سیا،واژدهای خفته اش درحزب دموکراتیک خلق افغانستان

محمد عارف  عرفان

لندن- فبروری 2014

 

 

 

سیا،واژدهای خفته اش درحزب

دموکراتیک خلق افغانستان

 

 c i  a

 

 

درقلمرو تاریخ برای اولین بارفاش میشود که :

حفيظ الله امين جاسوس «سيا» بود.

«سیا» ارتش سرخ رابه افغانستان کشاند.
                                             "رادیوی دولتی فرانسه (6)"

 

درامتداد گذرگاه پرمخاطرۀ تاریخ ،قایق طوفانزدۀ افغانستان ، که پیوسته اسیرطوفانها بود درواپسین سده های اخیر، ،پس ازعبورازمعبرگاه ستم ،فقر،فرودستی ،ظلمت،بی عدالتی، عقب مانی وعقبگرائی ، درست سه ونیم دهه قبل درهفتم ثور (1357) خورشیدی، با رخداد "قیام مسلحانه" ،که ظاهرآ ،به فرمان حزب دموکراتیک خلق افغانستان،براه افتید،با گشایش افقگاه کوتاه مدت ،رفته رفته با موج سواری پرتلاطم  ،درسمت مخالف رودخانه شناکرد،ودرمیعادگاه غیرپیشبینی شده ودرکرانه های ساهلی ناآشنا،ازآنسوی اقیانوسها ودرهمدستی وتبانی با"کپتان"آن که آرم "ستارۀ سرخ انقلاب "را،درجبین داشت ازدرون وبیرون آماج قرارداده شد.

بازتاب این رخداد،گسترۀ بزرگی را درمقیاس داخلی ،منطقوی وجهانی احتواکرد،وتضادهای خفته ورقابتهای بزرگ جهانی را که آمیخته با کینه ورزی وحس انتقام جوئی های تاریخی بود ازژرفا به سطح بیرون کشید.سوگوارانه،حول انگیزشهای واقعبینانۀ این رخداد وبازتاب حقیقی آن تاکنون به ندرت قلمفرسائی شده است . دریغا دریک شگردمهندسی شده ،برای تحریف افکارعمومی ،وبرای مستورساختن دستان آلوده،درقبال حوادث ناهنجار،دریک رویکردساده ،بدون محاسبات فکتورعمدۀ خارجی ،فقط بصورت کُل وبدون تمایزسیاسی ،سازمانی ،پرکتیکی وهدایتگری،  "حزب دموکراتیک خلق افغانستان"،علرغم اراده،وخواست آرمانی ومرامی اش،که درین "گنداب طلائی" غوطه ورشد، ،خلاف همه کارکردهای وطنپرستاته وبهیخواهانه اش، درعصرحاکمیت ،بویژه پس ازتحول ششم جدی،وایجادخطوط نوین سیاسی ، که با رنگ انساندوستی ،مشارکت ملی ،تقوا ،عدالت،آزادی،وترقی آذین یافته بود ،بوسیلۀکاوشگران جهنم ،دشمنان وطن،و سخن سرایان مذدبگیرشان،ویا برخی ناآگاهان بازیهای عقب پرده،دریک قضاوت غیرمنصفانه وپیشداوری شتاب زده ،بطرزیکجانبه مسئول آن روزگاران ،قلمداد می گردد.

درین جستار برپایۀ داشته های نوین،سعی مینمایم ،تا ،جائی مقدور،نمائی واقعی،این حریانات رابرپایۀ حقایق تاریخی وازعقب عینک، قلمپردازان خرد ورز وباوجدان ، بویژه کارآگاهان وکارشناسان سیاسی جهان غرب ،به تصویرکشیده وسلسلۀ زنجیرئی جریانات پی درپی را،که منتج به وقوع حوادث،بحرانزا وسرانجام ،عامل اعزام ارتش شوروی درافغانستان شد،به کنکاش گرفته وحقایق پاکیزه را ازدرون آوارها بیرون آرم .

بدیهیست ،انگارکه ، سکان" فرماندهی" حزب از کفۀ عمال "سیا " بیرون بود،وحزب درخط برناموی ومبتنی برتعهدات ومرام قبول شده اش،درین مسیرپیش رفت،افقگاه نویدبخشی را با یک چرخش دراماتیک،با تغیرفصل دردناک تاریخ ،درحیات سیاسی،اجتماعی واقتصادی  جامعۀ افغانستان گشود،اما این روزنه ها ،بلا انقطاع وبزودی باتهاجمات بزرگ ازانسوی اقیانوسها،رنگ دیگری جست ودرزیرضربات مرگباراردوگاه غرب،ارتجاع عرب ،دشمنان منطقوی ،مجاهدین وتروریستان جهانی،که نقش جنگ آوران "نیابتی " را درپروژۀ بزرگ استعمار جهانی ایفانمودند،باغروب مأیوس انگیز،به پایان رسید.

با اعزام ارتش شوروی درافغانستان،که به دعوت حفیظ الله امین صورت گرفت،چنان هیولای افترا آمیزتبلیغاتی،ازحوزۀ رسانه های غربی برخاست،که آسمان دنیا را درزیرابرهای تاریک دروغ درهم پیچاند.چنانچه درین موردآقای "  Jim Gallagher"،خبرنگاراخبار "نیویارک دیلی"سرگذشت خویش را درخصوص فعالیت ناوگان های تبلیغاتی غرب علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان،چنین به تصویرمیکشد:" بعد از اعزام نیروهای اتحاد شوروی درافغانستان ،جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحدۀ آمریکا،غریوکشید ،که روسها، دین اسلام را درافغانستان پامال نموده ،وهمین اکنون،همۀ کابل در آتش جنگ میسوزد،وکنترول اوضاع بصورت کُل دردست ارتش شوروی درافغانستان است.کارتر، رسانه های غربی را به سرایش نغمۀ محکومیت "تجاوز" شوروی دعوت کرد.اما،من زمانیکه به تاریخ نهم جنوری 1980عازم کابل شدم ،درمیدان هوائی کابل بطرزغیرمنتظره،صدای آذان مُلا را شنیدم ودیدم که درداخل میدان هوائی ،مردم به عبادت می پردازند، وکنترول میدان ،دردست سربازان افغانستان قراردارد.این خبرنگاربا دیدن مناظر صلح آمیزکابل ،وآزادی مردم برای ادای مناسک دینی،وتسلط ارتش افغانستان برجامعه ،با مشاهدۀ این تناقضات ودروغ های عریان ، لاجرم با خشم ونا امیدی فریاد می کشد !"

او سپس با توجه به گزارشات متناقض ارسالی ،توسط خبرنگاران غربی،  درین باب مینگارد:"افغانهایک بازی خطرناکی بنام بزکشی دارند،که بوسیلۀ اسب های زیبا وشگفت انگیزبراه می افتد،(بازی که موردستایش اسکندر کبیر،قرارداشت)،آنها به دنبال گوسالۀ بی سر، مثل توپ ،درپروازدرمی آیند،تا بلاخره یکی ازسوارکاران،تلاش میکند تا،گوساله را برباید وبشکل غیرقابل استفاده درحالت خونین وخمیره گی وپوسیدگی،در"دایرۀ حلال "پرتاب نماید،غذای که تنها برای سگان است.آن خبرنگارانیکه درروزهای جنوری همان سال (1980)،به افغانستان ریختند،وبا جان گذشتی، حومۀ شهررا درجستجوی "جنگ"جولان زدند،البته"جنگی" که محض درسرخط خبری روزنامه های غربی قبلآ شعله ورشده بود،بطریقی که غرب خود،درگیرنوع بزکشی پرمخاطرۀ افغانی بود.

اما غربی ها،به عوض گوسالۀ بی سر، "حقیقت" خون آلود را،به تازیانه زدند وآنرا درمیدان "حلال" پرتاب کردند.البته غذای که تنها برای سگ ها بود ."(1)

بدینسان،غربی وشرکاءجرمی شان، درراستای اهداف راهبردی خود، کوره زارآتش جنگ را درافغانستان شعله ورساخته ودرخط سقوط نظام ،وبرگشت ارتجاع درکشور،جهنمی آفریدند .اما،پسمنظرفروپاشی جمهوری دموکراتیک افغانستان، وتسلط ارتجاع سیاه درجامعه،وتهاجم غرب وناتووجدل با تروریسم درکشور،تصویروحشت انگیزی را درجهان امروز به نمایش گذاشته وسقوط "جمهوری دموکراتیک افغانستان" ،تأثرات عمیق نخبگان واندیشمندان جهان را براگیخته است.چنانچه درین خصوص پروفیسور " John Ryan "، استاد و محقق ارشد در دانشگاه " Winnipeg " کانادا که درسالهای حوادث "انقلابی "درافغانستان بوده است ،ازمزیت ها ودست آوردهای جمهوری دموکراتیک افغانستان با حسرت یادنموده و نقش "سی آی ای "ونمایندۀ آن "حفیظ الله امین" رادرواژگونی حزب ونظام برجسته ساخته ودر خصوص این جریان غم انگیز درمقالۀ تحت عنوان " داستان پایان ناپذیرتراژیدی افغانستان "که سالهای اخیردرگیرودارنبرد ناتوبا طالبان و تروریسم ،نگارش یافت ،چنین مینگارد(2):

داستان پایان ناپذیرتراژیدی افغانستان

"چیزیی را که من گیچ کننده یافتم عبارت ازین بود که رسانه های غربی هرگز،حتی برای یک زمان کوتاه هم تذکرنداد،که افغانستان، زمانی ازیک نظام مترقی سیکولار به حمایت وسیع مردم،برخوردار بود. نظامی که رفورم های ترقیخواهانه را به تصویب رساند،وحقوق مساوی را برای زنان تامین نمود.این تحولات،نظام افغانستان رابسوی قرن بیستم هدایت مینمود.طوریکه دانشمند علوم سیاسی بریتانیا "فردهالیدی "درماه می 1979 ، اظهارنمود: بعد از تأسیس نظام ، ابعاد تغیرات درحومۀ کشور،طی یک سال گذشته،احتمالآمعادل دوقرن بوده باشد. حالا ممکن آن رژیم، نوع نظامی می بود که احتمالآهم غرب وهم اکثریت مردم افغانستان ،ازآن حمایت مینمود.

این پژوهشگربا آه وحسرت پرسشی را مطرح نموده ومینگارد:" اما،بالای این نظام چه آمد؟ قبل ازاعزام ارتش شوروی درافغانستان ،این نظام مدتها قبل بوسیله "سیا" ومجاهدین ،تضعیف شده وبه تحلیل رفته بود.آنها باعث برانگیختن وقایع ترآژید وویرانی کشورگردیدند ولاجرم مقدرات اش به حوادث مصیبتباریازدهم سپتمبردرایالات متحدۀ آمریکا وبحرانات غم انگیزکنونی گره یافت.

پروفیسورجان رایان ،که خود یکی ازشاهدان عینی تحولات سالهای"انقلاب " درافغانستان بود،با برداشت های عینی درین خصوص چنین مینگارد:" من،به حد کافی ازاقبال بلند برخورداربودم که درماه نوامبر 1978،یعنی شش ماه بعد ازتاسیس نظام ترقیخواه،درکابل بودم.من ازپشاور،ازطریق کوتل خیبر،به کابل سفرنموده وچندین هفته را درشهرکابل وحومۀ روستائی آن سپری نمودم. درزمان مرخصیهای دانشگاهی خود،به حیث استاد دانشگاه"  Winnipeg "،مدتی یکسال را درآسیا درپروژه های پژوهشهای زراعتی ،برای کاربرد مطالعات مستند فارمها ،وانجام هفتاد مطالعه در دوازده کشور،که ازجاپان آغازیافت ،وبا مطالعات چهارفارم درافغانستان پایان یافت ،بسربردم .

این حکومت،بوسیله عناصرانقلابی به قدرت دست یافت.آن زمان ،بطورحیرت انگیز، زمان صلح بود،ومن ازهمکاری کامل مقامات ومساعدتهای فاکولتۀ زراعت دانشگاه کابل برخوردارشدم.دردانشگاه،رئیس وبرخی استادان وپروفیسوران ،راجع به تاریخ افغانستان،موقعیتهای اقتصادی وانگیزشهای رخداد انقلاب،معلومات مختصرارائیه نمودند. 

برحسب اظهارات رئیس دانشگاه واستادان،اکثریت توده های مردم افغانستان،درسالهای 1970،کشاورزان بودند،اما سیستم زمینداری،درزمان فیودالیسم،ازتغییرات لازم برخوردارنگردید.به مقیاس" سه" برابرزمین،درمالکیت "سه "فیصداز فیودالانی بود که مجموعۀ شهروندان روستائی را تشکیل مینمودند.بسیاری دهاقین بی زمین،به حیث مستاجرویااجاره داران درین زمین ها کارمیکردند.درزمینهای کم حاصل،مالکین زمین،ازسه حصه دو حصه ودرزمین های حاصل خیز،از پنج حصه چهار حصه،سهم تولیدی محصولات را،حاصل میداشتند.درین صورت اجاره داران زمین، باحصول کمترین محصولات برای تغذیه فامیل خویش دست وپنجه نرم مینمودند.تا حدودی روی همین دلائیل وحشتناک جریان های روستائی،شاه افغانستان درسال (1973)سقوط داده شد،اماهیچگونه رفورمهای زراعتی پدیدارنگردید،وحکومت جدید،به حیث یک نظام استبدای،فاسد،ومنفور،رویکارآمد.

در 27 اپریل 1978،به تعقیب تظاهرات بزرگ،درمقابل کاخ ریاست جمهوری،ارتش به حمایت مردم برخاست،وبعد ازنبرد مختصربا گارد ریاست جمهوری،نظام سقوط داده شد. (3)

افسران نظامی،سپس رهبران "مارکسیست"! را از قید زندان رهانموده وازحزب مربوط دعوت نمودند تاحکومت راتحت رهبری نورمحمد تره کی تشکیل نماید.

 

ارتش بخاطری از"مارکسیستها" حمایت نمود،که ایشان یگانه افرادی بودند،که دارائی پروگرام وبرنامۀ معین برای رفورم مترقی زراعتی،اقتصادی واجتماعی بودند."

نویسنده درخصوص برچسب های بازارتبلیغاتی نقش اتحاد شوروی درین رخداد اشاره نموده مینگارد:" بطریقی که حکومت "مارکسیستی"،به قدرت رسید،کاملآ یک حادثۀ طبیعی بود.با اینکه CIA،اتحاد شوروی را درین واقعه مقصرمیپنداشت،اما درواقع،اتحادشوروی نسبت به وقوع این جریان،خود،به حیرت فرورفت .

 

رفورم ها

 

حکومت ،به رفورم های ضروری وگسترده آغازنمود .،برخی این رفورمها بسیارجنجال آفرین،اما اکثرأبسیارمردم پسند بوده وبه حمایت واستقبال مردم مواجه گردید.

جدائی دین ازدولت پدید آمد،اتحادیه های کارگری ،قانونی شدند،مراقبت های بهداشتی،وفکتورتعلیم وتربیه ،به اولویت کاری نظام درآمد،برای زنان حقوق مساوی اعطاگردید،دختران به مکتب میرفتند،عروسی اطفال ودختران نابالغ،غیرقانونی خوانده شد،وپرداخت مهریه های فیودالی متوقف ساخته شد.

به تاریخ اول سپتمبر 1978،الغای اسناد قرضداری دهاقین اززمینداران وسود خوارانی که 24فیصد مفاد خویش را وضع مینمودند ، به تصویب رسید.پروگرام رفورم های زمین پیوسته انکشاف مینمود،وانتظارمیرفت که برای همۀخانواده های زارع شامل "زمین داران " ،معادل مقدارمساوی زمین توزیع گردد."

 

پروفیسورجان رایان، زرع خشخاش را به مثابۀ لوکوموتیف ماشین جنگ ،به ابتکار "سیا " پیوند داده مینویسد:"  ازطریق دانشگاه کابل ،پروژه تحقیقاتی خویش را به مساعدت یک پروفیسورزراعت براه انداختم وبیش ازیک هفته را درحومه کشورسپری نموده ،وبا بخشی وسیع از دهاقین صحبت نمودم.دهاقین سرگرم تولید محصولات متنوع زراعتی ومالداری بودند واساسآ،افغانستان درحوزۀ تولید موادغذائی،یک کشورخودکفا بود.برخلاف موجودیت مزارع خشخاش درمناطق شمال غربی پاکستان که من شاهد ان بودم،به هیچوجه این پدیده درافغانستان دیده نمی شد ومحصولات کشمش،ازاقلام عمدۀ صادراتی محصولات افغانستان بود.

...
عارف حرفان

تعداد مقالات در سپیده دم 50

نمایش تمام مقالات عارف حرفان

مقالات مرتبط

...

مارگارت کیمبرلی می‌نویسد، تلاش برای ترور رئیس‌جمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه

...

سیاستمدار ناشناخته و جوان، بر اساس استانداردهای کنونی حکومت سالخوردگان، سیاستمدار آمریکایی جی دی ونس... ادامه

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

شکست در سیاست خارجی: ایالات متحده در حال کار بر روی یک طرح تسلیم است. ادامه

...

هنری کیسینجر سیاست‌مدار، نظریه پرداز مشهور سیاست خارجی آمریکایی، وزیر امور خارجه پیشین این کشور و مش... ادامه

...

شاید انتخابات ریاست جمهوری آینده در امریکا تبدیل به زلزله ای شود که هنوز نمی توان قدرت تخریب و "ریشت... ادامه

...

شبکه تلویزیونی اسپانیایی‌زبان تله‌سور در گزارشی آورده است: یک خاورمیانه‌ درگیر آتش جنگ، برای آمریکا... ادامه

...

هرگاه به ارزیابی تاريخ کشور ایالات متحدهٔ امريكا بپردازیم، درمی یابیم که این کشور بيش از هرکشور دیگر... ادامه

...

یازدهم سپتامبر ۲۰۲۱ روزی که بطرز معما برانگیز ایالات متحده آمریکا،اماج حملات تروریستی قرارگرفت و باز... ادامه

...

باید قاطعانه در برابر شکار جادوگران نژادپرستانه و ضد کمونیستی مقاومت کنیم و به ایجاد یک جنبش صلح بین... ادامه

...

در قرن بیست و یکم و در عصر مدرنیسم و اوج سرمایه داری، هیچ دولت در جهان میثاق‌ها و قوانین جهان‌شمول ب... ادامه

...

بیست سال حضور امریکا در افغانستان، تحت نظریه ژئوپولیتیکی نظم نوین جهانی، افغانستان را به کانون داغ س... ادامه