آيا سرنوشت غم انگيز افسران جوان اردوی ملی پيشين افغانستان، وجدانهای درخواب رفته را بيدار خواهد کرد؟
آيا سرنوشت غم انگيز افسران جوان اردوی ملی پيشين افغانستان، وجدانهای درخواب رفته را بيدار خواهد کرد؟
هموطنان عزیز! ماافسران جوان و تحصيل کردۀ اردوی ملی پيشين افغانستان به مشکل اساسی جانکاه و غم انگيزی روبروشده ایم ؛ هیچ کسی صدای مارا نمیشنود؛ گوش های همۀ اين اربابان قدرت کر وچشم های شان کور و قلب های شان سياه است. ما از این جنایت قدرتمندان دولتی، بخصوص از مقرری ها و برطرفی های ستمگرانۀ مقامات مسؤول وزارت دفاع ملی، اين نوکران واجنتهای پاکستان وغرب وامریکا به ستوه آمده ايم!
ما 3400 نفر افسران اردوی ملی افغانستان که در زیر سنين 43 الی 46 سال قرارداريم، با وصف اينکه دورۀ کار و خدمت (18 الی 23 ) سال را در اردو ملی افغانستان داريم ؛ وليک دربست های " بريد منی و تورنی " استخدام شده ايم. این مطلب رابخاطری تحریر نموديم تا خداکند که شما بنا بحکم وجدان های پاک تان آن را در دست نشر بسپاريد تا مگر وجدانهای درخواب رفته بيدار شود و وجدانهای بيدار روشنفکران متعهد دربرابرسرنوشت وطن و مردم، به حمايت ازما دست واکنش های لازم و موثر درسراسرکشورها بزنند وبالای اين دولت قوم گرا و قبيله پرست ترياک سالار از طريق های مختلف ، بشمول سازمان ملل متحد و سازمان دفاع از حقوق بشر، فشار وارد نمايند که به اين سرکوب گری ها و بی عدالتی ها پايان دهند.
هم وطنان عزيز !وضع موجود درقوای مسلح افغانستان و سرنوشت رقتبار ما ازاين قراراست:
بعد از حادثۀ 11 سپتامبر 2001 و تشکيل حکومت موقت دست نشاندۀ امريکا و غرب، مرکب از تنظيم های جهادی ـ افغان ملتی ها و شاه پرستان وابسته به غرب، بعوض اينکه اردوی ملی نامدار و باوقار افغانستان مجدداً تشکيل و احيای مجدد گردد، تا از استقلال ملی و تماميت ارضی کشور دفاع و امنيت سراسری درجامعه بوجود آيد؛ پروگرام تشکيل اردوی اجير قومی و تنظيمی فاقد احساس و غرورملی روی دست گرفته شد و تحت نام برنامۀ " دی . دی . آر " همه افسران تحصيل کرده دولت های پيشين از انجام خدمت در اردوی ملی افغانستان جواب داده خلاف قانون وپيش از وقت معينه درسنين جوانی به تقاعد اجباری سوق داده شدند و بجای آنان افراد بی سواد را از کوچه و بازار روی شناخت های شخصی، تنظيمی ، قومی و قبيله يی، بوسيلۀ بادی گاردهای وزير صاحب! قوماندان صاحب ! مارشال صاحب! ...، که درسابق وظيفۀ چای دار باشی، موتر شوی، اسپ نگهبان، سگ نگهبان ، پنچرمين و ساقی ... را بدوش داشتند و از سواد و دانش نظامی خبری نداشتند، تحت نام مقاومتی ها و وابستگی به هريک ازرهبران تنظيم ها و حتی طالبان و حزب اسلامی حکمتيار، به رتبه های جگرن ـ دگرمن ـ دگروال الی دگروال جنرال تثبیت رتبه نظامی نمودند.
اما افسران سابق که همه بی واسطه بودند اکثريت (80 فيصد ) آنان را به تقاعد اجباری سوق دادند و شماری را هم در بست های پايین" بريد منی و تورنی" که هیچ زمینه ارتقاء برای شان ميسر شده نميتوانست استخدام نمودند.
آنهايی که در بست های بلند ودر مقام های عالی استند ، یکی دیگر را بنام قوم ، قبيله ، سمت ، تنظيم وغيره حمایه میکنند. درحالی که تمام این منصبداران بی سواد تازه بدوران رسيده که اکنون از دگروال تا دگرجنرال هستند درسابق خر لنگ هم نداشتند، حال هر کدام شان از اعاشه و البسه و محروقات و دستبرد های ديگر از پرسونل اردوی ملی و ... صاحب بلند منزل جاه وجلال شده اند ودر هر جای که کار "پيدا و پناه! " شان بند هم شود ، فوراً واسطه داران قدرت و پول همه مانند ارواح خبيثه در جريان قرار گرفته کار خلاف قانون را هم دريک ساعت اجرا ميدارند. چون آنان در همه جا مطرح هستند . اما افسران اردوی سابق را که از طرف یک مشت معامله گران غرب در بستهای پايین و در رتبه پايین نگهداشته و از نام مردم افغانستان استفاده سوء مينمايند و هريک از اين افسران تحصيل کردۀ نظامی که مطالبه حق و حقوق خود را نمايد فوراً خلاف قانون در سن 43الی 45 سالگی به تقاعد اجباری سوق داده ميشوند.
افسرانی را درسن جوانی به تقاعد سوق هم داده اند، مدت هاست که نه پول تقاعد معلوم است ونه کسی در فکر این هستند که فامیل انها در این مدت چی ميخورند. همه تقاعد داده شده ها بیدون معاش و بدون کار هر لحظه خود و فاميل های شان با مرگ دست و پنجه نرم ميکنند، حتی حاضر به انجام شاقه ترين کارها هم هستند ولی به دريافت کار هم موفق نميشوند .
ما از شما منحیث یک روز نامه آزاد ومسؤول در غم مردم تقاضا داريم تا مشکل این افسران بی سرنوشت ، بی نان ، خوار و دربدر را به گوش های که شنوا باشد برسانید! ما نميدانيم که چه کنيم ؛ دانش وظيفوی ، وجدان انسانی و غرور ملی ما اجازه نميدهد تا دراين حالت مجبور شده با طالبان یکجاشويم و درزير بيرق " آی. اس. آی " و جنرال های خونخوار پنجابی پاکستان و سازمان تروريستی القاعده قرار گرفته دست به کشتارمردم خود و ويرانی ميهن خويش افغانستان بزنيم .
اما اگر فقر و تنگ دستی و سيه روزی و جان دادن پسران و دختران این افسران متقاعد بی معاش، هريک آنان را وادار به اين کار ننگين بدهد؛ درقدم اول مسؤولیت آن مستقيماً بدوش حکومت مزدور و چپاول گر فساد پیشه و دولت های غربی داير کنندۀ کنفرنس " بن " آلمان خواهد بود که ما را به اين سرنوشت رسانيده اند و بجای ما افراد بی هويت و بی سواد را از کوچه وبازار جمع نموده بجای اردوی ملی لشکر ضدملی ساخته اند.
درپايان اين را هم با صراحت و با مسؤوليت می گوييم که درشرايط و اوضاع موجود افغانستان، يگانه نيرويی که ميتواند از استقلال ملی، تماميت ارضی ، از جان ، مال و ناموس مردم افغانستان آگاهانه و با درايت و تعقل و بصورت مسلکی و اعتقادی دفاع نمايد ؛ صلح و امنيت را درافغانستان تأمين نمايد و اردوی واقعاً ملی را هسته گذاری و تشکيل دهد، همین افسران جوان و تحصيل کردۀ پيشين خواهند بود که اکنون در بدترين حالت بیکاری، سرنوشتی و بی روزگاری قراردارند وبس .
اگر ما افسرا ن سابق گنهکاریم که چرا در گذشته ها از وطن، مردم، تمامیت ارضی ونوامیس ملی وحاکمیت ملی خويش دفاع نموده ایم و امروز به گناه انجام صادقانۀ وظيفه به تقاعد سوق می شويم ويا دربست های " بريد منی و تورنی " مقرر و مجبور به کار زيردست اشخاص بی سواد ميگرديم،ما به کار و تاريخ گذشتۀ خود افتخار می نماييم و سخن آن عاشق صادق را تکرار ميگوييم:
« اگر گناه من اينست که عاشق وطنم هزارجان گرامی فدای اين مهنم »
بااحترام
فرستنده : افسران متقاعد بی معاش اردوی ملی افغانستان
از شهر کابل
مقالات مرتبط
دربحبوحه موافقتنامه دروغين صلح ميان واشنگتن وطالبان وهمچنان آغاز مذاكرات ميان طرفين داخلي جنگ، در دو... ادامه
رهمگان قابل درك است كه با پشت كردن متحدين نيمه راه از تعهدات بين المللي ومعاهدات دوجانبه مبني برمبار... ادامه
هموطنان عزیز! ماافسران جوان و تحصيل کردۀ اردوی ملی پيشين افغانستان به مشکل اساسی جانکاه و غم انگيزی... ادامه
چندی پیش عملیات تعرضی وسیعی برای تصرف وبازپس گیری و لسوالی مارجه از نزد مخالفین دولت ( طالبان ) به ر... ادامه
با درد والـم فراوان بایدنوشت كه محلهء بالابلوک ولایت فراه ، شبانگاهِ پنجم می سال روان، به بیرح... ادامه