رهبران کهنه کارپنجاب و نظامیگران پاکستان، هیچگاهی دوستان مردم افغانستان نبوده اند !

اکادمیسین  دستگیر پنجشیری

 

 

ای میهن من و خنجر  خاور من

هستی سپر قاره ی  پهناور  من

پیغام  زمان و زنده گی را بشنو 

از" بام جهان " وچشمه باور من 

            "فروغ هستی "

 

رهبران کهنه کارپنجاب  و نظامیگران پاکستان،

هیچگاهی دوستان  مردم افغانستان  نبوده اند !

           جناب رییس  جمهور دولت اسلامی افغان تبار امریکا ؛ باردیگر-  گل تازه ای را به  آب دادند و نظامیگران پاکستان - قاتلان پدر شهید - وبرادر نو شهید خود را، دوستان وبرادران  خویش تصور وتوصیف کردند.  برای  رد این تصورات  بی پایه ایشان، اینک به کالبد شگافی پیشینه ی منازعات افغانستان با دولتهای انگلیس مشرب پاکستان، به ایجاز کامل آغاز میکنیم تا مردم افغانستان از دوستان و دشمنان تاریخی خود شناخت ژرف داشته باشند و باردیگر درقرن  21 ، قربانی معاملات پشت پرده ی میراثخواران استعمار بریتانیای کبیر نشوند وبه دام قرارداد های آزادی کش دیگری نیفتند.

          از آغاز تجاوز حضور ونفوذاستعمار بریتانیای کبیر در کشور پهناورما ، بخشهای از پیکر امپراتوری احمدشاه درانی وتیمورشاه به ا ساس موافقتنامه ها و معا هدات استعماری لاهور، گند مک، دیورند، راولپندی وکابل در سالهای 1838،1879، 1893، 1919و 1921 و1923 م ، توسط  شاه شجاع، امیر دوست محمد، امیر شیرعلی، امیر یعقوب، امیرعبدالرحمان  وامیر حبیب الله سراج و شاه امان الله جداگردید وخط  استعاری دیورند ازسوی شاهان وامیران افغان، برسمیت شناخته شد.

          تا هنگام تجزیه ی نیم قاره ی هند ، هیچ امیری، شاهی وسلطانی، به استثنای امیرحبیب الله خادم دین، درمقابل این اسناد وتوافقات قبول شده ی بین المللی چون وچرایی نتوانست به شمول شاه امان الله همه امیران وشاهان افغان بر خط استعمار دیورند مهرسکوت وصحه نهادند.

          درجریان جنگ دوم جها نی پایه های نظام استعمار کهن، درگوشه گوشه ی جهان روبه تزلزل وفروپاشی نهاد. در نیم قاره ی هند ،  کارگران صنعتی رشد نمودند؛ دهقانان فقیر این مستعمره ی پهناور بریتانیای کبیر بیش از هرزمان دیگر بیدار شدند؛  بپا خاستند؛ به نبرد آزادی بخش ملی مردم هندوستان نیروی محرکه ی نوین بخشیدند. سرانجام " مرغک طلایی"  استعمار بریتانیای کبیر ، قادر به پاره کردن دامها وشکستن قفس آهنین خود گردید .

             برای حل مسأله ی آزادی هند بین محافل حاکمه ی انگلیس ورهبران حزب کنگرس و مسلم لیک گفتگوهای جدی آغاز گرد ید ؛ ولی درهمان سپیده دم  آزادی هند ، محافل کهنکار استعمار بریتانیا  به مقصد رخنه گری درصفوف جنبش ملل ومردمان  نیم قاره ی هند ودوام سلطه ی غیر مستقیم سیاسی خود دراین منطقه ی آسیا ، دانه های اختلاف وتعصبات دینی را میان مسلمانان ومردم هند کشت کرد .

            آتش جنگهای غیر عادلانه میان خلقهای هندوستان شعله ورشد. درچنین شرایط مساعد  حکومت وابسته ی سردار محمد هاشم صدراعظم ، هرگز برای استرداد خاکهای ازدست رفته ی افغاانستا ن و اعادۀ حق تعیین سرنوشت خلق پشتونخوا وبلوچستان پیشنهادی را مطرحنساخت   و از پهلوی این رویداد تاریخی جهانی باچشمان بسته عبورکرد. سرانجام در سال 1947 م  هند برتانوی  به دو کشور هندوستان وپاکستان تجزیه شد و دولت انگلیس آزادی سیاسی این کشورها را به رسمیت شناخت .

           به هنگام  اعلان آزادی وتجزیه ی هند، بازهم  مسأله ی آزادی وحق خود ارادیت خلق پشتونخوا وبلو چستان با محافل حاکمه بریتانیای کبیر وبا حزب کنگرس و مسلم لیک ازسوی حکومت وابسته ی افغانستان آگاهانه مطرح نشد؛  بل درعمل به مقابل  حق خود ارادیت ملل و مردمان  بلوچستان وپشتونخوا سنگ اندازی صورت گرفت.

             به قول  خان عبدالغفارخان در برابر  بلوچان و قبایل  پشتون  آنسوی خط استعماری دیورند فقط این دو پرسش وانتخاب مطرح گردید که : -  یا باید جزء قلمرو هند میشدند  ویا به پاکستان می پیوستند؛ ولی دوپرسش مهم تاریخی: الحا ق به افغانستان و خود مختاری مردم  پشتونخوا وبلوچستان هرگز  مطرح نگردید. (3)

           در چنین شرایط و اوضاع ملی وبین المللی ، وکیلان  دوره ی هفتم  شورای ملی  از جمله فرکسیون پارلمانی ویش زلمیان ( جوانان بیدار ) ،  دکتر عبدلرحمان   محمودی  فقید  ،  زنده یاد  میرغلام  محمد غبار ، استاد عبدالحی  حبیبی   شادوران  مولوی خال محمد خسته ، زنده یاد  سید محمد دهقان  و روانشاد  بینوا ودیگر ملی گرایان شورای ملی  دوره ی هفتم ،    بر ضد سیاست بیطرفی خنثا وتسلیم طلبانه ی حکومت مستبد سردار محمد هاشم  صدراعظم ،    صدای اعتراض خودرا  در شورای ملی و مطبوعات آزاد ودولتی  بلند کردند .

           شاه محمود صدراعظم  درچنین شرایطی وزیر فشار امواج نوین جنبش نیروهای دموکراتیک -  ملی افغانستان ، جنبش ملی دکتور مصدق درایران ، نهضت آزادی هندوستان ، انقلاب چین و پیروزی وپیدایی اردوگاه سوسیاليزم علیه فاشیزم هیتلری برای نخستین بارضمن  یادداشت مورخ 12جون 1947در زمینه ی اعاده ی حق تعیین سرنوشت مردم پشتونخوا و بلوچان آنسوی  خط دیورند ، به سفارت  بریتانیای کبیر تذکر داد.

          این یاددا شت به وا کنش نا مساعد دولت پاکستان  مواجه گردید و درهمان آغاز زایش پاکستان از بطن استعمار بریتانیا ی کبیر ، "  مغولگی " توسط طیاره های نظامی میراثخواران  استعمار بمبارد شد  و22 تن ازمردم بی گناه مناطق جنوب کشور بیرحمانه به شهادت رسید. این تجاوز نابه هنجار نظامی ،  مناسبات  افغانستان رابا   پاکستان پرتنش تر ساخت  ودرنتیجه این وضع پرتنش وتشنج،  شورای ملی افغانستان، به تاریخ 26 جولای 1947 م الغای معاهدات دوران استعمار را تصویب ورسماً  اعلان کرد.

             "  حقوق حقه ی  پشتونستان "

             حکومت سردار محمد داوود نیز  زیر شعار دفاع از " حقوق  حقه ی پشتونستان " استقرار یافت . دراین برهه  از مبارزات  ملی مردم میهن در سمت مخالف نظامیگران پاکستان به تقویت قابلیت دفاعی وتقویت پایه های اقتصادی وفرهنگی کشور کم وبیش توجه شد. از ین پس مسأله ی  حق تعیین سرنوشت ملل و مردمان  پشتونخوا وبلوچستان آنسوی خط استعماری دیورند به حیث یک مسأله ی  مرکزی درخط مشی حکومتها ، در لویه جرگه ها  ،  در شورای ملی در اعلامیه های مشترک با سران دول وحکومتها  ،درمطبوعات وجراید دولتی و آزاد ، در برنامه های عمل  واصول مرامی  احزاب وسازمانهای ملی ودموکراتیک ودر سیاست خارجی افغانستان مقام دارای اهمیت ملی  کسب کرد وبرجسته  شد .

          درخط مشی حکومت سردار محمد داوود صدراعظم، برای نخستین بار، پشتیبانی بیدریغ از " حقوق حقه ی برادران پشتون وبلوچ " آنسوی خط استعماری دیورند، بازتاب عریان یافت.   شورای ملی نیزهمان خط مشی را بدون چون وچرا بتاریخ 4 میزان 1332 خورشیدی (1954م ) و  به اتفاق آراء تصویب کرد.

          درماه اکتبر هما نسال  سردار محمد نعیم وزیر امور خارجه ،  برای خریداری اسلحه  مقدم برهمه کشورها ، به امریکا مسافرت کرد؛  با دالس وزیر امورخارجه ی ایالات متحده ی امریکا مذاکراتی انجام داد.  پس از مذاکرات وگفتگوهای طولانی به برخورد سرد واهانت امیز حکومت امریکا مواجه گردید . پیوستن به پیمان نظامی  سنتو، پا نهادن  به " داعیه پشتونستان " ، پرداخت مصارف ترانزیتی اسلحه ، همه شرط وقید های اسارت آوری بود که به حکومت سردار محمد داود مطرح شد.

         ولی در سپتامبر 1955 م خروشچف رهبر حزبی و بولگانین صدراعظم  شوروی به کابل مسافرت کردند وخلاف طرحها وشرایط سنگین امریکا، پیشنهاد پرداخت صد ملیون دلار   Do l la r )   ) امریکایی را به حکومت افغانستان تقدیم کردند. موافقتنامه ترانزیت آزاد  افغانستان ازقلمرو شوروی نیز برای یک دوره ی  پنجساله ، میان این دوکشور دوست و همسایه ، امضاء شد.

           دراین هنگام پالیسی توحید وبه اصطلاح " یک یونت " از سوی  حکومت پاکستان  طرح واعلان شد . این طرح  به واکنش شدید ملل ومردمان هردوسوی خط استعماری دیورند  مواجه گردید. ازجمله سردار محمد داوود صدراعظم، موقف حکومت خودرا  به این منطق و صراحت بیان کرد :

          "حکومت وملت افغانستان همانگونه که بارها اعلان گردیده است علاقه های پشتونستان را مطابق مطالبه ی مردم آن، جزء خاک پاکستان نمی شناسد وهیچگونه فیصله یی را درباره ی علاقه های مذ کور که در آن آرای خود مردم  بصورت آزادانه  دخیل نباشد  قبول کرده نمیتواند به این فیصله ی حکومت پاکستان درباره ی توحید ایالات غربی پاکستان تاجاییکه به علاقه های خود پاکستان تعلق میگیرد دخلی نداریم؛ ولی تحمیل آن در موارد پشتونستان به دلایلی که گفته شد مخالف حقوق مسلم ومشروع مردم پشتونستان است ".

           درگرماگرم  یک یونت شدن پاکستان در 9حمل 1334 درشهر کابل تظاهرات خیابانی ومانور سیاسی صورت گرفت. بیرق سفارت پاکستان توسط دانشجویان دانشکده ی ادبیات کابل  ، شاگردان وآموزگاران لیسه های وزارت معا رف پاره شد وتعمیر سفارت ان ، سنگ باران گردید . هرچند حکومت افغانستان شام همانروز  یاد داشتی به  سفارت پاکستان سپرد و مراتب تأسف خودرا به حکومت پاکستان ابراز کرد ؛ ولی حکومت پاکستان اهمیت تبلیغاتی این مانور حکومت افغانستان را به زبان  پالیسی تجاوزکارانه ی  خود ارزیابی کرد و دو روز پس پاسخ گفت (4) . در11حمل 1334 خورشیدی ، اداره ی ِنظامی پاکستان به اقدامات وواکنشهای خشن تری متوسل شد. 

          قونسلگری افغانستان مقیم پشاور را سنگ باران کرد؛ به وکالت تجاری ،نماینده گی بانک، واداره ی ترانسپورتی افغانستان خسارات هنگفتی وارد آورد.

          حکومت افغانستان ازمجاری دیپلوماتیک پروتستی را به دولت پاکستان سپرد. ازآن پس مناسبات سیاسی هردوکشور روبه تیره گی نهاد و راه سنتی بندر کراچی به روی کالاهای تجارتی افغانستان بسته شد و دولت افغانستان در مقابل التیماتوم پاکستان در 15 ثور هما نسال سفر بری اعلان کرد؛ سربازان دوره ی احتیاط سیل آسا  بسوی مراکز نظامی سرا زیر شدند و یکبار دیگر غیرت ملی وعشق به میهن وآزادی را به جهانیان نمایش دادند. هرچند پس از دو سال مذاکرات طولانی بیرقهای سفارتخانه های افغانستان وپاکستان با تشریفات ویژه ی دیپلوماتیک توسط مقامات حاکمه ی هردو کشور برافراشته شد ومناسبات عادی برقرارگردید؛ ولی مسأله ی اساسی مورد اختلاف حکومتها ؛ " مسأله ی حق تعیین سرنوشت و آزادی خلق بلوچستان وپشتونخوا  " ،  بازهم حل نشده ماند.

          فقط  درچنین  وضع و شرایط  دشوار وپیچیده ملی و بین المللی لویه جرگه ی 22 عقرب 1334خورشیدی در شهر کابل انعقاد یافت ودر زمینه ی تقویت قابلیت دفاعی بسط و تحکیم منا سبات اقتصادی وتخنیکی کشور  تصامیم تاریخی مهمی اتخاذ گردید .

           در روشنی تصامیم تاریخی لویه جرگه ی 22عقرب 1334 خورشیدی، سران اتحاد شوروی به افغانستان دعوت شدند ؛ قرارداد بیطرفی وعدم  تعرض بین هردوکشور دوست و همسایه  امضاء شد. همکاریهای بی قید وشرط سیاسی  اتحاد شوروی به افغانستان آغازیافت.  قابلیت دفاعی کشور واردوی منظم ملی تقویت یافت وتا سال 1338 خورشیدی سران هردو دولت افغانستان واتحادشوروی وهیأتهای بلند پا یه ی حکومتهای هردوکشور برای حل مشکلات  ترانزیتی و انجام مذاکرات سازنده به کشورهای همد یگر مسافرتهای رسمی، انجام دادند. (5)

          با استقرار حکومت نظامی جنرال ایوب در بهارسال 1339طیاره ی جاسوسی امریکا از میدان هوایی پشاور پرواز وامنیت فضایی کشورما را خلاف قوانین بین المللی، نقض کرد ودر فضای اتحاد شوروی مجبور به فرود آمدن به زمين شد. سرکوب خونین ملل ومردمان بلوچستان وپشتونخوا افزایش یافت . مدت حبس پاچا خان برای چهارمین بار طولانی گردید. دهها مبارز پشتون وبلوچ در زندانها نابینا ،علیل و بیمار روانی شدند.

           ثابتقدم ترین میهنپرستان، از جمله کاکاجی صنوبر حسین در زندانهای پاکستان جان سپردند. دراین برهه ی تاریخ ، تضادهای محافل حاکمه ی افغانستان با پاکستان بیش از پیش تشدید گردید.  قیود ترانزیتی ومشکل تراشیها درمقابل کالاهای تجارتی افغانستان به گونه دهه  حضور ونفوذ " جامعه  جهانی (!) "(2001 - 2012  م )، افزایش یافت وطبق اعلامیه ی رسمی  مورخ 6 سنبله 1340خورشیدی، قونسلگریهای افغانستان در شهرهای مختلف پاکستان به وظایف خود پایان بخشیدند.

          درماه قوس 1341خورشیدی درچوک یادگار شهر پشاور، جرگه ی بزرگی به ریاست افضل بنگش دعوت شد. دراین جرگه درحدود پنجاه هزار ازمیهنپرستان پشتونخوا اشتراک فعال کرده بود ند. درپایان جرگه نسبت به برخورد ضد کرامت انسانی نظامیگران پاکستان علیه دوام حبس خان عبدالغفار خان ودیگر زندانیان سیاسی اعتراض ولغو یک یونت را مطالبه کردند. سردار محمد داوود صدراعظم افغانستان درحمل وسرطان  1340 خورشیدی به هنگام مسافرت های رسمی به مسکو ولندن  پیرامون مسأله ی پشتونستان موضعگیری مشخص تر ومحسوس ترو فعال تر کرد. (  6) 

         وی پس از بازگشت از مسکو ضمن مصاحبه با نماینده گان اژانس باختر گفت: "مجادلۀ ملی مردم پشتون را مشروع وحق مسلم شان میدانم ". سردار محمد داوود به هنگام مسافرت رسمی به انگلستان  برای مردم  "پشتونخوا " ، رأی گیری عمومی را تقاضا کرد. صدر اعظم افغانستان برای بارسوم در شام نهم سنبله 1340 خورشیدی ضمن یک پیام رادیویی گفت: "علایق همدردی افغانستان وملت پشتون را نه قوت امروز قطع میتواند ونه قوت فردا". (7)

             بیاد باید آورد، که بازتاب گسترده ی حق آزادی وخود مختاری خلق پشتونخوا و بلوچستان در مطبوعات خارجی، از جمله درمطبوعات ورسانه های معتبر اطلاعاتی ایالات متحده ی امریکا از مانور های مهم تبلیغاتی وسیاسی زنده یاد عبدلرحمان پژواک نماینده ی دایمی افغانستان درملل متحد بود. همچنین این مسأله حاد وداغ روز ، در ابلاغیه های مشترک صدراعظم افغانستان ورییس شورای وزیران اتحاد شوروی ،در مطبوعات فرانسه ،هندوستان وکشور چکوسلواکیای سوسیا لستی بازتاب روشن  یافته بود این مسأله ی داغ پیرامون کشورما واقعاً اهمیت بین المللی کسب کرد.

           مساعی جمیله  شهنشاه ایران :

          شاه ایران، که از گسترش روبه افزایش مناسبات افغانستان واتحاد شوروی واز نفوذ روز افزون اتحاد شوروی درمنطقه وهمسایه گی ایران احساس نگرانی میکرد وسخت درتب وتاب افتاد، درجهت حل اختلاف وعادی کردن مناسبات افغانستان -  با پاکستان "مساعی جمیله!" خودرا  آغاز کرد. تا جاییکه بیاد دارم استاد بدیع الزمان فروزانفر نخستین شخصیت علمی وفرهنگی کشور ایران به بهانه ی اشتراک در چهلمین جشن استرداد استقلال سیاسی افغانستان به کابل دعوت شد ومهماندارانی ازسوی وزارت معارف وزارت دربار  وریاست مستقل مطبوعات برای این مهمان عالیقدر کشور ایران موظف گردیده بودند. استاد خلیلی از سوی دربار و گویای اعتمادی ازسوی وزارت معار ف غالبا در نشستها، محافل فرهنگی و دعوتهای رسمی  با مهمان گرامی خود یکجا اشتراک میکردند. 

          ولی من بحیث  مدیرروابط  بین المللی  روابط فرهنگی ریاست مستقل مطبوعات    جوان ترین مهمانداری بودم که اورا ازبام تاشام همراهی میکردم. شگفتی آوراست که درجریان سفر غزنه وزیارت حضرت سنایی، از استاد فروازنفر واستاد خلیلی اشعار شفاهی و آگاهی  بخشی شنیدم، که  دران سروده های شورانگیز وقصاید، دوستی  ریشه دار ایران  افغانستان و فارس،  بازتاب روشن یافته بود . 

            به هر حا ل استاد بدیع الزمان فروزانفر با پیامهای حسن نیت شهنشاه ایران و با  ارمغانی از احادیث مولوی جلال الدین بلخی، به سرزمین خداوند گاربلخ و نزد شاه افغانستان آمده بود. احادیث مولوی اگر فراموشم نشده باشد شش جلد و از پژوهشهای با ارزش استاد فروزانفر بود که به کتابخانه ها ومقامات بلند پایه فرهنگی ودولتی افغانستان اهدا شد. اوواقعاً "برای وصل کردن " آمده بود.

            راه تیره وتار و پر خم وپیچ  ملل ومردمان دوست وهمسایه ی خراسان، افغانستان،  ایران  وفارس را ،  با وسایل ظریف فرهنگی وعرفانی برای سیاست بازان به آسانی روشن وهموار کرد .  یاد آن استاد گرانمایه  حوزه ی فرهنگی ما بخیر باد که  گا مهای موثری برای نزدیکی  وهمبسته گی بازهم بیشتر ملل ومردمان این حوزه ی  فرهنگی برداشته  توانست و در نتیجه این تماسها و زمینه سازیهای متقا بل وسودمند  معنوی وفرهنگی، سرانجام شهنشاه ایران " مساعی جمیله ی " خودرا آغاز کرد؛ نخست درماه سرطان 1341 خورشیدی  به پاکستان وسپس درماه اسد همان سال بنا به دعوت شاه افغا نستان، به کشور ما مسافرت کرد و با محمد ظاهر شاه مذاکراتی انجام داد. (8)

          درچنین فضاء وهوای سیا سی در میزان 1341 خورشیدی ایالات متحده ی امریکا از مجاری دیپلوماتیک  برای استقرار وتحکیم مناسبات سیاسی افغانستان با پاکستان گرایش نشان داد و پیشنهاد میا نجیگری دولت خود را از طریق سفیر خويش مقیم کابل، به حکومت افغاستان سپرد. محافل حاکمه ، بویژه عناصر کهنکار وانگلیس مشرب خاندان سلطنتی ودربار که رشد وتکامل شتابنده نیروهای تولیدی تقویت بخش دولتی اقتصا دملی وانکشاف روابط افغانستان ـ شوروی ودیگر کشورهای سوسیالستی دوران جنگ سرد رامغایر دوام وبقای تاج وتخت وسلطه ی  بیچون وچرای خاندان سلطنتی ارزیابی میکردند واز گسترش مناسبات دوستانه وکاملاً ترقی آفرین افغانستان و کشورهای سوسیالستی، بویژه از نفوذ روز افزون اتحاد شوروی وکشورهای سوسیالستی  سخت هراس داشتند - از گرفتن پیشنهاد میانجیگری قصر سفید بسیار خو شنود شدند وچراغ خاندان شاهی از آب روشن گردید واز مساعی جمیله  شهنشاه ایران نیز با ابراز امتنان ستایش آمیزی به نماینده ی  قصر سفید اطمینان بخشید ند .

           به ایجاز کامل باید گفت که  در سالهای واپسین صدار ت محمد داوود ،  سفیر ایالات متحده ی امریکا در کشور کانادا برای رفع اختلاف سیاسی حکومتهای افغانستان وپاکستان تعیین گردید ودر 2عقرب 1341نماینده ی  ویژه (خاص) رییس  جمهور ایالات متحده ی  امریکا وارد افغانستان شد. با شاه وحلقه رهبری کننده ی اشرافیت فیودالی افغانستان مذاکره کرد وبه احتمال قریب به یقین دیپلوما سی قصر سفید وتلاشهای پیگیر هنر ی کسنجر دیپلومات کهنکار قصر سفید، راه را برای عادی سازی وتجد ید روابط سی

مقالات مرتبط

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

افغانستان را خطر جدی سقوط در پرتگاه نیستی تهدید می کند! یک بازی خطرناک دیگر در راه است، که باید با ه... ادامه

...

طوری که خوانندگان گرامی و هم ميهنان عزيز آگاهی دارند؛ عمران خان نخست وزير پيشين پاکستان، ادامه

...

گروه بین الملل: سال گذشته پاکستان به لبه پرتگاه کشانده شد. مجموعه‌ای از بلایا از جمله سیل‌های فاجعه... ادامه

...

طبق گزارش رسانه ها روز دوشنبه هفته گذشته یک هيأت علمای دینی پاکستان به رهبری مفتی تقی عثمانی به کابل... ادامه

...

پاكستان ازبنيادش كشوري است سرگردان وپيوسته درحال استحاله وستيزه جوئي. خلقت اين كشور كه درآن استعمارن... ادامه

...

پس از آن که امريکايی ها با امضای توافق نامه ی قطر با طالبان بوسيله زلمی خليلزاد برنامه ی کشيدن سرباز... ادامه

...

آيا وقعاً طالبان افغانهای با غيرت اند؟ غرور افغانی شان همانا قتل دکتر نجيب الله ولی‌نعمتِ‌ شما آقای... ادامه

...

پاکستان با توجه به هزینه های بزرگ مالی در پروژه های تروریستی،هزینه سرشار نظامی،اوج فساد در ارکان بلن... ادامه

...

جبهه یا اتحاد چپ مترقی ومارکسیستی یک ضرورت است یا یک آرزو، هوس یا دیکوریشن بورژوازی؟ اکنون بشریت وار... ادامه

...

هم ميهنان عزيز، خوانندگان گران ارج! محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر، درحاشیه نشست سالانه م... ادامه