مرگ برژنسکی، نخستين مهندس جنگهای خونين افغانستان

عبد الواحد فيضی

مرگ برژنسکی، نخستين مهندس جنگهای خونين افغانستان

برژنسکی، کی بود و مرتکب کدام جناياتی عليه مردم ما و خلقهای جهان، گرديده است؟

ابيگنو برژنسکی در 28 مارچ 1928 در شهر وارسا مرکز لهستان(پولند) چشم به جهان گشود. پدرش تادوسزبرژنسکی يک دپلمات لهستانی بود، که پس از انجام وظايف محوله(!)  بين سالهای 1936 تا 1938 در اتحاد جماهير شوروی، درجريان همين سال 1938 ماموريت يافت تا به کانادا مصروف خدمت شود.

برژنسکی در دوران نوجوانی و سال های بعد بعنوان يک ناسيوناليست افراطی وارد دستگاه ديپلماسی، بويژه در ارتباط با لهستان شد؛ سپس همراه با پدرش به اتاوا رفت.

وی پس از پايان دوران آموزش ابتدايی و متوسطه در مونترال کانادا، درسال 1945 وارد دانشگاه مک گيل شد و در سالهای 1949 ـ 1950 مدرک کارشناسی ارشد خود را اخذ کرد وسپس از سند دوکتورایش در سال 1953 در رابطه به رخدادهای مهم دراتحاد شوروی و چگونگی اختلاف نظرها ميان ولاديمير ايليچ لنين وجوزف استالين دردانشگاه هاروارد دفاع نمود و پس از آن در سال 1958 شناسنامه ی شهروندی امريکا را نيز بدست آورد.

برژنسکی در انتخابات رياست جمهوری سال 1960 امريکا، مشاور مبارزات انتخاباتی جان اف کنيدی شد؛ ولی ديری نپاييد که وی در سال 1964 درجمع حاميان ليندون جانسون شتافت و سپس به صف حاميان درجه يک جنگ تجاوزکارانه امريکا در ويتنام پيوست و طرفدارجدی اشغال سرزمين ويتنام توسط ارتش اتازونی و استقرار رژيم دست نشانده ی امريکايی درآن کشور گرديد.

اما از آن جايی که اين خواب پريشان برژنسکی به حقيقت نه پيوست؛ زيرا خلق قهرمان ويتنام با حمايت وکمک همه جانبه اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی، پوز تفنگداران اتازونی را برزمين ماليدند و استقلال و آزادی سراسر سرزمين ويتنام را توأم با شکست مفتضحانه ی اشغالگران امريکايی به جهانيان اعلام داشتند، که اين حادثه، سبب مأيوسی برژنسکی گرديد.

اين رويداد سرنوشت ساز، توأم با پيروزی سال 1945 ارتش سرخ بر فاشيسم هيتلری و استقرار نظام سوسياليستی در کشورهای اروپای شرق، ازجمله در لهستان، خشم جنون آميز تفکر شئونيستی طراز فاشيستی آقای برژنسکی ناسيوناليست دوآتشه را دوچندان بالا برد و در صدد گرفتن انتقام از اتحاد شوروی پيروزمند جنگ جهانی دوم و مدافع صديق خلق قرمان ويتنام برآمد.

برژنسکی بخاطر گرفتن انتقام و تسکين و آرامش روان ناقرارش، برنامه ی تفرقه افگنی را در کشورهای اروپای شرق بين 1966 تا 1968 روی دست گرفت و بخاطر تحقق اين آرزويش بعنوان يکی از اعضای شورای سياست گذاری در وزارت خارجه امريکا مصروف کار و برنامه ريزی گرديد. وی در اين راستا به يکی از منتقدين جدی سياست تشنج زدايی نيکسون و کسنجرمبدل شد و پس از پيروزی جيمی کارتر در سال 1976، به سمت مشاور امنيت ملی وی جاه خوش کرد.

برژنسکی بخاطرتفتين وايجاد خصومت هرچه بيشتر ميان اتحاد شوروی و جمهوری خلق چين ، در سال 1978 سفری به آن کشور انجام داد و توانست در اين سفر با دست پر به واشينگتن برگردد و رهبری حزبی و دولتی چين را در اتخاذ سياست خصمانه با اتحاد شوروی و هند و نزديکی بيشتر آنها را بسوی سياستهای تجاوز کارانه ی ايالات متحده امريکا و ناتو بکشاند.

 

اما اين که غرب، در رأس ايالات متحده ی امريکا چرا و چگونه مسير حوادث و رويداد های آن برهه ی تاريخ را بجانب افغانستان سمت و سو داد؛ برمی گردد به حوادث سالهای پس از ختم جنگ دوم جهانی که نتيجه ی اين رويداد،  از يک طرف منجر به تشکيل سيستم جهانی سوسياليسم و ارتقای اعتبار ونفوذ اتحاد شوروی درميان کشورهای ازبند رسته ی جهان و پيروزی ارتش سرخ بر لشکريان فاشيسم هتلری، گرديد و از جانب ديگر، با انتقال رهبری سيستم جهانی استعمار کهن از دست بريتانيای کبير به سردمدار استعمارنوين،( ايالات متحده  امريکا) و تأمين سلطه ی اين ابرقدرت تازه بدوران رسيده و وارث و جاگزين بريتانيای کبير در قاره ی دست ناخورده ی آسيا؛ اين مأموريت جديد اتازونی را بعنوان فرمانرواي جهان سرمايه، واداشت تا با استفاده از اساليب و ميتودهای جديد، از گسترش نفوذ رشد يابنده ی سيستم جهانی سوسياليسم و جنبشهای آزاديبخش ملی در قاره های آسيا، افريقا و امريکای لاتين؛ بويژه در کشورهای اسلامی جلوگيری نمايد.

    بنابران ايالات متحده ی امريکا، بخاطر انجام دو امر مهم ذکر شده، درگام نخست دو راهکار آزموده شده ی ( پيشين و جديد) را رويدست گرفت:

 1ـ سرکوب نهضت های آزاديبخش ملی درکشورهای تازه به استقلال رسيده، از جمله در افغانستان، با استفاده ازسلاح استعماری " اسلام سياسی" حسن البنات ـ عبده ـ سيد قطب و محمد قطب " که طراح اصلی آن انگليسها بودند و تفصيل بيشتر آن در " کتاب بازی شيطانی "  نوشته روبرت دريفوس ترجمه فروزنده فرزاد بداخل 34 بخش، ذکر و در سايت  سپيده دم به نشر سپرده شده است؛

  2 ـ اعمال نفوذ در درون دولتهای نوبنياد و تازه به استقلال رسيده ؛ احزاب سياسی جوان، ترقيخواه و دموکراتيک ضد استبداد، ضد استعمار و امپرياليسم و انفجار و متلاشی نمودن اين دولتها و احزاب ترقيخواه، از درون حاکميت و سنگرهای مبارزه ی سياسی و اجتماعی.

    ايالات متحده ی امريکا برای انجام هردو مأموريت بزرگ، بعنوان سردمدار نظام سرمايه داری، برنامه  کاری را در شماری از کشورها، از جمله در افغانستان، مطابق اساليب ذکر شده درهردوبخش آغاز کرد، که تفصيل آن در نگارش تاريخی« رخدادهای خونبار...» منتشرۀ سايت سپيده دم باز تاب روشن يافته ، تکرار آن از حوصله اين مقال بيرون است.

  وليک اين که برژنسکی در اين زمان چگونه انتقام عقده های چرکينش را از مردم رنج کشيده و صلحدوست افغانستان گرفت و ايالات متحده ی امريکا چطور با سرنوشت ميهن و مردم دردمند مان بازی تبهکارانه را آغاز کرد و در حال فرجامش قراردارد؛ در اين رابطه، بهتر خواهد بود تا باری دخالت مشهود جنايتبار ايالات متحده ی امريکا را در مورد سرنوشت خونين کشور مان از زبان پژوهشگر مشهور امريکا " روبرت دريفوس ، تحت عنوان " سپاه اسلامی برژینسکی و کیسی" بشنويم:

    « برژینسکی در مصاحبه یی در سال 1998 با "نول ابزرواتور"، که بارها از آن نقل قول شده است، راز آغاز کمک " سیا " به مجاهدان افغان را، پیش از ورود شوروی به این کشور  و نه تنها پس از آن، فاش کرد. برژینسکی می گوید: 

    " بر پایه ی اسناد رسمی کمک " سیا " به مجتهدان افغان در دهه ی 1980 و به عبارتی پس از اشغال افغانستان به دست ارتش شوروی در 24 دسامبر 1979 بوده است. اما واقعیت یکسره دیگر است، آنچیزی که تا کنون به شدت پنهان شده است؛ در جولای 1979، کارتر نخستین دستورالعمل کمک های سری به مخالفان ضد شوروی رژیم کابل را امضاء کرد. و من هر روز یادداشتهایی برای کارتر می نوشتم مبنی بر اینکه به باور من این کمکها، شوروی را به دخالت نظامی در افغانستان وا می دارد."

     اما پس پرده ی این راز، باز راز دیگری نهفته است و آن همداستانی ایالات متحده با راستگرایی اسلامی در افغانستان و خاورمیانه به درازای دهه ی 1970 است. افزون بر این، بی گمان جنگ مقدس افغانها نه در دهه ی 1980 که کمکهای " سیا " بطور رسمی بسوی اسلامیون سرازیر گشت، بلکه در 1978، آنگاه که راستگرایی اسلامی افغان با کمک سازمان امنیت پاکستان در شمال شرق افغانستان سر به طغیان گذاشت، آغاز شد. در مارس 1979، نیمه ی غربی افغانستان بویژه ایالت نشین بزرگ هرات، که در همسایگی ایران است، دستخوش شورش شد.

     یک سازمان اسلامی بشدت افراطی که با یکی از فرماندهان ارتشی بنام اسماعیل خان   پیوند داشت و جمهوری اسلامی ایران نیز حامی آن بود بسیاری از شخصیت های دولت افغانستان را بقتل رساند. بسیاری از مشاوران روسی و خانواده شان تا آستانه ی مرگ زخمی شدند. تااین هنگام، ایالات متحده روابط خویش را با نظامیان و دستگاه جاسوسی و امنیتی ایران نگه داشته بود و با دولت جدید ایران و نخست وزیر آن بازرگان تماس داشت و سازمان سیا اطلاعاتی درباره ی اتحاد شوروی، عراق و تحولات افغانستان در اختیار ایران می گذاشت.

    در مارس 1979، سازمان سیا نخستین پیشنهاد رسمی خود را برای کمک به اسلامگرایان افغان که با شورش در هرات همزمان بود، کامل کرد. بگفته ی گیتس، "برخی در سیا عقیده داشتند که حضور شوروی در افغانستان سبب برانگیخته شدن احساسات مسلمانان و اعراب، ضد شوروی خواهد شد." و نه تنها آن، بلکه بگفته ی گیتس، عملاً سود مندی دیگری برای آمریکا داشت و آن برپایی تجهیزات جاسوسی بود که تا پیش از انقلاب ایران در شمال این کشور مستقر شده بود.

     آغاز 1979، با کمک های فراوان و پنهان ایالات متحده به مجاهدان همراه بود. عربستان و پاکستان نیز خواهان دخالت هر چه بیشتر آمریکا بودند. "در عربستان سعودی یکی از افسران ارشد...پیشگام امر عقب نشاندن شوروی در افغانستان بود و اعلان داشت که دولت متبوعش، بطور رسمی از ایالات متحده برای شورشیان درخواست کمک کرده است. "

      هر چند برخی تحلیلگران آمریکایی و شماری از افراد سیا بر این باور بودند که حمایت مستقیم آمریکا از شورشیان افغان سبب حمله ی اتحاد شوروی به پاکستان و مواجهه ی جهانی اتحاد شوروی و آمریکا می شود، دولت ایالات متحده همچنان به راه خویش می رفت.

        سیا با عربستان سعودی و پاکستان برای ارسال کمک به شورشیان افغان  تماس گرفت و همانگونه که برژینسکی بروشنی گفت، کارتر در جولای 1979 نخستین دستور ارسال کمک هایی از قبیل تجهیزات مخابراتی را به اسلامیون راستگرای افغان امضاء کرد.

   برژینسکی در مصاحبه با "نول اوبزرواتور" می پذیرد که تمام مدت، هدف وی تحریک شوروی به دخالت نظامی بوده است، هر چند که دخالت نظامی اتحاد شوروی آمریکاییان را شوکه کرد.

     برژینسکی می گوید: " ما شوروی ها را به دخالت نظامی در افغانستان وادار نکردیم؛ بلکه تعمدانه شرایط را چنان آماده کردیم تا احتمال آن را بالا ببریم."

      وقتی از برژینسکی پرسیده می شود که با نگاه به گذشته آیا پشتیبانی از خیزش بنیادگرایی اسلامی و تجهیز آنها با سلاح و آموزش های نظامی که تروریسم آینده را پروراند، برای وی پشیمانی به بار آورده است، پاسخ می دهد:

   " از منظر تاریخی کدام مهمتر است؟ پیدایش طالبان یا فروپاشی امپراتوری شوروی؟ تحریک مسلمانان یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟" 

 برژینسکی در 1979 به کارتر گفت: "اکنون جنگ ویتنامی را به اتحاد شوروی هد یه می کنیم.»(1) 

درارتباط به مداخلات خونبار ايالات متحده و نقش زندگی برانداز برژنسکی و کيسی در انجام اين جنايت؛ آنچه که در مطبوعات معتبر جهانی ، تحت نام " قیام برضد حضور شوروی و دولت افغانستان " منتشر شده؛ فشرده ی آن چنين آمده است:

« در سالهای پایانی دهه ۵۰ در دهه ۶۰ خورشیدی (دهه ۱۹۸۰)، جنبش مقاومت افغان با پشتیبانی ایالات متحده، پاکستان، ایران، عربستان سعودی، بریتانیا، مصر،[۶۸] جمهوری خلق چین و سایر  کشورها با تحریک احساسات بین‌المللی جهت مقاومت در برابر ارتش مجهز و پرهزینه شوروی دریافت مساعدت داشت.

مجاهدین از پشتیبانی‌های نظامی خارجی وسیع آمریکا، عربستان، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی بهره‌ مند می‌شد. درسال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸) آمریکا شروع به آموزش مبارزین و هدایت تبلیغاتی از پاکستان نمود. سپس از (آغاز سال ۱۹۷۹) دی ماه ۱۳۵۷، مأموران سرویس اطلاعاتی ایالات متحده شروع به مذاکره با رهبران مبارز[ رهبران تنظيمهای بنيادگرای شورشی مقيم پشاور] جهت مشخص شدن نیازهایشان کردند.[۷۶]

یک ماه پس از آغاز تهاجم شوروی، مشاور امنیت ملی آمریکا، زیبگنیو برژینسکی شخصاً به پاکستان رفته و در ناحیه‌ای مجاور مرز افغانستان نزدیک گذرگاه خیبر خطاب به مجاهدان محلی گفت: «ما از  اعتقاد عمیق شما به خدا آگاهیم و اطمینان داریم نبردتان همراه با موفقیت خواهد بود. آن سرزمین متعلق به شماست و روزی به آن باز خواهید گشت. زیرا مبارزه ‌تان به پیروزی منجر می‌شود و بار دیگر خانه‌ ها و مساجد تان را باز خواهید یافت، زیرا هدف تان صحیح و خدا در کنار شماست».[۷۷]  مطابق با اظهارات برژینسکی، سیا کمک مالی به مبارزان افغان را در ژوئیه ۱۹۷۹ (تیر یا مرداد ۱۳۵۸)، شش ماه پیش از هجوم شوروی به تصویب رسانید پس با این وجود پیش از تهاجم متعهد به پشتیبانی شده بودند اما سلاح پس از ورود رسمی شوروی فرستاده شد.[۷۸][۷۹]

پس از لشکرکشی شوروی به افغانستان، دیکتاتور نظامی پاکستان، محمد ضیاءالحق شروع به پذیرش کمک‌های مالی از طرف قدرتهای غربی به عنوان واسطه مستقیم در پشتیبانی از مجاهدین نمود.[۸۰]

به دنبال انتخاب رونالد ریگان به سمت ریاست جمهوری در سال ۱۳۶۰ (۱۹۸۱)، عمدتاً با تلاش گوست آوراکوتوس از مقامات سیا و چارلی ویلسون عضو کنگره اهل تگزاس، کمک به مجاهدین به واسطه  رژیم ضیاء الحق افزایش بیشتری یافت.

مأموران شبه نظامی آمریکا از واحد عملیات ویژه سیا در آموزش، تجهیز و برخی اوقات نیز فرماندهی نیروهای مجاهدین بر ضد ارتش شوروی، فعالیت داشتند.اگر چه سیا در مجموع و چارلی ویلسون عضو کنگره در عمل بیشترین ریسک را پذیرفته بودند، مشوق این طرح یک مأمور جوان شبه نظامی به نام مایکل جی ویکرس بود[۶۸] ( که ظاهراً با گروه‌های مجاهد در ارتباط بود و فعالیت آموزشی داشت). میشائیل پیلسبوری یکی از مقامات ارشد پنتاگون دست آخر در سالهای ۱۳۶۳ تا ۶۵ (۱۹۸۵تا ۸۶ ۱۹) بر مقاومت دیوانسالاری آمریکا غلبه یافته ریگان را وادار به تهیه هزاران موشک استینگر برای مجاهدین نمود.[۸۱][۸۲]

ایالات متحده، بریتانیا و عربستان سعودی بیشترین پشتیبانی‌های مالی را به عهده گرفته بودند. آمریکا۶۰۰ میلیون دلار ودولت‌های حاشیه خلیج فارس با مقداری برابر با رقم مذکور [۸۳] جمهوری خلق چین کمک تسلیحاتی با ارسال سلاح تانک تی ۵۹، کلاشنیکف مدل ۶۸، آرپی‌جی-۷ مدل ۵۹۹ و مصر در همکاری با سیا به نسبت تهیه مقدار بیشتری سلاح اقدام نمود.

سرقت مجموع زیادی از کمک‌های بین‌المللی باعث رشد اقتصادی پاکستان شد؛ ولی دارای اثرات مخربی نیز در طول جنگ برای آن کشور بود. بالا کشیدن محموله کمک‌های تسلیحاتی در بندر کراچی منجر به خشونت و بی نظمی در آنجا شد، در حالی که هروئین برای پرداخت مبلغ ترانزیت اسلحه به پاکستان ازافغانستان وارد می‌شد و درمعضل اعتیاد شراکت داشت.[۸۶]  در جواب کمک‌های پاکستان به شورشیان، خاد،سرویس امنیت افغانستان، تحت رهبری 

مقالات مرتبط

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

شکست در سیاست خارجی: ایالات متحده در حال کار بر روی یک طرح تسلیم است. ادامه

...

هنری کیسینجر سیاست‌مدار، نظریه پرداز مشهور سیاست خارجی آمریکایی، وزیر امور خارجه پیشین این کشور و مش... ادامه

...

شاید انتخابات ریاست جمهوری آینده در امریکا تبدیل به زلزله ای شود که هنوز نمی توان قدرت تخریب و "ریشت... ادامه

...

شبکه تلویزیونی اسپانیایی‌زبان تله‌سور در گزارشی آورده است: یک خاورمیانه‌ درگیر آتش جنگ، برای آمریکا... ادامه

...

هرگاه به ارزیابی تاريخ کشور ایالات متحدهٔ امريكا بپردازیم، درمی یابیم که این کشور بيش از هرکشور دیگر... ادامه

...

یازدهم سپتامبر ۲۰۲۱ روزی که بطرز معما برانگیز ایالات متحده آمریکا،اماج حملات تروریستی قرارگرفت و باز... ادامه

...

باید قاطعانه در برابر شکار جادوگران نژادپرستانه و ضد کمونیستی مقاومت کنیم و به ایجاد یک جنبش صلح بین... ادامه

...

در قرن بیست و یکم و در عصر مدرنیسم و اوج سرمایه داری، هیچ دولت در جهان میثاق‌ها و قوانین جهان‌شمول ب... ادامه

...

بیست سال حضور امریکا در افغانستان، تحت نظریه ژئوپولیتیکی نظم نوین جهانی، افغانستان را به کانون داغ س... ادامه

...

پروسه محاکمه دونالد ترامپ ریس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۳۰ مارچ ۲۰۲۳ آغاز گردید و پرو... ادامه

...

در حالی که جهان بیستمین سالگرد جنگ عراق را به یاد می آورد، مقامات غربی تلاش کرده اند تا اثرات مخرب ا... ادامه