولت مردان افغانستان باگذشت هرروزمتنفرتر، دروغگوي تر، دسيسه کارتر، نيرنگ بازتر،بي خاصيت تر، بيماروپرگوتر،پرروي تر، زراندوزتروفساد پيشه ترميشوند.

نيكولو ماكياولي (1469-1527)انديشمند فلورانسي به حق آغازگر واقعگرايي در عرصه سياست است. كسي كه منطق سياست يعني گفتمان پيرامون قدرت را بخوبي فهميده بود و شايد نخستين كسي بود كه آنچه هست - تلاش براي بدست آوردن قدرت و حفظ آن- را ملاك تفكرسياسي و ارائه طريق قرار داد،هر چند كه قدرت برهنه سيمايي زشت و نفرت آنگيز دارد. او واقعيتهاي تلخ زمان خود را بخوبي درك كرده و از نزديك آنها را لمس كرده بود از اينرو با زباني بي پرده مي گويد: انسانها فطرتا نيرنگ بازند ،از احساس خود تبعيت مي كنند و عقل را براي توجيه احساس بكارمي برند.

انديشمندي ازروي طنزوطعنه به حاکمان ستمگرميگويد:

هميشه در پي سود خويش باشيد، جز خويشتن هيچ كس را محترم نشماريد، بدي كنيد اما چنان وانمود نمايد كه نيكي مي كنيد،حريص باشيد و هرچند مي توانيد تصاحب كنيد،خشن و درنده خوي باشيد ، بقول و وعده خود عمل نكنيد،چون فرصت بدست آوردي ديگران را بفريب،در رفتار با مردم به زور و حيله توسل جوي و نه مهرباني و همه مساعي خود را بر جنگ استوار ساز. براي فرمانروا داشتن صفات خوب چندان مهم نيست مهم اين است كه فن تظاهر به داشتن اين صفات خوب را بلد باشد . وي به شهرت،قدرت و عظمت دست يابد. دروغ گفتن،عهد شكني ،خيانت،دورويي،سو استفاده از مذهب،استفاده از زور وهرابزار ديگري را براي خود مجاز مي شمارد.

مردم ستمديده افغا نستا ن طي اين سالها جنگ هاي زيادي راديده وزمامداران فراواني را تجربه کرده اند وهرکدام به نوبه خويش هرستمي را که ميتوانستند انجام دادند. يکي زيرنام ( نان ، خانه ولباس ) ، ملت مظلوم رازنده زنده به کشتارگاه ها وبازداشتگاه ها فرستاد، ديگري بنام ( اسلام و جهاد ومقاومت ) مردوزن وکودکان رابه توپ بست ووطن راچورچپاول وثروتهاي مادي ومعنوي کشوررابه تاراج برد، ان ديگري باشعار( قرآن ، شريعت وعبادت ) باقتل وکشتارمردم مظلوم محکوم وبا اعدام وقطع دست وپا محشري را بپا نمودند واين ديگرش به بهانه ( دموکراسي وارداتي وحقوق بشرومردم سالاري)  برضد دموکراسي ، حقوق انسان ومردم سالاري همچنان ملت رابه پوست چهارمغزجاي نموده است وباگذشت هرروزفجايع وجنايت بيداد مينمايد.

با شکست طالبا ن درافغا نستا ن يکبا رديگرمنفعت طلبان ديروزبراريکه قد رت تکيه وا زآزاد ي ، دموکراسي ، تطبيق قا نون و تحکيم پايه هاي دولت نه تنها جلوگيري نموده بلکه با پخش عقايد غير بنيا دگرايي در جامعه شديدآ مخالفت نمودند .  با اندوه زياد دولت نيزدرمبارزه با توليد و قاچاق مواد مخدر، حساب دهی ازکمک های جامعه جهانی ، جذب اعضای گروه های مجاهدين در تشکيلات اردو و پليس ملی و همچنين استخدام آنان در تمامی ادارات دولت در داخل و خارج ، جلوگيری از تبليغات عليه جهاد و مقاومت . اگر این شروط کالبدشکافی گردد قبول آ نها نتیجه ای جزپذیرفتن حاکمیت عده ای خاصی نيست.

كابل به عنوان مركز سياسى كشور، جايى كه صدها انجو ، سفارتخانه ها ونماينده گي سياسي کشورهاي دوست ودشمن ، ده ها قرارگاه ها وتاسيسات نظامي کشورهاي آمريکاي ، اروپاي ، استرلياي ، عربي وآسياي ، وزارتخانه هاوارگانهاي هاي دولتي ومقردايمي زمامدارکشورو مؤسسات وادارات بين المللي  درآن مستقر است، همچنان ازبي نظمي ، زورگويي ، قانون شکني ، عدالت گريزي ، چوروچپاول کمکهاي بين المللي ، رشوت ستاني ، فساداداري... رنج ميبرد وعملا قانون جنگل حکم فرماست.  کشت و زرع کوکنار نیز افغانستان را به بزرگترین کشور تولید کننده مواد مخدر در جهان تبدیل کرد. همچنان پیشترفت نسبی که درآزادی بیان و حق اشتراک زنان در کار و جامعه وجود داشت بعدازاندک مدتي حالت رکودی را پیمود. اتهامات محاکم بنابر کفر و ارتداد عده ای از ژورنالستان را در پشت میله های زندان و یا هم با از دست دادن حیثیت اجتماعی فرهنګی مواجه ساخت.

انتظار همگانى از حضور نيروهاى بين المللي و روند تشكيل اردو و پوليس ملّى اين بود كه امنيت در سراسر كشور از جمله كابل برقرار گردد. اما با پيچيده بودن حملات انتحارى رعب و وحشت عجيبى در ميان مؤسّسات و سفارت خانه هاى خارجى از ناحيه حملات انتحارى پديد آمده است، لذا بخشهاى خارجى نشين کابل چون وزير اكبر خان و نقاط مهم آن با بتونهايى ازسمنت و كيسه هاى خاك و شن احاطه و پيچانده شد كه شهررابه دژ نظامي وبه يک مرکزمحاصره شده دراورده است. پس اين نظام تداوم همان بي قانوني وملک الطوايفي تنظيمي بعدازدهه هفتاد نيست ؟؟؟ .

دولت نام نهاد براى ايجاد كار تا كنون هيچ گونه برنامه اقتصادى را ارائه نكرده، افزون بر آن سياست اقتصاد بازار آزاد دولت، بر مشكلات،  چون گرانى، تورم، كاهش درآمدها و كار و كسب توليد كنندگان داخلى، حتى زراعت تأثير داشته است، به طورى كه کشوراز نظر اقتصادى، وابستگى كامل به كشورهاى خارجى پيدا نموده است و به بازار خريد و مصرف كالاهاى درجه دوم و سوم خارجيها تبديل شده است، حتّى كچالو، پياز، گندم، برنج، سبزيجات ، حبوبات و بسيارى از ميوه جات از كشورهاى هم جوار-  ايران، پاكستان و وسايل خالواده وضروريات خانواده گي مانند ظروف آشپزخانه، وسايل الکترونيکي ، تکه باب ولباس بي کيفيت از كشور چين ، ايران وپاکستان وارد مى شود.

متأسفانه فقر و بيكارى همچنان در سراسر كشور بيداد مى كند، از طرفى هنوز سرمايه داران به دلايل امنيتى حاضر به سرمايه گذارى و انتقال ثروت خود از خارج به داخل كشور نيستند. افزايش نفوس و سطح پايين مهارتهاى فنى و حرفه اى و تخصّصي كارگران درگسترش سطح بيكارى نيز نقش دارد.

در طول سالهاى گذشته، پديده مهاجرت به خارج از كشور معلول علّتهايى چون جنگ و ناامنى، فقر و بيكارى بود كه با توقف كوتاه مدت آن اينك دوباره از سر گرفته شده است. مهاجرينى كه از كشورهاى همسايه به وطن بازگشته بودند دوباره به دلايل فقر، بيكارى، جنگ و قطع اميدازدولت ، زورگيري ، بي قانوني ، عدم مصوونيت شخصي وخانواده گي، ازارواذيت تفنگداران وقوماندانان محلي مجبور به ترك وطن مى شوند.

واشنگتن پست طي گزارشي مينويسد:

در طول سه دهه در افغانستان صدها هزارانسان بي گناه کشته و کشور بکلي ويران و ميليونها انسان مجبور به ترک کشور شده اند و بارها استقلال و تماميت ارضي کشور ما با خطر جدی مواجه بوده است. آبروی ملت وغرورسربلندي ملي ما باجنايت هاي بنيادگرايان وجنگ سالاران چون مسکن گزيني تروريست های بين المللي، قاچاق مواد مخدر، تبعيض ظالمانه عليه زنان، نابودی هزاران قلم از آثارتاريخي و هزاران جنايت ضد بشری ديگر چيزی نيست که ساده ازآن گذشت. جنايتکاران و ناقضين حقوق بشردرهر دوره ی که بوده اند بايد پاسخگوي اعمال خود در برابر مردم باشند. درکشورجرايم بزرگی  چون جنايت عليه بشريت و جنايات جنگي که سنگين ترين جرمها در قوانين بين المللي محسوب مي شوند رخ داده است و مردم  کشورخواهان اجرای عدالت مي باشند.

حامد كرزي حمايت بسياري از افغان‌ها و برخي دولت‌هاي خارجي را همزمان با افزايش حملات به رهبري طالبان و ناكامي دولتش در ريشه‌كني فساد، از دست داده است.

واشنگتن پست درادامه به نقل از يك مقام نظامي خارجي گفته بود که حامد كرزي ، فرصتي براي رهبري و اتخاذ تصميمات سخت داشت، اما اين روند به سرعت رو به پايان است. كرزي تنها آلترناتيف رهبري اين كشور است.

هيچ اجراي قانون و پا سخگويي دردولت وجود ندا رد.

اما کرزي ميگويد- ما به تمام معنا متوجه اوضاع هستيم و براي حل مشكلات، با جامعه جهاني در حال صحبت هاي بسيار جدي و ا سا سي هستيم؛ مشكلات، ضروريات و پيشنهادات خود را با آنان در ميان گذاشته ايم و در بعضي موارد با مشكلات زياد با آنان به توافقاتي دست يافته ايم و در بعضي موارد هم مذاكرات جريان دارد، مردم ما مطئمن باشند كه من بطور روزمره در جريان حوادث كشور هستم و ا وضاع را زير نظر دارم و درهر موردي تدابيرلازم را اتخاذ مي كنيم.   براي حل مشكلات، با تمام جوانب ذيد خل در حال مذاكره هستيم، در شانگهاي و آلماتي با كشورهاي همسايه از جمله رئيس جمهور پاكستان و روسيه درباره مشكلات افغانستان، تشديد حملات تروريستي، تربيه و اكمال تروريست ها در خارج از افغانستان بطور بسيار مفصل صحبت كرديم، با رئيس جمهور پاکستان درباره اوضاع بين سرحدات دو كشور، حملات تروريزم در افغانستان و چگونگي مجادله با آن به تفصيل صحبت كرديم.

در قسمت تعيينات مقامات در افغانستان كه كي در كجا انتخاب شود، اين حق و اختيار افغانستان است. درمورد كساني هم كه متهم به نقض حقوق بشر هستند، در صورت وجود داشتن سند و مدرك برضد آنان اقدام مي كنيم، ولي به افتراء و اتهام نه، ما نمي توانيم كشور خود را به گفته چند خارجي به هر جهت كه آنها دلشان بخواهد ببريم، اين جا، افغانستان است و افغان ها صاحب آن هستند، هرچه را مناسب ديديم همان را انجام مي دهيم.

همچنان كرزي ضمن درخواست براي تغيير در استراتژي مبارزه با تروريزم، همچنان از نحوه برخورد و همكاري برخي از كشورها براي مبارزه با تروريزم نيز انتقاد نموده گفت، همكاري استراتژيك كه بر

مقالات مرتبط

...

هر پدیده خواه طبیعی یا اجتماعی نیاز به علل و عواملی دارد. تا زمانی که آنها به وجود نیامده و جمع نشده... ادامه

...

افغانستان دربدترين وضعيت امنيتي وسياسي خود بسر ميبرد. شدت حملات جنگجويان طالب؛ ورود ادامه

...

رويداد 11 سپتامبر2001 دوره تسليمی قدرت را از ارتجاع سياه، به غارتگر سپيد به نمايش گذاشت. ادامه

...

حامد كرزى خاطر نشان ساخته  كه براى بيرون راندن امريكا از افغانستان تصميم گرفته است امريكا از افغانست... ادامه

...

طی دو ماه گذشته جنبش اعتراضی علیه بیکاری با برگزاری سلسله تجمع ها و تحصن های اعتراضی در مقابل پارل... ادامه

...

هر آن پدیده و جریانی که خارج ذهن ما وجود دارد واقعیت است؛ اما انعکاس درست ودقیق واقعیت در ذهن آدمی, ... ادامه

...

در این روزها شماری از کرسی نشينان قدرت باد آورده و کاسه ليسان برتری جوی جهان سرمايه داری با استفاده... ادامه

...

روزنامه دیلی میل، درگزارشی نوشته است که هیئت تحت ریاست حامد کرزی دریک سفردوروزه و برای شرکت درنشست... ادامه

...

مستندات ازمصلحت گرايي، بي کفايتي وحيف وميل دارايي عامه، طي سيزده سال حکمروايي  کرزي بحيث ريس جمهور. ادامه

...

جناب حامد کرزی که امروز از برکت کلاه قره قل و چپن ابریشمین شهرت جهانی دارد و زمانی شیک پوش ترین رهب... ادامه

...

میگویند این روز ها جناب رابرت گیتس آخرین وزیر جنگ در کابینه جورج دبلیو بوش ولینعمت بلافصل حامدکرزی؛... ادامه