انتقاد در سازمان سیاسی
محمد ابراهیم سکندری
انتقاد در سازمان سیاسی
انتقاد را بمعنای بررسی لایه های پنهان و نامرئی ازدید همگان تعریف نموده اند واین برخورد در بررسی کاستی ها ، شناسایی عیوب در سطح و درعمق موضوعات ممد میباشد .
انتقاد از خود و دیگران و آماده گی پذیرش انتقاد دیگران لازمه یک زندگی متمدن است. انسان بی عیب و یا جامعه بدون عیب اصلا وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد. اما قدر مسلم این است که افراد وجوامع با درنظر داشت سطح رشد مادی و معنوی شان به درجات مختلف انتقاد پذیر اند.
قضاوت بعضی مورخین در مورد جامعه ما متاسفانه طور دیگر است. در پیشگفتار کتاب سایه روشن نوشته محترم یاسین بیدار که اخیرا از چاپ برامد در این مورد به نقل از تالی ستوارت مولف کتاب آتش در افغانستان چنین آمده است " افغانستان کشور کوهستانی است به هر طرف که می روی خود را در حصار کوه ها می یابی. یک سلسله ختم نمی شود که سلسله دیگر آغاز می شود و سلسله دیگر و سلسله دیگر. این کوهستانی بودن سبب شده است که افق دید افغان نزدیک شود و تنواند دور را ببیند. افغان برای آنکه دور را ببیند باید بطرف بالا ببیند چون جلو چشمش را کوه گرفته..... با لا دیدن افغان را بلند بین ساخته است. بلند بینی مفهوم تکبر , خود محوری و انتقاد ناپذیری را نیز افاده میکند. و این در واقع یکی از بر خاستگاه های مشکل ماست."
يكی از ويژگيهای انتقاد در جامعه ما اين است كه انتقاد اجتماعی را معمولا با جنبههای سياست پر آشوب و نه چندان شفاف کنونی رابطه میدهند و چون تا هنوز فرهنگ انتقاد دربین جامعه قوام پیدا نکرده است وارد شدن آن در حوزه سياست، مسير را سختتر می كند. دلايل زيادی در اين مورد وجود دارد كه در آینده درباره آن بحث خواهد شد.
برای پی بردن به اهميت انتقاد لازم است كه ابتدا اين سئوال را مطرح كنيم كه اگرما اين روحيه را در وجود خود , خانواده و دوستان و اطرافیان خود و بالاخص در میان سازمان سیاسی که به آن منسوبیم گسترش دهيم چه نتايجی حاصل خواهد شد؟ و يا اينكه انتظارات ما از گسترش روحيه نقد و انتقادپذيری در سازمان سیاسی ما چيست؟ در مجموع می توان روی نتايج زير محاسبه نمود.
کشف و شناسائی کاستی ها ، جستجوی راه های غلبه بر کاستی ها ،جلب توجه اعضا ومسئولین به اهمیت کار جمعی و درک مسوولیت عمومی در تحقق تصامیم و فیصله های مقامات رهبری .
وجود روحيه انتقاد پذيری دریک ساختار سیاسی باعث می شود كه مسئوولان در مقابل اعضای سازمان پاسخگو باشند، آنها مجبوراند با ارائه واقعی , شفاف و دقیق مشكلات كه سازمان با آنها روبرو است برای آن راه حل جستجو نمایند. و به همین ترتیب اعضا در رابطه مستقیم و نزدیک با مسئوولان نارسائی های آنان را بهتر درك نموده و خود را در رفع مشكلات آنان متعهد میدانند و اين خود پيوند و همکاری بين اعضا و مقامات انتخابی سازمان را تقویت و فاصله ها میان آنها را دور مینماید .
وجود يك سيستم سالم نقد و بر رسی دریک ساختار سیاسی از یکطرف باعث افزايش آگاهی اعضا می شود و از جانب دیگر اعتبار ساز مان را هر چه بلند تر میسازد.
مهمترين كاری كه در اجراات یک سازمان سیاسی بايد انجام بپذیرد اين است كه نه تنها انتقاد مورد بررسی قرار گيرد بلكه شيوههای انتقاد و انگيزههای آن هم دقيقاً مطالعه شود تا بتوان فرهنگ انتقاد را در سازمان سیاسی ترویج نمود .
حس مسووليت پذيری وتقویت آن در یک سازمان سیاسی باید رشد داده شود وعواملی که مسووليت پذيری را تقليل می دهد شناسائی ودررفع آن تلاش گردد . اين مهم درصورتی تحقق می پذيرد که ضابطه جايگزين رابطه شود وبه تخصص ارج گذاشته شود. درسيستم ضابطهها استعدادها مجال بروز می يابند ومی توان افرادی را که دارای تخصص ، برخورد خوب و روحیه نیک همکاری با اعضای سازمان سیاسی میباشند و درجه مسووليت پذيری آنها هم بالا است ، نشانی وکاندید پُست های با مسوولیت انتخابی نمود. با این برخورد برعلاوه اینکه روحيه همکاری در سطح سازمان بالامیرود به همان اندازه هر كس بهتر ودقیقتر وظیفه اش را نیزانجام میدهد ، زمينه مناسب برای اصلاح امور هم به همان اندازه فراهم خواهد شد و رسيدن به هدف سازندگی را هم آسانتر میسازد. مسلمأ هرقدر شخص آگاه نسبت به شرايط بهتر کاری رابطه منطقی برقرارکند، به همان اندازه مسووليت پذیری آن رشد و نقایص در اجراات آنرا تقلیل میدارد. سازمان های سیاسی دموکرات و مدبر همچنان باید برای هرگونه حالات گریز از مسئولیت هم تدابیر اتخاذ نمایند . ابزارهای نظير ترغيب، تشويق ودرنهايت تنبيه می تواند درچنین موارد مورد استفاده قرار گیرد.
آنچه که درنامه ۲۵ می ۲۰۱۱ شماری ازاعضای شورای اروپائی حزب واحد تذکر رفته است ، جز احساس مسئولیت از جانب شماری از کادرها ، چیزی دیگر نبوده است و هدف اين نوع تذکرات و انتقادات ، رسيدن به كمال مطلوب است. آنچه ما کمال مطلوب می دانیم ، داشتن یک سازمان فعال, دینامیک و پاسخگواست که بادرک از شرایط عینی و ذهنی جامعه فعالیت نماید . با ارزيابی منطقی محیط و ماحولی که در آن فعالیت می نماید بر نامه های دراز مدت و کوتاه مدت خود را عیار و آماده سازد.
همچنان آنچه را ما در لحظه کنونی در جمله کمال مطلوب می شماریم تدویر موفقانه کنگره حزب واحد میباشد كه در نهايت نه به منفعت فردی يا گروهی بلكه به سازندگی حزب واحد منجر میشود. اين آرمانها به اساس ضرورت ، خواست زمان و بر پايه منطق استوار میباشد .
اما روحیه گریز از مسئولیت در میان بعضی ازمسئولین شورای اروپائی حزب واحد و برخورد یکجانبه و جناحی آن درقبال نامه ۲۵ می ۲۰۱۱ به صراحت نشان دهنده آن است که آنها متاسفانه صلاحیت و صلابت حل این قضایا را ندارند .
درسازمانیکه فرهنگ نقد و انتقاد وجود نداشته باشد وتمام اجراات بطور حٌکم یک فرد و دسته مربوطه آن صورت پذیرد یقینأ انتقاد درآن سازمان به مسخره کشانده میشود.
درمورد نشرات سایت بامداد باید خاطر نشان سازم : طوریکه پیداست ، با تاسف تعدادی از اعضای رهبری شورای اروپائی علیه مبتکرین نامه ۲۵ می ، تبلیغات را هم بطور شفاهی وهم از طریق سایت بامداد ارگان نشراتی شورای اروپائی حزب واحد براه انداخته اند .
مبتکرین نامه ، بمنظور روشن ساختن یک رشته اتهاماتی وارد شده یادداشت و مقالاتی را در مطابقت به روحیه پالیسی نشراتی سایت بامداد آماده و غرض نشر به آن آدرس ارسال داشتند . که متاسفانه مسوولین سایت از نشر آنها خود دارای نموده اند ، اینگونه قبضه نمودن یکجانبه سایت بامداد و استفاده جناحی و گروپی از آن ، ما را وامیدارد تا برای روشن ساختن اذهان اعضای حزب یاد داشت ها را در سایر سایت های دوست به نشر بسپاریم . با تاسف این نوع برخورد مسوولین سایت بامداد ، اعتقاد به اصل آزادی بیان و تحمل شنیدن نظریات را دراین سایت زیرسوال برده است.
محمد ابراهیم سکندری