پاکستان ؛ و هوس شیطانی حاکمیت بلا منازع در افغانستان قسمت سوم

سلیمان کبیر نوری

 قسمت سوم

 

پاکستان ؛ و هوس شیطانی حاکمیت بلا منازع در افغانستان

« قبایل آزاد پشتون» از تعبیر بریتانیایی تا معنای پاکستانی

ویدیو

زعمای پاکستان را ببینید که خود آیت قل هواللهُ  احد را یاد ندارند، ولی میخواهند در کشور ما شریعت اسلام! را جاری سازند.

http://www.youtube.com/watch?v=Plvxa_x5Q78&feature=related

 

درین بخش میخوانید:

- شورای عالی صلح افغانستان

- ایده ی ایجاد چنین شورا از کجا منشاء گرفته است؟ :   

 

- حرکت حکومت به مسیر بنیادگرایی

- ترویج بنیاد گرایی در پاکستان، پاکستان به حیث یک معضله ی جهانی

- حربه ی روانی

 

- تذکراتی از کارزار آژیتاسیونی - روانگردانی و استخباراتی

 

«شورای عالی صلح» و مصالحه با طالبان ـ ادامه ی تحقق پروژه ی انگریزی

 

پیش ازینکه به چگونگی اهمیت و ماهیت این شورای نامنهاد تماس گیرم یکبار دیگر توجه  حامیان داخلی و خارجی افغان تبار طالبان( مزدوران آی اس آی) را به نکات زیر معطوف میدارم:

 چون پیام های زیادی در رابطه به ویدیوی فروش زنان در افغانستان گرفته ام، از سر ناگزیری لازم دانستم توضیح مختصری در زمینه ارایه دارم.

سال پار دوستی گزارش ویدیویی را که در یوتیوب نشر شده بود برایم فرستاد. زمانیکه به دیدن ویدیو نشستم، موی در تنم راست شد، گلویم را بغض فشرد،آتش در درونم مشتعل شد، درد جانکاههی در دلم خانه کرد،  و سر انجام نتوانستم از تلالوی سرشک چشمانم جلوگیری کنم.

 درین گزارش ویدیویی از فروش زن در افغانستان طوری پرده  برداری شده بود که در زندگی بار اول بود که از چنین رسوم و عنعنات خشن و ضد بشری، آن هم درکشور خود، درحق خواهر هموطن خود، آگاهی مییافتم . ازچنین چیزی، هرگاه کسی برایم  حکایت میکرد، اصلا"  برایم قابل قبول نبود. حکایتی از زندگی تکاندهنده دردالود و تحمل ناپذیر خواهران هموطنم که تا هنوز در منگنه سیه روزی رسوم قبل از اسلام  دست و پا میزنند و این روند در قرن بیست و یکم  تا هنوزهم ادامه دارد.

با دوستی که در همان ساحات یا مناطق زندگی دارند، تلفون کرده چگونگی، موضوع را به اطلاع شان رسانیده و پرسیدم، آیا شما درین موارد چیزی شنیده اید؟

 ایشان پاسخ دادند: «بلی؛ این مطلب ِ تازه ای نیست. و من خود متاسفانه شاهد عینی چنین صحنه ها بوده ام.»

 آیا این عالیجنابانی که آثاری هم از خود در رسانه های داخلی و خارجی دارند، و در سنگر دفاع از بنیاد گرایی قرون وسطایی و قبیله سالاری موضع گرفته اند و با قلم و مصاحبه ها از طریق رسانه های صوتی و تصویری گروهک های مزدور و جاهل را نیروی مقاومت مینامند ؛ گاهی با وجدان پاک انسانی رسالت و مسوولیت خویشرا در برابر شرایط ناگوار این خواهران و مادران  در بند خرافات  ده ها قرن پیش و در گیری  و زجروشکنجه آنان ؛ ایفاء نموده اند؟؟

 آیا عوامل اصلی این درد و آلام این خواهران هموطن مانرا، که در طول تاریخ وطن ادامه داشته است  و بعد از سر نگونی حاکمیت «جوانان افغان 1929» بوسیله ی عمال بریتانوی( ملا لنگ ها و روحانیون مزدور با حضور بالفعل شاجی های انگریزی) در کشور از سر گرفته شد ؛  ریشه یابی کرده اند؟ و در جهت نجات ایشان ازین تهلکه ی غمبار گاهی قلم برداشته اند؟

 در بخش دوم این نبشته، نتوانستم که این ویدیو را به دست نشربسپارم ؛ زیرا طی حدود یکسال تعدادی از هموطنان با غرض و با مرض؛ درین ویدیو تصاویر ی را اضافه و جابجا کرده بودند که برای ایشان جدا"  متاسفم .

 حالا که ویدیو دوباره به شکل اصلی آن بوسیله یک از دوستانم باز سازی شده است ، آن را بمثابه شرم من وتو؛ ننگ من و تو و هر هموطن کشور واحد مان افغانستان،  به حامیان و دوستداران طالبان بنیاد گرا اهداء مینمایم تا از پلکان بلند غرور مبهم منفی، اغراض و امراض قبیله سالاری ساخته و پرداخته ی ارتجاع بین المللی و در قرون اخیر هم ارتجاع بریتانیایی و پاکستانی؛  پایین آمده  سر را در گریبان کرده و با  محاسبه با خویشتن؛ منطقی – عقلانی و انسانی  بیاندیشند و صادقانه در جهت منافع و ارزش های واقعی مردم تحت ستم ، بیجاره و مظلوم  میهن مان گام برداشته به ریشه یابی عوامل آن بپردازند. در پایین به جای یک ویدیو دو ویدیوی ناچارگی از بدبختی هموطنانم را خدمت شما دوستان پیشکش مینمایم.

ویدیو ها:

 

http://www.youtube.com/watch?v=IIKg5OUw8W0

http://homayun.org/weblog/?p=15529#more-15529

 

اکنون در باره ی (( شورای عالی صلح افغانستان)):

مصالحه و مذاکره در شرایط جنگ های متعارف داخلی یکی از گزینه های موثر و مفیدی است برای استقرار و تامین صلح و آرامی. اما امروز نیروهای متخاصم دولت که همه دست پروردگان غرب، شیوخ کشور های عرب و پاکستان بوده اند، وهنوز هم بدون تغذیه ی اجانب نمیتوانند زنده بمانند ، نیرو های متخاصم متعارف نیستند و بناءً  جانب اصلی متخاصم  دولت ، طالبان نه ، بل حامیان آنان میباشند.

 ازآنجاست که طرح مصالحه با طالبان اجیر را مبانی حقوقی ، عقلانی و منطقی منتفی میسازد.

البته سخن در مورد صفوف طالبان که از ناگزیری اقتصادی به گروهک های جنگجو، در بدل مزد برای تامین حیات فامیل و خانواده ، حاضر به جنگیدن شده اند، جداست . بایست دولت پریزیدنت کرزی عفو عمومی را برای اینان اعلام دارد و این هم در صورتی میسر و مؤثر است که به این گروپ ها که همان هموطنان بیچاره ی  بیسواد و یا کمسواد ما اند ؛ زمینه کارو زند گی آبرومند را نیز مساعد سازند.  تا آنان از مزدوری نا آگاهانه و ننگین اجانب رهایی یافته و به کار آبرومندانه و زندگی عادی برگشتانده شوند.

شورای عالی صلح به ریاست محترم برهان الدین ربانی که در سالهای "جهاد"  به قول ناظران غربی به یک اشپلاق ِ مسوولین آی اس آی، با سایر "رهبران جهادی" آناً، در مکان موردنظر احضار میگردید؛ و سایر اعضای این شورا که کم از کم در همان دوران ؛ سر در آخور آی اس آی داشتند ؛ امروز چطور میتوانند از منافع مردم ما  در برابر مزدوران دیگر آی اس آی دفاع نمایند ؟( کتاب های خاموش مجاهد ؛ تلک خرس ؛ طالبان ـ اسلام ، نفت و بازی بزرگ جدید و هزاران سند و ثبوت از پرده بیرون شده ) مگر همه ماهیت و شخصیت و سیرت اینان را به دست نمیدهد؟؟؟

طور نمونه برای اینکه با ابعاد شخصیت کنونی آقای پروفیسور برهان الدین ربانی  هم آشنایی یابیم و هیچ شک و شبه باقی نماند که چه ذاتی بوده اند و میباشند ، بیائید بخشی از نامه ی یکی از هموطنان را که عنوانی ایشان در سایت وزین جاویدان به نشر رسانیده اند، بخوانیم :

« نامه سرگشاده عنوانی برهان الدین ربانی

جناب استاد ربانی!

اینجانب از مدتی تقریبآ 30 سال به اینسو صرف بخاطر فارسی زبان بودن،تاجیک بودن و مسلمان بودنم شما را با تمام کمی ها و کاستی هایتان بدون اینکه از شما کدام توقعی داشته باشم و یا حد اقل شما مرا بشناسید ویا من با شما کدام رابطه سیاسی داشته باشم با تمام انرژی ام شما را سپورت و از شما در تمام محافل سیاسی داخلی و بین المللی دفاع نموده ام.

در این سی سال و اندی با وجود ناتوانی ها ،ضعف ها و کمبودیهای چشم گیری که دارید با صد نیرنگ و فریب خود را به صفت رهبر تاجیک ها مطرح و بالای مردم تحمیل نمودید و حق انتخاب ویا چانس برای تبارز احدی قایل نشدیدتا خدا نا خواسته جاگزین شما شود و مردم هم مانند من کدام چاره دیگر نداشت بجز از اینکه چشم و دهان را بسته و شما را قبول نمایند.

متاسفانه در این اواخر نتنها من بلکه تمام ملت تاجیک از سازش ها ،معامله گریها و خودخواهی هایتان به فغان امده اند و دیگر درخود حوصله و تحمل بیدادگریهای تانرا ندارند آخر به لحاض خدا دست از سر مردم بردار و مردم را مانند خود الت دست کرزی و امثالهم قرار نده ، دیگر بس کن استاد ملت پرغرور تاجیک را از این بیشتر ذلیل و بدبخت نساز ،به خاطر خدا بگزار مردم سرنوشت خود را خود شان تعین کنند بگذار مردم راه خود را در این مرحله اساس و سرنوشت ساز تاریخ که متاسفانه تاجیک ها با مرگ و زندگی بخاطر اشتباهات ، خود خواهی ها ، معامله گریهای وخود کامگیهای شما و فهیم و قانونی دست و پنجه نرم میکنند سر نوشت و آینده خود را بدست خود تعین نمایند...

جناب استا د سوالی دارم از شما البته در محضرخدا وند و وجدان تان صادقانه جواب میخواهم که :آیا خجالت نکشیدید که بخاطر مقر ری پسر تان صلاح الدین بحیث سفیر و مقرری داماد تان و دست کشیدن کرزی برسر خودتان بازبا کرزی معامله ننگین کردید و بر سر خون یک ملت پا مانده به اصطلاح رییس جرگه صلح شدید؟

ایا هیچ فکر کردید که صلح با کی؟ صلح با نوکرهای پاکستان؟ صلح با جاسوسان و فروخته شده گان ،صلح با قاتلین ملت ،صلح باکسانیکه خودت را بار ها کفته اند که قومت از افغانستان نیست ، صلح با کسانیکه در یک روز هزارها انسان را در مزار،بامیان ،هرات ،میمنه و غیره جاه های دیگر صرف بخاطراینکه زبان انها را نمدانستند سر به نیست کردند؟، صلح با کسانیکه فرهنگ زمین سوزی را زنده کرده و زمین ها و باغ های شمالی را سوختاند؟صلح باوحشیانیکه شمالی را خالی از زنده جان ساخته و قباله تصاحب ان منطقه را از طرف ای اس ای در بدل هزار ها زن و دختر که در سفارت شوری نگهداری میشد بدست اوردند؟صلح با کسانیکه با فرهنگ ، زبان ،تاریخ و مردمت دشمنی علنی و انکار ناپزیر دارند ؟صلح با تروریزم ؟با نوکر های عرب های وحشی وپاکستانی های دالخور که با صد نیرنگ و حیله که طاقت و شهامت روبرویی را با سردار مقاومت مسعود بزرگ را نداشته روبا صفت با فریب چند خاین آنرا از عقب خنجرزدند، صلح باکی؟ باکسانیکه زنان را در محضر عام شلاق و قمچین میزدند و مردان اختیار ریش خود را نداشت؟

استاد ربانی شما که خود را رهبر تاجیک ها میتراشید ایا برای یگبار در تصمیم گیریهای تان مراجعه به آری تاجیک ها نموده اید ؟،به یقین که شما از مراجعه به مردم در هراسید.

در همین دوران جهاد، مقاومت و فعلآ با وجود اینکه از برکت خون پاک ملت تاجیک صاحب سرمایه و ثروت عظیم شده اید به اندازه که هرگاه پول هایتانرا در دریای آمو اندازید ازپول تان بند برق ساخته میشود وجدانآ برای مردیکه از برکت آنها در رگ های وجود شما خون جازیست چه کرده اید ؟ کدام بند برق ساخته اید؟کدام شفاخانه ساخته اید؟کدام مکتب و یا فابریکه ساخته اید ؟ حتی شهامت داشتن یک دستگاه تلویزین را که در واقع زبان ملت است و در همچو شرایطی بخاطر سمت و سو دهی و روشن سازی ذهنیت مردم ارزش آب حیات دارد ندارید ، پس موجودیت شما بجز ضرر و بد نامی برای مردم چه بوده؟ حتی شما شهامت موجودیت جبهه تغیر و امید را ندارید که در حقیقت یک مرجع ضد دارو و دسته کرزی است و چندین بار در اثر معامله شما باکرزی توسط شما و فهیم تخریب و هنوز هم در صدد از بین بردن ان هستید.

استاد ربانی من ایمان دارم که خودت خوب میدانی که نه کرزی و نه طالبان شما را به اندازه یک توت هم ارزش نمیدهد ،شما را صرف بخاطر تخریب و ازبین بردن تاجیکها دیگر کاری ندارند ،شما را همیشه استفاده کرده اند .مگر بخاطر داری که در جنگ های کابل که گلبدین روزانه هزار ها راکت بکابل فیر میکرد و هزار ها نفر جان شرین خود را از دست میداد شما در پغمان با سیاف و گلبدین شوروا مخوردید همان گلبدینیکه از دستش چوچه گریز بودی و اگرزور آمرصاحب نمیبود خدا داند که بالای تو چه کار ها میکرد.

 استاد آیا هیچ فکر کردیی که صلح با دشمنان قوم، زبان و فرهنک ما حتی حقانیت دوره مقاومت مردم غیور ما را زیر سوال میبرد گرچه خودت در ان دوره به اصطلاح غار موش میپالیدی و فامیلت رابا نور چشمی ها به شمول سفیر صاحب صلاح الدین به لندن فرستاده بودی اما مردم جان میداد ،مردم قربانی میداد و مردم بود که با نوکران پاکستان ،با مزدوران و کاسه لیسان ای اس ای میجنگید و حماسه می آفریدند .البته که از برکت همان خون پاک مردم امروز شما به افتخار در پهلوی کرزی نشته به قاتلین ملت امتیاز میدهید زهی افتخار!

 استاد!

اگر اندکی در وجود مبارکت شما غیرت باقی مانده است ! اگر میخواهی در واپسین لحظات زندگی ات اندکی آرامش خاطر کنی پس هرچه ذود تر فقط دوکار کن :

اولآ هرچه زود تر این طوق لعنت رییس جرگه صلح را از گردنت دور کن و مخلفتت را اعلان کن.

دوم به لحاض خدا خود را از صحنه سیاسی دور بساز و از سر مردم دست بر دار شو بگذار مردم راه خود را خود شان پیدا نمایند در دول کرزی رقصیدن سودی ندارد.

نویسنده: احمد عیار».1

 این کافی خواهد بود که از درد دل یکی ازهمسنگران استاد ربانی آگاهی یافتیم. اما آیا درین شورا چه تعداد از متخصصین امور حقوق و روابط بین الدول، متخصصین امور دیپلوماسی و وزارت امور خارجه ، سیاسیون و افراد سرشناس وطندوست، نمایندگان احزاب سیاسی ، نهاد های مدنی ، دفاع از حقوق بشر، زنان پیشتاز و شناخته شده در عرصه ی سیاست کشور عضویت دارند؟

طوریکه اکنون مشخص شده است ، شورای عالی صلح 68 عضو دارد و اکثریت اعضای آن را فرماندهان سابق جهادی، بزرگان قبیله ای افغانستان و اعضای «سابق» گروه طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیارتشکیل می دهد. لذا اینکه

 در این شورا هشت نفر از زنان و قلیلی از«نمایندگان » جامعه مدنی نیز حضور دارند ، چیز فاقد اهمیت و مؤثریت است .

 حالا با این ترکیب میبینیم که بازی های ضدملی و ضد افغانی جاری به خوبی پیش میرود.

اکثریت اعضای این شورا، نمک پاکستان را خورده و به نمکدان پاکستان ارجگذار اند ، برخ عمده اعضا ملا ها و خوانین کمسواد و بیسواد اند که از حقوق بین الدول، روابط و سیاست های جاری بین المللی، سیاست  و منطق تعاملات  در جهان بیخبرند و یا خود افزاری اند به دست اجانب .

 قرار است آنان با جانب پاکستان که دیپلومات های کارکشته و اعضای متخصص و مجرب استخبارات اردوی این کشور( آی اس ای) میباشند، بالای یک میز به مذاکره بنشینند و صلح را به گفته ی خودشان تامین نمایند. چه قهقرای ذلت باری؟

به به آقای حامد کرزی چه ابتکاری را به پیش میبرند!!  بنا" بُرد با کی خواهد بود؟ البته و صد البته  با پاکستان !

گفتنیست که معضله ی تروریزم – طالبان و القاعده ، یک معضله ی منطقوی و بین المللی بوده تشکیل و ایجاد چنین شورا ها جز عوامفریبی و نهایتاً کمک  به تحقق اهداف دشمنان افغانستان ، نمیتواند چیز دیگری تعبیر شود.

ایده ی ایجاد چنین شورا از کجا منشاء گرفته است؟ :   

اینکه ظهور طالبان یک پروژه ی انگریزی ـ امریکایی بوده صد ها سند در زمینه  وجود داشته ، تردیدی در آن نیست. بناءً این شورا هم جز فرایند تعمیل این پروژه بزرگ ( توسعه ی بنیاد گرایی در منطقه ، تحت حاکمیت نیروهای خشن قبیلوی واپسگرا چون طالبان) محسوب میشود.

درینجا، برای تصریح فرایند این بربریت ناگزیریم رابطه ی این شورا را  با  نگاه به واقعیت های عقب طی ده سال اخیر به  بررسی گرفته و ببینیم  چسان روابط ، کارکرد های ارگانیک، دقیق و تنگاتنگ بریتانوی - پاکستانی ـ امریکایی در ایجاد این شورا ، با آنها پیوند میخورد .

- همزمان با حملات و بمباردما ن ها بر مواضع طالبان (درسال 2001) ، بوسیله ی نیروهای قوای هوایی آمریکا، به درستی  گفته میشد ، فضای هوایی افغانستان تحت کنترول کامل نیروهای امریکایی قرار دارد ، ولی تحت همین کنترول ؛ قوماندانان ارشد طالبان و افسران آی اس آی از ولایت قندوز، توسط هواپیما ها به پاکستان منتقل ساخته شدند.

- هرگاه نیات سردمداران امریکایی خالصانه و صادقانه میبود، عملیات را بر ضد تروریزم از سرحدات جنوبی بطرف مرکز آغاز کرده و به سمت شمال ادامه داده همه گروهک های تروریستی را در دریای آمو غرق میکرد ، کشورما و منطقه را از لوث ویروس خطرناک و کشنده ی افراطگرایی و تروریزم  پاک و منزه ساخته در امن میداشت.

بر علاوه همه شاهد بودند که با جریان حملات بر مواضع طالبان، این  نیرو ها  در امنیت کامل و خاطر آرام ، ذریعه موتر های پیکپ ، دوباره به پایگاه ها، مراکز و قرار گاه های دایمی و اصلی خود در پاکستان (کویته و وزیرستان شمالی) برگشتند.

- به دلیل مشروعیتی که یورش و حضور نظامی امریکایی ها از شورای امنیت ملل متحد دریافت کرده بود ؛ به دلیل موجودیت نام و پرچم و نماینده گی ملل متحد در پروسه و نیز به دلیل خشم و نفرت و بیزاری ایکه مردم افغانستان از شش سال حاکمیت مستقیم آی ای آی پاکستان و طالبان مزدور شان پیدا کرده بودند ، نشست ” بن “  امید هایی را بخاطر تامین و تحکیم صلح پایدار، دموکراسی ، عدالت اجتماعی، دفاع از حقوق زن، باز سازی و بهسازی کشور در دلهای ساده تعدادی از مردم ما زنده ساخت، اما سیاسیون دقیق بین افغانستان در همان وهله ی نخست از نا کار آمد بودن آن سخن گفته تحمیلی و سمبولیک بودن آنرا از  طریق رسانه ها افشا می ساختند که بدبختانه زمان در ده سال گذشته حقیقت تلخ « بدبینی ها» و واهی بودن خوشبینی ها را برملا ساخت.

  کلیه مصایب ناشی از آن را همه ملت بیچاره ی مان همین اکنون با گوشت و پوست خود لمس میدارند  .

...
سلیمان کبیر نوری

تعداد مقالات در سپیده دم 67

نمایش تمام مقالات سلیمان کبیر نوری

مقالات مرتبط

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

افغانستان را خطر جدی سقوط در پرتگاه نیستی تهدید می کند! یک بازی خطرناک دیگر در راه است، که باید با ه... ادامه

...

طوری که خوانندگان گرامی و هم ميهنان عزيز آگاهی دارند؛ عمران خان نخست وزير پيشين پاکستان، ادامه

...

گروه بین الملل: سال گذشته پاکستان به لبه پرتگاه کشانده شد. مجموعه‌ای از بلایا از جمله سیل‌های فاجعه... ادامه

...

طبق گزارش رسانه ها روز دوشنبه هفته گذشته یک هيأت علمای دینی پاکستان به رهبری مفتی تقی عثمانی به کابل... ادامه

...

پاكستان ازبنيادش كشوري است سرگردان وپيوسته درحال استحاله وستيزه جوئي. خلقت اين كشور كه درآن استعمارن... ادامه

...

پس از آن که امريکايی ها با امضای توافق نامه ی قطر با طالبان بوسيله زلمی خليلزاد برنامه ی کشيدن سرباز... ادامه

...

آيا وقعاً طالبان افغانهای با غيرت اند؟ غرور افغانی شان همانا قتل دکتر نجيب الله ولی‌نعمتِ‌ شما آقای... ادامه

...

پاکستان با توجه به هزینه های بزرگ مالی در پروژه های تروریستی،هزینه سرشار نظامی،اوج فساد در ارکان بلن... ادامه

...

جبهه یا اتحاد چپ مترقی ومارکسیستی یک ضرورت است یا یک آرزو، هوس یا دیکوریشن بورژوازی؟ اکنون بشریت وار... ادامه

...

هم ميهنان عزيز، خوانندگان گران ارج! محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر، درحاشیه نشست سالانه م... ادامه