از یادداشت های روزانه :دلسوزی های نمایشی و اقدامات سطحی مشکلی را حل نمی کند

محمد الله وطندوست

از یادداشت های روزانه

دلسوزی های نمایشی و اقدامات سطحی مشکلی را حل نمی کند

3/4/2018 مطابق 14/1/1397

در این روز ها ویدیوئی نشر شده که نستوه نادری این ژورنالیست توانا و موفق را که در پروگرام بامداد خوش طلوع و برنامه های اجتماعی وسیاسی تلویزیون نورین خوب درخشش داشت، به نمایش می گذارد. دیده می شود که نستوه نادری قربانی شرایط ناگوارمحیط گردیده، با سیل عظیمی از هموطنان دیگر که به اعتیاد رو آورده اند همداستان گردیده است. اینکه چه عواملی این ژورنالست پر تلاش را به چنین روزی کشانیده و چه دست هائی این استعداد درخشان را بدان سو سوق داده، هنوز روشن نیست. کسانیکه این ویدیو را ثبت ونشر نموده اند نیز معلوم نیست نیت خیری داشته اند و یا وظیفه خود را به خاطر تحقیر و توهین بیشتر این جوان انجام داده اند.

بهر صورت الآن وظیفه حلقات روشنفکری کشور،مخصوصاً ژورنالستان است تا در نجات نستوه از این وضع فلاکتبار دست و آستین برزنند ودر تداوی وی به اقدام عملی بپردازند.

من به این جوان با استعداد و هزاران جوان دیگری که نتوانسته اند وضع وحشتناک ایجاد شده از جانب فسادسالاران را تحمل کنند، ابراز همدردی می نمایم.  از ارگان های مسؤول دولتی، جامعه مدنی و سرمایه داران ملی جداً تقاضا می کنم تا در نجات نستوه ها از این منجلاب که ایجاد گران آن هم حکومت های فاسد، مسؤولین بی پروا و تروریستان مزدور اند،اقدام عملی نمایند.

دلسوزی های نمایشی و اقدامات سطحی مشکلی را حل نمی کند.

4/4/2018 مطابق 15/1/1397

جناب متفکر دوم، رییس جمهور دولت خدا داد افغانستان در این روز ها بعد از تفکرات و تدبرات و محاسبات فراوان دریافته اند که بحران چهل ساله افغانستان بزودی خاتمه می یابد. جناب شان ضمن خطابه غرائی فرمودند که به ختم بحران چهل ساله بسیار خوشبین اند. اینکه جناب رییس جمهور چگونه وبا کدام محاسبه ها و سنجش ها توانسته است به این نتیجه برسد، برای ما رعایای وفا شعار معلوم نیست. اما اینقدر می دانیم که آدم کشان تازه دم بعد از کساد بازار شان درسوریه و عراق از هوا و زمین ازسرزمین تروریست پرورپاکستان و کشورهای تروریست زده عربی داخل کشور بی در و دیوار ما می گردند و بنام داعش و با ادعای تاسیس خلافت اسلامی، احیای خراسان اسلامی را تخیل می فرمایند.

آدمکشان خودی نیز، که گاهی برادر خوانده می شوند و زمانی تا درجه ی حزب سیاسی ارتقا می یابند، به همه پشنهاد ها و پیشکش های حاکمیت امریکائی ـ جهادی تا هنوز با عملیات انتحاری و انفجاری جواب داده اند.

با آنهم چون جناب رییس جمهور سال های طولانی با بزرگان کشوری حشر ونشر بوده اند که که سرنوشت کشورهای دیگر را تعیين نموده دراشتعال و قطع جنگها نقش داشته است وامروز نیز ادعای رهبری بی قید وشرط جهان را دارد، حتما می دانند که بحران چهل ساله کشور از برکت توجهات بهیخواهانه آن کشور معظم در حال رفع شدن است که چنین خبر خوش و مژده حیات بخش را به ملت مظلوم و محروم عنایت می فرمایند.

بایست از چنین زعیم و رهبر داهی که چنین اطمنان را ارزانی می فرمایند متشکر و ممنون بود؟! 

5/4/2018 مطابق 16/1/1397 

سیگار این سازمان مزاحم آرامش دولتمردان و مسؤولین کشور ما هر روز حرف نو و حدیث تازه ی را عنوان می کند. در این روز ها گفته است که نود وهشت هزار واسطه نقلیه یعنی نزدیک به یک لک عراده وسیله نقلیه قوای مسلح نابود ویا از اسنفاده خارج گردیده است.

این بازرسان امریکائی که معلوم می شود دشمن آسوده گی ارگ نشینان،سپیدار نشینان ودیگر کاخ نشینان اند، نمی گویند که این همه واسطه چگونه توانسته نابود گردد. آیا دشمن آنقدر نیرومند است که در جبهات جنگ به نابودی این همه واسطه توفیق یافته ویا معاملات خیر خواهانه مسؤولین امنیتی با وکلا ، وزرا و دیگر بزرگان مملکت باعث گزدیده است که این وسایل از اختیار قوای مسلح بیرون گردد و بخدمت عالیجنابان و فامیل های معزز شان قرار گیرد؟

از فحوای کلام بازرسان امریکائی معلوم می گردد که معاملات خیر خواهانه ،بی پروائی ها ،خدمت گذاری به برادران ناراض طالبی و توجه به بهبود وضع معیشتی خانواده بزرگان امنیتی ،باعث گردیده است که نزدیک به یک لک نقلیه جنگی از استفاده بیرون گردد. اما اینکه این یک لک وسیله چگونه و توسط کدام اشخاص از صفوف قوای مسلح بیرون کشیده شده گنک است و مبهم. لهذا همچون ده ها مورد دیگر مسوولی وجود ندارد که پاسخگوباشد و احیانآ مورد پیگرد عدلی و قضائی قرار گیرد.

نتیجه اینکه مسؤولین امنیتی می توانند با آرامش خاطر به کار خود ادامه دهند و سخنگویان خود ر ا موظف نمایند تا به رد یاوه گوئی های سیگار بپردازند؟! 

6/4/2018 مطابق 17/1/1397

نمایشگاه آثار هنری درکابل تحت نام «کابل مهد امپراطوری [امپراتوری] مغول های دوره بابر شاه» هفته گذشته تدویر یافت.

این نمایشگاه را نهاد مطالعات امریکا در مورد افغانستان،شهر داری کابل و سفارت فرانسه در کابل سازماندهی نموده اند.

تدویرچنین نمایشگاه ها جدآدر خور اهمیت و قابل ستایش است زیرا چنین نمایشگاه ها میتواند دید و ذهن جوانان را د رمورد تاریخ پرافتخار و غنی کشور و آثار هنری باارزش دوره های مختلف تاریخی تغيیر دهد و در غنامندی فرهنگی و فهم عمیق تر از داشته های تاریخی ما را یاری رساند.

اما، دو نکته به ارتباط این نمایشگاه قابل تذکر است:

یک:  وزارت اطلاعات و فرهنگ که پاسدار و میراث دار آثار هنری و فرهنگی کشورشناخته می شود، باید در تدویر چنین نمایشگاه ها نقش داشته در مورد چگونگی و ارزش آثار ارائه شده ابراز نظر نماید. این وزارت مکلفیت دارد آثار ارائه شده را از نظرتاریخی و هنری مورد مطالعه قرار داده در مورد اصالت آن ابراز نظر نماید.

دو: در عنوان نمایشگاه گفته شده «کابل در مهد امپراطوری [امپراتور] مغولان». بایست تصریح نمود که آثار ارائه شده از زمان بابریان بوده و بهمین مناسبت هم در باغ بابر این نماد عظیم دوره پر افتخار بابریان تدویر یافته است.

(و نکته ی سوم: واژه ی امپراتور، به حرف " ت" نوشته می شود، نگارش حرف " ط" از نظر قواعد زبان و تأکيد دو دانشمند زبان فارسی ( دکتر ياحقی و دکتر ناصح) اشتباه است. زيرا حرف " پ" از جمله ی چهار حرف سچه ی فارسی و حرف " ط" از جمع هشت حرف عربی بوده نگارش و پيوند اين دو در يک واژه غلط محض است. مرجعه شود به کتاب " رهنمای نگارش و ويرايش، اثر دو دانشمند ذکر شده ی زبان و ادبيات ايران. " سپيده دم")

از نظر تاریخی می دانیم که مغول ها و تورک ها دو قوم بزرگ در آسیای مرکزی اند که هر کدام تاریخ،فرهنگ، زبان ودین خود راداشته و در مقاطع معین تاریخی گاهی با هم متحد بوده اند و زمانی هم در تقابل قرار گرفته اند. اولین حمله چنگیز خان رییس قبیله مغول و موسس امپراطوری مغولی بعد از فتح چین به قلمرو خوارزمشاهیان صورت گرفت که در تورک بودن آنان هیچگونه شکی وجود ندارد. غزنویان ،سلجوقیان ،تیموریان ،بابریان و ازبیکان حاکم در بلخ وبخارا همه به ملت بزرگ تورک متعلق است که با مغولان از نظر تباری یکی نیستند. اینکه مغولان و تورک ها با هم خویشاوندی و قرابت داشته اند و ازدواج ها میان آنان صورت گرفته ناشی از زیست باهمی آنان در قلمرو وسیع آسیا است که چنین اتفاق با دیگر اقوام آسیائی از جمله فارس ها، کرد ها و دیگران نیز صورت گرفته است.

امروز ازبیک ها و ترکمن های افغانستان که خود ا تورک می دانند ،با قزاق ها، قرغیز ها، آذری ها، ازبیکستانی ها و ترکمنستانی ها و ترک های ترکیه می توانند به زبان مادری مکالمه کنند و به آسانی افهام وتفهیم نمایند؛ اما با مغولان ساکن مغولستان به هیچ وجهی این افهام و تفهیم نمی تواند مستقیم صورت گیرد.

خلاصه اینکه تورک های آسیائی را با مغول ها یکی دانستن اگر هدف دشمنانه استعماری را تعقیب نکند،چنانکه استعمار انگلیس در هند دنبال می نمود، ناشی از غلط فهمی تاریخی است که بایست تصحیح گردد.

7/4/2018 مطابق 18/1/1397

شاهد خاقان عباسی صدر اعظم پاکستان با وزیر خارجه و مشاور امنیتی آن کشور به افغانستان سفر نموده با مقامات افغانی به مذاکرات رسمی پرداخت.

عجیب است که بار اول از مذاکرات رسمی و مستقیم بین مقامات افغانی و پاکستانی صحبت می شود. آیا مذاکرات پنجاه مرتبه یی جناب کرزی و ملاقات ها و مذاکرات سه ساله جناب اشرف غنی و دیگر مقامات دولتی افغانستان غیر رسمی ، شخصی و خصوصی بوده است که این بار از مذاکرات رسمی صحبت می شود؟

موضوع دیگری که به این سفر ارتباط می گیرد ،راکت پراگنی های دو روز قبل نظامیان پاکستانی در کنر است که گویا از سفر قریب الوقوع جناب خاقان رسما اطلاع داده اند؟!

حادثه دشت ارچی قندوز و سر وصدا های ایجاد شده نسبت به این حادثه نیز نمی تواند بی ارتباط به این سفر باشد.

همه ما می دانیم که پاکستان به هیچ وجه نمی خواهد آتش جنگ در افغانستان خاموش گردد.  آن کشورعلاقه مند است  در سایه جنگ و نا آرامی افغانستان اهداف استراتیژیکی که نظامیان پاکستانی تعیين نموده بدست آید. اگر چهل سال قبل هدف استراتیژیک آن کشور منصرف نمودن افغانستان از دعوای خط دیورند بود، امروز هدف استراتیژیک رسانیدن خط مرزی به کوه های هندوکش و حتی دریای آمو است. اگربصورت مستقیم این هدف برآورده شده نتواند لااقل با تسلط مزدوران و پادوان مزدورش می خواهد به این هدف نائیل شود.

راکت پراگنی در کنر و شورانیدن آدمکشان طالبی و غیر طالبی در قضیه دشت ارچی قندوز فقط و فقط بخاطر رسیدن به اهداف قبلا تعیين شده صورت می گیرد و مذاکرات رسمی و غیر رسمی به این زودی ها به صلح وآرامش نمی انجامد. زیرا هم پاکستان، هم امریکا و هم کشور های منطقه منفعت خود را در ادامه جنگ می بینند و متأسفانه در حاکمیت امریکائی ـ جهادی افغانستان هم اراده نیرومندی برای ختم جنگ دیده نمی شود.

8/4/2018 مطابق 19/1/1397

ملل متحد از عدم مصئونیت غذائی بیشتر از چهل فیصد مردم افغانستان ابراز نگرانی نموده است.

این مطلب به این معنی می تواند باشد که کشور نسبت کمبود مواد غذائی،فقر کشنده و بیکاری وحشتناک با فاجعه بزرگ بشری روبرو است. چنین حالتی در شرایطی که ملیارد ها دالر کمک های بین المللی در این کشور سرازیر شده ودولت به اصطلاح وحدت ملی از پروژه های بزرگ اقتصادی صحبت می کند  و رییس جمهور متفکر از تبدیل شدن کشور به مرکز اقتصادی و تجارتی منطقه داد سخن می دهد، جداًقابل نگرانیست.

دولت مردان ما بجای نشان دادن باغ های سرخ و سبز و ارائه پلان های تخیلی و دست نیافتنی ، به رفع گرسنگی چهل فیصد انسان هموطن که زیر خط فقر زنده گی می کنند و حیات شان جداً در خطر است، به اقدامات عملی و ملموس متوسل شوند و به زنگ خطری که ملل متحد به صدا در آورده گوش فرا دهند تا خدای ناخواسته سونامی گرسنگی خانواده ها را مجبور به فروش اطفال و جوانان را مجبور به فرار کتلوی ننماید.

مقالات مرتبط

...

در این روز ها ویدیوئی نشر شده که نستوه نادری این ژورنالیست توانا و موفق را که در پروگرام بامداد خوش ادامه

...

طوری که به نظرمی رسد " الیس ولس" معاون وزیرخارجه ایالات متحده درامورآسیای میانه وجنوبی ،اخیرن اظهارد... ادامه

...

این نبشتۀ تکاندهنده که تحت عنوان فوق وبرپایۀ رویکرد های مرتبط ، به نگارش درآمده است، بخشی ازاهداف و... ادامه

...

مقامات کلیدی دولت تک قومی و قبیله سالاری کشور ما ، از آغاز تصرف قدرت سیاسی تاکنون مانع حضور سی... ادامه

...

دوام جنگ ها در افغانستان،تاء سیسات صنعتی ، منابع زراعتی وتولیدی را از ریشه نابود کرده بود.زمانیکه ده... ادامه

...

مسا یل که تا کنون از انظاراکثر نا ظرین سیا سی بدور ما نده است, عبا رت است ازگیرافتیدن اداره با... ادامه