روز جهانی صلح و جنگ افغانستان

محمد الله وطندوست

روز جهانی صلح و جنگ افغانستان

 

بیست و یکم سپتامبربمنظور ارج گذاری به صلح و جلب توجه مردم به اهمیت صلح, روز جهانی صلح نام گذاری شده از جانب اقشار مختلف مردم به انواع گوناگون تجلیل می گردد. در افغانستان نیز قشر جوان کشور با موسیقی, نمایش, رسامی و راه پیمائی این روز را تجلیل کردند و تقاضای خود را بمنظور تامین صلح در کشور با صدای رسا اعلام داشتند. متأسفانه در کشوری که بیشتر از سی و پنج سال مردم با جنگ در گیر بوده و قشر جوان اصلاً نتوانسته است صلح را تجربه کند,طبعیست که برای رسیدن به صلح تنها راه پیمائی, نمایش و موسیقی نمی تواند رهکشا باشد.اما می تواند توجه ارگان ها و شخصیت های مسؤول و مجموع جامعه را به این پدیده ضروری جلب نماید و آنان را به تفکر وادارد.

 برای مقابله با جنگ، تجزیه و تحلیل عوامل و دلایل ادامه جنگ ضرورت جدیست که بایست از جانب روشنفکران  و ار گان های مربوطه صورت گیرد و از این تحلیل و تجزیه نتیجه گیری های لازم برای قطع جنگ بعمل آید.

معلوم است جنگ در هر کشوری بمنظور دفاع از منافع طبقات معین و حل تضاد های حاد جامعه در صورتیکه از طریق مسالمت آمیز بر آورده شده نتواند بوقوع می پیوندد. در افغانستان نیز این قاعده موثر بوده علی رغم نظریه پردازی های گوناگون, نیرو های ارتجاعی و طبقات حاکمه فئودالی زمانیکه با اعلان جمهوریت از جانب مرحوم محمد داوود خان ,منافع خود را در خطر دیدند به فعالیتهای تخریبی آغاز کردند و با راه اندازی کودتا ها و مقابله ی مسلحانه کوشیدند از هر گونه تغيیر و تحول جلو گیری نمایند.

 حملات مسلحانه در پنجشیر,  بدخشان و لغمان در سال سوم جمهوریت, در حقیقت آغاز جنگ در کشور محسوب می گردد که تا امروز به اشکال گوناگون جریان دارد.

در سالهای اخیر جمهوریت مرحوم محمد داوود مقابله ی مسلحانه در جامعه قابل روئیت نبود.علت آن نیز مربوط می گردد به اینکه جمهوریت با طرد نیرو های ترقی خواه وتحول طلب از بدنه دولت  نماینده گان طبقات حاکمه قبلی را جانشین آنان نمود و فئودالان منفعت باخته و نماینده گان آنان دوباره به بدنه دولت راه یافتند و ا زحفظ منافع خود مطمئن شدند. از نظر بین المللی نیز نزدیکی کشور به ایران وپاکستان  و کشور های عربی و فاصله گرفتن رژیم از شوروی این طبقات را اطمنان بیشتر بخشید. اما تحول هفتم ثور سیزده پنجاه و هفت  دوباره طبقات حاکمه فئودالی  و نمایانده گان آنان را با خطر از دست دادن منفعت شان بصورت جدی مواجه نمود و آتش به جان دشمنان طبقاتی مردم افگند. حاکمیت نو ظهور نیز بصورت علنی کوشید از منافع زحمتکشان دفاع نماید. اینکه شعار دفاع ا ز زحمتکشان علیرغم صادقانه بودن  آن تا چه اندازه در عمل تحقق می یافت و تصامیم اتخاذ شده که متأسفانه بسیار عجولانه بود، واقعا منفعت زحمتکشان را تأمین می کرد یا خیر, در این یادداشت مورد بحث نیست.

مسأله اینست که طبقات حاکمه فئودالی و محافل حاکمه قبلی با حادثه ثور منفعت خود را بصورت جدی در خطر دیدند و خواستند منفعت روبزوال را به اشکال گوناگون حفظ نمایند.

عده یی ازتکنوکرات ها با پیوستن به صفوف حزب بر سر اقتدار, کو شیدند در اریکه قدرت با قی بمانند که متاسفانه چانس زیادی نداشتند. اما بدنه اصلی کادمندان دولت ونماینده گان طبقات حاکمه قبلی چون بصورت مسالمت آمیز ا زمنافع خود دفاع کرده نمی توانستند  تلاش نمودند مردم را بر ضد نظام جدید بشورانند و در سایه نا امنی وناآرامی منفعت خود را تأمین نمایند.

اینکه دولت جدید بنا بر بی تجربه گی و جوان بودن کادر ها و تازاندن پروسه ها بصورت غیر طبعی چه اشتبا هات  مهلکی را مرتکب شد  و در نتیجه حتی دوستان خود را به صف دشمن فرستاد, قابل اغماض نیست. اما اساس مخالفت و آغاز جنگ فقط و فقط مربوط می گردد به مقاومت و سخت جانی نیرو های ارتجاعی جامعه که متأسفانه ارتجاع منطقه و نیروهای جنگ طلب بین المللی از این زمینه استفاده سوء نمودند وجنگ دوام دار را به کشور تحمیل کردند.

تشویق مردم به مهاجرت به ایران و پاکستان, برپائی کمپ های مهاجرین و سرباز گیری از جوانان, جنگی را که در جمهوریت مرحوم داوود خان آغاز شده بود دوباره با شدت و حدت بیشتر شعله ور نمود. دشمنان خارجی نیز هر گونه کمک و معاونت را به نیرو های جنگجو مبذول داشتند. ادامه این جنگ پای عساکر شوروی را نیز به افغانستان کشاند و جنگ کوچک محلی را که به آسانی قابل کنترول بود به جنگ تمام عیار میان دو قطب متضاد جهانی تبدیل نمود. جنگی که فکر می شد از جانب نیرو های ارتجاعی به راه انداخته شده و دولت با ادعای دفاع از منافع اکثریت عظیم زحمتکشان می تواند مهار نماید, سالهای طولانی دوام نمود و امروز نیز افق روشنی که ختم این جنگ را نشان دهد دیده نمی شود.

در طول سی و پنج - چهل سالی که از جنگ اعلان ناشده در کشور ما می گذرد تغیيرات جدی در سطح جهان رخ داده است . عساکر شوروی که بخاطر دفاع از دولت افغانستان ورفع خطر ازسرحدات خود آمده بودند دوباره مراجعه نمودند, ازدو قطب متضاد جهانی, قطب سوسیالیزم جهانی فروپاشید و بیشتر کشور های سوسیالستی به قطب سرمایه پیوستند و جهان دوقطبی جای خود را به جهان یک قطبی سپرد. اما جنگ کماکان در کشور بلا کشیده ما ادامه دارد و رژیم های و حاکمیت های مختلفی را بر مردم مظلوم و محروم ما تحمیل نموده است.

با عودت قطعات شوروی فکر می شد که عامل جنگ از بین رفته مخالفین دولت با قبول مصالحه اعلام شده از جانب دولت سلاح بر زمین می گذارند و از طریق دموکراتیک و مسالمت آمیز مبارزه خود را برای کسب قدرت سیاسی ادامه می دهند. اما معلوم شد این نیرو ها به تحریک بیگانگان جز تمامیت قدرت سیاسی و تسلط مطلق در جامعه  راه دیگری را نمی پذیرند و بالاخره بنابر سیاست های اشتباه آمیز دولت و خیانت عده یی از دولت مردان تسلیم طلب به این خواست خود نیز نائیل شدند و حاکمیت دلخواه خود را که همانا نظام دین سالاری بود, بوجود آوردند. لیکن علی رغم حاکمیت اسلامگرایان  و با و جود طرد همه مخالفان از دولت, باز هم جنگ ادامه یافت ونیروی تازه نفس دیگری بنام طالب که نسبت به تنظیم های اسلامی خود را مذهبی تر می دانست, جای آنان را گرفت. این نیروی تازه نفس اما به شدت وابسته به بیگانه زنده گی مردم را بد تر از گذشته ساخت و کشور را به زندان بزرگی برای مردمان آن مبدل نمود. حادثه یازدهم سپتامبرو پیآمد های آن مردم ما را امیدوار نموده بود که از جنگ بصورت مطلق نجات یافته اند. اما این نیرو های ضد تروریزم نیز نه تنها جنگ را ختم نکردند, بلکه دوباره  زمینه  جنگ را با اشکال جدید و بصورت وحشتناکتر با ترور، انفجار و حملات دسته جمعی مساعد نمودند.

دیده می شود که جنگ محلی و محدود طبقات حاکمه کشور با ریختن بنزین از جانب همسایگان طماع ونیروهای جنگ طلب جهانی  به جنگ تمام عیار ی تبدیل شد که اینک سی وپنج - چهل سال بدین سو بهترین فرزندان وطن را بکام خود فروبرده دارائی های مادی و معنوی جامعه را از بین می برد.

 اینکه این جنگ راه بیرون رفت نیافته و هنوز افق صلح نمایان نیست  مربوط می گردد به بازیگران بین المللی که می خواهند در ادامه این جنگ منافع استراتژیک خود را در منطقه تأمین نمایند و افغانستان را به تخته خیزی برای رسیدن به ثروت های سرشار آسیای میانه  و کنترول رقبای قدرت مندی همچون روسیه ,چین وهند، تبدیل نمایند.

 ایجاد حاکمیت امریکائی 

مقالات مرتبط

...

نشست مسکو با حضور ده کشور و هیأت طالبان برگزار شد؛ اما بدون نتیجه ویژه‌ای پایان یافت. ادامه

...

طرح پيشنهادی برنامه ی صلح و تشکيل دولت فراگيرملی در افغانستان سال 1377؛ اهداء به آنانی که چشم های شا... ادامه

...

به ابتكار دو نهاد محترم «اراده» و «كپس» در همنوايي با دفتر يونوما بروز نزدهم جون كنفرانس ادامه

...

گرد باد های برخاسته از فروپاشی وسقوط بیش از بیست ولسوالی طی یک ماه اخیر خط پیکان وشتاب فروپاشی پایه... ادامه

...

با سرنگونی رژیم جمهوری مرحوم محمد داوود درهفتم ثور(۱۳۵۷) ه،ش وبقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستا... ادامه

...

آمریکا در آستانه خروج ارتش اش از افغانستان به بدیل رویکرد های استعماری نگاه نموده وهیچ گونه آمادگی ب... ادامه

...

در منازعات مسلحانه هميشه مردم ازلايه هاي مختلف اجتماعي، قربانيان اصلي هستند، شما به ندرت مشاهده نمود... ادامه

...

آشتی اصطلاح معمول است که در زنده گی روزمره مردم بکار می رود و به معنا و مفهوم  سازش و دوستی پس... ادامه

...

در اکثر مقطع های تاریخی و در کشورهای مختلف ایجاد حکومت های موقت بعد از جنگ های داخلی، بحران های بزرگ... ادامه

...

اشرف غنی احمدزی یکی از سازمان دهندگان و برنامه ریزان کارزار تبلیغاتی جهت جلب بیشتر پشتیبانی مالی، سی... ادامه

...

به جای تامین صلح تروریزم را مسلط میسازند ادامه

...

موفقیت تصامیم در دوحه، موفقیت پروژه ی تسلط و حاکمیت "انگریز-آی ایس آی" بر افغانستان است! ادامه