نظر گذرا به یک پاسخگونه!

( نورمحمد سنگر)

                

نظر گذرا به یک پاسخگونه!

        
       هفته قبل رفقا تلفونی اطلاع دادند که "کمیسیون رسانس و فرهنگ" حزب واحد در آلمان به پاسخ یک نوشته من، پرداخته و چیز های را مطرح ساخته اند که به نبشته این هیچمدان ربطی ندارد.

      سایت " بامداد" را نگاهی انداختم ؛ اما از آن نوشته اثری ندیدم و از این بلُعجبی در حیرت شدم که چه پیش آمد بر این دوستان که بالآخره تکانی خوردند؛ اما نیم خیز...؟ فیس بوک را باز کردم  که خوشبختانه چشمم با دیدن پیامی از سیایت وزین پندار، روشن گردید که هم نوشته من و هم آن پاسخگونه را برایم، فرستاده بودند، از ایشان سپاسگزارم
     
چون طرف بحث من نه شورای آلمان حزب واحد بود و نه آن " کمیسیون رسانس و فرهنگ" اش؛ موضوع را نا دیده گرفتم و از نوشتن پاسخ هم منصرف شدم؛ اما شب شنبه دوباره رفقا خبر دادند که آن نبشتۀ " پاسخگونه" مزین با عکس رفيق محترم حمید مفید بار ديگراقبال نشر یافته است؛ بنا بران، دور از ادب دانستم تا چند سخنی با خوانندگان عزيز و آن دوست عالیقدر نداشته باشم.
     
در گام نخست قابل یاد آوری میدانم که بالاخره دوستی در حزب واحد پیدا شد تا در بخش تبلیغاتی و فرهنگی آن " مفید" واقع شود. اما نگارش طویل و عریض شان از دقت لازم برخوردار نبوده و در ارائه پاسخ هم عجله کردند و محتوای نوشته بنده را مسخ نمودند. بطور نمونه من نوشته بودم:
"
... رفیق برزگر باید درک کرده باشند که آن گروپ ها و سازمانهای که از پیکر حزب جدا شده اند و با نام ، پرچم و اندیشه های آن وداع گفته اند ، یکی از آنها متأسفانه سازمان سیاسی خود شان است که من آن را نه بمثابه یک حزب سیاسی؛ بلکه منحيث تشکیلاتی می شناسم که بیشتر به یک جبهه شباهت دارد تا یک حزب...."
    
اما، رفيق عزیزم جناب مفید چنین پاسخ گفته اند:
"
رفیق نهایت گرامی سنگر صاحب! وداع با نام پرچم از نظر شما چیست؟ ایا ح.دخ.او حزب وطن نامی از پرچم داشت؟ اگر داشت در کجا آمده است ، از اینکه شما هنوز دید گاه روانشاد ببرک کارمل را که فراگیر ودر بر گیرنده همه نیروهای چپ ودموکراتیک بود ،منحصر به واژه پرچم می دانید ، پرسش بر انگیز است ، ولی با آنهم اگر شما خود را حق به جانب می دانید وهدف شما از پرچم باز هم نیروهای مبارز وچپ اندیش سده ی پیشین است ، حزب واحد خود را به آن متعهد می داند ، اگر باور نمی کنید یکبار دیگر رویکرد شما را به طرح مرامنامه حزب واحد معطوف می داریم... ."
    
حالا اگر پاسخ دهنده عزیز، دانش مرد فرهیخته آقای حمید مفید با دقت به نوشته نگاه نکرده و قلم را میچرخاند تا این حقیر را به دگماتیسم و کوته نظری سیاسی محکوم کنند، مربوط به برداشت خود ایشان است. درحالی که مفهوم مطلب ، يعنی واژۀ " پرچم " درنوشته صراحت کامل دارد، که هدف موضوع تعلق داشتن به تفکيک جناح های پيشين ح. د. خ. ا، نيست. این نمونه را بخاطر آن آوردم که خواننده عزیز خود به کرسی قضاوت بنشیند و سر تا پای نوشته ایشان را با آنچه من نگاشتم، به کنکاش گیرند.
 
      
موضوع بحث ما این نیست که رفیق گرانقدر شیرمحمد برزگر به دعوت چه کی تشریف آوردند و اصولاً احزاب چپ و کمونیستی  آلمان، در بارۀ (Die Linke)  چه نظری دارند؟    
 
    
شاید هم رفيق مفید برای نخستین بار باشد که رفیق برزگر را می بینند و آن هم در یک گردهمایی ؛ چون در گذشته، یا دراین تشکیلات حضور فعال نداشتند و یا هم مستقیماً در ارکان رهبری سازمان حزبی شهر هامبورگ اکتیف نبودند، آگاهی ندارند که این جانب با شخص رفیق برزگر و کمیته های حزبی افغانستان و پاکستان...رابطه تنگاتنگ داشتم و بهتر و بیشتر از محترم مفید با ایشان شناخت دارم و این جملات را به آدرس شان نیز گزافه نگفته ام... ."

    
" رفیق برزگر که چون کوه استوار در مکتب سیاسی زنده یاد ببرک کارمل رزمیده اند و امروز نیز با تواضع ایشان را شایسته اسم " رهبر" ، میدانند...."
    
خدمت رفيق مفید و همه دوستانی که فکر می کنند، کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان رویکرد برنامه عمل و اساسنامه تشکیلات شان را نخوانده و نمیداند، باید بعرض برسانم که همین اکنون کار بالای نوشتن یک نقد و کنکاش علمی روی مسوده اسناد مذکور جریان دارد وبزودی نشان داده خواهد شد که ادعا ها با حقیقت چقدر فاصله دارند؟ خوشبختانه کمیته فعالین حزب، یگانه سازمان سیاسی است که با دقت و مسؤولیت رویداد ها و عملکرد های احزاب و سازمان های جدا شده از بدنۀ حزب دموکراتیک خلق افغانستان را در نظر داشته و همواره در برابر هر حادثه یی چه کوچک و چه بزرگ، دیدگاه های خویش را ابراز و نسبت به انحرافات غیر قابل برگشت، هوشدار داده است.
    
رفقا و دوستانی که مرا از نزدیک می شناسند میدانند که، من عادت به زیاد نویسی و پر حرفی ندارم و این مختصر را نیز به احترام رفيق حمید مفيد نوشتم ؛ امید وارم تا حضور شان در آینده نیز " مفید" باشد.
    
من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم
    
همچو فرهاد یکی گویم و شیریـــــن گویم
    
در فرجام از رفيق مفید تمنا دارم تا در آینده موضوعی را که مورد بحث قرار میدهند با دقت ملتفت گردند و بعد پاسخ بدهند.
                 تا درود دیگر بدرود