انحطاط فکری یا انحراف اخلاقی!

 

عبدالاحمد فیض 

انحطاط فکری یا انحراف اخلاقی!

حفیظ الله "امین" اقدام نظامی هفت ثورسال (۱۳۵۷) را به قصد سرنگونی رژیم جمهوری رهبری و در نقش فرمانده قیام مسلحانه تبارزنمود. وی که مسؤولیت بخش نظامی[جناح خلق] حزب دموکراتیک خلق افغانستان را بعهده داشت، ازبدوی پیروزی قیام با توجه به موقف قدرتمندش درجناح خلق، سعی نمود تا اعتماد مرحوم نورمحمد "تره کی" منشی عمومی حزب ورئیس شورای انقلابی را نسبت بخود جلب نموده وقادرگردید تا تصامیم مهم حزبی ودولتی را بدون رعایت اصول وانضباط درون حزبی انجام داده و ازنورمحمد تره کی بمثابه ابزاردرراستای تحمیل اهداف خائینانه خود وباند منفورش استفاده نماید.

نخستین بغاوت امین ازاصل خرد وتصمیم گیری جمعی درحزب، دستوراقدام نظامی واستفاده ازقوه دربراندازی نظام جمهوری مرحوم محمد داوود بود؛ این قیام درچنان برهه زمانی صورت گرفت که حزب دموکراتیک خلق افغانستان استفاده ازنیروی نظامی را به هدف کسب قدرت منتفی دانسته؛ اما موجودیت این کرکترمهیب وجاه طلب موجب گردید تا قدرت بدون آمدگی درچنان یک جامعه ای برحزب تحمیل شود که ازعقب ماندگی قرون، فقرفرهنگی، بی سوادی وسنن عقبمانده ی حاکم، رنچ میبٌرد.

امین درزمان زمامداری تره کی که درحقیقت خود به قدرت محوری درحزب ودولت مبدل گردیده بود، درحین ایراد بیانیه ها با بکارگیری واژه ها وادبیات غیرقابل فهم برای اکثریت مردم وسردادن شعارهای مبنی براعمارسوسیالیزم دریک جامعه مذهبی، به تحریک افکارعمومی برضد حاکمیت جدید، مبادرت ورزیده، به اصول ومرام حزب، که درآن، انجام تحولات ودگرگونیهای انقلابی درراستای ایجاد یک نظام ملی ودموکراتیک مطمح نظربود، خیانت نا بخشودنی را انجام داد.

امین ازهمان نخستین روزهای پیروزی قیام هفت ثور، چون عنصرمکار نورمحمد تره کی را درحیطه خود داشته این امرباعث شد تا مناسبات خارجی نظام جدید را کنترول وتره کی را متقاعد نمود که بدون اهتمام به حساسیتهای داخلی وواکنش های شدید بین المللی درشرایط تشدید جنگ سرد میان قدرتهای بزرگ

بین المللی، مسکورا دعوت به مداخله نظامی نماید.

 معاهده دوجانبه سال (۱۹۷۸) با مسکومبنی برهمکاری تسلیحاتی اتحاد شوروی تا مرزاعزام نیروهای مسلح درقلمروافغانستان بربنیاد اسناد ومدارک غیرقابل انکار، محصول انحطاط فکری وازجلوه های بارزی بی مبالاتی این عنصربدنام ، نسبت به ارزشها وغرورملی بود که پیامده های مرگباروننگین اینگونه تعهدات متناقض مصالح عمومی تاکنون دامنگیری کشوراست. 

هکذا مجوع اقدامات، هدایات ودساتیرامین وباند منفورش بوضوح بازتاب این واقعیت است که نامبرده

 به کدام اصول وارز شهای حزبی که درسپامبر(۱۹۷۹) بعد ازکودتای بیشرمانه علیه نورمحمد "تره کی" رهبری آنرا بدست گرفت، معتقد نبود.

 موصوف بعد ازقرارگرفتن درسکوئی بالای قدرت، دکتاتوری فردی وخونتای نظامی را پایه گذاری نمود که برپایه ارعاب ووحشت بی سابقه استواربود، تجاوزبرحریم حیات فردی وبخصوص، تفتیش

بی رویه عقاید، اهانت  برباورها واعتقادات جامعه، دردستور روز قرارگرفت.

دردوران زمامداری ظالمانه صد روزه امین جلاد وباند جنایتکارش هزاران انسان با اتهامات خود ساخته ودسایس دژخمان رژیم وهکذا به اتهام مخالفت با رژیم سرکوب وارعاب گرفتار، شکنجه، کشته ویا ناپدید شدند.

 تعقیب وتخو یف مردم نه تنها به رویکرد معمولی رژیم مبدل شده بود؛ بلکه عمال وجواسیس امین کشتن کتلوی مردمان بیدفاع را مباهات میدانست، دشمنی رژیم تنها به فرستادن شهروندان بی پناه مان به کشتارگاه ها، توحیش، تعذیب وتعزیزمردم دردخمه های مهیب زندان محدود نبوده است، بلکه این عنصر سفاک بخاطراقتدارفردی اتحاد درون حزبی را محیلانه سبوتاژنموده وبعد ازانتقال خونین قدرت، بیدرنگ کودتای دومی را درداخل حزب طراحی وشخصیت های طرازاول جناح پرچم حزب را تبعید وموجی از گرفتاری های اعضای پرچم را بمنظور پاکسازی درون حزبی آغاز وهزاران عضوحزب را مانند سایر هموطنان بیدفاع درسلولهای مخوف زندان وتوقیفگاها که رژیم اختناق، تعذیب ووحشت درآن حاکم بود، مورد شکنجه های جسمی وروحی قرارداد ویا بدون انجام روند محاکماتی به قتل رسانید، افزون برین تعدادی ازنجات یافتگان ازکشتارگاه های این دوره ظلمانی، روایات وحشتناکی کم سابقه ازجنایات

بی پیشینه رژیم دارد، که این امردرجنب انحطاط ولغزش فکری واندیشوی وی مظهرغیرقابل انکار انحراف اخلاقی وی نیزمیباشد.

باعنایت به حدوث وقایع وجنایات اسفناک ضد بشری دوران زمامداری امین، غیرمنصفانه نخواهد بود تا اذعان نمود که دوره اقتدارجابرانه حفیظ الله امین یکی ازصفحات غم انگیزتاریخ کشوراست، که با توجه با تراژیدی انسانی درین برهه تاریخ وطن، امین وباند وی مسؤول شکل گیری مقاومت داخلی علیه حاکمیت حزب وآغارطیف گسترده مداخلا ت خارجی بود، که تبعات مرگبارآنرا حتا پیروزی ششم جدی (۱۳۵۸) ودولت جدید علی رغم انجام اصلاحات گستر ده ورفورمهای ملی ودموکراتیک با تألم نتوانست جبران نموده واعتبارازدست رفته حاکمیت حزب را دروجود همه آرمانها واهداف متعالی اش احیاء نماید.

مقالات مرتبط

...

امروز چگونگی اتخاذ تصمیم فرستادن قوا توسط حلقه محدود بیروی سیاسی خوب معلوم است اما وقایع که قبل ازای... ادامه

...

جنگهای خونین فراری یون افغانستان دروجود گروپهای جنگی وجهادی ساخت پاکستان برضد دولت جمهوری محمد داوود... ادامه

...

رویداد تاریخی ششم جدی ۱۳۵۸ خورشیدی فصل جدیدی در تاریخ کشورما ومنطقه گشود که هرچند سپیدی روزهای کوتاه... ادامه

...

اين خوش خدمتان داخلی و خارجی برای تطبيق اين برنامه، درگام نخست پروگرام تبليغاتی ای را که بصورت مشخص... ادامه

...

کودتای 14 ثور 1365 که نام آن را " پلنوم 18 " گذاشتند، چرا و چگونه اتفاق افتاد؟ علل وعوامل داخلی و خا... ادامه

...

حفيظ الله امين پس از دو کوتا در درون حزب و حاکميت، عليه رهبران جناح پرچم و فرماندهان قيام مسلحانه هف... ادامه

...

يادواره ی از يک قوماندانی که با طی مدارج عالی مسلکی، دارای تخصص و دانش مسلکی شده بود! ادامه

...

- حفیظ الله امین در راستای برنامه های مشترک با گلبدین حکمتیادر جستجوی تدارک کودتا بود؛ ادامه

...

 در تابستان  1979 ،اختلافات تره کی و امین در برابر یکدیگر آغاز شد. این کار با خیانت و در نهایت تراژد... ادامه

...

حفیظ الله "امین" اقدام نظامی هفت ثورسال (۱۳۵۷) را به قصد سرنگونی رژیم جمهوری رهبری و در نقش فرمانده... ادامه

...

امروز مصادف است با رويداد بزرگ تاريخ ساز ششم جدی 1358 خ؛ روز سرنگونی مرگبار حاکميت و فرمانروايی حفيظ... ادامه

...

رژنسکی يکی از فرماندهان جهاد(1) افغانستان بوده است، که در فبروری 1980 بحيث مشاور امنيت ملی جيمی کارت... ادامه