میله گل زرد ولایت باستانی کاپیسا تجلیگاه نوروز!
میله گل زرد ولایت باستانی کاپیسا تجلیگاه نوروز!
(جایگاه عیاران وجولانگاه مهمانان بهاری میباشد)
ظهور فصل بهاری ومیله گل زرد
به پا سداری آزاده گان مبارک باد!
ولایت باستانی کاپیسا جایگاه شیر مردان، عیاران ودلاوران آزاده وسر سپرده میباشد.
جغرافیای این سر زمین زیبا متشکل از کوهای سر بفلک کشيده؛ ارتفاعات سربلند وتاریخی حماسه سازان تاریخ وآشیانه عقابان بلند پرواز وتیز نگر شاهین صفت بلند آشیان غرورآفرین و چشمه ساران دریاهای خروشان ونهرهای جوشان؛ تاکستانها وباغستانهای جهان آرا؛ زمینها وکشتزارهای ثمرخیز؛ دره های سر سبز وشاداب، همچون گلشن بهاران تجلی خاصی دارد.
مردم این سر زمین با قامت افراشته، سربلند، باغرور، وطندوست، معارف پرور و مجهز با روحیه عالی انسانیت وآفریننده گان فرهنگ و مدنیت کانون چهار هزار ساله تمدن بشری، بر روی گنجینه های تاریخی پرورش يافته اند.
این سر زمین شخصیتهای تاریخی، پیشکسوتان علم وفرهنگ ومبارزان راه عدالت را در دامان پرمهر خود پروریده است که از آموزه های پیش گامان تاریخ وفرهنگ، چون ربیع گلبهاری، اخنفی وشخصیت های تاریخ معاصر، چون میرمسجدی خان کوهستانی،غازی عبدالکریم خان خمزرگری، سلطان محمد خان نجرابی ـ غازی محمد عثمان خان تگابی ـ کرنيل غلام حيدر خان نجرابی، از مبارزين پيشقراول نبرد اول ـ دوم و سوم افغانستان برضد استعمارگران انگليس؛ همچنان استاد غلام علی آیین، مولانا رشاد، حاجی اسمعیل خان، عبدالغیاث خان کوهستانی،استاد خلیل الله کوهستانی، استاد غفوری، استاد عبدالغفارخان، وزیرعبدالرحیم خان، حافظ عبدالمجيد نجرابی ـ میر غیاث الدین خان نجرابی، سکنر خان و... را در دامان خود پروریده است.
همچنان مزارات شخصیتهای بزرگ مذهبی ونقاط مهم تاریخی دراین سرزمین بیانگر عقاید پاک آسمانی وگنجینه های ژرف تاریخی میباشد که مزارات فرخشاه ولی در ولسوالی نجراب ، مرحوم حافظجی در محمود راقی ، خواجه خان سعید ولی، بابه شنگل اولیا، در ولسوالی کوهبند، خواجه احرار ولی در کاریزی، شاد خان با با، در ریگروان، مولوی محمد رفیق آغا درجمال آغه ی کوهستا، زیارت پیرحاضر پاچا دهرییسان، خواجه سبز پوش، ملاولی احمد، خواجه چهلیار ولی وغیره اماکن مقدس میباشد. نواحی جنوب هندوکش دارای دامنه های سر سبز وشاداب، مناظر زیبا وتفریحگاه دیدنی ودلکش است که هرکدام با قدامت تاریخی خود توجه مردم و جهانگردان را بخود جلب میکند ومهمترین آن سه منطقه میباشد:
اول ـ ارغوان زار گلبهار وشیرخانخیل تپه های گلپوش کنار دریای خروشان پنجشیر؛
دوم ـ ریگروان بمثابه محل دیدنی تفریحی وتاریخی درمرکز توجه مردم و گردشگران ؛
سوم ـ میله عنعنوی گل زرد!
میله عنعنوی گل زرد ازسنتهای قدیم وارزشهای کلتوری وباستانی کشور ماست که در فصل بهار و موسم شگوفه گلها همه ساله بمدت شش هفته بروز های جمعه در قریه ملاخلیل ولسوالی کوهستان ولایت کاپیسا به اطراف زیارت خواجه محمد اسحق الان ولی به اشتراک هزاران نفر از اهالی با مراسم ملی، مذهبی وتاریخی آن با برگزاری جشن نوروزی وسال نو آیین وآداب ملی وعنعنات فرهنگی در پهنای گلشن زرد بهاری برپا میشود.
در ولسوالی کوهستان علاوه بر اقسام وانواع گلها چندین نوع گل زرد وجود دارد یعنی گل زرد آدم چهره، گل نوروزی، گل زعفران، گل زرد مرسل، گل نرگس، گل سنجد، گل آفتاب گردان، گل اوری، گل زرد میرزایی، گل کدو، گل خربوزه، گل میخک، گل زرد صدبرگ، گل پنیرک، گل بادیان، گل خاکشیر، گل تربگ، گل چای بته، گل پودینه، گل شیرین بویه وغیره.
در میان این همه گلها، گل زرد مورد نظر ما یعنی گل زردی که غنچه های جادویی اش اطراف زیارت را پوشانیده وگلپوش ساخته است با دیگر گلها متفاوت است. اول اینکه دیگر گلها در بسیاری جا ها می روید ولی این گل زرد خیابانی خارداربارویش خاص بغیر از همینجا درکنار زیارت ملاخلیل هیچگاه در دیگر جاها دیده نشده است.
دوم اینکه دیگر گلها اگر بهرجا انتقال یابد همانجا می ماند ولی گل زرد اگر بجای دیگری انتقال داده شود فوراً از صحنه ناپدید میشود.
سوم این گل بر خلاف دیگر گلها نی قلمه میشود نه پیوند ونی هم کاشته میشود ونی نهال آن بجایی انتقال داده میشود. این تفاوت دربین این گل بادیگر گل ها از قدیم تا بحال وجود دارد. علاوتاً این گل زرد به شاندن، زرع وآبیاری نیازی ندارد تنها در تمام کوهستان نظیر آن در زیارت پیر حاضر پاچا دیده شده است وبس.
۳۴۰ سال اندی قبل اولاده ی شاه درواز امیر دلاورشاه، که هفت پسر ودو دختر داشت بهمراهی مادر شان شرفبانو منطقه درواز بدخشان را بمقصد مهاجرت بسمت جنوب ترک نموده با عبور از راه پنجشیر منطقه کهنه ده سرزمین کوهستان رابرای بودوباش خود انتخاب نمودند.
بمرور زمان این دودمان آگاه وکارا در نواحی سراسر کوهستان بسط وگسترش یافتند، که بزرگی ، پیشوایی ونوسازی این منطقه زیبای شمالی را برگزیدند.
یکی از نواده های این فامیل بزرگ ملا عبدالخلیل نام داشت که نسبت به دیگر همعصران خود در فهم وفرهنگ پیشی داشت ودررأس مردم قریه قرار داشت وبرای حفاظت وپاسداری از قریه ملا خلیل برج وباروی بلند آسمانخراش با سنگرهای مستحکم بنا کرد و رفته رفته مردم بدور وی جمع گردیدند ودر هنگام جنگ ودفاع اهالی قریه با برافراشتن بیرقهای رنگ رنگ که هرکدام علامت یک موضوع را داشت بلند میشد.
بطور مثال درهنگام آمدن دشمن از فراز برجها که بنام چرخی یاد میشد بیرق سرخ و درهنگام رفتن دشمن، بیرق سبز ودرهنگام صلح بیرق سفید بلند میگردید.
اولین کار این آخند روشن ضمیر، اعمار زیارت خواجه محمد اسحق الان ولی و مسجد در جوار شرقی این قلعه بزرگ بود.
دومین دستاورد آن بنای یک تمدن تاریخی در جوار این زیارت بود که زیارتگاه خاص وعام قرار داشت.
به نقل از تاریخ شفاهی روایات مویسفیدان محل خواجه محمد اسحق الان ولی از بزرگان دین مقدس اسلام که قرنها قبل از سر زمین پیغمبر(ص) واز راه کشورعراق، ایران وهندوستان وارد خاک افغانستان گردیده در جوار سابقه ی این قریه سکونت گزیده بود؛ او با ابن نعمان وخواجه سبز پوش وبابه شنگل اولیا همعصر بود. چون در آنگاه به نسبت نبود آبادی، اطراف زیارت گل زرد رویده و مزارش را گلپوش ساخته بود.
پسانها بتدریج با ساخت وساز زیارت، گلها به اطراف مزارش بسط توسعه پیدا نموده ومورد استقبال خواص وعام قرار میگیرد.
از آن تاریخ به بعد در روز های تاریخی نوروز،عید وسال نو مردم در جوار زیارت با تحایف ارزشمند ومواد غذایی لذیذ وملبس با لباس نو رفته به اطراف زیارت دور خورده تار بسته نموده ومراد میخواهند.
همچنان مردم دراین روزها با اجرای مراسم بزکشی، سنگ اندازی، کشتی گیری، غورسی، ترانه خوانی وسرودهای نوروزی، ساز و آواز محلی، ختم وخیرات، قلبه کشی وپهلوانی در کنار گلهای زرد که از همه شگوفه ها پیشی گرفته برقص وپایکوبی پرداخته به این ترتیب سنن تاریخی ورسوم آریانای کهن را زنده نگهمیدارند.
هم چنان در سه ماه اول سال شبهای جمعه مردم دراین مکان مقدس جمع شده دکانداران وصاحبان رستورانتها تمام دار وندار خود را بخاطر شور وشوق میله گل زرد به نمایش آورده شبهای جمعه تا روز، به رقص وپایکوبی میپرداختند. چیزیکه مهم است، شگوفایی اعجاز برانگیز این گلهای زرد است که عطر وبوی آن در هیچ گلی تا بحال دیده نشده است.
بلای ملاخلیل!
در شمال این زیارت تپه خاکی مرتفع که نسبت به اطرافش بلند تر واقع شده است، موقعیت دارد که دراین شهرک سابقه وقدیمی علاوه بر بود وباش اهالی آنجا، کاسبی وصنعت دست سازی دکانها ومرکز داد وستد، خرید فروش مایحتیاج مردم رونق خوبی داشت.
راویان تاریخ شفاهی قدامت آن را با چهار صد سال پیش نسبت داده اند؛ مگر تاریخ دقیق آن معلوم نیست. بعضی ها تاریخ این سطح مرتفع را به سال زلزله نسبت میدهند؛ مگر راویان اخبار ومحدثان آثار چنین روایت میکنند که در زمانی ملا عبدالخلیل آخند در شمال غرب شهر مصروف قدم زدن بود. رهگذری از کنار آن میگذشته که بر طبق معمول قدیم ها پس از سلام علیک ملا به آن رهگذر؛ سوال میکند کیستی میگوید بلای ملاخلیل؛ پس ملا میگوید بیا مهمان عبدالخلیل؛ وآن رهگذر را چای دعوت میکند ومیگوید شب در منزل شان مهمان بماند.
آن رهگذر هرقدر اصرار میکند که نمی پذیرد ملا صاحب اصرار میکند سرانجام مهمان قبول کرده شب در منزل ملا میماند. پس از گذشت شب؛ مهمان که اصلاً بلا بوده صبح وقت از خواب برخاسته شهرک تاریخی را تخریب وبخاک یکسان وبه قبرستان مبدل ساخته ومردم از ترس خطرات بعدی آنجا را قبرستان انتخاب میکنند واین داستان بنام "بلای ملاخلیل" دراذهان مردم باقی مانده وبه ضرب المثل تبدیل میشود. زیرا هرکسی که مهمان نا خوش آیندی را بخانه خود می برد اعضای فامیلش میگویند که بلای ملاخلیل را آورده است.
باعرض حرمت
عبدالوکیل کوچی