موسیقی در کدام اسلام حرام است؟ اسلام عبادی ويا اسلام ديوبندی!

موسیقی در کدام اسلام حرام است؟ اسلام عبادی ويا اسلام ديوبندی!

اخیرا سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ که سخنگوی طالبان هم است می گوید:

بهتر است هنرمندان به دنبال شغل دیگری برای خود باشند. همچنان او در گفتگویی با روزنامه نیویورک تایمز گفته بود که این گروه ممکن است موسیقی را ممنوع کند. چون در اسلام حرام است. لازم به ذکر است که طالبان در دوره قبلی حکومت شان هم دیدگاه بسیار سختگیرانه ای افراطی برداشت شده از تفکر منحط ديوبندی نسبت به هنر و رسانه ها داشتند و عملا هیچگونه فعالیتهای هنری در آن دوران سياه اجازه نداشت.

آنچه در اسلام حرام است، افکار و اعمال تندروی و خشونت است؛ نه هنر و ادبيات که نوازنده ی روان انسان و در مجموع زیبایی هاست.

مشکل اساسی دراين جاست که طالبان معتقد به اسلام ديوبندی پاکستان هستند نه اسلام عبادی محمدی. احمد رشيد ژورناليست مشهور و مؤلف کتاب ظهور آسيای مرکزی؛ اسلام يا ناسيوناليسم؛ در يک نگارش پژوهشی تحت عنوان " پاکستان و طالبان" اين گروه را بدين شرح معرفی می نمايد:

«طالبان برای اين توسط پاکستان به وجود آمده و مسلح شده اند که اهداف دولت پاکستان را برای بازکردن راههای تجارت با آسيای مرکزی از طريق افغانستان تحقق بخشند....

درحالی که همۀ طالبان به زبان مادری خود، يعنی پشتو صحبت می کنند، زبان دوم آنها فارسی(زبان مشترک مردم افغانستان) نيست؛[بلکه] زبان اردوی پاکستان است.

بسياری از طالبان تذکرۀ پاکستانی دارند؛ چون سالها در اردوگاههای پناهندگان درپاکستان زندگی کرده اند و هزاران نفر از آنها درانتخابات سال ۱۹۹۷ در بلوچستان، به حزب پاکستانی مورد علاقۀ خود، يعنی جمعيت علمای اسلام رأی دادند....

فعالين جمعيت علمای اسلام، ديوبندی ها هستند، که پيرو يک گروه اصلاح طلب بنيادگرا می باشند و اسلام و بويژه اوامر و نواهی آن درمورد زنان را به طرزی افراطی تفسير می کنند....

به علاوه ديوبندی ها ضديت عميقی با مسلمانان شيعه دارند و آنها را کافر می شمارند و در نتيجه ضد ايران نيز به شمار می آيند. طالبان با ارتباط محدودی که با جهان داشتند به مدرسه های جمعيت علمای اسلام وارد شدند، فقط از دانش ملاهای تنگ نظر روستايی برخوردار شدند و بزودی به ديوبندی های سرسخت و متعصب مبدل گشتند.

لذا، تفسير طالبان از اسلام با حال وهوای پشتونوالی، که رمز قبيله ای پشتونهاست؛ تفسيری به طور افراطی بدوی بود. درحالیکه [ازاينکه] جمعيت علمای اسلام هرگونه نقش سياسی زنان را منع می کرد، طالبان آموزش و کار را نيز برای آنها ممنوع ساختند ودرحالی که [ازآن جايیکه] جمعيت علمای اسلام، ايران و شيعه ها را لفظاً مورد حمله قرارمی دادند، طالبان عبدالعلی مزاری، رهبر اصلی شيعيان افغانستان را به قتل رسانيدند....»

مشکل ديگری دراين است که طالبان از دانشهای انسانی نياز به زندگی انسان امروز سده ی بيست و يکم و عصر تسخير کيهان هيچ گونه بهره مندی نداشته، آنها بجز رفتن به مدرسه ديوبندی جمعيت علمای مولانا فضل الرحمان پاکستانی و خوانش اسلام ديوبندی با حال و هوای رمز قبيله يی؛ از کسب دانشهای علوم طبيعی و اجتماعی ـ هنر و ادبيات ؛ فلسفه و اخلاق... بی بهره هستند.

آنها تعريفی از فرهنگ؛ هنر و ادبيات را نداشته و نمی دانند، که هنر چيست و چه رسالت دارد:

"هنر، انواع مختلف فعاليت خلاقۀ انسانی، مانند: موسيقی، تياتر، سينما، معماری، حجاری، نقاشی، ادبيات وغيره را دربر می گيرد و آن چنان شکلی از شعور اجتماعی است، که واقعيت را به شکل چهره های مشخص هنری(نه بشکل مفاهيم تجريدی) بازتاب می نمايد، که نه تنها وسيله ی درک واقعيت از طريق چهره است؛ بلکه افزار تأثير معنوی آن نيز می باشد."

روی همين دو مصيبت زندگی برانداز آنهاست که از يکطرف دانش علمی از تعريف علم و فرهنگ و هنر و ادبيات نداشته و ازجانبی برداشت آنان از دين اسلام مطابق تعريف مدرسين  ديوبندی های پاکستان؛ آنها را از سده ی بيست ويکم به عصر حجر پرتاب کرده و دربست درخدمت "آی. اس. آی" قرارداده است.

آنچه که گفته شد اين نتيجه بدست می آيد، که طالبان و حتا شمار بيشتری از قشر روحانيت سرزمين ما، نسبت دوری ويا عدم دسترسی به پژوهشهای علمی دانشمندان و پروگرامهای هنری راديو و تلويزيون وساير رسانه های جمعی و انترنت؛ برداشت درست و واقعی از تعريف فرهنگ و جايگاه زندگی ساز هنر که يکی از بخشهای مهم آن "موسيقی"  است؛ ندارند و تفکر آنان دراين رابطه، بربنياد پندارهای واهی و التقاطی عصر حجر و سنتهای خرافی قبيله يی، استوار بوده، از پيشرفتهای علوم و درخشش انواع فعاليتهای خلاقۀ هنری، تهی بوده است. بنابران ايشان چيزی را نديده و نه فهميده، بصورت کورکورانه وبگونۀ تخيلی روی ان قضاوت کرده، حکم دلخواه خويش را صادر مینمايند.

اما، درعين زمان بايد بصراحت اذعان داشت که اين گونه تاريک انديشی و همه چيز را سياه ديدن؛ مزدوری و انجام خدمت به دشمنان صلح و آزادی بوده، که شامل حال طالبان، داعش، تنظيم های بنياد گرای جهادی وساير گروه هایی دیگر افراطی و ترورستی می گردد، که حتا مانع کنسرت هنرمندان در هرات نيز شدند.

همين مصيبتهای بزرگ: بی بهره بودن از دانشهای انسانی؛ نادانی  از اسلام عبادی؛ پيروی از تفکر ديوبندی پاکستانی؛ تطبيق امر و نهی آی. اس. آی پاکستان موجب شده است که چهل و سه سال جنگ بالای مردم افغانستان تحميل گردد؛ همه علماء، دانشمندان؛ هنرمندان و روشنفکران کشور را ترک کرده راه فرار را در ديار غربت درپيش گيرند؛ نظرمحمد مشهور به خاشه‌زوان، عبدالله عاطفی، عبدالله فوآد اندرابی...  بصورت بی رحمانه کشته شدند؛ صحرا کریمی، آریانا سعید، وجیهه و فرید رستگار و... وطن را ترک کردند و پخش موسیقی و حضور مجریان زن در شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی ممنوع شد. این تنها بخشی از آوار مصیبتی است که از زمان سقوط کابل بر سر مردم افغانستان ریخته شده است.

درست بخاطر دارم، ۳۱ سرطان بود که طالبان، نظرمحمد مشهور به خاشه‌زوان را در یکی از روستاهای قندهار دستگیر و پس از توهین و سیلی زدن به او، تیربارانش کردند. در فیلم منتشرشده از دستگیری این کمدین، یکی از افراد مسلح از او پرسید کجا دستگیرش کرده‌اند و خاشه در جوابش گفت «روز عید در خانه‌ام». او می‌خواست چیزی بگوید که یکی از افراد مسلح به صورتش سیلی زد و گفت «خفه شو.»این کمدین قندهاری، به خاطر گفتن جوک‌ها، لطیفه‌ها و متن‌های طنز که ویدئوهایش در فضای مجازی هواداران زیادی داشت، مشهور بود. نظرمحمد که طبعی گرم و سرخوشانه و زبان و بازی طنازی داشت، در چند سال گذشته به چهره دوست‌داشتنی شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده بود. پیکر وی، در حالی که دستانش از پشت بسته بود و طالبان به سر او شلیک کرده بودند، در منطقه دند قندهار پیدا شد. 

هنرمندانی که در افغانستانِ تحت سلطه طالبان ترور شدند ويا کشور را ترک کردند

 

نرگس کیانی: صحرا کریمی، آریانا سعید، وجیهه و فرید رستگار و... اینها هنرمندان افغانستانی مثل دانه‌های تسبیحی‌اند که روی زمین پخش شده‌اند و حتی نمی‌شود به آسانی پیدای‌شان کرد. نخِ کابل پاره شده و دیگر جایی برای کنار هم ماندنِ دانه‌ها نیست. از لحظه سقوط کابل در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ (۲۴ مرداد ۱۴۰۰) و روزهای پیش از آن، نفس هنر و هنرمندان در افغانستان زیر پای طالبان به شماره افتاده و تصاویر و اخبار دردناک بسیاری از آن به جهان مخابره شده است:

شامگاه چهارشنبه ۱۳ مرداد خبر آمد طالبان عبدالله عاطفی، شاعر و مورخ افغانستانی را هم در منزلش در ولایت ارزگان، شکنجه کرده و به قتل رسانده‌اند.

امرالله صالح، معاون اول سابق ریاست‌جمهوری افغانستان در واکنش به کشته‌شدن این شاعر گفته بود: «عبدالله عاطفی دو فوق‌لیسانس در اقتصاد و تاریخ داشت. طالبان او را از خانه‌اش در شهرستان چوره ارزگان بیرون کشیدند و جابه‌جا کشتند. جرم او این بود که اقتصاد و تاریخ می‌دانست. مغز افغانستان زیر حمله است. طالبان و حامیانش یک ویرانه می‌خواهند.»

آوارگانی در چهار گوشه جهان: صحرا کریمی، کارگردان و نویسنده و نخستین زنی که ریاست افغان فیلم (اصلی‌ترین نهاد دولتی سینمایی افغانستان) را بر عهده داشت طبق آن‌چه در توئیتِ ۱۷ آگوست (۲۶ مردادِ) خود نوشت با کمک «آکادمی فیلم و تلویزیون اسلواکیا، رئیس‌جمهوری اوکراین و وزارت خارجه، سفارت ترکیه و سفیر اسلواکی» بود که توانست از کابلِ تحت سلطه طالبان بگریزد.

آریانا سعید: خواننده و ترانه‌سرای افغانستانی و داور برنامه «ستاره افغان» هنرمندی که با آواز دلنوازش نه تنها در سنگر دفاع از حقوق زنان افغانستان؛ بلکه از آزادی و آزادمنشی انسان و انسانيت دربرابر ديو سياه توحش به مقابله و پيکار آنگونه برخاست، که درسرايش آهنگ رخشانه نامراد داوران اشک ريختند؛ از ميان مجموع آوازخوانان  تنها آريانا سعيد بود که از حنجره رسايش فرياد برکشيد و گفت:

گر" آمنه " و " رودابه" نبودند  ــ " محمد " ، " رستم " و " سهراب" تو کو؟

بلی ! اين آريانا سعيد بود که در ولايات صعب العبور بشمول ولايت باميان رفت و بخاطر زدودن رنجهای بيکران فرزندان کاوه ی آهنگر در دهکده ی آهنگران مرکزباميان آهنگ های شاد را به زبان خود آنها خواند.

اين آريانا سعيد بود که در غازی استديوم (جايی که طالبان زنان را در دوران وحشت نخستين، تيرباران می کردند؛ کنسرت بزرگی را به راه انداخت و با خوانش آهنگ " قرصک پنجشير" هزاران تن ساکنين کشور را به وجد و خروش و پای کوبی آورد. چشم دشمنان و حسودانش کورباد!  

اما اين هنرمند قابل افتخار کشورمان هم که پیش‌تر نیز بارها از سوی طالبان تهدید به مرگ شده بود، از کابل با هواپیمای باری آمریکایی مجبور به ترک ميهن مألوفش گرديد.

وجیهه رستگار، خواننده زن اهل افغانستان و همسرش فرید رستگار، خواننده و آهنگساز افغانستانی که پیش‌تر نیز با مشکلاتی از قبیل لغو کنسرت‌شان مواجه شده بودند، از جمله دیگر هنرمندانی‌اند که در روزهای اخیر افغانستان را ترک کرده‌اند.

یکشنبه، هفتم سنبله بود که مسعود اندرابی، از وزرای سابق دولت افغانستان از کشته‌شدن عبدالله فوآد اندرابی، خواننده محلی در ولایت بغلان واقع در شمال غرب این کشور به دست طالبان خبر داد.

او تأیید کرد که افراد مسلح طالبان فواد اندرابی را از خانه‌اش در روستای کیشن‌آباد اندراب بیرون کشیدند و به قتل رساندند.

حسین علیشاپور، خواننده و پژوهشگر موسیقی کشورمان، با انتشار تصویری از این خواننده محلی افغان نوشت: «آوازخوان را از خانه‌اش بیرون آوردند و تیربارانش کردند.» محمد معتمدی، دیگر خواننده شناخته‌شده ایرانی هم با انتشار فیلمی از ساز زدن اندرابی نوشت: «عبدالله فواد خواننده فارسی‌زبان و بی‌گناه و مظلوم افغانستان به دست ناپاک طالبان تیرباران شد. کسی نیست این جنایت‌ها را محکوم کند؟»

بنابر آنچه گفته آمد، اين نتيجه بدست می آيد، که طالبان همان شاگردان مدرسه های ديوبند پاکستان و پيشمرگهای برنامه های نظاميان پنجاب و پيروان درسنامه های مولانا فضل الرحمان پاکستانی اند که تطبيق برنامه های سياسی ـ اقتصادی اسارتبار دولت پاکستان و سازمان "آی. اس. آی" را در قالب اسلام ديوبندی، و ادعای پشتونوالی! پيشه کرده اند. آنان آزادی و اراده ی مستقلانه از خود ندارند. بنابرآن، حرف های نگارشهای پيشين خود را يکبار ديگر تکرار نموده با صراحت کامل خدمت هم ميهنان عزيزم بعرض می رسانم، که طالبان همان "جامه سپيدان سيه دل" که بودند، همان هستند؛  هيچ تغييری در گفتار و کردار آنان ديده نمی شود.

به گفته ی شاعر:

هيچ صيقل نکو نخواهد کرد  ــ  آهنی را که بد گهُر باشد

مقالات مرتبط

...

آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقه‌ا... ادامه

...

اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت می‌کند گزارش تکان دهنده‌ا... ادامه

...

این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی‌!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه

...

با دریغ و درد خبر آمد که عبدالاحمد خاکسار هنرمند مردمی بخش تیاترو سینما  ادامه

...

  و باز در سرزمین درد ها و رنج ها، در روند اندوه بار کوچ بی برگشت به وادی خموشان؛ از جمع بینوایان رو... ادامه

...

ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه

...

افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه

...

دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه

...

دنیا تروریسم دولتی به رهبری طالبان را با رویکرد تعامل، تحمل می کند. از منطقه تا جهان همه در تلاش اند... ادامه

...

در جنگ روانی، همواره، دستگاه های استخباراتی به مدد رسانه ها و وسایل اجتماعی، تلاش می کنند تا برای تط... ادامه