بازیهای استخباراتی و استراتیژی استکبار جهانی درافغانستان

بازیهای استخباراتی و استراتیژی استکبار جهانی درافغانستان

عملیات استخبارات نظامی امریکا در مسیر بازیهای بزرگ واهداف استراتیژیک بمنظور دسترسی و نفوذ سلطه جویانه بکشورهای آنسوی دریا و بکارگیری افغانستان منحیث تخته خیز رقابتهای عظیم منطقه یی بهدف نفوذ در کشورهای همجوار وتضعیف روابط چین، روسیه، ایران وهند با افغانستان، ایجاد پایگاه های نظامی واستخباراتی مجهز با عصری ترین تکنالوژی وجابجایی آنها درقله های پامیر وارتفاعات هندوکش، بخاطرتوسعه نفوذ در مناطق وسرکوب جنبش ضد طالبانی درافغانستان، شعبده بازی های مهندسی شده ی سیاسی وتغیير دروغین دراماتیک اداره طالبی را بنمایش می گذارد. 

طبق تبصره های برخی از مفسرین، برنامه مشترک امریکایی طالبی درافغانستان را پس از ۱۸ ماه حکمرانی وتضیقات جانکاه پلان شده، اکنون با یک جنگ ساختگی میانگروهی و تغیير مهره های مظاهر قدرت در اداره طالبان، بخشی از بدنه اداره را بنام تصفیه وفرار دادن آنها بسمت شمال کشور و پرکردن خلای اداره وجایگزینی مهره های فرمایشی با عین خصلت، زیر نام میانه رو واحتمال استخدام تعداد انگشت شمارتسلیم شده از بقایای غارتگران تنظیمی، رفع نسبی قوانین اوامرسختگیرانه طالبی بخاطر خاک زدن بچشم مردم وبازگشایی نسبی مکاتب اناثیه، نفوذعوامل تروریستی وتقویه ی داعش، نمایش جنگهای مقطعی سرحدی و به اصطلاح بهبود اوضاع حقوق بشر، تزُین سیمای پایتخت کشور بخاطر جلب اعتماد بین المللی، دریافت کمکهای جامعه ی جهانی بمنظوربرسمیت شناختن اداره طالبان وتحکیم پایه های قدرت اداره ی طالبی وداعشی درافغانستان میباشد، که بار دیگر افغانستان را در آتش جنگهای استخباراتی وبازیهای بزرگ بوسیله گروه های تروریستی ساخت پاکستان می کشاند. 

 همچنان وقوع این بازیهای بزرگ در تحکیم پایگاهای"سیا"وتسلط کامل مثلث شیطانی" آی.اس.آی" پاکستان، طالبان وداعش درافغانستان دام های خطر ناکیست که در قدم اول مردم افغانستان را بقربانی میگیرد و پس از تسلط مثلث شیطانی بر اوضاع وتحکیم قدرت موازی در سمت شمال کشور نیروهای داعشی و طالبی را در جنگهای نیابتی بقدرت بلا منازعه مبدل خواهند ساخت.

زیرا، که هراس شدید امریکا از اتحاد چین با روسیه، ایران وهند، استراتیژیک ایالات متحده را در منطقه، وارد کارزار گسترده ترجنگی میسازد،که پیش زمینه های فکری وساختاری آن را با مغزشویی نوجوانان وتبدیل مکاتب تحصیلی بمدارس دینی که در هژده ماه گذشته پیریزی گردیده بود، همراه با تشویق غرض آلود جوانان دختر وپسر به فرار ازخاک افغانستان، گویا بمنظورادامه تحصیلات در مکاتب پاکستانی با عین برنامه ی طالب سازی وسرباز گیری در عقب جبهه، جغرافیای جنگی داعش را در شمال افغانستان بسط وگسترش خواهد داد.

اما قابل توجه این است که روند اوجگیری قدرتهای استکباری در افغانستان ومنطقه، در صورت تهدید منافع چین، روسیه،ایران وهند در افغانستان چه عکس ا لعمل هایی را در پی خواهد داشت. آیا این کشورهای قدرتمند همسایه وهمجوار افغانستان بدفاع از منافع خود درحریم جغرافیایی شان به تحرکات متحدانه خواهند پرداخت. در حالیکه آنها بزعم خودشان اوضاع افغانستان راهمیشه زیر نظر داشته اند آیا میزان عکس العملهای چهار کشور یاد شده در مناطق سرحدی که آتش بحران تا بیخ گوشهای شان میرسد چگونه خواهد بود؟

هرچند تماسها وهمکاری چین، روسیه، ایران وهند با اداره طالبان بطور وقفوی ادامه دارد؛ اما عمق استراتیژی امریکا با برنامه های وسیع استخباراتی نظامی آن  بخصوص در مناطق پامیرها وارتفاعات هندوکش با طرحها ونگرشهای جدید پیشگیری کننده همراه خواهد بود. قدر مسلم اینست که درحال حاضر در صورت پیشرفت جهان بسوی قطب بندی های جدید معادله جهانی جنگها نیز تغیرخواهد نمود. 

باید گفت هنوز معلوم نیست که عطش ایالات متحده امریکا در بحران افغانستان چه وقت فرو خواهد نشست؟ زیرا یکطرف گسترش آتش جنگ وبحران،از طرفی هم اداره طالبی با آوردن فقر ومرض، گرسنگی و بیکاری، بخصوص بیکارنمودن جوانان از شغل و کار، منع تحصیلات دختران در مکاتب وزندانی ساختن نیمی از پیکره نفوس کشور در منازل در حقیقت فرار اجباری رابر مردم تحمیل نموده و همزمان آغوش برخی کشورهای خارجی به پذیرش زن ومرد افغانستان باز می شود.

آیا این بازیهای بزرگ امریکا وغرب بخاطرخالی ساختن افغانستان از سکنه،غارت این کشورازمنابع طبیعی وتبدیل آن به جولانگاه دایمی تروریزم، بنیادگرایی وتخته خیز جنگی به آنسوی دریا میباشد،که لکه بزرگ فجایع عظیم جهانی وجنایات بزرگ جنگی را برجبین ارتجاع،استبداد واستکبار جهانی حک خواهد نمود. 

نتیجه: 

با توجه به اوضاع واحوال بحرانی کشور دراین جنگ سرنوشت ساز، که یکطرف آن امریکا ومتحدین اروپایی، طرف مقابل آن روسیه ومتحدین آسیایی وجانب سوم مردم آزاده وهردم شهید افغانستان با همراهی جنبش دادخواهانه افغانستان قرار دارند تا دیده شود که قضاوت تاریخ  دربرد وباخت اینگونه جنگهای تحمیلی و پیچیده چه خواهد بود. 

آنچه برای ما دراین برهه حساس تاریخی مهم وامید وارکننده است، همانا گذار از یک تحرک ضعیف، کم تفاوتی و نبود یک راه حل جامع وعملی برای نجات مردم افغانستان،گذار از چنبره فرتوت خود محوری بسوی فاز جدید همبستگی ملی، مردمی، دموکراتیک وداد خواهانه میباشد، که بتاسی از آن نیروی بالنده ومتشکل سیاسی بمثابه یکطرف قضیه، همصدا با نیروهای نجاتبخش ملی وبه نماینده گی از مردم افغانستان در مجامع ملی وبین المللی ازمنافع علیای مردم افغانستان،از آزادی های دموکراتیک برحق مردم واز داعیه ی صلح دفاع نموده صدای دادخواهانه ی ملت را بگوش جها نیان برسانند. 

با عرض حرمت

وکیل کوچی

آن جمع که دشمنی به انسان دارد

اندیشه ی دوستی به شیطان دارد

خود مومن درحمایت کفر و فرنگ

برنا مه ی جنگ با مسلمان دارد