شعارهای احزاب دموکراتیک- ملی هوادار نظام پارلمانی

 

 

آدمکش حرفه یی وطن را بگذار

فردای وطن به مردمانش  بسپار

 دنیا که رود به طرز وآهنگ دگر

مردم نتوانی به زر وزور  مهار

" فروغ هستی "

                                        بخش دوم

           شعارهای  احزاب  دموکراتیک- ملی هوادار نظام   پارلمانی 

           (10)  - غیر نظامی شدن ونا وابسته گی دا یمی وحدت  افغانستان را تضمین میکند !

         یکی ازگزینه های غلبه  بر خشونت و تأمین صلح پایه دار میهن  آتشدل ما؛ همانا " غیر نظامی شدن ،   ناوا بسته گی دایمی و به رسمیت شناختن حق ترانزیت آزاد افغانستان محاط به خشکه از سوی پاکستان میباشد   " . این  گزینه به همکاری فعال ایالات متحده ی امریکا ،کشورهای عضو ناتو ،"سازمان ایکو "  و " پیمان  همکاری شا نگهای " ، بویژه  به همکاری فعال روسیه فدراتیو، جمهوری خلق چین، هند کبیر، ایران آخوندی  ،عربستان سعودی وپاکستان  ضرورت  اساسی  دارد  .

        ناوابسته گی دایمی وغیر نظامی شدن افغانستان ،  فرایند رشد مستقل ملی ، سیاست صلح دوستی  و  برابری  حقوقی ما را با کشور های همسایه  و منطقه تحکیم می بخشد و دردراز مدت افغانستان مستقل را ، از تشکیل اردوی پرمصرف ملی ، خشونت وجنگهای غیرعادلانه ، بی نیاز می سازد . این طرح در میان کارشناسان ملل متحد ،  ایالات  امریکا وپژوهشگران روسیه فدراتیو - جمهوری خلق چین ومنطقه هوادارانی نیزداشته ودارد و شاید در سازمان ملل متحد از پشتیبانی جامعه جهانی برخوردار گردد و افغانستان باردیگر پس از34 سال جنگهای خونین ، درجنبش جهانی صلح  دوستی ملل ومردمان نقش فعال خودرا بین پیمانهای همکاری شانگهای ، امریکا وناتوبازیابد و باشایسته گی ایفا ء  بتواند .

           (11 ) - تشکیل  قوای سرحدی  نیازمبرم ، اردوی ملی افغانستان است !

       با آ غاز تجاوز، حضور ونفوذ استعمار بریتانیای کبیر درکشورما ، بخشهای از پیکر امپراتوری دوران احمد شاه درانی به اساس موافقتنامه ها ومعاهدات استعماری لاهور ، گندمک ،دیورند ، راولپندی و کابل قهراً درسالهای 1838 ، 1879، 1893 ، 1919 و 1921م و  1923 از پیکرخراسان جداگردید وخط استعماری دیورند ازسوی امیرعبدالرحمان با " سردار دیورند" امضاء وبه رسمیت شناخته شد .  برپایه مطالعات احمد شایق قاسم پژوهشگرجوان کشور دردانشگاه ملی استرلیا ، " دردوران سلطنت محمد نادرشاه ، معاهده های تجارتی ازطریق مبادله یک  یادداشت  دیپلوماتیک بین شاه ولیخان؛  وزیر مختارمحمد  نادرشاه  و " هار تر هندرسن" وزیر خارجه ی  بریتانیا ی کبیر ، به  تاریخ 6 جولای 1930م دارای اعتبار تام وکاملا مرعی الاجرا خوانده شد ه است ".

         تا آغاز تجزیه نیم قاره ی هند ، هیچ امیری و شاهی دربرابر این اسناد وتوافقات قبول شده ی بین المللی چون وچرایی نتوانسته بود به شمول شاه امان الله همه امیران وشاهان برخط استعماری دیورند مهر وصحه نهاده بوده اند.

        این  حقیقت تلخ  نیز لازم به یاد آوریست، که در سال 1947م هند برتانوی به دوکشور هندوستان و پاکستان قهرا تجزیه گردید. درچنین شرایط واوضاع ملی وبین المللی وکیلان دورۀ   هفتم شورای ملی ، بویژه فرکسیون پارلمانی جوانان بیدار ( ویش زلمیان ) ، دکتورعبد الرحمان محمودی، میرغلام محمد غبار ، استاد عبدالحی حبیبی ،عبدالرؤوف بینوا  ، سید محمد دهقان   ،  مولوی خال محمد خسته ودیگر و کیلان آزادی دوست کشور، دراین بسترپرتنش و خشونت بار منطقه برضد سیاست بیطرفی خنثا وسازش کارانه سردارمحمد هاشم ، کاکای محمد ظاهرشاه  ، صدای اعتراض خودرا بصورت آشکار درشورای ملی و در مطبوعات آزاد بلند کرد ند .

        با افتخار باید یاد کرد که طرح الغای همه قراردادهای نا برا بر وتجاوزکارانه دوران استعمار کهنه ونو از دست آوردهای تاریخی شورای ملی دوره ی هفتم افغانستان بوده است .

        دروضع  کنونی نیز باید وزارت پر مصرف " مبارزه علیه مواد مخدر" و وزارت "مهاجرین افغانستان  "  بیدرنگ لغو و منحل گردد و بجای این ا داره های ناکار آمد ، در چهارچوب وزارت دفاع ملی قوای مرزی با انضباطی تشکیل شود؛ آموزش وپرورش یابد و در گام نخست مرزهای بی سقف و در و دروازه ما؛ ازسوی نیروهای مرزی افغا نستان مستقل وغیرمنسلک ، با ایران  وپاکستان زیر پوشش  قرار گیرد وآسیب ناپذیرشود فقط درچنین شرایطی ،افغانستان ، پاکستا ن ودیگرهمسایه گان ؛   براساس موازین وراه ورسمهای بین المللی ، ازحقوق برابر ترانزیتی درکشورهای همدیگر برخوردارخواهند شد و درفضای دوستی صلح همکاری متقابل،  کار، زنده گی دوستانه و عاری از خشونت خواهند کرد ودرنهایت هیچ  قدرتی توفیق  نخواهد یافت که مانع رشد مستقل افغانستان دموکراتیک ملی وترقیخواه شود.  

      (12)  - فرمانهای خشونت برانگیزشاهان و امیران افغان درزمینه ی استفاده از علفچرها ی مردم بومی  کشور بیدرنگ منسوخ شود !

      فرمانهای جنجال برانگیز وخشونت آفرین شاهان، امیران وسلاطین ستمگستر دوران سلطه ی بریتانیای کبیر و میراثخواران استعمار ، در زمینه ی استفاده از چراگا ههای مردم بومی هزارستان ،غور، بدخشان ، پنجشیر، کاپیسا ، غزنی، ننگرهار و باد غیس بیدرنگ لغو و منسوخ شود و بر مناسبات کهن کوچنده گی ، بادیه نشینی، مغاره نشینی ، جنگهای خشونت آفرین و غیرعادلانه قبایل واقوام، برای کسب وحفظ علفچرها ،   یکبار وبرای همیشه نقطه ی پایان گذاشته شود. زیرا از دوام نظام کوچنده گی وبستر طبیعی خشونت در افغانستان بیش از هر قبیله ، قوم وکشوری، نظامیگران پنجاب، محافظه کاران کهنه کار انگلیس ، قاچاقبران مواد مخدر، صاحبان صنایع اسلحه سازی، تاجران دلال دوسوی مرز دیورند سود های هنگفتی به چنگ می آورند " کشت وجنگ تریاک! " و این میراث زهر آگین وعاری از افتخار دوران استعمار بریتانیا کبیر ، برای  نخستین بار ازسوی جان بولتن سفیرکبیرایالات متحده امریکا درپاکستان و در وادی هیلمند ترویج  شد.   اینک  ملیونها دهقان زحمتکش هیلمند قندهار ، پاکستان، روسیه فدراتیو ،  انگلیس، ایران  آخوندی و قاره ی اروپا  به بیماریهای روانی جسمانی ومرگ تدریجی گرفتار  و با دریغ  ودرد فراوان ، قربانی منافع " مافیای مواد مخدر " وشرکای افغانی وبین المللی آنان  میشوند .

          بنابرین طبق احکام صریح قانون اساسی همه فرمانهای خصومت برانگیز و خشونت آفرین شاهان وامیران افغان ،  باید  بیدرنگ منسوخ لغووباطل اعلان شود.

         (13)  - شنا سنا مه  ( شناخت کارت )  به همه  شهروندان افغانستان  توزیع شود !

          توزیع شناسنامه ( شناخت کارت )   به همه شهروندان افغانستان ، از جمله به کوچنده گان وچادر نشینان وطن،  فرا یند تشکل ملی، دوستی وهمبسته گی اقوام و قبایل افغانستان را تحرک نوین می بخشد . سهل انگاری یا کوتاهی آگاهانه دراین امر تاریخی وعادلانه ی ملی ،جز به سنگ اندازی دربرابر فرایند جوشش و همبسته گی نیرومند ملی قبایل واقوام افغانستان واحد وتجزیه ناپذیرما ، تداوم نابرا بری حقوقی شهروندان و ادامه ی خشونت ، کشت ، تجارت وقاچاق تریاک  وهیرویین  در دوسوی مرز استعماری دیورند هیچگونه توجیهه منطقی دیگری شده نمی تواند.

         (14) -  بازگشت آبرومندانه مهاجران اجباری ازکشور پاکستان و ایران آخوندی به افغانستان  دردستور روز  قرارگیرد !

         مهاجران افغانستان ، به گروگا نان نظامیگران و تنظیمهای تندرو پا کستا ن ، ایران وامارات عربی و به خمیرمایه وبستر خشونت، خودسوزی وخود کشی منطقه وجهان مبدل شده اند . بنابرین  باید ؛ زمینه ی بازگشت آبرو مندانه مهاجران اجباری افغانستان، ازکشورهای پاکستا ن، ایران آخوندی به همکاری سازمان مهاجران ملل متحد، بدون هرگونه بهانه تراشی آشکار و نهان " دولت  اسلامی"،   بیدرنگ فراهم شود تا گروگا نا ن تاریخ معاصر افغانستان ازوابسته گی ، تحقیر ،  خشونت  وحشیانه  و از گزند استعمال  تجارت وقا چاق  مواد مخدر واز افراطکاریهای مستبدانه نظامیگران پا کستا ن ،          ایران  آخوندی  و امارات عربی  خاورمیانه، منطقه وجهان نجات یابند.

و آنگاه  در بازسازی ونوسازی افغانستان مستقل به مثابه شهروندان برابر حقوق میهن عزیز خویش ،  نقش فعال و آفریننده ی خودرا فعالانه وباسرافرازی ایفا نمایند. هرگونه تأ خیر در بازگشت ملیونها انسان مستعد به کارکشور ما ، ریختن آب به آسیاب نظامیگران پا کستا ن، ایران آخوندی و مایه خجلت وشرمساری تاریخی برای رهبران دولت تک قومی ، " غیر مسؤو ل  وواجب الاحترام  "  کشور  ، بویژه برای سازمان ملل متحد و " جامعه جهانی " خواهد بود.

         (15) - ضرورت واکنش عادلانه ی دولت ، علیه ا جاره ی ملیونها هکتار زمین بکر و بایر  افغانستان به کمپنیهای خارجی !

         با هزاران دریغ و درد ، در روند های وهوی تبلیغاتی مبارزات انتخاباتی رییس جمهور حامد کرزی،  "  خبر تلخ اجاره ی ملیونها هکتارزمین دولت  ، به کمپنیهای خارجی  "  ازسوی  وزارت زراعت وآبیاری افغانستان با طمطراق (خودنمایی ) ویژه ای نشرشد.

         این معامله ی دریا دلانه ، برای مدت 90 سال ونزدیک به یک قرن با کمپنیهای خارجی شاید امضاء شده باشد؛ ولی دربرابر این قراردادهای دولت بیگانه پرورافغان، نی پارلمان ، نی"ا حزا ب سیاسی لاییک " ،  نی استادا ن دانشگاهها وکارمندان نهادهای حقوق بشر ومدنی ،  نی ر سانه ها ی گروهی یک سر وملیونها زبان درون مرزی وبیرون مرزی ، نی مطبوعات آزاد و سرکاری ،  نی تولیدکننده گان قالین ، سرمایه داران ملی ،  خورده مالکان روستاها ، عالمان دین وپیشوایان طریقه ها ی کشور ونی شورای ملی، هیچیکی درباره عواقب نامیمون  ونا مبارک  این معامله ، فریاد اعتراض خودرا آگاهانه یا غیر آگاهانه بلند نتوانستند .     اگرکه من کارشناس اقتصاد کشاورزی نمی باشم؛ ولی با همه خوشبینی میتوانم بگویم که هرگاه سه ملیون هکتار زمین باهمه ثروتهای زیرزمینی آن  ،  به همین " نرخ کاه ماش"  وطی  زمان طولانیی نزدیک به یک قرن ؛  به وطنداران بی خانه و بی باغ  وزمین ما ، بویژه به مهاجران اجباری وگروگا نا ن نظامیگران و  وهابیان پاکستا ن ، ایران اخوندی، و کشورهای امارات عربی به شرایط مساعد  و برای مدت 20 سال به اجاره داده شود؛ یا  به قرضه های  دراز مدت  به فروش برسد؛ درنتیجه ی این اقدام  خیرخواهانه  ، بدون تردید  دریاهای سرکش و خروشان کشور ،  به زور بازوی این ملیونها انسان مستعد به کار میهن ما مهار خواهدشد  وسمت وسوی خلاق وسازنده خواهد  یافت؛ اکثریت قریب به اتفاق دهقانان خانه ویران وبی زمین و دوراز میهن ما ، حق ونا حق ازسوی ایران آخوندی ، نظامیگران پاکستان وسلاطین جبار کشورهای عربی خاورمیانه  به دار آویخته ،  تیرباران و چها رمیخ نخواهند شد وسرانجام  پس ازنزدیک به 35 سال رنج دوری وجدایی ،  راه وطن ویران خودرا را درپیش خواهند گرفت با همه شورو شوق و امید به آینده روشن ، به گونه سربازان سرفرازآب وخاک  خویش  ، از تمامیت ارضی حاکمیت ملی وصلح وامنیت پایدار وطن دوست داشتنی خویش با همه شهامت و شورمیهنپرستی دفاع  وکار زنده گی ومبارزه آگاهانه ،  داوطلبانه و نو آورانه خواهند کرد .

        این واقعیت تلخ تاریخ نیز لازم به تذکر است که دهقانان کم زمین  بی زمین وزحمتکشان  بدخشان ، غور، هرات ،  بادغیس ، فراه ، چخانسور،  هزارستان، فاریاب وجوزجان غالبا درقحط سالیهای اخرین روزهای سلطنت و نخستین ماههای جمهوریت سردارمحمد داود وسالهای آغاز فرآیند زوال فیودالزم وقبیله  سالاری  در افغانستان ، به کشور ایران شاهنشاهی وامارات عربی مها جر شده بود ه اند؛ ولی باشگفتی باید افشاء گری کرد که این مهاجران اجباری وقربانیان قحط سالیهای پیاپی  ، ازسوی دستگاههای تبلیغاتی یک سروهزاران زبان تنظیمهای واپسگرا و تندرو پاکستا ن، منطقه وسرمایه سالاری جهانی، به عنوان شهیدان راه آزادی به توده های خوشباور افغانستان معرفی میشده اند وبه این نیرنگ، انقلاب ضد فیودالی کشور نقب گذاری میشد . دهقانان وزحمتکشان شهرها به ترک وطن  تشویق میگردید وازاین  اردوی عظیم  بیکاران  درعمل برای مقاصد تجاوزکارانه ی بریتانیای کبیر ونظامیگران پاکستان ، سرباز گیری صورت میگرفت و به این  نیرنگ  آب به آسیاب عربستان سعودی، پاکستان  وایران آخوندی میریخت.

         بهترین دلیل این واقعیت تلخ تاریخ، احصاییه های ضد ونقیضی میباشد که در دوبرهه ی  تاریخی از رسانه های گروهی کشورهای عضو ناتو، بویژه از دستگاه پرشاخه وبرگ بی.بی.سی.انتشار یافته است.

       به گونه ی مثال شهیدان و قربانیان دهه ی  حضور ونفوذ اتحاد شوروی بصورت مبالغه آمیز ی نزدیک به 20 چند ،  دوران حضور ونفوذ چهل کشور " جامعه جهانی " وناتو  تبلیغ میشود  .

         بنابرین نباید به نظر سنجیها و احصاییه های تبلیغاتی جعلکاران تاریخ معاصر، خاشخاش سالار ان ورسانه های گروهی سمارق گونه جامعه ی جهانی ومنطقه، بسیار باورکرد و ساده لوحانه خود ومردم کشور  خودرا فریفت.

         (16)  -  ضرورت مبرم حل مسأ له ی کوچنده گان !

        نفوس افغانستان طی سی وچهار سال گذشته ، دوچندان شده است تا پایان این قرن شاید به 50 ملیون و به تصاعد هندسی افزایش یابد. با پیشبینی این دیگرگونیهای زنده گی باید کوچنده گان، چادرنشینان سنتی  و مغاره نشینان اجباری بامیان  واین سرگردانان تاریخ معاصر تا پایان قرن 14 خورشیدی ، در فرایند بازسازی ونوسازی افغانستان نوین ، درخدمت داوطلبانه زیر بیرق و در جبهه ی فرهنگ، آموزش وپرورش ، شانه به شانه شهروندان همه اقوام وقبایل کشور اشتراک  ونقش  فعال ایفا نمایند .

         مسأله توزیع شناسنامه به کوچنده گان و چادرنشینان افغانستان نیز بایستی بدون هرگونه تبعیض و امتیاز قبیله یی، قومی، زبانی و مذهبی حل وفصل دادخواهانه شود تا این سرگردانان تاریخ برای نخستین بار ، از رنج کوبیدن میخهای خیمه ها وآمد وشد های یکنواخت تاریخی رهایی یابند، درمیهن خویش صاحب آب، زمین، خانه وکاشانه شوند ونقش آفریننده ی خودرا در دیگرگونیها ی اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی وسیاسی جامعه نوین ودرمها ر کردن  دریاهای سرکش افغانستان  با سربلندی ایفاء نمایند و به برکت کار وزحمت داوطلبانه و آگاهانه ، از قهرکور وخشن طبیعت وستم قبیله سالاری، رنج بادیه نشینی،چادر نشینی، فقرسیاه، درد استخوانسوز بیسوادی -  قاچاق مواد مخدر و اسلحه ؛ به یک سخن از خودکشی ، بیگانه پروری،  جنگهای غیر عادلانه  - خشونت  مرگ بار ، ووابسته گی به کشورهای همسایه  وتیره روزی  ،  برای نخستین بار وجاودانه نجات یابند  و در فرایند تولید ،توزیع نعمات مادی وآفرینش ارزشهای فرهنگ مادی ومعنوی جامعه  به  تعهد های  خلاق  شهروندی  خویش  وفا کنند. 

       (17) -  لویه جرگه ها ی افغا نستان ماهیت دموکراتیک نداشته اند وندارند !

       لویه جرگه ها درگذشته ازسوی سلاطین ستمگستر وامیران وابسته به استعمار کهنه ونو دایر میشد. نماینده گان لویه جرگه ها نیز از سوی شاه ،امیر وعالیترین مقامات  رهبری کنند ه ی لشکری وکشوری دولت ،  انتصاب میشده اند .

        این نهاد غالباً منافع خاندان سلطنت ودولت را با سر برآورده گان قبایل  "اشرافیت فیودالی"، زمینداران بزرگ ، پیشوایان طریقه های قادری ، نقشبندی، ( حضرات شوربازار ) تکنوکراتان و بیروکراسی فاسد هماهنگی می بخشیده اند .

     در نخستین لویه جرگه ی قانون -اساسی کنونی ؛  بازهم این سنن تمامیت خواهانه ی دوران استعمار بریتانیای کبیر ،  شوربختانه  درکشورما، تکرار شد . رهبران انتصابی تنظیمهای کند رو، تندرو و سلطنت طلبان ،  یکجا با امریکا ییان افغان تبار کشورما ولخضر ابراهیمی ، نماینده ی سازمان ملل  متحد، طرح این قانون اساسی را از گوهر دموکراسی وبرابری حقوق زن ومرد، ارزشهای دموکراتیک حقوق بشر،   برابری حقوقی اقلیتهای ملی ومذهبی ، احزاب سیاسی لاییک ( مرد می ودموکراتیک ) و از موازین دموکراسی ( آزادی،  سریت،  مستقیم بودن، مخفی بودن، مساوی بودن ) تهی کرد ند .

         شوربختانه ؛    خلاف  تمامی  موازین انتخابات دموکراتیک همه امتیازات سیاسی ورهبری جامعه ، به امریکاییان افغان تبار، امیران تنظیمهای طرفدار طالبان ، به  شاخه های انشعابی حزب اسلامی حکمتیار،  به پیشوایان طریقه های نقشبندی، قا دری وبه سلطنت طلبان کهنه  کار وفرتوت جامعه بلاکش ما تعلق گرفت وشاید این سیاست آزادی کش ونواستعماری  باردیگر درمبارزات انتخاباتی آینده ی کشور توطیه وبیداد کند . با درک  نیرنگهای پشت  پرده ی میراثخواران  استعمار بریتانیای کبیر و نظامیگران  پاکستان، بایستی  پس ازین در لویه جرگه های آینده ی مردم افغانستان به استثنای نماینده گان منتخب شورا های ولسوالیها ،ولایات  شهرداریها  (شاروالیها )  شوراهای  ایا لتی ،"  اعضای شورای عالی قوه ی  قضاییه "- " اعضای شورای وزیران " و "  اعضای  شورای ملی "  نباید  هیچ شخص  ونیروی غیر مسؤول وواجب الا حترامی سرداری ، پیری و  پیشوایی ، به شیوه ی انتصابی ، حق اشتراک وتصمیم گیری دا شته باشند .

          همچنان طرح وتصویب شورای قانون اساسی وقانون انتخابات شورای ملی افغانستان ،باید درمرکز توجه لویه جرگه های   آینده قانون اساسی قرارگیرد .

        -  به گونه "کنفرانس بن" بار دیگر ،  حق تعیین سرنوشت شهروندان تمام اقوام قبایل، زنان ومردان برابر حقوق افغانستان ، از سوی عظمت طلبان ملی ، امریکاییان افغان تباروفرزندان  اشراف قبایل واقوام،  خلاف  اصول و موازین دموکراسی غصب  وغارت  نگردد و به " استخاره گران " مقامات بلند پایه و آرایشگران دولت ، امتیازات غیر قانونی "حاتم بخشی " نشود .

         (18)  -  ضرورت تد وین وتصویب قانون مکلفیت عسکری !

        طرح تدوین وتصویب قانون مکلفیت سربازی ، قانون حمل وخلع سلاح عمومی وتطبیق آن بر فرزندان همه قبایل واقوام برابر حقوق افغانستان ، به پرورش روحیه عالی رزمی وطندوستانه وهمبسته گی نیرومند ملی مردم آزادی دوست و  گروههای ملی قومی و قبیله یی کشور نقش خلاق وفعالی بجا میگذارد ومرداب خشونتهای قومی ،  قبیله یی را خشک میکند.

         بگذار که هرفرزند شایسته ی این آب وخا ک ،  بدون هیچگونه تبعیض وامتیا ز قبیله یی، قومی، نژادی، زبانی، ملی، طبقاتی، جنسی، منطقه یی ومحلی سرباز داوطلب اردوی منظم ملی ومدافع فعا ل آزادی ،  دموکراسی ،  تمامیت ارضی ، حاکمیت ملی ، ترقی اجتماعی، صلح و برابر ی حقوقی زنان با مردان وهمه شهر وندان وطن پرافتخارخود باشد !

        بگذارکه اکثریتهای محروم افغانستان در آینده ی نه چندان  دور ،  بدون احساس رنج، خشونت  و تحمل ظلم اقلیتهای ممتاز جامعه، از حقوق برابر " شهروندی " برخوردارشوند !  

       (19 ) -   سرود ملی به ملت تعلق دارد !

        سرود ملی اساساً به ملت تعلق دارد . باید بدون ذکر نام  و زبانهای گروههای قومی و ملی  افغانستان ساخته واجرا شود؛  ولی سرود ملی تبعیض آمیز کنونی ، باهمه کیفیت عالی هنری آن ، به پیدایی و پرورش  آگاهی ملی ، همبسته گی ملی واحساس شهروند ی همه گروههای قومی و ملیتهای برابر حقوق افغانستان ،  نقش معرفتی وپرورشی، همگونی ایفاء نمی تواند. زیرا اکثریت شهروندان افغانستان قادربه درک وفهم دقیق معانی این سرود ملی نمی باشند واز واژه واژه ی آن جلوه های نا خوشایند عظمت طلبی ملی و انحصار طلبی اقوام وقبایل سیر فرزند میهن موج میزند و بادریغ ودرد ؛ دران ، نام بیش از 20اقلیت ملی ومذهبی  ساکن کشور ، آگاهانه از قلم افتاده است   و هنوز اقلیتهای ملی کشور از تبعیض قومی، قبیله سالاری وگرایشهای   عظمت طلبانه ی ا قوا م تمامیت خواه کشور باستانی خویش وبطور کلی از  سیطره ی  قبیله  سالاران  و  تنظیمهای  تندرو افغانستان رنج میکشند وشوربختانه ، اقلیتهای ملی ما ، ازسوی اقوام حاکم  کشور هنوز هم   ،  چها ر میخ میشوند ورنجهای  بیکران را  درگوشت وپوست خویش احساس  میکنند.

          بنابرین پیشنهاد میکنم که بجای ذکرنام اقوام سیر فرزند کشور ، سرود ملی  " دیارنازنین " ، "فرهاد  دریا  " و دیگر سروده ها  بدون ذکر نام  قبیله ها و ا قوام برابر حقوق افغانستان درمعرض رأی پرسی قرار داده  شود وبدون تعصب  وتنگ نظری، درنتیجه ی  اکثریت  آرای مردم افغانستان فرمان  " سرود ملی  " مردم از سوی رییس جمهور توشیح  شود .

      (20)- نام جمهوری دموکراتیک افغانستان به "جمهوری دموکراتیک خراسان " تبدیل شود !

         نام  کنونی افغانستان برای نخستین بار درقرارداد استعماری مورخ  1938 م میان شاه شجاع و "  لارد اکلند " نماینده ِ دولت انگلیس بازتاب  اسارت آور وآزادی کش دا شته

مقالات مرتبط

...

نشست مسکو با حضور ده کشور و هیأت طالبان برگزار شد؛ اما بدون نتیجه ویژه‌ای پایان یافت. ادامه

...

طرح پيشنهادی برنامه ی صلح و تشکيل دولت فراگيرملی در افغانستان سال 1377؛ اهداء به آنانی که چشم های شا... ادامه

...

به ابتكار دو نهاد محترم «اراده» و «كپس» در همنوايي با دفتر يونوما بروز نزدهم جون كنفرانس ادامه

...

گرد باد های برخاسته از فروپاشی وسقوط بیش از بیست ولسوالی طی یک ماه اخیر خط پیکان وشتاب فروپاشی پایه... ادامه

...

با سرنگونی رژیم جمهوری مرحوم محمد داوود درهفتم ثور(۱۳۵۷) ه،ش وبقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستا... ادامه

...

آمریکا در آستانه خروج ارتش اش از افغانستان به بدیل رویکرد های استعماری نگاه نموده وهیچ گونه آمادگی ب... ادامه

...

در منازعات مسلحانه هميشه مردم ازلايه هاي مختلف اجتماعي، قربانيان اصلي هستند، شما به ندرت مشاهده نمود... ادامه

...

آشتی اصطلاح معمول است که در زنده گی روزمره مردم بکار می رود و به معنا و مفهوم  سازش و دوستی پس... ادامه

...

در اکثر مقطع های تاریخی و در کشورهای مختلف ایجاد حکومت های موقت بعد از جنگ های داخلی، بحران های بزرگ... ادامه

...

اشرف غنی احمدزی یکی از سازمان دهندگان و برنامه ریزان کارزار تبلیغاتی جهت جلب بیشتر پشتیبانی مالی، سی... ادامه

...

به جای تامین صلح تروریزم را مسلط میسازند ادامه

...

موفقیت تصامیم در دوحه، موفقیت پروژه ی تسلط و حاکمیت "انگریز-آی ایس آی" بر افغانستان است! ادامه