شایعه وشایعه پردازی
شایعه وشایعه پردازی
نوشته: زلمی رزمی
اگرچه نگارنده نه کارشناس استم ونه جامعه شناس ونه هرگزادعایی دراین زمینه ها دارم؛ ولی وقتی با نوشته های زهرآگین وشایعه پردازیهای بعضی روشنفکران قلم بدست مواجه میشوم که صفحات سایتهای انترنتی را، شاید بخاطرارضای پائینترین سطح سلیقه عمومی وقف شایعه پردازی ودوسیه سازی وانتقامجوئی های سادیستی نموده وازیاد برده اندکه جامعه ازروشنفکران بیشترین حد آگاهی وبرخوردی انسانی ودموکراتیک را انتظاردارد، بخودحق میدهم هشدارشان دهم و ازروی مهر وخلوص نیت بدردی اشاره کنم که فضای فرهنگی مارا آلوده ساخته است ، بقول شاعر:
ماه را نشانت دادم ، انگشتم را دیدی .
واما شایعه وشایعه پردازی درجامعه ما پدیده ای است همه گیرورایج وآشنا ، وچنان درروانشناسی ماریشه داردکه اغلب بسیاری ازکردارهای اجتماعی ما را شکل میدهد.
رواج شایعه پردازی درجامعۀ ما چنان است که بنظرمی رسد که براساس شایعه، دوستی ودشمنی وبرمبنای آن با مسایل روز برخوردمیکنیم وشایدهم باشایعه متولدوباشایعه میمیریم بدون آنکه لحظه ئی درمحتوی وعملکرد شایعه درنگ و تأمل داشته باشیم .
شایعه پردازی ممکن است درهرجامعه ای موجود باشد؛اما شدت وضعف آن به میزان عقلانیت افکار
عمومی بستگی دارد. درشایعه دوعنصراساسی نیزبرویداد ها افزوده می شود : یک زاغ وچهل زاغ و
جعل اخبار .
گوش شنیدن شایعات را همگان داریم ، معمولا چنین گوشی تیزهم ا ست وهم باز؛ زبان انتقالش را هم داریم وگرچه بارها ازشایعات ضربه وآسیب دیده ایم اما گویی بدون شایعه زندگی ما نمیتواند تداوم داشته باشد .
ناگفته پیداست که نبض شایعه بیشتردرعرصه های سیاست واجتماع میزند . اما شایعه دراجتماع ماافغان ها حدومرزنمی شناسد درتمامی عرصه های گوناگون زندگی ما بال و پرگسترده است ودرتمام زمینه ها ریشه های عمیقی یافته است شایعه پردازی درهرجامعه ای دلایل ــ خاص خود را دارد معمولا د ر جوامعی که ازثبات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی برخوردارنیستند بازارشایعات بمراتب داغ تراست .
براستی چگونه میتوان درباره کسی داوری کردکه براساس مقتضای روابط خود درباره دوستان و دشمنانفرضی خودشایعه های گاه خطرناک می سازیم ومی پراگنیم اگرروشنفکران چنین اند ازدیگران چی انتظاری داریم ؟ !
این ضعف آشکاردرقشربا فرهنگ جامعه پذیرفتنی نیست ، دراین مقوله دست پنهان کسی درکار نیست شایعه پراگنی ودوسیه سازی وعقده دری های سادیستی عادت ناپسندی است . اما وقتیکه بخشی ازقشر روشنفکرمارا دربرمیگیرد آدمی برآینده فرهنگ مملکت بیمناک میشود ، غمگین می گردد برای نسل جوانی که قراراست پای درس این آموزگاران بنشینند و راستی وصداقت وصبوری وشکیبایی وانسانیت را ازآنان بیاموزند .
براین گروه ازروشنفکران ماست که خصلت های بدآدمی را تعدیل کنند ، بیاندیشند وکمی فروتنانه بـا مسایل اطراف خودبرخورد کنند، عاشق خود نباشند و فرمان نابودی کسانی راکه باب پسند شان نیست صادر نکنند؛ یا بعبارت شرعی، امربه معروف ونهی ازمنکررا بگذارند برای کسانیکه عدل وآزادگی
را نمی شناسند .
با آنکه ازدردهای همیشگی ما ، یکی هم این اخلاق ناپسند است که برخی ازماقلم بدستان چنان عاشق وشیفته خودهستیم ودربرابرآئینه چنان ازخودبیخودمیشویم که همه چیزرا فراموش میکنیم .
نباید ازیاد ببریم که شایعه پردازی وتهمت زنی وهتک حرمت به این یا آن دوست به هردلیلی که صورت گيرد،فردا روزی بزیان خودما خواهد بود .
براستی ، از شايعه پردازی چه سودی می بریم ؟