بازنشر، مقاله ی روانشاد اکادميسين دستگير پنجشيری (پيرامون شخصيت و کارکردهای حزبی و سياسی زنده ياد ببرک کارمل)
بازنشر، مقاله ی روانشاد اکادميسين دستگير پنجشيری
(پيرامون شخصيت و کارکردهای حزبی و سياسی زنده ياد ببرک کارمل)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زنده یاد ببرک کارمل چهارده سال پیش جاودانه شد!
بخش اول
درباره نقش شخصیت، پیشینۀ کار زنده گی ومبارزۀ زنده یاد ببرک کارمل همه صفوف وکادرها ومردم افغانستان، دوستان، مخالفان و دشمنان حزب دموکراتیک خلق افغانستان به درجات متفاوتی آگاهی دارند.
این رهبر پیگیر در یک برهۀ تاریخ زنده گی پرجوش وخروش حزب دموکراتیک خلق، درپارلمان، بیرون پارلمان و دردوران حاکمیت خلق وگسترش جنبش جوانان، زنان و زحمتکشان کشور، علی رغم سنگ اندازیهای آشکار و پنهان واپسگرایان منطقه وامپریالزم جهانی، گامهای استواری بسود تحولات دموکراتیک جامعه مستعد به تکامل ما برداشته اند وباور دارم که با پیدایی یک فضای روشن زنده گی کار ومبارزه، روزتاروز شناخت توده ها ازین دولتمرد آ گاه میهن وکارنامه های ترقیخواهانۀ ایشان گسترده تر وژرف تر میشود.
بادرک این واقعیتهای زندۀ تاریخی، من به این باورم که درحال حاضر بهترین یاد وبود اززنده یاد رفیق کارمل و دیگر رهبران ما، همانا بزرگداشت از کارنامه ها، آموزشها و اندیشه های پیشرو و پاکیزه نگهداشتن آرمانهای انسانی و میراثهای معنوی و سیاسی ایشان از تحریفها و تصرفهای ناهنجار جعلکاران تاریخ و دشمنان سوگند خوردۀ زحمتکشان میهن میباشد. بنابرین توجه شمارا به عمده ترین نکات سخنرانی ببرک کارمل جلب میکنم که درست چهل وسه سال پیش؛ پس ازاعلان انشعاب حفیظ الله امین، در 14ثور 1346 خورشیدی، در پلنوم وسیع کمیته مرکزی وفعالان حزبی ایراد کرده بوده اند.
بیاد باید آورد که متن قلمی این سند را علی رغم سه بار حملۀ پولیس برمنزلم و دستبرد بر دست نوشته هایم (دردوران محمد ظاهرشاه، سردارمحمد داود و دکتور نجیب الله) به همت کارگران فساد ناپذیر دیارم از گزند باد وباران،افراطکاریهای مستبدانه و کنجکاویهای بی مزه باشه های دست آمیز دستگاه شکنجۀ دکتورنجیب الله، درامان نگهداشته ام.
اینک این بار سنگین امانت تاریخ را درپایان عمر، به وارثان شایسته و ادا مه دهنده گان راه و رسم نبرد عادلانۀ زنده یاد ببرک کارمل؛ بویژه به رفیق واحد فیضی گردانندۀ فرهیختۀ تارنمای وزين " سپیده دم"، به فعالان فساد ناپذیر حزب دموکراتیک خلق افغانستان، می سپارم تا از گرهگاهها ی تضادهای درون جمعیت دموکراتیک خلق وانگیزه های انشعاب 14ثور 1346 خورشیدی آگاهی بیشتر، دقیقتر و ژرف تر بیابند ودرفش آرمانهای پیشرو رهبران وشهیدان حزب دموکراتیک خلق را، در افغانستان مستقل، متحد، دموکراتیک و تجزیه ناپذیر و در شرق مسلمان؛ خراسان باستان و همه قاره های سیاره ما، برافراشته نگهدارند!
باید دانست که دراین مقاله، سخنان ببرک کارمل درمیان ناخنکها گرفته میشود.
تدویر پلنوم وسیع کمیته ء مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق (اکثریت)
نخستین پلنوم وسیع کمیته مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق، در 15عقرب 1346 خورشیدی برابر به ( 7نوامبر 1967 )، درشهر کابل تشکیل گردید.
ببرک کارمل رهبر جناح اکثریت جمعیت دموکراتیک خلق، بیانیه ء اساسی پلنوم وسیع کمیته ء مرکزی را " زیرعنوان " تیزها " (منطق) " وظایف تاریخی ما " تقدیم کرد" و مورد غور، تایید و تصویب قرارگرفت.
دراین پلنوم وسیع اعضای اصلی و مشورتی کمیته مرکزی، اعضای کمیتۀ ولایتی شهرکابل، مسؤولان کمیته های سازمانهای جمعیت دموکراتیک خلق، ازجمله سازمانهای اتحادیه ء کارگران، زنان، محصلان (دانشجویان) اشتراک داشته بودند.
احکام " وظایف تاریخی ما "، پس ازمرام " جمعیت دموکراتیک خلق " نخستین کارخلاق این جمعیت بوده است.
درپایان ازهمه نیروهای ملی، دموکراتیک وترقیخواه افغانستان صمیمانه تقاضا شده بود " تا به شیوه ء رفیقانه انتقادها، پرسشها، نظرات اصلاحی وتکمیلی خودرا، به مقصد تصحیح تیزهای" وظایف تاریخی ما " به آدرس جمعیت دموکراتیک خلق گسیل بدارند. "
و ظایف تاریخی جمعیت دموکراتیک خلق افغانستا ن:
- درباره ء جمعیت دموکراتیک خلق، پیدایی انشعاب درآن ؛
- نخستین تیزها ومنطق دستورالعمل ها و شعارهای پلنوم وسيع (اول) کميتۀ مرکزی (اکثريت) جمعيت دموکراتيک خلق افغانستان.
پیشگفتار:
" افشای سازمان جاسوسی امریکا (سیا) ازطرف یکی از اتباع افغانستان ومداخله ء بیشرمانه ء این سازمان در امور داخلی کشورهای جهان از جمله درکشورما، درحقیقت امر اعلان آشکار مداخله ء امپریالزم درافغانستان بود که مردم آزا دیخواه نیروهای وطنپرست ملی وترقیخواه جامعه را سخت تکان داد وبه غرش در آورد ...."
"جمعيت دموکراتيک خلق افغانستان، يگانه جمعيت نيرومند ملی و پيشاهنگ طبقه ءزحمتکش" دراین برهه ء تاریخ " اگر از یکسو به مثابه پیشاهنگ نهضت ملی ودموکراتیک جامعه ضربات پیهم به پیکر استبداد ،ارتجاع ومیراثخواران استعمار وارد کرد طبعاً ازسوی دیگر خودرا با واکنشها، حملات و توطیه های ارتجاع داخلی ونیروهای سیا ه خارجی مواجه ساخت". جنبش نجات بخش دموکراتیک ملی میهن ما، بویژه در دوران استقلال (1919) افغانستان، بنابر توطیه های ارتجاع سیاه واستبداد استعماری و ایجاد تفرقه ازیکسو وشوربختانه به علت اشتباهات رهبران از سوی دیگر پیوسته به شکستهای سنگینی روبه روگردید.
انشعا ب جمعیت دموکراتیک خلق نیز یکی ازهمان توطیه های محیلانه ای بود که در روند مبارزات دلیرانه جنبش ملی ودموکراتیک جامعۀ ما ازسوی محافظه کاران کهنه ونو انگلیس وامریکا واقمارعربی و پاکستانی آنان دریک برهۀ مشخص تاریخی کشورعزیزما چیده شد.
رهبری (اکثریت) جمعیت دموکراتیک خلق، پس از نشر وپخش مرامنامۀ جمعیت، توقیف جریده ء خلق ارگان مرکزی جمعیت، توطیه ترور نیروهای ارتجاع علیه فرکسیون ج .د.خ درشورا (ولسی جرگه ) وتظاهرات عظیم شهریان کابل وتعطیل ولسی جرگه برای یک هفته به منظور تأمین مصئونیت وکلای شورا ودفاع از فرکسیون ج.د.خ؛ بارها به کمیته مرکزی خاطر نشان کرده بود که " نقشه ء توطیه ارتجاع خارجی وداخلی علیه جمعیت ما، ایجاد انشعاب در داخل جمعیت است ".
رهبری اکثریت جمعیت روی این اصل پافشاری میکرد که " یک سازمان سیاسی طراز نوین طبقه زحمتکش ودارای تیوری مترقی وجهان بینی علمی، بدون یک اساسنامه ای که اصل عمده و رهنمای ساختار تشکیلاتی آن مرکزیت - دموکراتیک باشد؛ نمیتواند که بصورت صحیح انکشاف کند و شایسته گی پیشاهنگی طبقۀ زحمتکش افغانستان وعالیترین شکل سازمانی وسیاسی آنرا داشته باشد و مسئولیت تقویت نهضت دموکراتیک ملی افغانستان را دراین مرحلهء تاریخی به عهده گیرد ".
در روشنایی رهنمودهای کنگره ء مؤسس (کنگرهء اول) باید اساسنامۀ جمعیت از سوی کمیتهء مرکزی طرح وتطبیق میشد.
این پیشنهاد بویژه پس از نشر اساسنامه ء " حزب مترقی دموکرات " حکومت محمد هاشم میوند وال درجریده ء رسمی، از سوی رهبری اکثریت درکمیتهء مرکزی مطرح گردید.
دوسال تمام، پلنوم کمیته ء مرکزی هرهفته یک بار دایر میشد؛ زیرا مدافعان حفیظ الله امین رهبری خودرا درمیان اعضای اصلی کمیتهء مرکزی در اقلیت میدیده اند. پس از بیش ازدوسال تعلل بهانه تراشی ومقاومت سرانجام فیصله به عمل آمد تا مسوده ء اساسنامه مهیا گردد. برای انجام این امر کمیتۀ مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق کمسیونی را تعیین کرد؛ این کمسیون به رهبری ببرک کارمل، جاودان یاد محمد طاهر بدخشی، دستگیر پنجشیری و دکتور شاه ولی " طرح اساسنامه را پس از سه ماه مباحثه مشاجرات وبرخوردهای جدی تنظیم نمود واین طرح سرانجام در آغاز سال 1346 خورشیدی از سوی اعضای اصلی کمیته مرکزی مورد تصویب مقدماتی قرارگرفت و چنین پیشنهاد شد که پلنوم کمیته مرکزی دایر شود و طرح نها یی اساسنامه تصویب گردد .... "
" - با بازگشت مرحوم محمد هاشم میوندوال از سفرامریکا مسأله مداخله ء سازمان جاسوسی ایالات متحده امریکا (سیا) در امورداخلی کشو ما چون بمبی منفجرشد؛ مجلس شورا، مراکز تعلیمات عالی دانشگاهها، نیروهای ملی ودموکراتیک و ترقیخواهان شهرکابل بصورت عمومی به جنبش آمدند؛
- گرانی قیمت غله وقحطی درگوشه گوشهء کشور فریاد مردم را بلند کرد، قیمت یک سیر گندم به 150 افغانی رسیده بود، ناخورسندی در دانشجویان دانشگاه کابل احساس میشد ".
نهضت کارگران اگرکه پهنا وژرفای لازم نیافته بود؛ ولی دورنمای رشد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان بیش ازدهقانان بیسواد روستاها روشن تر به نظرمیرسید. موجز اینکه نیروهای واپسگرای داخلی وخارجی به گونه حیوانا ت درنده وحیله گر، ازیکسو علیه ج د.خ چنگ ودندان نشان میدادند واز سوی دیگر به مقصد منفجرساختن جمعیت ازدرون درهمه عرصه های مبارزه اجتماعی، ملی، اعتصابی و سیاسی کشور تلاشهای موذیانه میکردند. به یک سخن سکون پرستان کژآهنگ کشور با استفاده ازین هوا وفضای بحرانی و آشفته، به ایجاد انشعاب توفیق یافت؛ اگرکه عوامل انشعاب فراوان است ودربخشهای آینده این اعلامیه، پیرامون آن به تفصیل گفتگو خواهد شد؛ به یک سخن"عمده ترین عامل انشعاب جمعیت دموکراتیک خلق پشت کردن به گوهر مرکزیت ـ دمو کراتیک، مطلق کردن مرکزیت، تمکین نکردن به اصل تبعیت اقلیت از اکثریت و بدعت مسأله انتصاب در جمعیت ما... بوده است "ولی" جمعیت دموکراتیک خلق "( اکثریت) به انتصاب ومرکزیت فاقد گوهر - دموکراتیک تمکین نکرد و سرانجام کمیته مرکزی به اکثریت اصولی واقلیت غیر اصولی منشعب شد".
کمیتۀ مر کزی (اکثریت) جمعیت دموکراتیک خلق، این انشعاب را که به شیوۀ غیر اصولی ومغایر موازین اساسنامه ازسوی رهبری اقلیت ج.د.خ بر کمیته مرکزی اکثریت ح.د.خ تحمیل گردید، از یکسو با نهایت تأثر می نگریست؛ ازسوی دیگر آنرا نشانه رشد آگاهی وبلوغ اکثریت می پنداشته است ودرراه وحدت کلیهء محافل وعناصرترقیخواه کشور درداخل وخارج کشور، بویژه باآن اعضای جمعیت که درنتیجه انشعاب راه وزنجیر اصول را گمکرده بوده، از هیچگونه تلاش پرامیدی دریغ نه میکرده اند وبرای تحقق این امر حیاتی خواه بصورت تبادل نظرهای فردی یا گروهی، خوا ه درصورت ایجاد کنفرانسها و جلسات مشورتی ومفاهمه متقابل نیروهای ترقیخواه، درهرکجا بدون تنگ نظری وبهانه تراشی، تعلل بی پایه وخُرده گیری و با فروتنی انقلابی، فرایند اتحاد ووحدت ایده ئولوژیک وسازمانی را آهنگ شتابنده می بخشید .... "
ببرک کارمل رهبر(اکثریت) ج.د.خ یک باردیگر درعمل ونظرجمعیت خودرامعرفی کرد که:" ج.د.خ ، پیشاهنگ طبقۀ زحمتکش افغانستان وعالیترین شکل سازمانی وسیاسی آن است؛
ـ ج.د.خ. (اکثریت) برمبنای اتحاد داوطلبانه ء نیروهای پیشرو و آگاه خلقهای افغانستان به ویژه برپایه اتحاد داوطلبانه کارگران، دهقانان، پیشه وران وطندوستان وروشنفکران و ترقیخواهانی استواراست که: " مرامنامه نشرکرده ء شمارهء اول ودوم جریدهء خلق" واساسنامهء آنرا قبول ودرراه تحقق آن مبارزه میکنند؛
- ح. د. خ. (اکثریت) افغانستان، درهمه احوال واوضاع ، خودرا درپیشگاه وطن عزیز خود ومردم افغانستان مسئول میداند؛ با تشخیص این وظایف مبرم ازمنافع تمامی طبقات وقشرهای ضد استبداد ی، ضد واپسگرایی، ضد ستم ملی، ضد امپریالستی کشور دفاع ودر راه تطبیق ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی واستقرار دولت سیکولار دموکراتیک، متحد، مستقل پارلمانی وایجاد جبهه ء متحد ملی ـ دموکراتیک فعالانه تلاش میورزد.
براساس تحلیل وضع اجتماعی(45 سال پیش از امروز) و درک قانون عینی تکامل جامعه ء ما " هدف عمدهء استراتیژیک ج.د.خ. (اکثریت) دران مرحله ء تاریخی، به پیروزی رسانیدن نهایی نهضت دموکراتیک ملی، حکومت دموکراسی ملی وتعقیب راه رشد غیر سرمایه داری که محتوای اساسی آن عبارت بوده است:
- تأمین استقلال ملی (سیاسی واقتصادی)؛
- امحای مناسبات کهنهء فیودالی از طریق اصلاحات ارضی؛
- تأمین حقوق و آزادیهای دموکراتیک؛
- طرد وامحای بقایای استعمار کهن ماهیت وپدیده ء استعمار نوین وامپریالزم از کشور؛
- هدف غایی ج.د.خ (اکثریت) ایجاد جامعه سوسیالستی درکشور بوده است ".
- ج.د.خ (اکثریت) درآن برهه ء مبارزات پیگیر خو د: - " به پرورش اعضای جمعیت بر پایه و فداکاری به مصالح طبقهء زحمتکش ونهضت ملی ـ دموکراتیک افغانستان محبوب، کار وتوجه میکرد و در صفوف وفعالان جمعیت پرورش روحیه عالی وطندوستی، علاقهء آتشین با جنبشهای ملی ـ دموکراتیک ومترقی جهان و دفاع از صلح پایه دار جهان را، درمرکز وظیفه ء انسانی ملی و بین المللی خود قرارداد ".
درپایان این پیشگفتار خاطر نشان گردیده بود که:
" نباید با نیروهای دموکراتیک ملی به علت اختلاف نظر آنان با نیروهای طرفدار سوسیالزم علمی چهره برافروخت وفاصله گرفت" این شیوه ی برخورد، از سوی پلنوم وسیع کمیته ء مرکزی: " به مثابه زشت ترین نشانه سکتاریزم، جزمیت قاطعیت بیش ازحد، موضعگیری تنگ نظرانه وخود خواهانه توصیف شد ودرنتیجه مانع تحقق مرام دموکراتیک خلق واشتباه غیر قابل عفو ستراتیژیک ارزیابی گردید " .
دران پلنوم وسیع روی این موضع نیز پا فشاری شده بود: " درحالیکه ایجاد یک جبهه متحد دموکراتیک وملی ضد استبدادی ضد واستعماری، ضد فیودالزم وضد امپریالزم را باید درمرکزتوجه وهدف اساسی خود قرارداد، بازهم نمیتوان اعمال عناصری را که طریق انشعاب را، در جمعیت دموکراتیک خلق اتخاذ کرده اند وموجب کندی فرایند وحدت عمل ونظر میشوند به حساب نیاورد ودر راه وحدت، ایجاد وتقویت اصولیت در جمعیت بصورت پیگیر مبارزه نکرد ".
درآن پلنوم، این مسأله نیز درمرکز توجه قرارگرفت که " شرط عمده این امر آنست که تمام اعضای جمعیت ونیروهای ترقیخواه درداخل وخارج کشور نخست در باره ء جمعیت ما وعلل انشعاب آن معلومات صحیح به دست آورند وثانیا به درستی بدانند و آگاهی ژرف یابند که جامعه وکشورما در چی وضع است وظایف سیاسی وسازمانی ما چیست وثالثا با تمام امکانات وقدرت برای تحقق این وظایف تاریخی فعالانه اقدام کنند.
پیش ازآنکه وحدت وهمبسته گی ایجاد و تأمین شود ونیروهای ترقیخواه درداخل وخارج کشور با هم متحد شوند وجوشش وپیوند اصولی یابند هنوز ضرورت است تا حدودی که وضع وشرایط سیاسی اجازه بدهد مسایل مورد اختلاف بصورت قاطع وصریح حل و روشن گردد".
درباره ء جمعیت دموکراتیک خلق وپیدایی انشعاب درآن
1 - ایجاد جمعیت دموکراتیک خلق ونقش آن درنهضت؛
در گزارش پلنوم کمیته مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق (اکثریت) افغانستان درباره ایجاد جمعیت ونقش آن درنهضت نوشته شده است که:
"نهضت خلقهای کشور ومبارزه ء نیروهای ملی و آزادیخواه علیه استعمار، استبداد و واپسگرایی پیشینه ء دور ودراز دارد؛ جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان همزمان با بلند شدن شعارهای " آستانه ء تحول" و" دموکراسی افغانی" در دوران حکومت انتقالی داکتر محمد یوسف صدراعظم وجلب وجذب عناصر ملی، دموکراتیک ومترقی به ابتکار شماری از محافل ترقیخواه کشور به تاریخ 11جدی 1343خورشیدی (اول جنوری 1965) در کنگره اول (کنگرهء مؤسس) ودر شرایط انکشاف نسبی اقتصادی و استقرار مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وتخنیکی با کشورهای صلحدوست به ویژه در شرایط پیدایی ورشد نسبی طبقه کارگرجوان ونهضت ملی دموکراتیک خلقهای افغانستان، ایجاد گردید وطی مدت کوتاه حیات سازمانی وسیاسی خود، از چند محفل کوچک وپراگنده به یک سازمان بالنسبه متشکل تردربین شهریان، روشنفکران ،کارگران وقشرها ولایه های زحمتکش کشور مبدل شد.
ج.د.خ با وصف دسایس وتهدید استبداد، ارتجاع واستعمار، وجود انحرافها، نبود تجربه ء کافی سیاسی و ضعف تیوری قابلیت حیاتی خودر ا بالا برد.
پس از تشکیل کنگره اول ( کنگرهء مؤسس) عناصر اصولی درمقام رهبری جمعیت، طبق اصول مرامی ودستورالعملهای تشکیلاتی کنگره ، درفکر ایجاد روحیه جمعیتی، درک اصول سازمانی وموازین تشکیلاتی، طرح مرامنامه و اساسنامه وارتقای سطح تیوریک وتعیین خط مشی عمومی وجاری جمعیت افتاد؛ این ضرورت تاریخی درهمان بد و امر تاسیس جمعیت درمیان عناصر مترقی محسوس بود؛ با درک وشناخت این ضرورت نخستین فیصله نامهء کمیته ء مرکزی نزدیک به سه ماه پس از تأسیس کنگره ء اول صادرگردید.
جمعیت درهمان دوره ء کودکی و زنده گی تشکیلاتی خود در انتخابات دوره ء دوازدهم ولسی جرگه اشتراک فعال وابتکار کم نظیر کرد؛ جمعیت ما در14 حوزهء انتخابا تی کاندید ان خودرا داشت.
اول – کاندیدان موفق:
1 ـ رفیق ببرک کارمل ، ازحوزه های 9 و 10 شهرکابل؛
2 – رفیق دکتورس اناهیتا راتب زاد از حوزهای 3 و 4 شهرکابل ؛
3 – رفیق نوراحمد نور از ولسوالی پنجوایی کندهار؛
4 - روانشاد فیضان الحق فیضان از ولسوالی رودات ولایت ننگرهار.
دوم - نامزدان ناموفق:
1 – رفیق سلطان علی کشتمند از ولسوالی چهاردهی کابل؛
2 – سلیمان لایق از ولسوالی پلخمری ولايت بغلان؛
3 – شادروان عبدالهادی کریم از ولسوالی رخه ء ولایت پنجشیر کنونی با 64 فیصد آرا به اتهام دادن شعار ضد سلطنت یکجا با دستگیر پنجشیری سازمانده فعالیتهای انتخاباتی خود گرفتار محکمه وبه شش سال حبس محکوم شد وبه علت بیماری جگر پس از دوسال حبس آزاد گردید واز سیاست دست کشید؛
4 – محترم نظام الدین تهذیب از مرکز ولایت کندز؛
5- محترم شرعی از ولسوالی سرپل ولایت سرپل کنونی؛
6 - الحاج عبدالقادر بهیار از ولسوالی خان آباد ولايت کندز؛
7 محمد اکرم کارگراز ولسوالی چاه آب ولايت تخار؛
8- محترم سید نورالله کلالی از مرکز ولایت هرات ؛
9 – زنده یاد عبدالسلام حاکم از ولسوالی خلم ولایت سمنگان؛
10 ـ [ زنده ياد محمد قاسم صافی از مرکز ولايت کاپيسا؛
11 ـ زنده ياد عبدالظاهر آشوب از شهرستان نجراب ولايت کاپيسا ـ سپيده دم]
دوم - سه نفر از جناح اقلیت جمعیت:
1- روانشاد نورمحمد تره کی از ولسوالی ناوه ولایت غزنی؛
2ـ حفیظ الله امین از ولسوالی پغمان ولایت کابل ( تا آن هنگام هنوز عضو اصلی جمعیت نبود؛)
3 ـ شاغلی مستو فی غلام محی الدین زرمتی که پس از مدتی مبارزه ء فعال سیاسی را ترک گفت" خدایش بیامرزاد.
دستاوردهای مبارزات انتخاباتی و سیاسی جمعیت دموکراتیک خلق
" تنها درشهر کابل درحدود چهل ( میتنگ) ، ملاقاتها وسخنرانیها ی رویاروی و زنده با شهریان کابل انجام یافت که دران پنجاه هزار از شهروندان کابل اشتراک فعال داشته اند.
به هنگام اعلان پیروزی ازساعت 9 - 11 شب: مظاهره ومارش باشکوهی به اشتراک 10 هزار از
صفوف، فعالان، رهبران، دوستان، علاقه مندان و دانشجویان و جوانان از شهرداری کابل آغازو تا شیرشاه مینه، پیروزمندانه پایان یافت.
- اشتراک مبتکرانه (اکثریت) جمعیت دموکراتیک خلق در انتخابات شورا(ولسی جرگه) وایجاد اعتبار دربین مردم، اشتراک در مبارزات انتخاباتی مبارزهء پارلمانی، اعتصابها، تظاهرات قانونی، علنی ومسالمت آمیز درجنبش؛ به خاطر نزدیک شدن به هدف استفاده ء مستقیم وغیر مستقیم از تربیون ( کرسی خطابه) ولسی جرگه؛
ـ تلفیق وتبدیل شکل مبارزه ء داخل پارلمانی به مبارزه ء خارج پارلمانی؛
ـ سازماندهی تظاهرات سه عقرب 1344 ش و تظاهرات، میتنگهای محصلان وتظاهرات 9قوس، سازماندهی اعتصابات کارگران ودانشجویان؛
- لغزانیدن ولسی جرگه با وصف ماهیت مسلط فیودالی آن به سمت وسوی دفاع از قانون اساسی وبیان دقیق مفاهیم ملی ،دموکراتیک ومترقی؛
- ایجاد اپوزسیون ضد حکومتها دریک صف متحد در داخل مجلس، افشاء گری کسترده از قانون شکنیهای آشکار وپنهان حکومت؛
- تا ثیر نهادن نسبی به مقاصد پیدایی بیداری خلق وشهروندان، دادن نیروی کشش واعتبار به جمعیت دربین خلق و مردم و جامعه ازطریق فرکسیون پارلمانی ولسی جرگه؛
- طرح پیشنهادها وتوضیحات اصولی طبق مطالبات دموکراتیک خلق کارگر؛
- تقدیم پیشنهادهای جدی به مقصد تعدیل اقلام غیر ضروری بودجه سالهای 1345- 1346؛
ـ طرح اصلاحات دموکراتیک ارضی و مبارزه علیه مناسبات کهن زمینداری - اربابابی ؛
- مبارزه علیه استبداد، ارتجاع بقایا ی استعمار و امپریالزم؛
- دفاع از حقوق زنان وحمایه ء اطفال وطرح پایه گذاری اتحادیه دموکراتیک زنان؛
- طرح مبتکرانه مسأ له پشتونخوا با مطالبه حکومت آزاد مؤقت آن ودفاع از نهضت نجات بخش ملی خلق پشتونخوا ، بلوچستان و دفاع از صلح پایه دار جهان؛
و درنهایت موضعگیری خلاق جمعیت دموکراتیک خلق برای نخستین بار با رأی ممتنع دربرابر خط مشی حکومت دکتور یوسف ورأی عدم اعتماد به خط مشی حکومت میوندوال؛
- مخالفت با استفاده از گاو کراچی سنتی دوران استبداد استعماری دردربار محمد ظاهرشاه و حذف مصارف این وسیله فرتوت نقلیه از بودجهء وزارت دربار به پیشنهاد فرکسیون پارلمانی جمعیت ودهها مطالب وقضایای دیگر ملی وبین المللی.... " و فهرست نامکمل خواستهای دادخواهانه مردم افغانستان بوده، که در گزارش مفصل پلنوم وسیع کمیته ء مرکزی اکثریت جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان بازتاب روشن داشته است.
دربارهء نشر جریده ء خلق ونشر مرامنامه ء ج.د.خ
" هر سازمان سیاسی تیپ نوین ودسته ء منظم ومرتب مردم در آغاز کار، بایستی بایک پروگرام تنظیم شده علمی خودرا درپیشگاه مردم وجنبش به نمایش گذارد، که دران هدفهای سیاسی، ملی، بین المللی ،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی سازمان واضح وروشن و میان خلق ودشمنان خلق مرز مشخص باشد وهدفهای دور ونزدیک یا به تعبیر دیگر هدفهای غایی وستراتیژیک خودرا با تحلیل مشخص از وضع مشخص جامعه و شناخت مرحله تکامل تاریخ جامعه تعیین نماید.
روی این اصل و در روشنی دستورالعملهای کنگره مؤسس؛ ج د.خ قادر شد تا پس از سپری شدن یکسال وچهار ماه، نخستین جریده جمعیت را بنام " خلق" برای سراسر افغانستان تأ سیس کند و برای اولین بار در روند تاریخ مبارزات ملی، قطب نمای صحیح مبارزه، به تعبیر دقیق تر مرامنامه تنظیم شدهء علمی وخلاق جمعیت دموکراتیک خلق را برای نجات طبقات ستمدیده کشور، بویژه برای کارگران ، دهقانان زحمتکش ومنورین وروشنفکران نشر واعلان کند ودر نتیجه صفحهء جدیدی را در فرایند مبارزه طبقاتی وسیاسی کشور بگشاید.
نقش تاریخی " مرام دموکراتیک خلق " ونشر جریدهء خلق به حیث ارگان ج.د.خ. درحیات جمعیتِ ما در واقعیت امر نقطهء عطف ومرز روشن مبارزات خلقهای افغانستان، بسوی رستاخیز نوین ومترقی بود. این تندپیچ تاریخی درعمل برای تمام رزمنده گان، در سراسر کشور سرچشمه الهام قرارگرفت.
دران برهه تکامل تاریخ، افغانستان درشرایطی قرارداشت که باید برمبنای اصول جهان بینی علمی تضادهای اجتماعی آن به صورت صحیح شناخته میشد؛ دردهای مردم تشخیص میگردید وراه درمان وعلاج درد های مزمن جامعه کشف میگردید و دورنمای مبارزه برای نیل به دموکراسی و اهداف استراتیژیک جامعه گشوده میشد و سرانجام مرامنا مۀ جمعیت باید تنظیم میشد وانتشار مییافت. بیاد باید آورد که این رسالت تاریخی از طرف جمعیت دموکراتیک خلق شجاعانه ایفاء گردید. انتشار گسترده " مرام دموکراتیک خلق " ونشر شش شمارۀ جریده ء خلق به گونه ء بمبی ازیکسو کلیه حصارهای نظام فیودالی قبیله سالاری ارتجاع وخارجی را درکشور ازبیخ وبن تکان داد وبه لرزه در آورد و درنتیجه آنان را با هم متحد ساخت وباعث صف آرایی در برابر مرام آزادی بخش جمعیت دموکراتیک خلق گردانید واز سوی دیگر علی الرغم دسیسه ها وتوطیه های وایجاد محیط رعب وترس نیروهای ارتجاع ، ج.د.خ. درمیان کارگران ومحافل روشنفکران وشهریان اعتبار ونفوذ گسترده یافت. بنابرین ارتجاع ( واپسگرایان ) بیش از نشر پنج شمارهء جریدهء خلق سخت بی تب وتاب گردید ه دست به اختناق " خلق" زد وپس از نشر شماره ششم از طریق هردو جرگه شورا موجبات تعطیل غیر قانونی جریدهء خلق فراهم گردید قانون دانان حکومت وسخنگویان آن درشورا تلاش تب آلود کردند تا مرام دموکرتیک خلق ونشرات جریدهء خلق را خلاف قانون اساسی واصول شریعت اسلام وضد منافع ملی ( 1! ) قلمداد کنند ، ترور ووحشت بالای جمعیت دموکراتیک خلق سایه انداخت "؛ ولی جمعیت در شماره ششم از خود دفاع تاریخی ودلیرانه کرد و پرده از روی توطیهء ارتجاع برافگند وصدای رسای دفاع خلقها از " خلق" درفضای دود آگین کشور به ویژه ازسوی ببرک کارمل رهبر فرکسیون در ولسی جرگه طنین انداخت.
مرکز ضربه ارتجاع فرکسیون جمعیت در ولسی جرگه بود فرکسیون جمعیت در ولسی جرگه، در موضع دفاع از جریدهء خلق بر آمد ؛ ولی در اثر فشار استبداد وارتجاع با رأی بیش ازیک ربع اعضای ولسی جرگه صدای " جریده ء خلق" و " جمعیت دموکراتیک خلق" به ظاهر خاموش شد و درنتیجه ء این عمل خلاف قانون ، چهل تن از اعضای ولسی جرگه با فرکسیون جمعیت دموکراتیک خلق به رهبری ببرک کارمل جلسه را برسم اعتراض ترک کردند.
نتیجه
"مبارزه ء برون جمعیتی ما برای نیل به هدف ملی ، بشکل مبارزهء پارلمانی ونتایج ناشی ازان، یکی ازآن تجارب گرانبها ی بوده است که نمیتوان از کنار آن با بی تفاوتی عبور کرد ودر مبارزه ونهضت آنرا از نظر دورانداخت.
درعرصه مدت کوتاه زنده گی جمعیت ما، دو رویداد دارای اهمیت ونقش تاریخی، نزد خلق کشور ما ارزش ویژه ء خودرا درنهضت دموکراتیک وبیداری بخش مردم میهن داشته است:
یکی واقعۀ خونین سوم عقرب 1344 خورشیدی و دیگری حمله ء واپسگرایان درولسی جرگه ( شور ا) علیه فرکسیون ج.د.خ. به تاریخ 8 قوس 1345وتظاهرات عظیم شهر کابل ونفرت عمومی وواکنش دادخواهانه در(9 قوس) علیه نماینده گان برجسته ء زمینداری -اربابی وقبیله سالاری در سراسر کشوربوده است.
ازخلال رویدادهای تاریخی 3عقرب 1344خورشیدی. 8 و 9 قوس 1345 در پارلمان وبیرون شورا چنین نتیجه گیری شد ه بود که: " رویداد سه عقرب ازجملهء آن سلسله وقایعی است که میتوان آنرا" زنگ بیداری" برای توده ها و " زنگ خطر" برای ارتجاع اعلان کرد ".
" موجز اینکه نهادن نخستین سنگ تهداب یک سازمان سیاسی تیپ جدید طبقهء کارگر برپایهء جهان بینی علمی، پرورش شماری از فعالان مبارزۀ اجتماعی وسیاسی در کشور، افشای استبداد، ارتجاع ( واپسگرایی)، استعمار کهنه ونو حفظ موجودیت جمعیت با وصف توطیهء سیاسی ارتجاع داخلی وخارجی واشتراک فعال درمبارزات انتخاباتی و مبارزات پارلمانی، سمت وسو دهی جمعیت بسوی مبارزهء پالمانی وتظاهرات روی جاده ها و اعتصابات کارگری، مبارزه علیه مداخله استبد اد و ارتجاع به هنگام انتخابات شورای دوره ء دوازدهم ؛
" - تطبیق قانون اساسی جدید و ارزشهای دموکراتیک قوانین مشروطیت؛
- پیشبرد نهضت آزادی بخش ملی خلق پشتونخوا بلوچستان؛
- دفاع از مصئونیت پارلمانی، مطبوعات آزاد، پشتیبانی از خواستهای مبرم کارگران ودانشجویان؛
- مبارزه در راه تأمین مواد خوراکه برای مردم؛
- افشای فعالیتهای سازمان جاسوسی امریکا (سیا) ومبارزه علیه گسترش نفوذ این سازمان در مراکز آموزشی،دانشگاهها وافشای مسأ له ء تجاوز اسراییل بالای کشورهای عربی خاورمیانه؛
ـ دفاع از حق مشروع جنبش آزاديبخش خلق فلسطين ، برای تشکيل دولت مستقل ملی و دموکراتيک، در سرزمين های آبايی شان؛
- تجلیل باشکوه ومستقل روز پشتونخوا به اشتراک زنان پیشرو و تبادل نظرا ت با رهبران جنبش آزادی بخش ملی خلقهای پشتونخوا وبلوچستان؛
- ایفای نقش فعال ومبتکرانه جمعیت دموکراتیک خلق درایجاد نهضت دموکراتیک زنان به ویژه در پیروزی داکتر آناهیتا رهبر برازنده ء این سازمان به عضویت شورا (ولسی جرگه)؛
- مبارزه در راه دفاع از استقلال ملی ، ونبرد عادلانه علیه استعمار کهنه ونو، آمپریالزم و طرح، تعریف دقیق وصحیح این اصطلاحات برای نخستین بار درتاریخ افغانستان مستقل؛
- طرح مبارزهء طبقاتی، ماهیت فئودالزم ، مسأ له اصلاحات اراضی برای نخستین بار درکشور؛
- مطرح کردن اصطلاحات حکومت دموکراسی ملی، راه رشد غیر سرمایه داری و اعلان جنبش ملی دموکراتیک به حیث هدف ستراتیژیک وایجاد جامعه ء سوسیالستی به حیث هدف غایی جمعیت دموکراتیک خلق وطرح ایجاد جبهه متحد دموکراتیک برای نخستین بار؛
- کشیدن خط فاصل آشتی ناپذیر، بین طبقه ء کارگر به اتحاد طبقه دهقانان ودیگر قشرها ولایه های زحمتکش خلق و دشمنان خلق به مقیاس ملی وبین المللی؛
- طرحهای شعار جاودان صلح ، سیاست همزیستی مسالمت آمیز، خلع سلاح عمومی، بیطرفی مثبت وفعال ونبردعادلانه ضد جنگ وضد امپریالزم وآخرین مرحله ء سرمایه داری ودوستی با کشورهای مترقی واردوگاه صلح جهانی؛
- ضرورت دفاع اصولی از مسأله جنبش آزادی بخش ملی برای نخستین بار درافغانستان؛
ـ طرح (thesis تیزها ) ومنطق حل علمی مسأ له ء ملی متناسب به شرایط سیاسی-
کشور ومبارزه درراه دفاع از حقوق خلقهای مختلف افغانستان درچوکات حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی؛
- کار فعال سیاسی درمیان، دانشجویان کارمندان دولت، روشنفکران، بویژه در میان استادان دانشگاهها ومراکز تربیت معلم در وزارت معارف؛
- مبارزه برای تأمین وحدت فکری وسیاسی عناصر آگاه وروشنفکران خلقها واقوام گونه گون کارگران ومعلمان گوشه گوشه ء افغانستان با روحیه همبسته گی ملی، دوستی وهمکاری و برابری حقوقی علی رغم پالیسی تعقیب، تهدید، توقیف ، تبعید ، فقر، شکنجه جسمانی روانی وسرکوب خونین وستم عمال دستگاه حاکمه مسلط فئودالی واستبدادی افغانستان همه وهمه درنتیجه فعالیتهای فداکارانۀ رهبران وکادرهای رزمنده ء جمعیت دموکراتیک خلق آغاز و پیروزمندانه انجام یافت و.... " یا د همهء آنان به خیر باد.
اعتراف:
" باید به این واقعیتهای تلخ نیز اعتراف کرد که جمعیت دموکراتک خلق در دوران کودکی سه سال نخست درعرصه ء مرامی ، سازمانی، مبارزات ایده ئولوژیکی، سیاسی، اقتصادی استراتیژیکی وتاکتیکی،در مبارزات روزمره، درزمینه های اشکال مبارزه اجتماعی، میتود کار مبارزه وایجاد اتحادهای تکتیکی و... مرتکب اشتباهات ناهنجاری شده است که مسئولیت آن غالبا به عهده کیش شخصیت، نفوذ وحضورعناصر تمامیت خواه قبیله ها، جمعیت، بویژه به علت داخل شدن دستان ناپاک عمال سازمانهای جاسوسی در آنجا واینجا به مقیاس ملی و بین المللی بوده است وانشعابات پیاپی جمعیت بدون ترس از اشتباه ازخامی وناپخته گی سیاسی، آیده ئولوژیک رهبران و فعالان جمعیت سرچشمه میگرفت ".
ولی همانگونه که دراغاز این فصل تذکاریافت " یکی ازعلل عمده واساسی انحرافات وتقویت گرایشهای انشعابگرانه جمعیت دموکراتیک خلق همانا فقدان اساسنامه در جمعیت بوده است. بنابرین پس ازدومین سالگره تأسیس کنگره سازمان سیاسی ما ( در 11جدی 1345 خورشیدی) ،درنخستین جلسهء کمیتهء مرکزی، اکثریت اصولی کمیتهء مرکزی، طرح مربوط به اساسنامه ء جمعیت را به کمیتهء مرکزی پیشنهاد کرد. این پیشنهاد هنگامی مطرح گردید وبرای اتحا د وهمبسته گی سیاسی وایده ئو لوژیک جمعیت ونیروهای اجتماعی اساسی را بنانهاد که حزب حاکم (دموکرات مترقی) محمد هاشم میوندوال درجراید حزبی مدتی پیش مرامنامه و اساسنامۀ حزبی خودرا اعلان کرده و به آن درعمل رسمیت بخشیده بود.
پلنوم کمیته ء مرکزی اکثریت جمعیت دموکراتیک خلق نیز با بهره برداری ازاین فرصت، امکان یافت تا اساسنامه جمعیت را طرح وتنظیم وتصویب کند و به این وسیلۀ مستحکم سازمانی، به بی انضباطی، خودسری، فرماندهی شخصی، خورده کاری، محفل بازی، پراگنده گی سازمانی- کیش شخصیت و دیگر بیراهه رویها وانحرافات تشکیلاتی پیروزمندانه پایان بخشد " .
پایان بخش اول
گوشه ای از بیانیه ء اساسی زنده یاد ببرک کارمل
درپلنوم وسیع جمعیت دموکراتیک خلق پس از انشعاب
15 عقرب 1346 خورشیدی برابر به (7نوامبر 1967)
اکا دمیسین دستگیر پنجشیری
ایالت واشنگتن - امریکا
اول دسامبر 1010 م
تازه ترین مقالات دستگیر پنجشیری
مقالات مرتبط
جایگاه عالی زنده یاد ببرک کارمل در بلندای تاریخ مردم افغانستان ورهبران سده ی بیستم جهان، شکوه جاودان... ادامه
ستاره ای که در سپیده دم ۱۹۲۹ ترسایی در آسمان جنبش ترقیخواهی افغانستان درخشید و در پرتو تابشهای ناب و... ادامه
داکترمصطفی دانش بیش ازده بار مصاحبه با روانشاد ببرک کارمل انجام داده است. شما در این مصاحبه امروز بع... ادامه
نیمه ی اول قرن بیستم مصادف است با طلوع خورشیدی که با نام وهویت تاریخی زنده یاد ببرک کارمل درسپیده دم... ادامه
درباره نقش شخصیت، پیشینۀ کار زنده گی ومبارزۀ زنده یاد ببرک کارمل همه صفوف وکادرها ومردم افغانستان، د... ادامه
ببرک"کارمل" یکی از دولتمردان استثنایی تاریخ نوین افغانستان بود،هیچ شاه،امیر ورئیس جمهور در رشد فرهنگ... ادامه
شخصیت گرامی زنده یاد ببرک کارمل بسیار بزرگتر از آنست که وصف آن در قلم بیان بگنجد؛ باآنکه نظریات و نگ... ادامه
من بیشترین رنج ها را در دورانِ حاکمیت و رهبری رهبرِ عزیزم دیدم و بیشترین رشد را در دورانِ حاکمیتِ... ادامه
ببرک کارمل نام و نمای درخشان و نشانهی معطوف به عدالت طبقاتی و قومی بود. ادامه
با اندوه جانکاه و روان سوز و با دنیایی از آه و افسوس و حسرت، به آگاهی کلیه پیکار جویان انقلابی افغان... ادامه
این سوالی است که روز نامه هشت صبح مطرح کرده است. من که هفت سال در زندان کارمل گذراندم؛ از روی وجدان،... ادامه
در بخش دوم در باره نقش بیروی سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان در تدوير پلینوم هژدهم کمیته مرکزی حزب... ادامه