تا بامداد...!
غفار عریف
تا بامداد...!
شب عشق در راه ست؛
برای خوش آمدی گفتن به روز زایش خورشید؛
باید از تنگنای تاریک گذرگاه آذر ماه، گذر کرد.
و، با گذر از بلندای شب؛
با شمع افروزی، برای پذیرایی میترا؛
باید به انتهای خیابان پاییز رفت و تا بامداد:
با سرور و سرود؛ پیروزی مهر و شکست اهریمن را جشن گرفت.
و، در سپیده دم روز خورشید؛
ترانه آزادی و آزادگی را خواند، و
آهنگ پیمان بستن به نیکی و نیکوکاری را ترنم کرد.
باد آسایش، گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا ندمد
(سعدی)
شب یلدا بر همگان خجسته باد!
(پایان )
۲۰ / ۱۲ ۲۰۲۲