داعش از پايتخت سر بلند کرد

هدایت حبیب

داعش از پايتخت سر بلند کرد

در سرزمين غمستان؛ یعنی، جزیرۀ وحشت که اسمش را مطابق نيات و پلان های دراز مدت خويش "افغانستان" گذاشتند، با برنامه ريزی اسلام سياسی و تأسيس نهادهای شرارت تحت عنوان "مدرسه دينی (!)" و ايجاد خونخوار ترين سازمانها، زير نام "اخوان المسلمين ـ حزب اسلامی ـ جماعت اسلامی ـ حرکت اسلامی ـ جمعيت اسلامی وحدت اسلامی ـ جمعيت العلماء اسلام ـ جيش المسلمين؛ توأم با فعال نمودن باندگروپ های مجاهد و طالب و القاعده و داعش و بوکوحرام ... چنان قتل و کشتار و وحشت را در سرزمين سوخته ی ما بوجود آوردند تا مردم ما بخاطر نجات از شرارت اين ددمنشان وجدان مرده ،وادار به حضور نظامی آنان و اشغال سرزمين آبايی خويش گردند.

اکنون با موجوديت نظامی ـ سياسی و استخباتی اشغالگرانه آنان که امروز خودها را به نام «مدافعین حقوق بشر(!)» و «مبارزين ضد تروريزم« قلمداد می کنند؛ ثانیۀ نیست، که کودکی سر بریده نشود؛ به دختری تجاوز صورت نگیرد؛ خانمی به قتل نرسد؛ خواهری بیوه نگردد؛ امید و اعصای پیری پدر و مادر ناتوانی نشکند؛ درازدحام مردم انفجاری صورت نگیرد؛ در مراسم مذهبی ومحافل عروسی مردم انتحاری ای خود را انفجار ندهد و به این منوال دها بلای دیگری نیست که به سر مردم هردم شهيد مان تحمیل نگردد. مردم ما چنان بدبخت و مصيبت زده شده اند، که دل فلک به حال شان می سوزد. اما، قلب های قسیِ غول های غارتگر بين المللی و متحدين عربی ـ  پاکستانی شان؛ بشمول آخوندهای ايران به آواز ناله و فرياد پدران ماتم ديده و مادران مصيبت رسيده نمی سوزد و يک لحظه هم دست از مداخله و تجاوز را برنمیدارند.

در تداوم  تجاوز ـ  تعدی ـ شرارت و جنگ افروزی اين ستم پيشگان؛ حاکم بودن فضای اختناق ـ ترور و وحشت و بی امنيتی درکشور از یک سو و خاموشی حکومت دست نشاندۀ امريکا و متحدينش از سوی دیگر، سبب شده است که در دو کیلو متری نزدیک به ارگ شاهی دختر جوان با عنوان کردن اتهام "در دادن قران" آنهم به گفته ی ملا يی که در بدل گرفتن پول گزاف تعويذ اش برای روان بيمار دختر، کارگر نيفتاده بود؛ بصورت بسيار بی رحمانه از طرف دست پرورده گان غرب و عرب که آنان را مجاهد و طالب و القاعده و داعش نام گذاشته اند؛ با فجيع ترين شيوه کشته می شود و جسد نیم جان او توسط جنایت پیشه های ذکر شده  به آتش کشیده می شود.

اين عمل وحشی صفتانه ی ضد انسانی اين ددمنشان در هيچ دين ـ آئين و قانون جايگاه و مجوزی ندارد. زيرا اگر هرکسی مرتکب جرم ويا خطايی می گردد، نخست توسط مسئولين جنايی ـ حقوقی مورد بازجويی و تحقيق قرار می گيرد؛ سپس پرونده ی متهم غرض فيصله شرعی و قانونی به دادگاه سپرده می شود؛ پس از فيصله ی نهايی دادگاه حکم بروی تطبيق می گردد.

اگر حکم دادگاه مبنی بر اعدام ويا قصاص باشد، بعد از منظوری و صدور حکم نهايی اولی الامر (پادشاه و يا رئيس جمهور) قابل تطبيق است. درغير آن هر کسی ـ مرجعی ـ سازمانی ويا ملا و مولوی ای خارج از حکم محکمه دستور قتلی را فتوا دهد و صادرکند و هرکسی آن فتوا و دستور را تطبيق نمايد، برمبنای حکم اعلاميه ی جهانی حقوق بشر ـ قوانين نافذه ی کشور ما و ساير کشورها و شريعت اسلام؛ قاتل محسوب می شوند و جای آنان مطابق حکم قرآن: «ومن قتل مؤمناً متعمداً فجزائهو جهنم...» جايش در دنيا زندان و در آخرت "جهنم" خواهد بود.

اکنون ديده شود که حکومت وحدت ملی (!)؛ جامعه ی جهانی(!)؛ بيش از يک صد حزب سياسی دموکرات(!)؛ جامعه ی مدنی(!) ساخت غرب و ميديا(!) که خود را قوای چهارم می گويند، دربرابر قتل وحشيانه داعشی های که سر و کله ی شان از پايتخت و نزديک ارگ بلند شد چی خواهند کرد؟

داگز و دا ميدان ـ اين است روز امتحان !

اما، به تصور نگارنده ی اين سطور، درشرايط کنونی و درموجوديت يک دولت فساد پيشۀ ضد ملی و ضد مردمی وابسته و معاش خوار خارج بر سرنوشت مردم ما و ادامۀ جنگ و شرارت و تجاوز آشکار از خاک پاکستان، چی تضمينی وجود دارد که عین سریال سالهای قبل باری از سرآغاز نگردد و تاريخ تکرار نشود.

تا وقتی که نيروهای سياسی ترقيخواه، وطنپرست و مردم دوست افغانستان بدور يک برنامۀ جامع و علماً تنظيم شده گرد هم نيايند و اقدامات لازم را در راستای تشکيل  يک دولت ملی و معتقد به منافع توده های مردم و برخاسته از آراء پاک مردم انجام ندهند و درآن دولت تمام اقوام افغانستان حضور، قدرت، اراده و آزادی رأی و عقيدۀ خويش را در اتخاذ همه تصاميم لشکری و کشوری لمس و مشاهده نکنند؛ شکل يابی هرگونه حکومتهایی به اصطلاح وحدت ملی، تأثير مثبتی در زمينۀ تأمين نظم و امنيت، ختم جنگ و دفع و طرد تجاوز خارجی (پاکستان ـ ايران ـ اعراب و غربیها) برجا نخواهد گذاشت.

       تا که اين مکتب است و اين آخوند ـ حال مردم خراب می بينم             

۲۰ مارچ ۲۰۱۵

مقالات مرتبط

...

آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقه‌ا... ادامه

...

بغات عربده کش و "شریعت" سرِگردنه» عنوان تحلیل و حلاجی یک فیصله طاغوتی دیوان نامنهاد مدنی محکمه حوزه... ادامه

...

اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت می‌کند گزارش تکان دهنده‌ا... ادامه

...

این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی‌!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه

...

ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه

...

افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه

...

دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه

...

دنیا تروریسم دولتی به رهبری طالبان را با رویکرد تعامل، تحمل می کند. از منطقه تا جهان همه در تلاش اند... ادامه

...

در جوامع شرقی که بیشتر تحت احساسات مذهبی، عاطفی و انسان دوستانه اند، نحوه انتخاب مهره ها از جانب ساز... ادامه

...

در جنگ روانی، همواره، دستگاه های استخباراتی به مدد رسانه ها و وسایل اجتماعی، تلاش می کنند تا برای تط... ادامه